eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زين ‏العابدين عليه‏السلام ضمن دو جمله‏ ى قبلی در این دعای شریف از پيشگاه خداوند خواسته : تا موفق باشد هر عمل خيرى را كه قولا و عملا از وى صادر مى‏شود، هر قدر هم بزرگ و زياد باشد، آن را قليل و كم تلقى نمايد و هر شر و بدى را كه با زبان و عمل انجام مى‏دهد، هر چند كوچك و كم باشد، آن را بسيار و بزرگ به حساب آورد. اين دو جمله‏ ى دعا از نظر معرفت ايمانى، وظيفه ‏ى بندگى، و كرامت خلق، آثار و فوايد متعددى را در بر دارد. براى آنكه اين دو مورد آنطور كه بايد و شايد تحقق يابد و در طول زندگى با مانع و مشكلى برخورد ننمايد و سرانجام به كمال لايق خود برسد، امام (ع) چهار درخواست از پيشگاه بارى ‏تعالى بدين منظور نموده : 1. بدوام الطاعه 2. و لزوم الجماعه 3. و رفض اهل البدع 4. و مستعملى الراى المخترع
امام علیه السلام در تقاضاى اول خود عرض مى‏كند: «و اكمل ذلك لى بدوام الطاعه»، بار الها! كم شمردن خوبيها و بزرگ شمردن بديها را كه دو حالت روحى ارزنده و شريف است، در وجود من تكميل كن به اينكه عمرم به گونه‏ اى طى شود كه تا آخر زندگى مطيع بى‏ قيد و شرط تو باشم و لحظه ‏اى از فرمانت سرباز نزنم.
دنيا دار تحول و تغيير است و انسانها از نظر روح و جسم، عقيده و عمل، عزت و ذلت، درستكارى و نادرستى، و خلاصه در جميع شئون مادى و معنوى، همواره در معرض تحول قرار دارند، ممكن است كسانى قسمت مهمى از عمرشان به پاكى بگذرد و در پايان دچار انحراف شوند و با سيه‏روزى و شقاوت بميرند و ممكن است گروهى بيشتر عمرشان در گناه و ناپاكى طى شود و سرانجام به خود آيند، موجبات رستگارى و فلاحشان مهيا گردد و با سعادت از دار دنيا بروند. *از جمله وصاياى على (ع) به حضرت حسين (ع) اين بود كه: فرزندم! هيچ گناهكارى را از رحمت خداوند مايوس منما، چه بسا اهل معصيت بودند كه از گناه جدا نمى‏شدند و اعمال ناروا را ترك نمى‏گفتند اما سرانجام، زندگى آنان به خير و خوبى پايان يافت، و چه تعداد افراد درستكارى بودند كه همواره به اعمال خير و خوب توجه داشتند اما در آخر عمر به فساد گراييدند و جهنمى شدند. سپس امام (ع) در پايان حديث فرموده: پناه مى‏بريم به خداوند از اين عاقبت بد و دردناك. براى نجات از خطر بزرگ عاقبت بد و مصون ماندن از مرگ شقاوت‏ بار، لازم است همواره مطيع بى‏قيد و شرط دستورهاى خدا باشيم و در همه‏ى احوال، اوامرش را بى‏چون و چرا به كار بنديم و اين همان است كه امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول دعاى مورد بحث امروز از پيشگاه خداوند بزرگ درخواست نموده است.
تمام اجرام كيهانى و موجودات جهان هستى به اطاعت تكوينى، فرمانبر ذات اقدس الهى هستند. خداوند در قرآن شريف كلمه ‏ى «سجده» را كه تذلل نهايى ساجد در مقابل مسجود است براى معرفى اطاعت و انقياد تمام موجودات ارضى و سماوى و بسيارى از انسانها به كار برده و فرموده است: الم تر ان الله يسجد له من فى السماوات و من فى الارض و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر و الدواب و كثير من الناس و كثير حق عليه العذاب. آيا نديدى خداوند را سجده مى‏كنند تمام آنچه در آسمانها و زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم. تمام موجودات عوالم هستى خدا را سجده مى‏كنند و اوامر تكوينيش را به جبر اطاعت مى‏نمايند، آفتاب و ماه و ستارگان به فرمان او مدار خود را مى‏پيمايند و به وظيفه ‏اى كه در نظام خلقت به عهده‏ى آنها گذارده شده است عمل مى‏كنند، كوهها و درختها و جنبندگان، همه و همه، مطيع بى‏قيد و شرط ذات اقدس الهى هستند و بى چون و چرا اوامرش را به كار مى‏بندند.
