👈 دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
👤 با صدای زیبای مداح جوان بحرینی #اباذر_حلواجی👇
https://www.aparat.com/v/MGhF7/
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته 46 از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه ✳️ عبارت
👆 با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
#دعا_بیستم_10
امام سجاد عليهالسلام از دعاى شريف «مكارمالاخلاق» از پيشگاه خداوند درخواست مىكند كه او را به زيور صالحين بيارايد و زينت متقين را بر وى بپوشاند تا بتواند عدل و داد را در جامعه بسط دهد و آن را در سطح وسيعى پياده نمايد.
شش مطلب از خواسته هاى امام که در قبل گذشت :
«كظم غيظ و اطفاء نائره»،
«پيوند اهل فرقه و اصلاح ذاتالبين»
«افشاء عارفه و ستر عائبه».
و دو مطلب درخواستی حضرت در ادامه عبارتند از:
و لين العريكه و خفض الجناح.
عریکه؛ بمعنای طبیعت فرد است،که مختص خودش می باشد.«لین العریکه»؛نرمخویی ومهربانی .
«خفض جناح»،پایین آوردن بال ها است،حالتی در پرندگان زمانی که می خواهند مهربانی را جلب کنند،کنایه ازتواضع وفروتنی.
از دیگر زینت های متقین و صالحین،مهربانی وفروتنی است.امام علیه السلام از خداوند می خواهد که نرمخویی وتواضع عطا فرماید.
این دوصفت،برای مومنان بسیار ضروری و مهم است به ویژه که سرپرستی گروهی به عهده ایشان باشد.
در سوره مبارکه آل عمران،آیه 159می فرماید:فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم.
به خاطر مهربانی که خداوند در وجود پیامبرصلی الله علیه وآله گذاشته،می تواندعفو کند واستغفار کند برای کسانی که اورا آزرده اند.بواسطه همین کرامت وبزرگواری،یاران بسیار دور وبر ایشان بودند.
در سوره مبارکه اسراء آیه 24،درباره پدر ومادر،می فرماید:واخفض لهما جناح الذل من الرحمة .دربرابر آنان،از روی مهربانی،تواضع کن
ودرسوره مبارکه حجر آیه 88،می فرماید:واخفض جناحک للمومنین ...در برابر مومنین،فروتن باش.
این آیات،اهمیت این دوصفت را بیان میکند،دو ویژگی که برای جذب مومنین ضروری است.
اللهم وفقنا لما تحب وترضی...
امام (ع) عرض مىكند:
بار الها! موفقم بدار تا با طبع نرم و ملايم و خلق فروتنى و تواضع، با مردم معاشرت نمايم.
نرمگويى و نرمخويى دو صفت از صفات حميده و دو خصلت از خصال پسنديده است
و هر دو قسمت در قرآن شريف و روايات اولياى دين آمده است.
موقعى كه حضرت موسى و هارون از طرف بارىتعالى ماموريت يافتند نزد فرعون بروند و او را دعوت نمايند، خداوند به آن دو دستور داد:
اذهبا الى فرعون انه طغى. فقولا له قولا لينا لعله يتذكر او يخشى.
شما دو نفر نزد فرعون برويد كه به طغيان و سركشى گرايش يافته است، با او به نرمى سخن بگوييد، شايد متذكر شود و از عذاب الهى بترسد.
امام على (ع) فرموده: زبانت را عادت ده كه گفتارش هميشه نرم و ملايم باشد.
مردى به نام اسحاق كندى كه در زمان خود فيلسوف عراق بود، به نوشتن كتابى دست زد كه حاوى تناقضهاى قرآن باشد. در اين كار همت گمارد و براى انجام آن تنها در منزل نشست و مشغول به نوشتن گرديد. روزى يكى از شاگردان او بر حضرت امام عسكرى (ع) وارد شد. حضرت به وى فرمود: آيا در بين شما يك مرد رشيد نيست كه استادتان را از كارى كه دربارهى قرآن شروع كرده، بازدارد؟ عرض كرد: ما از شاگردان او هستيم، چطور ممكن است در اين مورد يا ديگر موارد به او اعتراض نماييم؟ امام فرمود: آيا حاضرى آن را كه به تو مىآموزم در محضر استادت انجام دهى؟ عرض كرد: بلى. فرمود: نزد او برو، با وى به لطف و گرمى انس بگير و در كارى كه مىخواهد انجام دهد ياريش نما و چون مانوس گشتى، بگو براى من سئوالى پيش آمده است، اجازه مىخواهم بگويم و از مثل شما توقع اين اجازه هست. سپس بگو: اگر تكلمكننده ى به اين قرآن نزد شما بيايد و اين سئوال مطرح گردد كه آيا جايز است مراد گوينده ى قرآن از گفته هاى خودش غير آن باشد كه شما گمان بردهايد و آن را برداشت نمودهايد، او در پاسخ خواهد گفت: اين احتمال جايز است، زيرا مردى است كه مىفهمد آن را كه مىشنود. وقتى با سخن تو ملزم گرديد، به او بگو: شما از كجا مقصد متكلم قرآن را درك نمودهايد؟ شايد منظور او غير آن چيزى باشد كه شما گمان بردهايد.
