eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح هفته 30 از عبارات نورانی 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای ✳️ عبارت 🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِى يَدا عَلَى مَنْ ظَلَمَنِى، وَ لِسَانا عَلَى مَنْ خَاصَمَنِى، وَ ظَفَرا بِمَنْ عَانَدَنِى 🔸خدايا بر محمد و آل او درود فرست، دست توانايم ده برآن كه بر من و ستم كند، و زبانى گويا بر آن كه با من ستيز جويد و فيروزى بر آن كه با من دشمنى ورزد https://eitaa.com/sahife2/5187 دعای 👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود ◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید 👌 ادمین 👇 @yas2463 👈 میتوانید این دعای زیبا را با 🎙 صدای مداحان مختلف گوش دهید 👈 و متن آن را بخوانید ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 مرقد مطهر و نورانی مرحوم آخوند ملا محمد حسین قدس الله سره الشریف در - تکیه صاحب روضات 👈 اگر حواله کربلا میخواهی بخوانید ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👆 با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
در این فراز امام سجاد علیه السلام پیروزی بر دشمن را از خداوند طلب میکند.چیره شدن برخصم را میخواهد،چه در زبان ،چه در اعمال و رفتار. مومن زیرک است.همواره در پی ظفر است،نه اینکه بگوید نتیجه برای ما مهم نیست.بلکه دنبال پیروزی است،هم از نظر تکوین(از خدا می خواهد)وازنظر تشریع(تمام توان خود را به کار می گیرد) منظور از «ید»در اینجا قدرت است. و لسان هم یعنی «برهان»در برابر خصم. البته زبان گویا وداشتن حجت بر علیه خصم،چیزی است که فقط باید از خداوند خواست.قرآن کریم در این مورد می فرماید:«تلک حجتنا آتیناها ابراهیم علی قومه....»برهانی که ابراهیم علیه السلام برای هدایت قوم خود به کار برد از طرف خداوند به او عطا شده بود.برهان عقلی که دشمن نتواند بر آن شبهه وارد کند،و در نتیجه دعوت حق را قبول کند یا ساکت شود. البته برهان عقلی منافات با زبان خوش ندارد،در سوره مبارکه حج،آیه 24می فرماید:«و هدوا الی الطیب من القول ...» همه اینها برای آن است که در نهایت پیروزی وظفر بر دشمن به دست آید.....چرا؟...تا اینکه شرک، از قلب برود و خانه دل برای پذیرش حق ویکتا پرستی آماده شود و نتیجه ای چنین به دست آید که؛«فالهکم اله واحد فله اسلموا وبشر المخبتین»خدای شما خدای یکتا ست وهمه باید تسلیم او باشید.... ان شاء الله . به حسن وخلق و وفا کس به یار ما نرسد تورادر این سخن انکار کار ما نرسد اگرچه حسن فروشان به جلوه آمده اند کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد یا امیر المومنین(علیه السلام)بحق الحجة(علیه السلام)
اللهم صل على محمد و آله، و اجعلنى يدا على من ظلمنى، و لسانا على من خاصمنى، و ظفرا بمن عاندنى بار الها بر محمد و آلش درود فرست و مرا آنچنان قرار ده كه بر كسى كه به من ستم مى‏كند دستى نيرومند باشم، و بر آنكه با من خصومت مى‏كند زبانى گويا، و بر كسى كه به من عناد مى‏ورزد پيروز باشم.
و اجعلنى يدا على من ظلمنى. بار الها مرا آنچنان قرار ده كه بر كسى كه به من ستم مى‏كند دستى نيرومند باشم.
