طرح انس با نهج البلاغه @sahife2.pdf
505K
🔸 طرح #ختم_نهج_البلاغه
روزانه یک یا یک و نیم صفحه ترجمه
#روز_22
♦️ خطبه 65 - 67
♦️ نامه 18
♦️ حکمت ——
📱 لطفا بر اساس برنامه ی روزانه ی ما از روی #نرم_افزار #بلاغه و یا آدرسهای زیر در ختم ما مشارکت فرمایید .
📱 b2n.ir/97440
📱 b2n.ir/16895
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📱 #انس_با_نهج_البلاغه
♦️ راز نوشتن شرح #نهج_البلاغه توسط مرحوم علامه محمد تقی #جعفری ره
🔸 علامه #محمد_تقی_جعفری ره در شرح حالش مینویسند، یک شب علامه #امینی را خواب دیدم و ایشان به من گفت که آقای جعفری از دست من که دیگر کاری بر نمیآید شما که هستید تلاش کنید و برای امیرالمومنین کار کنید این مرد خیلی مظلوم است. این خواب مقدمه نوشتن شرح نهجالبلاغه توسط علامه جعفری شد. سال 59 که این خواب را دیدند ، 4 جلد از تفسیر نهجالبلاغه ایشان چاپ شدهبود. نگاه استاد به آن خواب، نگاه تکلیفمدارانه بود. احساس میکردند این ماموریتی است که با آن پیام علامه امینی بر عهده ایشان گذاشته شده است. بهطور طبیعی، ایشان قبل از آن هم در زمینه نهجالبلاغه مطالعه و پژوهش داشتند اما بعد از آن خواب، با این نگاه که این کار به ایشان تکلیف شده، با مداومت بیشتری آن را پی گرفتند و این مأموریت تا روزهای آخر عمرشان همچنان ادامه داشت.»
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📚 #خرید #مجموعه آثار مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره
🔸 ارائه متن 19 عنوان کتاب از آثار مرحوم علامه محمدتقی جعفری ، در موضوعاتی مانند: فلسفه، عرفان اسلامی، عقاید و کلام، فقه اسلامی و ادبیات فارسی
📱 plink.ir/Khvcn+
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره ، یا علی گفت و علم و عمرش برکت گرفت
🔸 «استاد تعریف میکردند: ما در مدرسه علمیهای درس میخواندیم که صاحبش یک فرد اصفهانی بود. آن روزها در نجف، طلبهها زندگی سختی داشتند. با این حال، شبهای ولادت یا شهادت ائمه اطهار (ع) که میرسید، پولهای ناچیزمان را روی هم میگذاشتیم و مقداری شیرینی یا خرما میخریدیم و بعد از نماز مغرب و عشاء دور هم جمع میشدیم و یک حالت شبنشینی داشتیم. در شبهای ولادت، در گفتوشنودهایمان شوخی هم میکردیم.
آن شب هم شب ولادت یکی از معصومین (ع) – به گمانم امام محمدباقر (ع) – بود. یکی از آقایان طلبه وقتی وارد جمع شد و نشست، گفت: میخواهم یک سئوالی مطرح کنم، اما همهتان را قسم میدهم که صادقانه به آن جواب بدهید. بعد از اینکه همه پذیرفتند و تعهد دادند همان جوابی را بدهند که واقعاً به دل و ذهنشان خطور میکند، از جیب عبایش یک عکس چاپشده در روزنامه را درآورد و گفت: اگر شما امکان انتخاب داشتهباشید که یا یک عمر بهصورت «شرعی و قانونی» با این خانم زندگی کنید، یا بهطور «مشروط و غیرقطعی و برای یک لحظه» با امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (ع) دیدار داشتهباشید، کدام را انتخاب میکنید؟ نفر اول عکس را گرفت، نگاه کرد و گفت: خب، امیرالمؤمنین (ع) را که همه در زمان احتضار و در شب اول قبر زیارت میکنند... معلوم شد انتخاب او، زندگی با آن خانم است. نفر دوم که عکس را گرفت، صاحب همان مدرسه علمیه بود. سرش را بلند کرد، نگاهی به پسرش انداخت و گفت: فلانی! به مادرت چیزی نگویی ها... او هم زندگی شرعی با آن خانم که مادر یکی از سیاستمداران وقت دنیا و زیباترین زن آن روزگار بود را ترجیح داد. نفر سوم هم به همین ترتیب.»