قرآن شريف، وقتى به انسان مى‏رسد مى‏فرمايد: بسيارى از مردم خدا را سجده مى‏كنند و امرش را اطاعت مى‏نمايند و بسيارى از مردم او را سجده نمى‏نمايند و از امرش سر باز مى‏زنند و سرانجام به جرم تخلف و سرپيچى معذب مى‏شوند. *اگر كسى سئوال كند چرا همه‏ى انسانها خدا را سجده نمى‏كنند و اوامرش را اطاعت نمى‏نمايند در پاسخ گفته مى‏شود: بشر داراى دو بعد است، يكى بعد تكوينى و آن دگر بعد تشريعى. در بعد تكوينى، انسانها همانند تمام موجودات عوالم وجود، مطيع بى قيد و شرط خدا هستند و قدرت كمترين تخلفى را از فرمان او ندارند، قلب همه‏ى مردم به امر بارى‏تعالى مى‏طپد و خون به تمام بدن مى‏فرستد، رحم مادر طبق دستور الهى جنين را پرورش مى‏دهد و نمى‏تواند از برنامه‏ى مقرر سرپيچى كند، كليه و كبد، اعصاب و عروق، معده و جهاز هاضمه، و ديگر اعضا و قواى تكوينى آنها همه فرمانبر خدا هستند و نمى‏توانند از مرزى كه براى هر كدام مقرر گرديده فراتر روند. آزادى بشر در بعد تشريعى است و اين آزادى سرمايه‏ى گرانقدرى است كه خداوند به انسان اعطا فرموده است.
*اگر مردم آزادى تشريعى خود را در اطاعت حضرت بارى‏تعالى به كار گيرند و اوامر الهى را اجرا نمايند مدارج كمال را مى‏پيمايند، به كرايم اخلاق متخلق مى‏گردند و انسان واقعى مى‏شوند. على (ع) فرموده: طاعت خداوند كليد هر درستى و صواب و مايه‏ى اصلاح هر انحراف و فساد است. *اگر مردم، آزادى تشريعى خود را در اطاعت از هواى نفس و شهوات زيانبار به كار گيرند، گناه و ناپاكى، عقلشان را تيره مى‏كند، از واقع‏بينى بازمى‏مانند، كور و كر مى‏شوند، عمرشان با پايمال كردن ارزشهاى انسانى سپرى مى‏گردد و سرانجام با شقاوت و بدبختى مى‏ميرند و نتيجه‏ى كارهاى نارواى خود را با كيفر الهى مشاهده خواهند نمود. رسول اكرم (ص) فرموده: حذر كنيد از مستى گناه چه آنكه مستى گناه همانند مستى شراب است بلكه شديدتر از آن. خداوند در قرآن شريف فرموده: آنان كر و گنگ و كورند و از اين وضع بدى كه دارند برنمى‏گردند.
تخلف از اطاعت بارى ‏تعالى موجب فسق است و متخلف گناهكار. اما در پاره‏اى از مواقع، تخلف از دستور الهى موجب شرك در طاعت است و خداوند هر دو را در يك آيه از قرآن شريف آورده است، *در قسمت اول آيه فرموده: و لا تاكلوا مما لم يذكر اسم الله عليه و انه لفسق. به دستور شارع اسلام، خوردن گوشت حيوانى كه موقع ذبح نام خداوند بر آن برده نشده، ممنوع اعلام گرديده، خوردن آن فسق است و خورنده‏ى آن فاسق. به صريح كتاب شريف خوردن گوشت حيوان مرده حرام است، عناصر وسوسه‏گر و شيطان‏صفت از كفار و مشركين، محرمانه تصميم گرفتند اين حكم الهى را وسيله‏ى جدل با مسلمانان قرار دهند و خوردن گوشت ميته را حلال وانمود نمايند. مشركين عرب با مسلمانان در مورد حرمت گوشت حيوان مرده به جدل پرداختند و به آنان مى‏گفتند: چطور شما از گوشت حيوانى كه خودتان كشته‏ايد مى‏خوريد اما از گوشت حيوانى كه خداوند كشته است نمى‏خوريد با آنكه كشته‏ى خداوند براى خوردن شايسته‏تر از كشته‏ى شماست. اين بود مجادله‏ى آنان. *خداوند در قسمت دوم آن آيه فرموده است: و ان الشياطين ليوحون الى اوليائهم ليجادلوكم و ان اطعتموهم انكم لمشركون. شياطين با قرارهاى پنهانى خود مى‏خواهند با شما در مورد گوشت حيوان مرده جدل كنند. اگر آنان را اطاعت نموديد و از حرمت ميته كه امر الهى است تخلف كرديد، شما حتما به شرك گراييده‏ايد. اگر كسانى از گوشت حيوانى بخورند كه موقع ذبح، نام خداوند بر آن برده نشده باشد مرتكب فسق گرديده‏اند و مشمول قسمت اول آيه هستند، اما اگر كسانى تحت تاثير مجادله‏ى كفار و مشركين قرار گيرند، حرمت گوشت ميته را كه صريح قرآن شريف است ناديده انگارند، فرمان جدل‏كنندگان را اطاعت نمايند و از اطاعت بارى‏تعالى سر باز زنند، مشمول قسمت دوم آيه‏ى مذكورند. خداوند در قرآن شريف، صريحا آنان را مشرك خوانده است و به فرموده‏ى امام صادق (ع): شرك طاعه و ليس شرك عباده. اين عمل، شرك در طاعت است و شرك در پرستش نيست.