دشمنان دين حق و مخالفين تعاليم قرآن شريف، در گذشته، بر ضد اسلام، تبليغاتى مى‏نمودند و در افكار جوانان سم پاشيهايى مى‏كردند تا آنان را از گرايش به آيين الهى بازدارند. از آن جمله مى‏گفتند: دين ترياك جامعه است و آن را براى تخدير افكار مردم ساخته‏اند، و مثال مى‏آوردند كه در اسلام اكيدا دستور داده شده كه مردم صابر و بردبار باشند، يعنى ظلم ظالم را تحمل كنند و به اذيت و آزار ستمكاران تن دردهند كه خداوند افراد صابر را دوست دارد. از اين سخن نتيجه مى‏گرفتند كه دين، مردم را به ذلت و زبونى و توسرى خوردن از زورگويان دعوت مى‏كند و آنان را به تحمل آزار و اذيت متجاوزين تشويق مى‏نمايد. مى‏گويد: اگر در دنيا ظلمها را پذيرا شديد و عكس‏العملى از خود نشان نداديد در قيامت پاداش بزرگ خواهيد داشت، و به استناد اين سخن خلاف واقع مى‏گفتند دينى كه مردم را ذليل و توسرى‏خور بار بياورد قابل پيروى نيست و بايد هر چه زودتر آن را ترك گفت. برای آن که بدانید اين گفته تهمتى بيش نيست، لازم است معناى را بدانيم و موارد اعمال آن را كه از اولياى گرامى اسلام رسيده است بشناسيم تا حقيقت آن طور كه هست آشكار گردد و بطلان كلام معاندين واضح شود.
صبر به معناى مالكيت نفس و قدرت خويشتندارى است و على (ع) آن را به شجاعت تعبير نموده و فرموده است: الصبر شجاعه. صبر و بردبارى رمز پيروزى و راه كاميابى و موفقيت است. كدام محصل بدون تحمل صبر و خويشتندارى در شنيدن درس استاد و مطالعه‏ى كتاب و تمرينهاى لازم مى‏تواند مدارج علم را بپيمايد و به كمالى كه شايسته‏ى آن است برسد، كدام كشاورز و باغدار بدون تحمل مشقت شخم و آبيارى و بدون زحمت پيوند و سمپاشى مى‏تواند محصول خوب به دست آورد و موجبات رفاه خود را در زندگى فراهم سازد. هر كس در هر كارى كه عهده‏دار است بايد صابر باشد، زحمت كار را تحمل نمايد، و با رنجها و ناراحتيهاى آن بسازد تا به هدفى كه دارد نايل گردد. نابرده رنج گنج ميسر نمى‏شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
حفص بن غياث حديث مفصلى درباره‏ى صبر از امام صادق (ع) نقل نموده از آن جمله فرموده است: اى حفص! در تمام كارهايت صابر و بردبار باش، خداوند حضرت محمد صلى الله عليه و آله را به رسالت مبعوث فرمود و به او دستور صبر و مدارا داد. فرمود: در مقابل گفته‏هاى مخالفان بردبارى نمايد و از آنان به گونه‏اى خوب و نيكو دورى گزيند. سپس در اين حديث، امام صادق (ع) آيات متعددى را كه خداوند به موجب آنها به پيمبرش دستور صبر داده ذكر نموده و در پايان حديث از پيروزى و غلبه‏ى آن حضرت بر مشركان و دشمنان ياد نموده است. صبر و ظفر هر دو دوستان قديم‏اند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد
على (ع) فرموده: انسان صبور و بردبار فاقد پيروزى و ظفر نمى‏شود اگر چه مدت صبرش به درازا بكشد. براى آنكه هدف اسلام در امر به صبر و تحمل شناخته شود، لازم است بدانيم كه در كجا و در چه مورد اولياى گرامى اسلام، پيروان خود را امر به صبر و بردبارى نموده و اين وظيفه‏ى سنگين را بر عهده‏ى آنان گذارده‏اند، و با روشن شدن موارد صبر، هدف و مقصود از آن روشن مى‏گردد.
على (ع) فرموده: صبر و بردبارى يا صبر در مصيبت است يا صبر بر طاعت است و يا صبر از معصيت، و درجه‏ى اين سومين قسم صبر، از دو درجه‏ى اول برتر و بالاتر است. براى يك فرد باايمان، مصيبت پيش مى‏آيد: فرزند جوانش بر اثر تصادف با ماشين كشته مى‏شود، مزرعه و باغش كه تمام سرمايه‏ى زندگى اوست بر اثر سيل از ميان مى‏رود و تهيدست مى‏گردد، و از اين قبيل مصائب و بلايا، چون باايمان است براى خدا صبر مى‏كند و بى‏تابى و جزع نمى‏نمايد، و اين معناى صبر در مصيبت است.
