امام سجاد (ع) به پيشگاه الهى عرض مىكند:
وهب لى صدق الهدايه.
بار الها! مرا از موهبت #هدایت و راهنمايى صادقانه ى مردم بهرهمند فرما.
نام دیگر امام،«هدی»یا«#هدایت»است.
از طرفی در زبان عرب،صدق،به معنای خلوص است.می فرماید:بهترین هدایت نصیبم کن.تا در مسیر زندگی باآرامش گام بردارم،تمامی هدایت را به من ببخش تا دریابم با این همه نابسامانی های رفتاری همواره خوبانی هستند که حرکتشان خدایی است،خسته نمی شوند،توکلشان بر خداست.حرکتی را شروع کرده اند وتا به دست ولی عصر #امام_زمان عجل نرسانند آرام نمی گیرند.
فامایاتینکم منی هدی فمن اتبع هدای فلا یضل ولایشقی.
#هدايت و راهنمايى مردم، عالى ترين خواسته ى رسول اكرم (ص) و ائمه ى معصومين عليهمالسلام بود كه در طلبش مىرفتند و با علاقه مندى تصدى آن را به عهده مىگرفتند و در راه نيل به آن مجاهده و كوشش بسيار مىكردند و همواره از پيشگاه بارى تعالى حسن انجامش را درخواست داشتند.
«#صدق»
الصدق بالكسر هو اخبار عن المخبر به على ما هو به مع العلم بانه كذلك.
«صدق» عبارت است از خبر دادن به چيزى است بر وفق آنطور كه هست با علم گوينده به مطابقت سخنش با واقع.
«#هدايت»
فى اسماء الله تعالى «الهادى». هو الذى بصر عباده و عرفهم طريق معرفته حتى اقروا بربوبيته و هدى كل مخلوق الى ما لابد له منه فى بقائه و دوام وجوده.
«#هادى» از اسماء خداوند است. او كسى است كه بندگانش را از بينش و بصيرت برخوردار ساخته و راه شناخت خود را به آنان معرفى فرموده و بر اثر آن به ربوبيتش اقرار نمودهاند. او كسى است كه همهى آفريدههاى خويش را به چيزى كه در بقا و دوام وجودشان ضرورى بوده، هدايت فرموده است.
راست گفتن همانند وفاى به عهد و اداى امانت از جمله ى الهامات الهى است كه به قضاى حكيمانه ى او با سرشت انسانها آميخته شده و در ضميرشان نهفته است،
و اين الهام همان است كه روانشناسان امروز #وجدان اخلاقيش مىنامند.
بنابراين، كسى كه بر وفق علم خود سخن مىگويد و آن را كه مىداند به زبان مىآورد، راست مىگويد
و آن كس كه برخلاف دانسته ى خود حرف مىزند، #دروغ مىگويد.
على (ع) : الصدق مطابقه المنطق للوضع الالهى،
و الكذب زوال المنطق للوضع الالهى.
«راستى» سخن گفتن طبق وضعى است كه خداوند با الهام فطرى در ضمير انسانها قرار داده
و #دروغ، خارج شدن منطق از وضع الهى است.
خداوند درباره #منافقين فرموده است:
يقولون بافواههم ما ليس فى قلوبهم و الله يعلم بما يكتمون.
به زبان چيزى را مىگويند كه در دلشان نيست و خدا مىداند آنچه را كه اينان كتمان مىنمايند.
اگر كسى طبق علم و اعتقاد خويش سخن بگويد و علمش مطابق با واقع و نفس الامر باشد، كلام او صدق تام و تمام است.
صدق التام هو المطابقه للخارج و الاعتقاد معا.
صدق و راستى تام و كامل آن است كه سخن گوينده مطابق با واقع و همچنين موافق با علم و اعتقاد وى باشد.
اگر كسى سخن بگويد طبق علم و اعتقادى كه دارد، ولى علمش مطابق با واقع نباشد، او در سخن صادق است اما صدقش تام و كامل نيست.
اگر كسى سخنى بگويد مطابق با واقع و نفس الامر، اما به گفته ى خويش اعتقاد نداشته باشد، او دروغگوست
اذا جاءك المنافقون قالوا نشهد انك لرسول الله و الله يعلم انك لرسوله و الله يشهد ان المنافقين لكاذبون.
وقتى منافقين نزد تو آمدند و گفتند: شهادت مىدهيم كه تو رسول خدايى و خدا مىداند كه تو رسول او هستى و خداوند شهادت مىدهد كه منافقين دروغ مىگويند.
منافقين به نبوت پيمبر گرامى (ص) كه امرى است واقعى، شهادت مىدهند و خداوند نيز رسالت آن حضرت را تاييد مىنمايد، اما چون منافقين برخلاف اعتقاد خود سخن مىگويند، پروردگار آنان را دروغگو خوانده است.
امام سجاد (ع) به پيشگاه الهى عرض مىكند:
وهب لى صدق الهدايه.
بار الها! مرا از موهبت هدايت صادقانه برخوردار فرما.
مقصود امام (ع)، هدايت مردم به تعاليم قرآن شريف و ارائه ى راه خودسازى و نيل به مقام شامخ انسانيت است.
#هدايت مردم با صدق تام و كامل، زمانى تحقق مىيابد كه حتما واجد دو شرط اصلى و اساسى باشد:
اول، كسى كه واضع مقررات و تعاليم هدايت است بايد خود، تمام حقايق نجاتبخش و سعادت آفرين را آنطور كه هست بداند و همهى مواد هدايتش طبق واقع و نفسالامر باشد تا بتواند مردم را به سرمنزل انسانيت برساند و ايصال به مطلوب بنمايد.
دوم، آن كس كه مىخواهد برنامه ى هدايت واقعى را بين مردم نشر دهد و به آنان ابلاغ نمايد، بايد خود به آن مومن باشد تا بر وفق عقيده سخن بگويد و هر چه بيشتر و بهتر در جامعه اثر بگذارد و اين هر دو شرط در هدايت تشريعى دين مقدس اسلام وجود دارد.
اما شرط اول، واضع قوانين و مقررات هدايت در شرع اسلام، ذات اقدس الهى است، آن كس كه خود آفريدگار بشر و خالق تمام عوالم هستى است، او كه علم نامحدودش به حقايق اشياء احاطه دارد و از كوچكترين موجود جهان هستى آگاه است.
و ما يعزب عن ربك من مثقال ذره فى الارض و لا فى السماء.
از علم پروردگار تو، ذره و كوچكتر از ذره در زمين و آسمان پنهان نيست.
پس آنچه در اسلام براى هدايت مردم به عنوان روا يا ناروا معرفى شده، از ناحيه ى بارى تعالى و طبق واقع و نفس الامر است و بر اثر تخلف هر يك از آن دو، به نسبت يا خيرى از دست مىرود يا آنكه شرى به بار مىآيد.
پس هدايت نجاتبخش يعنى هدايتى كه تعاليمش مطابق با واقع است و كمترين دستور انحرافى در آن راه ندارد، هدايت حضرت بارى تعالى است و اين آيه در قرآن شريف، مبين اين حقيقت است:
قل ان هدى الله هو الهدى.
پيمبر گرامى! به مردم بگو هدايت الهى است كه هدايت واقعى و منطبق با حقيقت و نفس الامر است.