«در بعضی جاها نوشته شده که علامه جعفری به آن عکس نگاه نکردند اما اینطور نیست. استاد به من گفتند: من نفر چهارم بودم. نوبت که به من رسید، یک لحظه به شکل گذرا به آن عکس نگاه کردم و بلافاصله به گوشهای پرتش کردم و گفتم: والله قسم که دیدن مشروط امیرالمؤمنین (ع) برای یک لحظه را به عمری زندگی با این زن ترجیح میدهم. دیگر حالم منقلب شد و بلند شدم و به طرف حجرهام رفتم. همانطور که نشسته و به درِ حجره تکیه دادهبودم، حس کردم وجودم سنگین شده و خواب دارد بر من غلبه میکند. در آن حال عجیب، یکدفعه در باز شد و فردی داخل شد؛ ازآنجاکه درِ حجره کوتاه بود، مجبور شد سرش را خم کند. سلام کردم و گفتم: شما که هستید؟ در جواب گفت: همان کسی که میخواستی ببینی. من، علیبنابیطالب (ع) هستم... نگاه کردم. همان مشخصاتی که در تمام کتابها از مولا (ع) نقل شدهبود را داشتند؛ قد میانه، درشتهیکل، تا حدی بطین (چاق)، پیشانی بلند و...»
«استاد میگفتند: یک آن به خودم آمدم و دیدم در حجره تنها هستم. حال غریبی داشتم. دوباره به سرداب و جمع طلبهها برگشتم. خانم محمدعلی! من نفر چهارم بودم و وقتی برگشتم، عکس به دست نفر پنجم یا ششم رسیدهبود. یعنی مدت زمانی که گذشتهبود، تا این حد کوتاه بود. دوستان تا مرا دیدند، گفتند: جعفری چه اتفاقی افتاده؟ چرا رنگت پریده؟ به آن طلبهای که عکس را آوردهبود، گفتم: بد آزمایشی از ما گرفتی... آنقدر اصرار کردند تا بالاخره ماجرا را برایشان تعریف کردم. همه منقلب شدند و به گریه افتادند...
استاد میگفتند: بعد از دیدار با امام علی (ع)، هر کتابی را باز میکردم، فکر میکردم اینها را من قبلاً خواندهام.»
👤 به نقل از دکتر «زهره محمدعلی» از شاگردان استاد
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📚 #نرم_افزار #شرح #نهج_البلاغه
👤 مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره
📱 plink.ir/R01Ve+
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📱 #انس_با_نهج_البلاغه
🔸 مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره ، فرق « #نهج_البلاغه خوان» با «نهجالبلاغه دان»
🔸 «علامه در سالهای 58،59 در مدرسه عالی شهید مطهری، تفسیر نهجالبلاغه میگفتند و بعدها در منزلشان در میدان خراسان، خیابان زیبا هم نهجالبلاغه، معرفتشناسی و هستیشناسی درس میدادند و من آنجا در آن جلسات شرکت میکردم. خوب یادم است از آذر ماه سال 59 درحالیکه یک دختر 17 ساله مشتاق و علاقهمند بودم، شرکت در جلسات درس علامه جعفری را آغاز کردم و این شاگردی تا 18 سال ادامه پیدا کرد و در همین جلسات بود که عشق امیرالمؤمنین (ع) و مراتب عظمت ایشان از کلام و درس استاد به من و سایر شاگردان منتقل شد.»