آن مرد نزد فيلسوف كندى رفت و طبق دستور امام، پس از تلطف و مهر، مطلب را با وى در ميان گذارد، آنقدر اين كلام موثر افتاد كه به او گفت: دوباره بگو، دوباره گفت. فيلسوف، پس از انديشه و تفكر، ابراز داشت: اينكه گفتى به اعتبار لغت، محتمل است و از جهت دقت نظر جايز. اين احتمال صحيح و اساسى طبق دستور امام عسكرى (ع) به نرمى و ملايمت و با حفظ شخصيت فيلسوف تحصيلكرده القا گرديد، از اين رو در وى اثر مفيد گذارد و او را در نوشتن كتاب دودل و مردد ساخت. اگر همين مطلب با تندى و خشونت ادا مىگرديد، وى را در عقيدهى خود مقاوم مىنمود و به گفتههايش پافشارى نشان مىداد.
نرمخويى نيز همانند نرمگويى، در قرآن شريف و روايات آمده است.
خداوند نرمخويى رسول گرامى را كه از عوامل جلب قلوب و جذب نفوس بود، به حساب رحمت واسعهى خود گذارده و فرموده است:
فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لا نفضوا من حولك.
اى پيمبر! تو در پرتو رحمت خداوند، با مردم برخورد نرم و ملايم دارى، اگر تندخو و سختدل مىبودى، مردم از اطرافت پراكنده مىشدند.
از جمله وصاياى على (ع) به فرزندش حضرت مجتبى اين بود كه: هر كس با تو به غلظت و تندخويى مواجه مىشود تو با او به نرمى و ملايمت برخورد كن، چه نرمى تو با وى مىتواند به سرعت موضعش را تغيير دهد و او را با تو نرم و ملايم سازد.
در وصف رسول اكرم (ص) آمده است كه آن حضرت در سخن گفتن از همه راستگوتر و در اخلاق از همه نرمخوتر بود.
نرمخويى در ايجاد محبت، نقش بسيار موثر دارد و افرادى كه شخص نرمخو را به اين صفت مىشناسند نسبت به وى علاقمند مىشوند.
على (ع) فرموده: كسى كه با اطرافيان خود با نرمخويى برخورد نمايد، از محبت دائم بستگان خويش برخوردار مىگردد.
«عريكه» صفتى است كه با سرشت آدمى آميخته شده و به معناى «طبيعت» است،
پس اگر كسى با طبيعت نرم آفريده شود مى توان از وى توقع داشت كه نرمخو و ملايم باشد،
سوال :
کسی كه از مادر، تندخو و عصبى مزاج متولد گرديده، آيا مىتواند نرمخو شود و خويشتن را به اين خلق پسنديده متخلق نمايد؟
پاسخ اين پرسش خوشبختانه مثبت است و بشر مىتواند با سعى و مجاهده وضع طبيعى خويشتن را تغيير دهد و در خود طبع دومى را به وجود آورد كه نقطهى مقابل طبع اول باشد و براى شاهد مىتوان نمونههاى متعددى را ذكر كرد :
ريه به طور طبيعى براى تنفس هواى پاك آفريده شده است،
كسى كه در اولين بار به سيگار لب مىزند و دود آن را به ريه مىفرستد وضع مزاجش متحول مىگردد، سرفه و عطسه مىآيد، احساس سرگيجه مىكند، آب از چشم و بينيش خارج مىشود، گويى ريه با زبان طبيعى خود فرياد مىزند: من براى دود آفريده نشدهام، اين چه سمى بود كه به درون من فرستادى؟
اگر شخصى كه ريه عضو بدن اوست متوجه گردد، به خطاى خويش پى ببرد و ديگر به اين كار ناروا دست نزند، وضع طبيعى ريه محفوظ مىماند و راه خود را به سلامت مىپيمايد.
