🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی به همراه شرح
❇️ قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود
♦️ چون سلیمان را سراپرده زدند
جمله مرغانش به خدمت آمدند
همزبان و محرم خود یافتند
پیش او یک یک بجان بشتافتند
جمله مرغان ترک کرده چیک چیک
با سلیمان گشته افصح من اخیک
همزبانی خویشی و پیوندی است
مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی بهترست
غیرنطق و غیر ایما و سجل
صد هزاران ترجمان خیزد ز دل
جمله مرغان هر یکی اسرار خود
از هنر وز دانش و از کار خود
با سلیمان یک بیک وا مینمود
از برای عرضه خود را میستود
از تکبر نه و از هستی خویش
بهر آن تا ره دهد او را به پیش
چون بباید برده را از خواجهای
عضه دارد از هنر دیباجهای
چونک دارد از خریداریش ننگ
خود کند بیمار و کر و شل و لنگ
نوبت هدهد رسید و پیشهاش
و آن بیان صنعت و اندیشهاش
گفت ای شه یک هنر کان کهترست
باز گویم گفت کوته بهترست
گفت بر گو تا کدامست آن هنر
گفت من آنگه که باشم اوج بر
بنگرم از اوج با چشم یقین
من ببینم آب در قعر زمین
تا کجایست و چه عمقستش چه رنگ
از چه میجوشد ز خاکی یا ز سنگ
ای سلیمان بهر لشگرگاه را
در سفر میدار این آگاه را
پس سلیمان گفت ای نیکو رفیق
در بیابانهای بی آب عمیق
#مثنوی_معنوی_66
❇️ 1da.ir/LkyO
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی به همراه شرح ❇️ قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن ب
❇️ قصه هدهد و سلیمان
♦️ قصه هدهد و حضرت سلیمان یکی از همان حکایت های کوتاهی است که در میان داستان "شیر و نخچیران" آمده است
وقتی که سراپرده حضرت سلیمان برپاشد، تمام پرندگان به حضورش آمدند و از آنجا که حضرت سلیمان را همزبان و محرمِ خود می دانستند، با جان و دل برای خدمت به او پیش رفتند. پرندگان وقتی که به حضور حضرت سلیمان رسیدند، جیک جیک گنگ و مبهم خود را کنار گذاشتند و آنچه که در ضمیر داشتند را با زبانی بسیار کویا برای او بازگو کردند.
❇️همزبانی، خویشی و پیوندی است
♦️هم زبان بودن باعت نزدیکی و پیوند می شود و انسان در کنار افراد نامحرم مانند اسیری در بند است. به عنوان مثال پیش می آید که یک ترک و یک هندو با یکدیگر همدل باشند و روح و جانشان یکدیگر را جذب کند اما ممکن است که دو نفر ترک که ظاهرا با یکدیگر همزبانند، یکدیگر را دفع کرده و با هم بیگانه باشند. پس نتیجه میگیریم که محرم بودن دونفر با هم و زبانِ دل یکدیگر را دریافتن و به اسرار و باطن هم واقف شدن، نوع دیگری از خویشاوندی و بهترین نوع آن است.
❇️جمله مرغان هر یکی اسرارِ خود
♦️همه پرندگان، یک به یک از اسرار و هنر و دانش خویش با سلیمان حرف زدند و برای عرضه هنر و کاردانی خود، خویش را می ستود. البته این کار آنها از روی تکبر و خودبینی نبود بلکه تنها به این خاطر بود که بتوانند همدم و همراه سلیمان باشند و به حضور او راه یابند. تا اینکه نوبت به هدهد رسید.
❇️ گفت: ای شه یک هنر کان، کهتر است
♦️هدهد خطاب به سلیمان می گوید: شاها هنری از خود را برایت بیان می کنم که کوچکترین هنر من است. سلیمان گفت: بگو ببینم آن کدامین هنر است؟ هدهد پاسخ می دهد: آنگاه که من بر اوج آسمان پرواز می کنم، از اوج آسمان و با چشم یقین آب را در عمق زمین می نگرم. من می توانم جای آب راببینم، عمق آن را بیابم و بفهمم که سرچشمه اش کجاست؟
ای سلیمان برای لشکرگاه و نیازی که لشکریان به آب دارند، من میتوانم بهترین همراه باشم. از اینرو سلیمان گفت: ای رفیق خوب، در بیابان های بی آب و علف و بیکران، همراه ما باش.