شخص باايمان براى اطاعت از دستورات باريتعالى به زحمتهاى تكاليف دينى تن مى‏دهد، سختى روزه را تحمل مى‏كند و امساك مى‏نمايد، با مشكلات فرايض يوميه مى‏سازد و آنها را انجام مى‏دهد، فشار درونى پرداخت حقوق الهى از خمس و زكات و ديگر پرداختهاى مالى را تحمل مى‏نمايد و دين شرعى خود را ادا مى‏كند، و اين صبر بر طاعت است كه دومين قسم صبر است كه امام (ع) فرموده.
شخص باايمان در مقابل پول ربا يا رشوه يا ديگر پولهاى غير مشروع واقع مى‏شود ، با آنكه نياز شديد دارد براى خدا صبر مى‏كند و آن پولها را نمى‏گيرد، جوان باايمان در شرايط عمل منافى با عفت قرار مى‏گيرد، با آنكه از نظر غريزه‏ى جنسى تمايل بسيار شديد دارد، اما براى رضاى خدا خويشتن را نگاه مى‏دارد و دامن پاك خود را به بى‏عفتى آلوده نمى‏كند، و اين قسم صبر، بردبارى و صبر در مقابل گناه است و مردان باايمان به آن توجه بسيار دارند. به فرموده‏ى على (ع)، درجه‏ى اين قسم صبر از دو قسم اول برتر و مهمتر است. آن كس كه واجد ايمان قوى و داراى مالكيت نفس است در زمينه‏ى مصيبت و اطاعت و معصيت، براى جلب رضاى باريتعالى صبر مى‏كند و خويشتن را با نيروى ايمان نگاه مى‏دارد ، چنين انسانى به فرموده‏ى امام صادق (ع) از نعمت حريت برخوردار است، بنده و مطيع بى‏قيد و شرط خداوند است و از بندگى غير خداوند آزاد.
ابى‏بصير مى‏گويد، از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود: انسان آزاد در تمام احوال، آزاد است، اگر با يك مصيبت مواجه شود صبر مى‏كند، و اگر مورد هجوم مصائب قرار گيرد در هم شكسته نمى‏شود، اگر چه اسير و مقهور گردد و زندگى سهل و آسانش به مشقت و زحمت تبديل شود، همانطور كه تاريكى چاه و بردگى و مقهور شدن، به آزادگى يوسف صديق امين آسيب نرساند و سرانجام بر اثر صبر و شكيبايى، خداوند بر وى منت نهاد و جبار متكبر مصر را پس از آنكه مالك و صاحب اختيار وى بود بنده‏ى او قرار داد.
از آنچه معروض افتاد اين نتيجه به دست آمد كه معناى صبر، شجاعت و قوت نفس است، معناى صبر، مالكيت اراده و حفظ خويشتندارى است، صبر، رمز موفقيت براى تمام كسانى است كه مى‏خواهند در رشته‏هاى علمى يا عملى پيروز گردند و كامروا شوند، خلاصه اينكه صبر يكى از مهمترين وسايل براى پيمودن مدارج كمال مادى و معنوى است، كسانى كه صبر را در اسلام به تحمل ستم ستمكاران و ظلم و بيدادگرى معنى مى‏كردند، كسانى كه بردبارى را تن دادن به ذلت و سكوت در مقابل متجاوزين تفسير مى‏نمودند خيانتى بزرگ و غير قابل اغماض مرتكب شدند ، هدفشان در اين عمل خائنانه گمراه ساختن مسلمانان و منحرف نمودن نسل جوان باايمان بود. خوشبختانه انقلاب اسلامى عملا به آنان پاسخ كوبنده داد و جوانان مسلمان با صبر و بردبارى در راهپيمايى‏هاى شهرها و مقابله با مسلسلها و همچنين در ميدانهاى جنگ تحميلى و تحمل زخمها و رنجها، صبر را كه رمز موفقيت است تفسير نمودند و به پيروزى نايل آمدند.
