eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
در اخلاق و رفتار رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمده است: و كان يكرم من يدخل عليه حتى ربما بسط ثوبه و يوثر الداخل بالوساده التى تحته. روش رسول گرامى اين بود كه هر كس بر وى وارد مى‏شد او را اكرام مى‏نمود گاهى عباى خود را به جاى فرش زير قدمش مى‏گسترد و توشك كوچكى را كه روى آن نشسته بود به شخص تازه وارد ايثار مى‏نمود. مردى وارد مسجد شد و رسول اكرم تنها نشسته بود. به سوى پيمبر آمد. با نزديك شدن او حضرت جابه‏جا شد و تغيير محل داد. مرد عرض كرد: مسجد وسيع است، چرا حركت كرديد و مكان خود را ترك گفتيد؟ حضرت در پاسخ فرمود: حق مسلمان بر مسلمان اين است كه وقتى ببيند او قصد نشستن دارد به احترام وى جابه‏جا شود و كنار برود. در واقع معناى كلام حضرت اين است كه براى تازه‏ وارد حريمى بگيرد و او را مورد تواضع و تكريم خود قرار دهد.
دو فرد مومن كه على (ع) چون برادر به آنان علاقه داشت، يكى پدر و آن ديگر پسر، بر آن حضرت وارد شدند. امام (ع) براى پذيرايى و تكريم آنان قيام نمود، آن دو را بالاى مجلس خود نشاند و خودش مقابلشان نشست. دستور غذا داد، طعام آوردند. آن دو غذا صرف نمودند. آنگاه قنبر آفتابه و لگن براى شستن دست و پارچه براى خشك كردن آورد. آفتابه را گرفت كه آب روى دست مرد بريزد. ناگاه امام (ع) با حركتى سريع از جا برخاست و آفتابه را گرفت كه دست آن مرد را بشويد. اما او از عمل امام (ع) غرق شرمسارى شد و از خجلت، سر را تا نزديك زمين به زير آورد و گفت: اى اميرالمومنين! خدا مرا نبيند كه شما آب روى دست من مى‏ريزيد. فرمود: بنشين و دستت را بشوى كه خدا ببيند تو را كه برادر دينيت دستت را مى‏شويد. حضرت جدا از او خواست كه دستش را بشويد، مرد ادب نمود و دستش را براى شستن پيش آورد ولى مى‏خواست هر چه زودتر اين صحنه پايان يابد لذا آنطور كه بايد دست را نمى‏شست، حضرت قسمش داد كه با آرامش خاطر دستت را شستشو ده، آنطور كه اگر قنبر آب مى‏ريخت مى‏شستى. پس از آنكه امام (ع) دست پدر را شست، ابريق را به دست محمد حنفيه داد، فرمود فرزند! اگر اين پسر، تنها مهمان من مى‏بود، دستش را مى‏شستم. ولى خداوند ابا دارد از اينكه پدر و پسرى در يك مكان باشند و هر دو به طور يكسان مورد تكريم قرار گيرند، از اين رو پدر آب روى دست پدر ريخت و شما هم آب روى دست پسر بريز و محمد بن حنفيه طبق دستور امام دست پسر را شست.
روش امام سجاد (ع) اين بود كه مسافرت نكند مگر با همسفرهايى كه حضرتش را نشناسند و با آنان شرط مى‏كرد كه از خدمتگزاران رفقاى سفر در حوايجشان باشد. يك بار با كسانى كه او را نمى‏شناختند به سفر رفت، ولى در راه سفر با مردى مواجه شدند كه آن حضرت را ديد و شناخت. به كسانى كه با امام همسفر بودند گفت: مى‏دانيد اين مرد كيست؟ پاسخ دادند: نه. گفت: حضرت على بن الحسين عليهماالسلام است. با شنيدن اين سخن، هيجان‏زده از جا برخاستند، گرد امام جمع شدند و دست و زانوى حضرت را بوسيدند، عرض كردند: يابن رسول‏الله! آيا مى‏خواستى ما جهنمى شويم؟ اگر بر اثر ناشناختن شما دست و زبانمان به جسارتى مبادرت مى‏نمود و از ما عمل برخلاف ادب و احترامى سر مى‏زد آيا نه اين بود كه تا پايان روزگار هلاك شده بوديم؟ چه باعث شد كه ناشناخته بين همسفرها آمديد؟ فرمود من يك بار با اشخاصى كه مرا مى‏شناختند به سفر رفتم، آنان به رعايت مقام شامخ رسول اكرم (ص) به من احترامى نمودند كه استحقاق آن را نداشتم، خائف بودم كه شماها نيز همانند آنان با من رفتار نماييد، از اين رو كتمان امر و معرفى نكردن خود نزد من محبوبتر است.
