فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای فریادرس آن که فریادرسی ندارد
يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ
ای یاور مظلومان
يا نصرة المظلومين
صبرت در برابر ظلم چقدر است؟
ما هو صبركم في وجه الظلم
🏷 #طوفان_الأقصى #فلسطین #اسرائیل #غزه
🆔 @sahife2صِــــرٰاطْ
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته 131 از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه ✳️ قسمت
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
اللَّهُمَّ
وَ لَا تَبْتَذِلْ جَاهِي بِالْإِقْتَارِ
بار الها! قدر و منزلتم را نزد مردم، با تنگدستى سبك و خوار مگردان.
از نظر ادبی این جمله مقابل جمله قبل است.آبرویم را با توانگری حفظ کن =\=آبرویم را با فقر و تنگدستی نریز
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:«ماء وجهک جامد یقطره السؤال فانظر عند من تقطره»
نکته مهم این است که انس با دعا باعث می شود قبل از اینکه نابسامانی و آسیب وارد شود،دعا می کنیم تا مشکل ها انسان را در خود فرو نبرد به عبارت دیگر انسان سوار بر بلا باشد نه بلا سوار او.
دراین صورت است که می تواند ناملایمات را مدیریت کند،تهدید را به فرصت تبدیل کند.
محتوا ى جمله ى دوم دعا ى امام (علیه السلام) میخواهد بگوید
كه اگر دعا ى اولش " صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ " مستجاب نگردد،
موجب كاهش ارج اجتماعيش میشود و قدر و منزلتش در نظر مردم تنزل خواهد يافت.
ولذا به پيشگاه خدا عرض میكند:
و لا تبتذل جاهى بالاقتار.
« #جاه » عبارت از قدر و منزلتى است كه نصيب افراد محبوب میشود و محبوبيتشان ناشى از مزايا و كمالاتى است كه واجد آنها هستند و مردم نيز به آن مزايا علاقه دارند، مانند:
رهبر آزاد ى بخش و عزتآفرين، راهنماى مردم به سعادت و رستگار ى، حامی مظلوم و دفع كننده ى ظالم، دستگير ى از افتادگان و خدمت به ضعيفان، علم و تقوى، سخاوت و شجاعت، و ديگر سجايا و صفات ى از اين قبيل.
#جاه ، مالكيت دلهاست
و عاملى كه مردم را به اطاعت وا میدارد، نفوذ معنوى و محبوبيت صاحب جاه است.
مردم جهان به طور طبيعى به #جاه و محبوبيت و همچنين به مقام و #رياست علاقه دارند،
ولى هر يك از آن دو ممكن است از دو راه نصيب گردد:
يكى آنكه جاه و رياست از پى افراد لايق بروند و آنان را به مالكيت قلوب و فرمانروايى بر ابدان مردم برسانند،
و ديگر آنكه عاشقان جاه و رياست از پى محبوبيت و مقام بروند و با تسبيب اسباب، خواه مشروع باشد يا نامشروع، خويشتن را به هدف برسانند، دلها را قبضه كنند يا كرسى ها ى مقام را اشغال نمايند.
در صورتى كه افراد لايق بدون سعى و كوشش به جاه و محبوبيت نايل گردند، لازم است متوجه باشند كه علاقه ى دلها ى مردم به آنان از نعمتها ى حضرت بار ى تعالى است،
بايد قدرش را بشناسند و از آن سوء استفاده ننمايند،
و با اعمال زشت آن را از ميان نبرند،
بعلاوه بايد خدا را در اعطا ى اين نعمت شكر گويند
شكر نعمت جاه و محبوبيت:
حمايت مظلومان، خدمت به ضعفا و بينوايان، برآوردن حوايج نيازمندان، و از اين قبيل اعمال است.
پاداش دنيو ى شكر جاه، افزايش محبوبيت و ازدياد قدر و منزلت است.
لئن شكرتم لازيدنكم.
اگر شكر نموديد، نعمت را بر شما فزونتر خواهم نمود.