توجه سلیمان به هدهد باعث حسادت زاغ می شود و زاغ اینگونه سلیمان را مخاطب قرار می دهد:
❇️زاغ، چون بشنود، آمد از حسد
♦️زاغ به محض اینکه حرفهای هدهد را شنید از روی حسادت به نزد سلیمان آمد و بدو عرض کرد: این هدهد لاف می زند و دروغ می گوید. در محضر شما حرف زدن مغایر ادب است، به خصوص که حرف آدمی ادعایی محض و بی پایه و اساس باشد. اگر آن هدهد دارای چنین خاصیت مهمی است که آب را در عمق زمین می بیند، پس چطور زیر مشتی خاک دام را ندید؟ این هدهد که اینگونه مدعی چنین بینایی ژرفی است، پس چرا در دام گرفتار آمد و با آن حال در قفس محبوس شد؟
حضرت سلیمان با حالت گلایه به هدهد گفت: آیا درست است که در همین ابتدای راه، اینچنین ناخالصی و نادرستی از تو دیده شود؟ ای کسی که دوغ خورده ای چرا به دروغ خودت را مست نشان می دهی؟ چرا پیش من لاف میزنی و دروغ می بافی؟
❇️گفت: ای شه بر منِ عورِ گدا
♦️هدهد پاسخ می دهد: شاها محض رضای خدا در حقِ منِ گدای ناچیز، سخن دشمن را گوش نکن. اگر آنچه که ادعا می کنم گزافه و دروغ است، من از سرم می گذرم و گردن من را بزن. زاغ با این سخنان منکر قضا و قدر و حکم قاطع خداوند است. اگر قضای الهی و خواست خداوند چشم عقل من را کور نکرده باشد، من می توانم حتی دام را در آسمان ببینم. وقتی قضای الهی می رسدعلم و عقل دچار غفلت می شودو ماه سیاه و تیره می گردد و خورشید دچار کسوف می شود. این کارها تنها به حکم الهی صورت می گیرد و این موارد کی بعید است؟
در این داستان گفته شد که وقتی قضای الهی در می رسد ادراکات آدم از کار می افتد و چشم بینای او بسته می شود. هدهد تمثیل زیرکانی است که به حکم قضای الهی از زیرکی خود طرفی نبندند و به دام قضا می افتند. مولانا طبق اعتقادات اهل شرع و فلسفه و حکمت به قضا و قدر الهی عقیده دارد و می گوید که قضای الهی مافوق اختیار بشری است؛ اما در عین حال عقیده دارد که هر چند قضای الهی حق است اما آدمی هم باید همواره سعی و کوشش خود را داشته باشد. و به عبارتی می گوید که درست نیست به بهانه قضا و قدر الهی دست از کار و تلاش بکشی.
❇️بل قضا حق است و جهد بنده حق
هین مباش اعور چون ابلیسِ خلق
#مثنوی_معنوی_66
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_125
#بیست_دوم
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
"هنگام سختی و رنج و مشکل شدن کارها"
👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_بیست_دوم_12
دعای سیدالساجدین (ع ) در هنگام سختی:
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى سَلامَةَ الصَّدْرِ مِنَ الْحَسَدِ حَتَّى لا أَحْسُدَ أَحَدا مِنْ خَلْقِكَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِكَ، وَ حَتَّى لا أَرَى نِعْمَةً مِنْ نِعَمِكَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ فِى دِينٍ أَوْ دُنْيَا أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ تَقْوَى أَوْ سَعَةٍ أَوْ رَخَاءٍ إِلا رَجَوْتُ لِنَفْسِى أَفْضَلَ ذَلِكَ بِكَ وَ مِنْكَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ🔹
🔸خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و سينه مرا از #حسد پاك كن تا بر هيچ يك از بندگان تو به سبب احسان تو به ایشان،حسد نبرم.آنگونه که اگر ببینم به یکی از بندگانت در کار دین و دنیا و تندرستی و پرهیزگاری و توانگری و آسودگی، نعمتی داده ای من نیز از تو و به یاری تو برای خود برتر از آن را آرزو کنم.ای آنکه یکتا و بی همتایی🔸
O God, bless Muhammad and his Household
and provide me with a breast safe from envy,
such that I envy none of Thy creatures and in anything of Thy bounty
and such that I see none of Thy favours toward any of Thy creatures
in religion or this world, well-being or reverential fear,
plenty or ease, without hoping for myself better than it
through and from Thee alone, who hast no associate!
#بیست_دوم #سختی
🖋 کانال انس با صحیفه سجادیه
@sahife2
⏪ #انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_338
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2