در جامعه ‏اى كه پير و جوان، زن و مرد، شهرى و روستايى، و خلاصه تمام قشرها متواضع باشند و همه با رعايت ادب و احترام با يكديگر برخورد نمايند عدل و دادگرى در آن اجتماع حاكم خواهد بود زيرا مردم متواضع خود را بالاتر از آن مى‏دانند كه به حقوق دگران تجاوز نمايند، با عمل ناروا و ظالمانه، عدل اجتماعى را متزلزل كنند و خويشتن را مورد تحقير و بى‏احترامى مردم متواضع قرار دهند. بنابراين مى‏توان گفت كه تواضع و فروتنى اگر در سطح وسيع جامعه معمول باشد به بسط عدل كه اولين درخواست امام سجاد (ع) در اين قطعه از دعاى «مكارم‏الاخلاق» است كمك مى‏نمايد. نقطه‏ى مقابل تواضع، تكبر است. افراد متكبر براى اينكه بزرگى موهوم خود را بر مردم تحميل نمايند و آنان را به قبول عقيده‏ى باطنى كه درباره‏ى خويش دارند وادار سازند روش جباريت در پيش مى‏گيرند و رفتار و گفتارشان به گونه‏اى مى‏شود كه با اساس عدل، مخالف و ناسازگار است. تكبر، آدمى را از شناخت حق و درك واقع بازمى‏دارد و متكبر، مردم را كوچك و غير قابل اعتنا مى‏شمرد، بيمارى تكبر، عقل را تيره مى‏كند و به هر نسبتى كه بيمارى كبر تشديد مى‏شود، تيرگى عقل نيز افزايش مى‏يابد و سرانجام، كار به جنون خودبزرگ‏بينى منتهى مى‏گردد
رسول اكرم فرمود: از كبر اجتناب نماييد كه بنده بر اثر تكبر چنان مى‏شود كه خداوند مى ‏فرمايد نام اين بنده ‏ى مرا در گروه جبارين يعنى طغيانگرانى كه از حق سرپيچى مى‏كنند بنويسيد. على (ع) فرموده: از كبر برحذر باشيد كه اين صفت مذموم موجب طغيان و منشاء معصيت خداوند رحمان است. امام صادق (ع) فرموده: كبر اين است كه آدمى مردم را حقير و كوچك بشمرد و حق و عدل را نادانى و جهل تلقى نمايد. امام باقر (ع) فرموده: در دل هيچ فردى چيزى از كبر وارد نمى‏شود جز آنكه عقلش به همان اندازه نقصان مى‏يابد، خواه كبر نفوذ كرده در دل او كم باشد يا زياد.
از مجموع رواياتى استفاده مى‏شود كه تكبر در اسلام از صفات بسيار ناپسند و مذموم است. تكبر،، آدمى را از راه حق و عدالت منحرف مى‏كند، به راه طغيان و عصيان سوق مى‏دهد، و موجبات سقوط و تباهيش را فراهم مى‏آورد، تكبر مى‏تواند براى متكبر زيانهاى دنيوى و اخروى فراوان به بار آورد، در اين جهان او را مبغوض و منفور جامعه نمايد و موجب سقوط اجتماعيش شود و در آن جهان وى را از رحمت واسعه‏ى الهى محروم سازد و به عذاب عظيم مبتلايش نمايد. نقطه‏ى مقابل تكبر، تواضع است. تواضع موجب عز و محبوبيت و هماهنگ با عدل و دادگرى است، از اين رو امام سجاد عليه‏السلام در زمينه ‏ى بسط عدل از پيشگاه بارى ‏تعالى براى مردم درخواست تواضع نموده است.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
دعای با زیر نویس 👈 روی " لینک " کلیک فرمائید ( صوت زیبای آن در ادامه ) ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2