و اگر با وجود جاه، به درخواست ضعفا بى اعتنا باشيد، كفر نعمت نمودهايد و كيفر آن از بين رفتن محبوبيت و قدر و منزلت است.
شكر نعمت، نعمتت افزون كند
كفر، نعمت از كفت بيرون كند
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
ما من مومن بذل جاهه لاخيه المومن الا حرم الله وجهه عل ى النار و لم يمسسه قتر و لا ذله يوم القيامه.
هيچ مومنى نيست كه #جاه و محبوبيت خود را در راه برآوردن نياز برادر دينى خود صرف كند، مگر آنكه خداوند رويش را بر آتش دوزخ حرام مینمايد و در قيامت دچار تنگناى و ذلت نخواهد شد.
جاه و محبوبيت همانند مال و ثروت در قيامت مورد پرسش است و تخلف از اداى وظيفه ى نعمت جاه، كيفر الهى را در بردارد.
پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله : خداوند از جاه بنده همانند مالش سئوال میكند، میفرمايد:
يا عبدى رزقتك جاها
فهل اعنت به مظلوما
او اغثت به ملهوفا.
بنده ى من! به تو جاه و محبوبيت روزى نمودم،
آيا مظلومی را مورد حمايت قرار داد ى؟
آيا به استغاثه ى ستمديده ى مضطربى پاسخ گفتى؟
صاحب #جاه و محبوبيت كه در دنيا به نفع برادر دينى خود قدم برندارد، علاوه بر مجازات دنيو ى، در قيامت نيز كيفر خواهد داشت:
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
ايما مومن بخل بجاهه على اخيه المومن و هو اوجه جاها منه الا مسه قتر و ذله فى الدنيا و الاخره
و اصابت وجهه يوم القيامه نفحات النيران معذبا كان او مغفورا له.
آن كس كه بخل كند بر جاه خود درباره ى برادر دينيش با آنكه محبوبيت و ى بيش از محبوبيت آن برادر مومن است، مجازاتش در دنيا و آخرت مضيقه و ذلت خواهد بود،
بعلاوه امواج حرارت آتش در قيامت پيوسته با صورتش در تماس است و او را رنج میدهد، خواه او اهل عذاب باشد و خواه از مشمولين عفو و غفران الهى.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر اثر خدمتها ى بزرگ و سعادت بخشى كه نسبت به دنيا و دين مردم نمود، دلها به وى گرايش يافت، از عالى ترين درجات محبوبيت و جاه برخوردار گرديد، آنچنان قلبها مجذوب وى شد كه از ديدن رويش و شنيدن صدايش شاد میشدند و از دست مباركش و قطرات آب وضويش تبرك میجستند.
اين جاه عطيه ى بزرگ الهى و نعمت گرانقدر بار ى تعالى بود، اين جاهى است كه پيمبر اكرم (ص) از پى آن نرفته، بلكه جاه خود را به پيامبر رسانده است.
هم اكنون بعد از گذشت چهارده قرن، محبوبيت آن حضرت در اعماق قلوب صدها ميليون انسان جا ى دارد و به حضرتش عشق میورزند.
رسول گرامی (ص) تا زنده بود از جاه و محبوبيت خود به نفع حق و عدالت و حمايت از مظلومين و مستضعفين استفاده نمود و اين روش مرضى خداوند را اكيدا به پيروان خود نيز توصيه فرمود.
مقام و رياست براى اميرالمومنين (علیه السلام) همانند جاه و محبوبيت برا ى رسول اكرم (ص)، ناشى از شايستگى و صلاحيت بود، نه علاقه و عشق به رياست.
على (علیه السلام) از پى مقام نرفت، بلكه مقام در خانه ى او آمد. موقعى كه مردم جمع شدند و با اصرار از آن حضرت میخواستند كه امر خلافت را قبول نمايد و زمام امور كشور اسلام را به دست بگيرد، حضرت در پاسخ آنان فرمود:
دعونى و التمسوا غيرى. #نهج_البلاغه_خطبه_92
مرا ترك گوييد و از ديگر ى بخواهيد كه پذيرا ى خلافت شود.
https://eitaa.com/sahife2/51140
ولى مردم از آن حضرت دست نكشيدند، آنقدر اصرار كردند تا او را به قبول اين مقام واداشتند.