اطاعت بى‏قيد و شرط از بارى ‏تعالى هميشه و همه جا شرط اصلى تعالى و تكامل در سعادت مادى و معنوى انسانهاست. امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول دعا كه مورد بحث امروز است به پيشگاه الهى عرض مى‏كند: و اكمل ذلك لى بدوام الطاعه، پروردگارا! منويات دينى مرا در خوبيها و بديها با دوام طاعت خود تكميل و تتميم فرما. اطاعت مردم هر كشور از فرمانروا موجب نيرومندى و قدرت او مى‏شود و سرپيچى از اطاعت فرمانروا تضعيفش مى‏نمايد. اما اطاعت مردم از حضرت بارى‏تعالى مايه‏ى مباهات و سعادت آنان است و كمترين نفعى از فرمانبرى عايد ذات اقدس الهى نمى‏شود. همچنين سرپيچى مردم از اطاعت پروردگار مايه ‏ى بدبختى و سقوط آنان است و كمترين زيانى به ذات اقدس او نمى‏رساند. گر جمله‏ى كائنات كافر گردند بر دامن كبرياش ننشيند گرد مولى‏الموحدين على عليه‏السلام : لا ينقص سلطانك من عصاك و لا يزيد فى ملكك من اطاعك. بار الها! كسى كه از امرت سرپيچى مى‏كند سلطه و قدرتت را كاهش نمى‏دهد و آن كس كه تو را اطاعت مى‏نمايد موجب افزايش فرمانروايى و حكومتت نمى‏گردد.
امام سجاد (ع) پس از دعا به دوام طاعت از لزوم جماعت سخن گفته و از خداوند مى‏خواهد كه همواره در صف پيروان قرآن شريف باشد: «و لزوم الجماعه»،
با مسلمانان بودن و از تفرق پرهيز داشتن امرى است بس مهم. پیامبر گرامی اسلام صل الله در مسجد خيف : سه چيز است كه بايد قلب هر مسلمان نسبت به آنها خالى از غل و غش باشد: اول اخلاص عمل براى خدا، دوم خلوص مودت نسبت به پيشوايان مسلمين، سوم ملازمت و هماهنگى با جمعيت مسلمانان. مطلب مهم در حديث رسول اكرم (ص) شناختن جماعت مسلمانانى است كه بايد حتما ملازمتشان را گزيد و با آنان همگام و همصدا بود . امام صادق (ع) فرمود: از رسول اكرم (ص) سئوال شد كه جماعت امتش كيان‏اند؟ فرمود: جماعت امت من اهل حق‏اند اگر چه عددشان كم باشد. به پيمبر گرامى عرض شد: كدامين مردم جماعت امت شما هستند؟ در پاسخ فرمود: آنانكه بر حق‏اند اگر چه عددشان ده نفر باشد. خواسته ‏ى دوم امام سجاد (ع) از پيشگاه خداوند ملازمت جماعت مسلمين بود و به فرموده‏ى رسول اكرم (ص) مقصود، گروهى هستند كه در راه حق قدم برمى دارند.