اما اگر به ناراحتى ريه و ديگر عوارض ناشى از آن اعتنا ننمايد و مكرر در مكرر، دود به ريه بفرستد، وضع طبيعى ريه تدريجا عوض مىشود، با سم دود، انس مىگيرد، رفتهرفته به آن عادت مىكند، و پس از تكرار هزاران بار، آنچنان مىشود كه نه تنها از دود احساس ناراحتى نمىكند بلكه از آن لذت مىبرد و اگر دود سيگار به ريه نرسد احساس كمبود مىنمايد و مىخواهد هر چه زودتر به محبوب خود دست يابد و سم آن را جذب نمايد. بنابراين عادتى كه بر اثر تمرين و تكرار پديد مىآيد به منزلهى طبيعت دوم است و احكام و مقررات طبيعت اول را تغيير مىدهد و مقتضيات خود را جايگزين آن مىنمايد.
پس اگر انسانى از مادر، تندخو متولد شد و بخواهد خويشتن را نرمخو بسازد، مىتواند در پرتو سعى و كوشش و با تمرين و مجاهده تدريجا طبع تند خود را واپس زند و خويشتن را به نرمخويى متخلق سازد .
امام صادق عليهالسلام فرموده: خلق خوب عطيه اى است الهى كه خداوند به بندگانش اعطا فرموده است. بعضى از خلقيات سجيه ى طبيعى است و بعضى بايد با نيت و قصد به دست آيد.
راوى مىگويد پرسيدم: كدام يك از اين دو برتر و افضل است؟
فرمود آن كس كه خلق خوب سجيه ى اوست و با سرشتش آميخته، نمىتواند جز آن عمل كند، اما كسى كه با نيت و مجاهده خود را به خلق پسنديده متخلق مىنمايد بايد در راه طاعت الهى صبر كند و مشكلات خودسازى را تحمل نمايد، بنابراين افضل و برتر كسى است كه براى نيل به خلق خوب سعى و كوشش مىكند و با سختيهاى ناشى از آن مىسازد.
امام سجاد (ع) از پيشگاه حضرت بارى تعالى براى عموم مسلمانان درخواست نرمخويى مىنمايد:
«و لين العريكه»
بار الها! به لطف و رحمتت جامعه را به اخلاق نرم متخلق كن و آنان را به اين صفت پسنديده متصف نما.
به فرمودهى امام صادق (ع) كسانى كه اينچنين آفريده شدهاند به طور فطرى از نرمخويى برخوردارند و آنان كه ساختمان نرم و ملايم ندارند مىتوانند از راه مجاهده و كوشش، خويشتن را به اين خوى پسنديده عادت دهند و با تمرين از اين مزيت اخلاقى بهرهمند گردند.
نرمخويى تكريم و احترام شخصيت مردم است همانطور كه تندخويى و خشونت، كوچك شمردن دگران و بىاحترامى به شخصيت آنان است، با نرمخويى احترام انسانها محفوظ مىماند و ملاقاتهاى گرمى آميخته به محبت صورت مىپذيرد و منشاء گناه نمىشود تا به عدل اجتماعى زيان برساند،
اما تندخويى و خشونت برخورد مايه ى تحقير شخصيت و موجب برانگيختن طرف مقابل است و مىتواند منشاء مقابله و اختلاف گردد، سخنان ناروا رد و بدل شود، و سرانجام به اهانت يكديگر كه گناه بزرگ است منتهى گردد و در نتيجه به عدل اجتماعى آسيب برسد.
نرم خويى و احترام به شخصيت مردم از برنامه هاى عملى رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه ى معصومين عليهمالسلام بود،
آن بزرگواران نه تنها با نرمخويى و تكريم شخصيت، موجب دلگرمى و مسرت درونى مسلمين مىشدند
بلكه در پارهاى از مواقع افراد غير مسلمان نيز بر اثر اين خوى پسنديده مجذوب دين حق مىگشتند و به اسلام گرايش مىيافتند.