على (علیه السلام) ضمن سخنانى برنامه ى كار خود را در امر خلافت تذكر داد و مردم را متوجه نمود كه هدفش از قبول اين مقام، اقامه ى حق و عدل است. از آن جمله در زمينه ى پارها ى از قطائع عثمان كه به اشخاص داده بود، فرمود:
و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملك به الاماء لرددته فان فى العدل سعه و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق. #نهج_البلاغه_خطبه_15
قسم به خدا اگر بيابم كه با آن قطائع، زنانى به ازدواج درآمده يا كنيزان ى خريدار ى شده، به نفع مسلمين برمیگردانم، چه آنكه در عدل سعه و گشايش است، و اگر در نظر كسى، عدل مضيقه و تنگى باشد، جور و ستم برا ى وى مضيقه ى زيادتر ى خواهد داشت.
https://eitaa.com/sahife2/47810
امام زينالعابدين (علیه السلام) مانند جد بزرگوارش رسول اكرم صلى الله عليه و آله از جاه و محبوبيتى عظيم برخوردار بود.
بنی اميه با آنكه دارا ى قدرت و كرسى حكومت بودند، كوشش بسيار كردند كه مهر اهلبيت را از صفحه ى خاطر مردم بزدايند و نامشان را به دست فراموش می سپارند، ولى هر قدر جديت نمودند، به هدف نرسيدند و خداوند محبت آنان را در دلها افزايش داد و نامشان را بالاتر برد.
يكى از نمونهها ى محبوبيت امام زينالعابدين (علیه السلام) ، تكريمی بود كه مردم در مسجدالحرام با حضور هشام بن عبدالملك از آن حضرت نمودند.
هشام بن عبدالملك در زمان حكومت پدرش برا ى اداى فريضه ى حج به مكه آمد، طواف بيت را انجام داد و برا ى استلام به طرف حجرالاسود رفت،
اما مردم به و ى راه ندادند و گويا در فشارش گذاردند. كسانى از مامورين شامی كه با او بودند، منبر ى آوردند تا روى آن بنشيند و از فشار رهايى يابد. رو ى منبر قرار گرفت و ناظر مردم در استلام حجر بود. شاميان نيز گرد منبر از او حفاظت مینمودند.
در اين بين، حضرت على بن الحسين عليهماالسلام وارد مسجدالحرام شد. طواف بيت را انجام میداد و چون به حجرالاسود نزديك میشد، مردم راه باز میكردند تا حضرت استلام حجر نمايد. يكى از شاميان با مشاهده ى اين همه احترام به شگفت آمد، پرسيد:
اين كيست كه مردم تحت تاثير هيبت و عظمت او واقع شدند؟
هشام گفت: او را نمیشناسم. زيرا میترسيد كه اگر بگويد كيست، مورد علاقه ى شاميان واقع شود.
در اين موقع، #فرزدق شاعر كه نزديك هشام بود، سئوال شامی و پاسخ و ى را شنيد. بلافاصله اشعار ى را در معرف ى امام سجاد (علیه السلام) سرود و گفت:
او را كعبه و مردم میشناسند، او فرزند رسول اكرم (ص) و فرزند صديقه ى اطهر است.
يكى از اشعارش اين بيت بود:
ما قال لا قط الا فى تشهده
لو لا التشهد كانت لاءه نعم
او در قضا ى حوايج و برآوردن تمنيات مردم همواره پاسخش مثبت است،
هرگز «لا» به زبان نمیآورد، مگر در تشهد
و اگر مقام شهادت به توحيد الهى نمیبود، آنجا هم «نعم» میگفت.
علل و عوامل متعددى منشا محبوبيت و جاه حضرت زينالعابدين (علیه السلام) در جامعه ى مسلمين بود، از آن جمله:
مقام امامت به گزينش حضرت بارى تعالى،
فرزندى رسول اكرم (ص)،
عالم بودن به تمام دقايق دينى،
و پاسخگوي ى به همه ى پرسشها.