سفيان ثورى مكرر حضور امام صادق (ع) شرفياب شده و مطالبى را فرا گرفته اما در باطن نسبت به آن حضرت دلبستگى و علاقه نداشت. مردى از قريش كه اهل مكه بود و دوستدار ائمه‏ ى معصومين عليهم‏السلام مى‏گويد روزى سفيان ثورى به من گفت: برويم به منزل امام صادق (ع). با او رفتم. در منزل امام كه رسيديم، ديديم حضرت بر مركب خود سوار شده و قصد رفتن دارد. سفيان عرض كرد: حديث خطبه‏ى پيمبر را كه در مسجد خيف براى مردم فرموده است به من بفرما. حضرت گفت: بگذار بروم از پى كارى كه دارم، در مراجعت خواهم گفت. سفيان حضرت را به قرابت و بستگى با رسول اكرم (ص) قسم داد كه الان بگويد. حضرت پياده شد. سفيان عرض كرد: بفرماييد براى من دوات و كاغذ بياورند تا آن را بنويسم. دستور داد آوردند. آنگاه حضرت فرمود: بنويس. از اول تا آخر خطبه را بيان نمود و سفيان نوشت. آنگاه نوشته را به حضرت ارائه نمود. سپس امام (ع) سوار شد و از پى كار خود رفت. من و سفيان با هم برگشتيم. بين راه از من خواست توقف كنيم و در حديث دقت نماييم. به او گفتم: قسم به خدا كه امام صادق (ع) تو را به چيزى ملزم نمود كه هرگز از آن رهايى ندارى. پرسيد: به چه چيز ملزمم نموده است؟ گفتم: سه چيز است كه بايد قلب هر مسلمان از غل و غش در آنها خالى باشد: اول اخلاص عمل براى خدا. اين را مى‏دانيم. دوم مودت خالص نسبت به پيشوايان مسلمين. ائمه‏ى مسلمين كيان‏اند؟ معاويه بن ابى‏سفيان، يزيد بن معاويه، مروان بن الحكم، و آنهايى كه شهادتشان مقبول نيست و نمى‏توان پشت سر آنان نماز خواند. و اينكه فرمود بايد ملازم جمعيت مسلمين بود، كدام جماعت؟ گروه مرجئى كه مى‏گويد: كسى كه نماز نخواند، روزه نگيرد، غسل جنابت ننمايد، كعبه را خراب كند و با مادر خود بياميزد، با اين همه ناروايى‏ها ايمانش همانند ايمان جبرئيل و ميكائيل است، يا گروه قدرى كه مى‏گويند: خواست خداوند معيار نيست بلكه معيار، خواست ابليس است، يا گروه حرورى كه از على (ع) تبرى مى‏جويند و به كفر او شهادت مى‏دهند، يا گروه جهنى كه مى‏گويند معرفت فقط معرفت خداست و ايمان چيزى جز آن نيست. سفيان ثورى از سخنان مرد قريشى سخت ناراحت شد و گفت: واى بر تو! شماها چه مى‏گوييد؟ گفتم: ما مى‏گوييم على بن ابيطالب امامى است كه مودت خالص او بر ما واجب است و بايد ملازم ائمه‏ى معصومين كه جماعت اهل‏بيت‏اند باشيم. سفيان از شدت ناراحتى نوشته را گرفت و پاره كرد و به من گفت: اين جريان را براى كسى نقل ننمايم.
امام علیه السلام در قطعه ‏ى سوم دعا، ترك اهل را درخواست مى‏كند: «و رفض اهل البدع».
درباره‏ ى بدعت ‏گذاران روايات زيادى آمده كه مسلمانان از آنان دورى گزينند و تبرى جويند. *رسول اكرم (ص) فرمود: وقتى بعد از من با وسوسه‏گران و بدعتگذاران در دين مواجه شديد از آنها تبرى كنيد و دورى نماييد. *و نيز فرموده است: هر بدعتى گمراهى است و راه هر گمراهى به سوى دوزخ است. كسى كه صاحب بدعتى را تكريم نمايد با عمل خود به ويران ‏سازى اسلام كمك نموده است. امام سجاد (ع) در قطعه‏ى اول دعاى موضوع بحث امروز از پيشگاه خداوند دوام طاعت او را درخواست مى‏نمايد و مى‏خواهد تا لحظه‏ى آخر عمر مطيع بى‏قيد و شرط حضرت بارى‏تعالى باشد و براى تحقق اين هدف مقدس سه مطلب را پس از آن ذكر نموده است: اول آنكه جماعت مسلمانان را هرگز ترك نگويد، مسلمانانى كه راه حق را مى‏پيمايند، چه بودن در جمعيت اين گروه مسلمانان وظيفه‏شناس خود از شاخه‏هاى اطاعت و فرمانبرى حضرت حق است. دوم ترك گفتن اهل بدعت زيرا با اهل بدعت بودن و به آنها روى موافق نشان دادن سرپيچى از فرمانبردارى خداوند است و اين كار با دوام طاعت كه مورد تقاضاى امام است سازش ندارد. سوم ترك گفتن كسانى كه در دين خدا راى مخترعى به كار گرفته و از آن تبعيت مى‏نمايند: «و مستعملى الراى المخترع». اين سومين مطلبى است كه امام پس از درخواست دوام طاعت به پيشگاه الهى عرض نموده و چهارمين قطعه‏ى دعاست كه موضوع آخرين قسمت امروز است.