«نمیدانید علامه جعفری چطور و با چه عبارات و احساسی درباره امیرالمؤمنین (ع) صحبت میکردند. میگفتند: ای امیرالمؤمنین! ای یگانهٔ عالَم! ای بزرگِ بزرگان! ای تنهای تنهایان... حتی وقتی کلام شخصیتهای دیگر مثل « #جرج_جرداق » مسیحی را درباره امیرالمؤمنین (ع) بیان میکردند، چنان با عظمت صحبت میکردند که دانشجویان منقلب میشدند و بعضیها به گریه میافتادند.
شعری بود که استاد آن را زمزمه میکردند:
خدا خوان با خدا دان فرق دارد
که انسان تا به حیوان فرق دارد
مقلّد را محقق کِی توان گفت؟
که نادان تا به دانا فرق دارد
با همین نگاه، باید بگوییم نهجالبلاغه خوان هم با هم نهج البلاغهدان فرق دارد. فکر میکنید چرا جلسات درس علامه جعفری روی جوانان آنقدر تأثیر داشت و راهگشا میشد اما جلسات امروز چنین تاثیری ندارد؟ چون استاد وقتی شرح مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) را میگفتند، اول خودشان منقلب میشدند و بعداً این حس به مخاطب منتقل میشد. استاد اصلاً چیزی را که خودشان با همه وجود درک نکردهبودند، بیان نمیکردند. همیشه میگفتند: اینها «چشیدنی» است. و واقعاً تا چیزی را خودشان نمیچشیدند، نمیگفتند. البته همیشه سطح مخاطب را هم در نظر میگرفتند.»
👤 دکتر «زهره محمدعلی» از شاگردان استاد
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📱 #انس_با_نهج_البلاغه
🔸 « نهجالبلاغه، کتاب انسانسازی است که در دسترس ماست. اگر مخاطبشناسی بدانیم و بتوانیم پیامهای نهجالبلاغه را به زبان جوانان ارائه کنیم، راه پیوند میان آنها و امیرالمؤمنین (ع) را هموارتر خواهیم کرد. راستش را بخواهید، ما از جوانانمان فاصله گرفتهایم. آنها را گروهبندی کردهایم؛ این از خوبها و آن، از بدهاست. این تیپ و ظاهرش به ما میخورد، آن یکی نمیخورد. علامه جعفری اما «حُر» را مثال میزنند که درست درحالیکه داشت به قهقرا میرفت، به راه هدایت برگشت و رستگار شد. ما هم برای اینکه جوانانمان را به آغوش دین و قرآن و اهل بیت (ع) برگردانیم، کافی است با آنها گفتوگو کنیم. از آنها فاصله نگیریم و ما سراغ آنها برویم، حتی اگر آنها سراغ ما نمیآیند.
برای اینکه با جریانی که دست جوانان ما را از نهجالبلاغه دور کرد، مقابله کنیم، کافی است کمی زمانشناسی و مخاطبشناسی بدانیم. مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره هم وقتی در دهه 40 دیدند جوانان به مکاتب غربی گرایش پیدا کردهاند، با توجه به نیاز روز، شروع به مطالعه روی این مکاتب کردند تا به جوانان کمک کنند. ما هم نگاه کنیم جوانان امروز، چه نوع کتابهایی را میپسندند، ما هم بیاییم پیامهای نهجالبلاغه را با توجه به نیازهای امروز جوانان استخراج کنیم و به زبان خود آنها ارائه کنیم تا باور کنند امیرالمؤمنین (ع)، از آنها دور و دستنیافتنی نیست.»
👤 دکتر «زهره محمدعلی» از شاگردان استاد
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔆درخواست خوب مردن از خدا!!