علما ى اهل سنت در كتابها ى خود آوردهاند كه رسول اكرم (ص) در ايام حيات خود، مكرر با مختصر تفاوتى در عبارت، فرموده بود:
كتاب خداوند و عترتم دو امانت من است نزد شما،
و امام سجاد (علیه السلام) از عترت پيمبر اسلام (ص) است كه در كنار قرآن شريف امانتى است از طرف رسول گرامی (ص).
علاوه بر اين مزايا، حضرت زينالعابدين (علیه السلام) :
در خدمت به مسلمانان همواره كوشا و جد ى بود،
از مظلوم حمايت مینمود
و با ظالم مبارزه میكرد،
افتادگان را يار ى میداد،
به تهيدستان و مستمندان كمك مالى مینمود،
برا ى آنكه بتواند خدمات مالى خود را درباره ى فقرا و بينوايان ادامه دهد در جمله ى قبل ، از پيشگاه خداوند درخواست نمود كه آبرو ى مرا با گذران سهل و آسان محافظت فرما،
و در این جمله عرض میكند:
و لا تبتذل جاهى بالاقتار.
بار الها! قدر و منزلتم را با مضيقه ى مالى و تنگدستى سبك و خوار مگردان.
يعنى پروردگارا!
چنان نشود كه مستحقى راستگو و آبرومند به من مراجعه كند و درخواست مساعدت بنمايد
و من بر اثر عدم تمكن نتوانم به وى خدمت كنم،
ولذا او با نوميدى مرا ترك گويد
و قدر و منزلتم در نظر او سبك و پست گردد.
رسول اكرم (ص) و حضرت زينالعابدين عليه السلام طالب #جاه نبودند و از پى آن نرفتند، بلكه جاه از پى آنان آمد.
على (علیه السلام) طالب رياست نبود و از پى آن نرفت، بلكه رياست سر وقت آن حضرت آمد و آن بزرگواران، جاه و مقام را در راه اعلاى حق و اقامه ى عدل به كار گرفتند و در راه رضا ى بار ى تعالى صرف نمودند.
اگر كسانى از جاه و مقامی الهی برخوردار گردند و در راهى كه مرضى حضرت بار ى تعالى است مورد استفاده قرار دهند، از عز دنيوى و اجر اخرو ى بهره مند خواهند بود،
اما كسانى كه داراى حب جاه و رياست اند و برا ى نيل به آنها سعى و كوشش میكنند، متوجه باشند كه اسلام با كار آنان ناموافق است و به موجب روايات، #حب_جاه و مقام مايه ى تباهى و هلاكت است.
*رسول اكرم (ص) فرمود:
حب الجاه و المال ينبتان النفاق ف ى القلب كما ينبت الماء البقل.
#حب_جاه و مال، دورويى و نفاق را در قلب میروياند، همانطور كه آب گياه را میروياند.
*و نيز فرموده است:
حسب امرء من الشر الا من عصمه الله. ان يشير الناس اليه بالاصابع.
براى يك انسان، اين شر و بدى كافى است كه مردم بر اثر شهرت و جاه، او را با انگشت به يكديگر نشان بدهند، مگر آنكه خداوند او را در پناه خود حفظ كند و از شر و بدى مصونش دارد.
گ
*رسول اكرم (ص) فرمود:
حب الجاه و المال ينبتان النفاق ف ى القلب كما ينبت الماء البقل.
#حب_جاه و مال، دورويى و نفاق را در قلب میروياند، همانطور كه آب گياه را میروياند.
*و نيز فرموده است:
حسب امرء من الشر الا من عصمه الله. ان يشير الناس اليه بالاصابع.
براى يك انسان، اين شر و بدى كافى است كه مردم بر اثر شهرت و جاه، او را با انگشت به يكديگر نشان بدهند، مگر آنكه خداوند او را در پناه خود حفظ كند و از شر و بدى مصونش دارد.