امام باقر (ع) فرمود: حضرت اميرالمومنين با مردى از اهل كتاب در راهى مصاحب سفر شد. مرد ذمى از حضرت پرسيد: اى بندهى خدا! قصد كجا را دارى؟ فرمود: كوفه مىروم. مقدارى راه با هم پيمودند. سر دو راهى رسيدند. مرد ذمى از حضرت جدا شد و به راه خود رفت. اما برخلاف انتظار، على (ع) نيز راه كوفه را ترك گفت و راهى را كه ذمى مىرفت در پيش گرفت. از حضرت پرسيد: مگر شما قصد كوفه نداشتيد؟ فرمود: بلى. گفت: شما راه خودتان را ترك گفتيد. فرمود: مىدانم. پرسيد: چرا چنين كرديد؟ حضرت در پاسخ فرمود: اين از كمال حسن مصاحبت است كه شخص، همسفر خود را موقع جدا شدن، چند قدمى مشايعت نمايد و من به مشايعت تو مىآيم، اين دستور پيمبر گرامى اسلام است. مرد ذمى از روى شگفتى پرسيد: او دستور داده است؟ فرمود: بلى. مرد ذمى گفت: كسانى از نبى اكرم پيروى نمودند براى كرايم اعمالش. سپس گفت: من تو را به شهادت مىگيرم كه بر دين تو هستم. آنگاه با حضرت به راه كوفه برگشت و پس از آنكه على (ع) را شناخت و دانست كه او شخص اول مملكت بود كه با وى آنقدر با تكريم و احترام برخورد نمود، اسلام را پذيرفت و به دين حق مشرف گرديد.
امام سجاد (ع) از پيشگاه خداوند براى عموم مسلمانان درخواست مىكند كه
متواضع باشند:
«خفض الجناح»
بار الها! با لطف و رحمتت مسلمانان را به فروتنى و تواضع موفق بدار.
قرآن شريف خفض جناح را در مورد تواضع و فروتنى فرزندان نسبت به والدين به كار برده و فرموده است:
و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما كما ربيانى صغيرا.
بال و پرت را از روى رحمت براى پدر و مادر فروافكن و بگو:
پروردگارا! آن دو را مشمول رحمت خود قرار ده، همانطور كه در كودكى من، به من ترحم نمودند و تربيتم كردند.
كبوتر وقتى مىخواهد پرواز نمايد بالهاى خود را بازمىكند و بالا مىبرد و بر اثر اين حالت، اوج مىگيرد و موقعى كه مىخواهد فرود آيد بالها را مىافكند، به پايين متمايل مىنمايد و بر اثر اين حالت بال، از اوج به حضيض مىآيد و به زمين مىنشيند.
خداوند با ذكر اين مثل به فرزند امر مىكند كه در مقابل والدين متواضع باش،
همچنين به پيشواى اسلام دستور داده:
و اخفض جناحك للمومنين: اى پيمبر گرامى! با خفض جناح و تواضع با مومنين برخورد نما.
«خفض جناح» كنايه از تواضع و فروتنى انسان است در مقابل دگران.
تواضع از جمله صفات حميده و خصال پسنديده است.
مردى به نام حسن بن جهم از حضرت على بن موسى الرضا عليهماالسلام پرسيد حد تواضع چيست؟ فرمود: حدش اين است كه از خودت به مردم آن را عطا نمايى كه دوست دارى مردم همانند آن را به تو عطا كنند.
فروتنى و تواضع در دنيا مايهى محبوبيت اجتماعى است
و در آخرت موجب جلب رحمت حضرت بارى تعالى است.
رسول اكرم فرموده: تواضع مايه ى رفعت و بلندى مقام متواضع است، تواضع نماييد تا مشمول رحمت بارىتعالى واقع شويد.
على (ع) فرموده است: انسانى كه داراى مقام اجتماعى است و از موضع رفعت، تواضع مىنمايد همانند كسى است كه متخلف را از موضع قدرت مىبخشد و از كيفرش چشمپوشى مىنمايد.
امام صادق (ع) فرموده: از جمله كارهايى كه حاكى از تواضع عامل آنهاست اين است كه راضى باشى در مجلس جايى بنشينى كه از جايگاه شايسته ى تو پستتر باشد،
ديگر آنكه با هر كس كه برخورد مىنمايى سلام كنى
و اينكه بحث خصومتانگيز را ترك گويى اگر چه حق با تو باشد
و اينكه نخواهى براى تقوى مورد تحسين و تمجيدت قرار دهند.