📋«مرحوم آقای #بهجت (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند این دعا را زیاد بخوانید: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». ممکن بود یک اشکال مقدّری وجود داشته باشد، ایشان به آن هم جواب میداد. ممکن بود کسی بگوید وقتی میگوئیم «ثبت قلبی علی دینک»، ما که دینمان درست است، منطقی است، مستحکم است، این برای آن طبقات پایین است. ایشان میفرمود در هر طبقهای که دل انسان و ایمان انسان و دینداری انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبی علی دینک» یعنی دین را در همان طبقه عالی نگه دار و تثبیت کن. اگر این شد، آن وقت زندگی میشود شیرین، مرگ هم مرگ راحت. یکی از مشکلات اساسی ماها، مشکل مردن است. امام سجاد (علیه السلام) در #دعا_چهل_5 صحیفه سجادیه ، به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همه طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود»
👤مقام معظم رهبری
📋 farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26418
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 استاد محمود #شحات
🔈 #تلاوت زیبای " هو الذی یصلی علیکم و ملائکته.... "
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
❇️ خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
شراب خورده و خوی کرده میروی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم
چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت
بنفشه طره مفتول خود گره میزد
صبا حکایت زلف تو در میان انداخت
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت
من از ورع می و مطرب ندیدمی زین پیش
هوای مغبچگانم در این و آن انداخت
کنون به آب می لعل خرقه میشویم
نصیبه ازل از خود نمیتوان انداخت
مگر گشایش #حافظ در این خرابی بود
که بخشش ازلش در می مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
مرا به بندگی خواجه جهان انداخت
🔸 #حافظ_غزل_16
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔅 برنامه ی دیوان #شمس_خوانی
❇️ ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها
ای آتشی افروخته در بیشه اندیشهها
امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی
بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا
خورشید را حاجب تویی اومید را واجب تویی
مطلب تویی طالب تویی هم منتها هم مبتدا
در سینهها برخاسته اندیشه را آراسته
هم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا
ای روح بخش بیبدل وی لذت علم و عمل
باقی بهانهست و دغل کاین علت آمد وان دوا
ما زان دغل کژبین شده با بیگنه در کین شده
گه مست حورالعین شده گه مست نان و شوربا
این سکر بین هل عقل را وین نقل بین هل نقل را
کز بهر نان و بقل را چندین نشاید ماجرا
تدبیر صدرنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی
و اندر میان جنگ افکنی فی اصطناع لا یری
میمال پنهان گوش جان مینه بهانه بر کسان
جان رب خلصنی زنان والله که لاغست ای کیا
خامش که بس مستعجلم رفتم سوی پای علم
کاغذ بنه بشکن قلم ساقی درآمد الصلا
🔸 #مولوی #دیوان_شمس_غزل_1
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
زیارتنامه ذات اقدس الهی.mp3
1.53M
💠 زیارتنامه ذات اقدس الهی
🔹 مرحوم ابن بابویه قمی در كتاب شریف توحید صدوق از وجود مبارک امام [کاظم] (سلام الله علیه) نقل می كند كه معنای «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاة» عبارت از «أَی حَانَ وَقْتُ الزِّیارَةِ» هست. وقتی نمازگزار اقامه می گوید و در اقامه بعد از «حَی عَلَى الصَّلَاةِ» و «حَی عَلَى الْفَلَاحِ» میرسد به «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاة»، امام معصوم (علیه السلام) «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاة» را چنین تفسیر كرد یعنی «أَی حَانَ وَقْتُ الزِّیارَةِ»؛ یعنی هنگام زیارت ذات اقدس الهی فرا رسید، پس نماز زیارتنامهٴ خداست همانطوری كه انبیا و اولیا و معصومین (علیهم السلام) زیارتنامهٴ مأثور دارند و منظور زیارت «وجه الله» هست، زیارت اسماء حسنای الهی است كه خدا را ما با «وجه الله» و با اسماء حسنایش میخوانیم كه این اسماء و این وَجه حاكی از ذات اقدس الهی هستند. وقتی انسان در نماز به زیارت ذات اقدس الهی مشرّف شد و به آن بارگاه منیع بار یافت خدای سبحان هم پاسخ زیارت او را خواهد داد. هیچ سوالی را خدا بی جواب نمی گذارد، هیچ ذكر و نام و یادی را بی پاسخ نمی گذارد، هیچ زیارتی را هم بی اثر نمی گذارد. ..
👤آیت الله #جوادی_آملی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2