پس با توجه به معناى صبر در اسلام اينك براى روشن شدن جمله‏ ى "و اجعلنى يدا على من ظلمنى " لازم است بدانيم اسلام درباره‏ ى چه گفته و درباره‏ ى كسى كه مورد ظلم واقع مى‏شود چه دستورى داده و چه وظيفه‏اى را بر عهده‏ى وى گذارده است. رسول اكرم فرمود: هفت عذاب بين بهشت و بنده است و آسانترين آنها مرگ است. انس بن مالك مى‏گويد به حضرت عرض كردم: يا رسول الله! سخت‏ترين آنها كدام است؟ فرمود: وقوف در حضور باريتعالى موقعى كه ستمديدگان براى احقاق حق، با ستمگران درگير مى‏شوند.
درباره‏ ى كسانى كه مورد ستم واقع شده‏اند ...قرآن شريف در سوره‏ى شورى ضمن چند آيه علائمى را براى مردم باايمان ذكر نموده، از آن جمله فرموده است: و الذين اذا اصابهم البغى هم ينتصرون. مردمان باايمان كسانى هستند كه وقتى مورد اصابت ستم واقع مى‏شوند دفاع مى‏كنند و براى كوتاه كردن دست ظالم استنصار مى‏نمايند.
اولين راه مقابله با ظالم و مبارزه با ظلم به كار گرفتن نيروهاى دفاعى است كه خداوند حكيم در وجود همه‏ى انسانها به وديعه گذارده تا در مواقع لازم از خود دفاع نمايند و خويشتن را از شر حيوانات گزنده يا درنده يا ستمكار بدتر از حيوان مصون و محفوظ بدارند و اين اولين استنصار براى دفع ظلم و ظالم است .
امام (ع) در جمله‏ى اول دعا مى‏گويد: و اجعلنى يدا على من ظلمنى. «يد» به معناى قدرت و قوت است، «يد» به معناى غلبه و پيروزى است. امام در پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: بار الها! مرا آنچنان قرار ده تا بر كسى كه بر من ستم مى‏كند و نسبت به من تعدى مى‏نمايد دستى نيرومند باشم. امام (ع) نمى‏گويد «و اجعل لى يدا»: بار الها! مرا دست قوى قرار ده، بلكه مى‏گويد «واجعلنى يدا»: بار الها! مرا دست توانا قرار ده، يعنى وضعم را به گونه ‏اى مقرر فرما كه خودم دست باشم تا بتوانم با تمام وجود با كسى كه به من ظلم نموده مبارزه كنم و شر او را از خود بگردانم.
اين عبارت در كمال صراحت وظيفه ‏ى مسلمانان را در مقابله با ظالم بيان مى‏كند و به آنان مى‏فهماند كه اولا : انسان مسلمان موظف است تا جايى كه قدرت دارد به ظلم تن درندهد و در مقابل ظالم زبون و پست نباشد بلكه بايد حتما با او مبارزه كند و در مقابلش بايستد و تمام توان خود را براى دفع او به كار گيرد، اگر بر ظالم غلبه كرد ظلم او را از ميان برده و خويشتن را از تعرضش رهايى بخشيده است و اگر نتوانست بر ظالم غلبه كند و مظلوم باقى ماند او در مقابل پروردگار ماجور است، براى اينكه وظيفه‏ى خود را بخوبى انجام داده است. اما اگر ستمكش در مقابل ستمكار عكس‏العمل نشان ندهد و ضربات او را با ذلت و سرافكندگى تحمل نمايد او منظلم است و در قيامت، منظلم همانند ظالم مورد مواخذه و پرسش قرار مى‏گيرد، زيرا منظلم بر جرئت و جسارت ظالم مى‏افزايد، راه ستمگرى را بر وى هموار مى‏سازد، و در واقع با عمل نارواى خويش ظالم را در اعمال ظالمانه‏ى خود تشويق و ترغيب مى‏نمايد. دومين راه استنصار استفاده از دستگاه قضايى و مقام دادرسى قاضى و برخوردار شدن از حكومت يعنى قدرت اجرايى مملكت است. مظلوم براى دفع ظلم بايد از نيروى قضا و قوه‏ى اجرايى نيز استفاده كند و ستم را از خود بگرداند. سومين راه دفع ظلم و كوتاه كردن دست ظالم استفاده و استنصار از افكار عمومى است. در آيين مقدس اسلام، اين مهم مورد كمال توجه قرار دارد و به موجب روايات بسيارى كه از اولياى گرامى اسلام رسيده، مردم مسلمان موظف ‏اند از مظلوم حمايت كنند و دعوت او را در كمك خواهى براى دفع ظالم اجابت نمايند. على (ع) ضمن وصيتنامه‏ى خود به حضرت حسن و حضرت حسين عليهماالسلام دستور داده است: كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا. فرزندان من! شما دشمن ظالم و ستمكار و يار و مددكار مظلوم و ستمديده باشيد. در حديث رسول اكرم است كه خداوند مى‏گويد: به عزت و جلالم قسم كه از ظالم در دنيا و آخرت انتقام مى‏گيرم و همچنين از كسى كه مظلومى را ببيند و قادر باشد كه به وى كمك كند و يارى ننمايد. استفاده از افكار عمومى براى دفع ظلم به هر شكلى كه باشد مفيد و ثمربخش است و گاهى رسول گرامى براى نجات از ستم دستور خاصى را به فردى داده و نتيجه‏بخش شده است.