«» عبارت از تهمت سيئه‏اى است كه بدعتگذار به نام دين خدا در جامعه القا مى‏كند. اگر نزد كسانى مقبول افتد و به آن عمل كنند ممكن است در نسلهاى بعد نيز ادامه يابد و پايدار بماند. اما راى مخترع، امرى است بالنسبه موقت و ممكن است گروهى آن نظريه‏ ى ساختگى را به نام دين بپذيرند و از پى آن بروند، اما پس از مدتى از اثر مى‏افتد و به دست فراموشى سپرده مى‏شود. قرار حكميت در جنگ صفين براى جمعى از مسلمانان نادان مستمسكى شد كه راى مخترعى را طرح كنند، گروهى را گرد خود جمع نمايند، دست به طغيان و عصيان بزنند، و مايه‏ى فساد و خونريزى گردند. در قرآن شريف آمده است: ان الحكم الا لله، حكم و فرمان براى كسى جز خداوند نيست. عده‏اى از مسلمانان ناآگاه از كتاب الهى گفتند: قبول حكميت غير خدا عملى است برخلاف دستور قرآن و بايد با آن مقابله نمود و به مخالفت برخاست. على (ع) كه عالم به تمام دقايق كتاب الهى و احكام آسمانى اسلام است، گفته‏ى آنان را مردود خواند و نادرست خواندن آن سخن را در مواردى با صراحت خاطرنشان ساخت، از آن جمله فرمود: كلمه حق يراد بها الباطل، نعم انه لا حكم الا لله و لكن هولاء يقولون لا امره الا لله، و انه لابد للناس من امير بر او فاجر. كلمه‏ى حقى است كه از آن باطل و ناروا اراده شده است. بلى حكم براى احدى جز خداوند نيست اما اينان مى‏گويند: امارت و حكومت براى كسى جز خداوند نيست با آنكه ضرورت ايجاب مى‏كند كه اميرى نيكوكار يا گناهكار بر مردم حاكم باشد تا از هرج و مرج جلوگيرى كند و نظم را در جامعه برقرار سازد . اين گروه نادان در انديشه‏ ى انحرافى و راى مخترع خود زياد پافشارى كردند، به سخنان على (ع)، حجت بزرگ الهى، ترتيب اثر ندادند. سرانجام كارشان به مقابله با امام معصوم و جنگ نهروان منتهى گرديد و عده‏ى زيادى از آنان كشته شدند. خوارج نهروان نادانهايى بودند ظاهرالصلاح و مقدس، جهل و لجاجتشان مايه‏ى تيره‏روزى و بدبختى آنان گرديد، در دنيا به عذاب شمشير مبتلا شدند و در آخرت گرفتار كيفر شديد الهى خواهند بود.