امام باقر (ع) فرمود: مردى حضور پيغمبر گرامى اسلام آمد و از همسايه‏ى خود شكايت كرد. حضرت به وى فرمود صبر كن. پس از چند روز دوباره آمد، حضرت به او فرمود صبر كن. رفت و دفعه‏ى سوم آمد و شكايت خود را تجديد نمود. حضرت به او فرمود روز جمعه، موقعى كه مردم براى اقامه‏ى نماز جمعه به مسجد مى‏روند اثاث خانه‏ات را از منزل بيرون بياور و كنار معبر انباشه كن به گونه‏اى كه مردم ببينند. وقتى از تو علت اين كار را پرسيدند جريان خود را با همسايه نقل كن و در واقع به وى فرمود از افكار عمومى استفاده نما. مرد شاكى اين دستور را انجام داد و همسايه‏ى آزاردهنده از اين وضع به ضرر خود احساس خطر نمود، نزد او آمد و درخواست كرد كه اثاثش را به داخل منزل ببرد و به اين وضع پايان بخشد و گفت براى تو با خدا عهد مى‏بندم كارهاى گذشته را تكرار ننمايم.
نتيجه آنكه اسلام به مسلمانان دستور داده است كه در مقابل ظلم ظالم بى‏تفاوت نمانند و براى دفع ستم و كوتاه كردن دست ستمكار از هر طريقى كه ممكن است استفاده كنند و با بيدادگر مبارزه نمايند. امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول اين قطعه از دعاى «مكارم‏الاخلاق» به پيشگاه خدا عرض مى‏كند: «و اجعلنى يدا على من ظلمنى» بار الها مرا دست نيرومند و توانا قرار ده كه با تمام وجود با آن كس كه به من ظلم نموده است مبارزه كنم و ظلمش را دفع نمايم.
امام سجاد (ع) در جمله‏ى دوم دعا به پيشگاه خدا عرض مى‏كند: و لسانا على من خاصمنى. بار الها! مرا در مقابل كسى كه با من بحث خصومت ‏آميز مى‏نمايد زبانى گويا قرار ده. گ
كسى كه مى‏خواهد به سلامت و سعادت زندگى كند و از مزاحمتهاى ناشى از دشمنى مردم مصون باشد بايد مراقبت نمايد كه حتى‏المقدور موجبات خصومت دگران را نسبت به خودش فراهم نياورد و در قلوب مردم كينه و دشمنى ايجاد ننمايد و اين امر به قدرى مهم است كه رسول گرامى صلى الله عليه و آله مى‏فرمود: جبرئيل امين (ع) مرا به هيچ تعهدى همانند تعهد اجتناب از دشمنى مردان مقيد ننمود. على (ع) به فرزندان خود فرمود: از دشمنى مردان پرهيز نماييد كه اينان از دو قسم خارج نيستند، يا عاقل‏اند و براى اعمال دشمنى خود بر ضرر شما نقشه مى‏كشند يا جاهل‏اند و با شتاب، دشمنى خود را اعمال مى‏نمايند و به شما آزار مى‏دهند.