يكى از شبها على (ع) از مسجد كوفه خارج شد و به سوى منزل خود مى‏رفت در حالى كه يك چهارم شب منقضى شده بود. كميل بن زياد كه از دوستان و شيعيان امام است با آن حضرت بود. بين راه به در خانه‏ى مردى رسيدند كه آن موقع شب با آهنگى گرم و حزن‏انگيز قرآن شريف را مى‏خواند و اين آيه را تلاوت مى‏نمود: امن هو قانت آناء الليل. كميل از مشاهده‏ى اين مرد و خواندن قرآن در آن موقع شب به شگفت آمد و در دل تحسينش نمود، بدون اينكه از احساس درونى خود سخنى بگويد و آن را به زبان بياورد. امام (ع) متوجه كميل شد و فرمود: آهنگ گرم اين مرد و تلاوت قرآن مايه‏ى اعجابت نشود، او از اهل آتش است، عنقريب آگاهت خواهم نمود. كميل از اين مكاشفه‏ى امام و آگاهى حضرت از باطن وى حيرت‏زده شد و همچنين متحير بود از اينكه امام فرمود: او اهل جهنم است با اينكه در اين موقع شب با اين حالت خوب و روشن تلاوت قرآن مى‏نمايد. كميل مى‏گويد مدتى گذشت و جريانهاى خوارج پيش آمد. اين گروه حافظ قرآن شريف بودند ولى امام (ع) طبق وظيفه‏ى دينى ناچار شد با آنان بجنگد و به حيات بسيارى از آنها خاتمه دهد. على (ع) روزى در ميدان نهروان گذر مى‏كرد و كميل با آن حضرت بود، شمشير خون‏آلود خود را در دست داشت و سرهاى جداشده‏ ى در گوشه و كنار زمين ريخته بود. سر شمشير خود را روى يكى از آن سرهاى جدا شده گذاشت و آيه ‏اى را كه آن شخص در آن شب مى‏خواند قرائت نمود و به كميل فهماند كه اين همان مردى است كه قارى قرآن بود و در آن شب مايه‏ى شگفتى و تعجب او گرديد. راى مخترع و نظريه ‏ى خلاف قرآن شريف موجب هلاكت و عذاب دنيا و آخرت خوارج گرديد.
امام سجاد (ع) در اين قطعه از دعاى شريف «مكارم‏الاخلاق» از پيشگاه خداوند درخواست دوام طاعت او را مى‏نمايد و همچنين ملازمت جماعت اهل حق را مى‏خواهد و تمنا دارد كه اهل بدعت را ترك گويد و از كسانى كه راى ساختگى و مخترع را در دين او به كار مى‏گيرند دورى گزيند.
راه فرمانبرى و اطاعت از ذات اقدس الهى اطاعت از رسول گرامى (ص) است يعنى تنها كسى كه خداوند خواسته‏ هاى خود را به وى وحى مى‏كند و اوامر و نواهى خويش را به وسيله‏ى او به مردم ابلاغ مى‏نمايد. قرآن شريف در اين باره فرموده است: و من يطع الرسول فقد اطاع الله. كسى كه رسول خدا را اطاعت كند قطعا خداوند را اطاعت نموده است.
پس از مرگ رسول اكرم (ص) راه نيل به طاعت بارى‏ تعالى اطاعت از آن انسان بزرگ و شايسته ‏اى است كه پيغمبر اكرم به امر الهى او را به جانشينى بعد از خود معرفى نموده است. به موجب روايات بسيارى كه علماى شیعه و سنی در كتب خود آورده‏اند، مكرر در مكرر پيشواى بزرگ اسلام با تعبيرهاى مختلف، مسلمين را به اطاعت از دستور على (ع) موظف نموده است، چه او آگاه به تمام تعاليم قرآن شريف و كليه‏ى احكام دين الهى است. *رسول اكرم (ص) فرموده است: هر كس دوست دارد زنده باشد به حيات من و بميرد به مرگ من و در بهشتى داخل شود كه خداوند به من وعده فرموده، بعد از من على را مطاع و ولى عموم مسلمين بداند، چه او هرگز شما را از راه هدايت و سعادت خارج نمى‏كند و به پستى و انحطاطتان سوق نمى‏دهد. *اگر خوارج به دستور پيشواى اسلام عمل مى‏نمودند، از آنچه على (ع) مى‏فرمود تبعيت مى‏كردند و به راى اختراعى خود گرايش نمى‏يافتند، هرگز از صراط مستقيم خارج نمى‏شدند و راه اطاعت الهى را ترك نمى‏گفتند. بدبختانه با سرپيچى از امر امام، دنياى خود را برخلاف رضاى پروردگار گذراندند، سرانجام خويشتن را به كشتن دادند و در قيامت نيز مورد غضب شديد بارى‏تعالى و گرفتار عذاب عظيم او خواهند بود.
متن و وصوت شرح آیت الله بر جمله ی : وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِي بِدَوَامِ الطَّاعَةِ‌. و رَفضِ أهلِ البِدَعِ، و مُستَعمِلِي الرأيِ المُختَرَع‌. *شرایط اکمال زیورهای (6 قسمت) 1 2 3 4 5 6
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
👆 (لطفا همین الان کلیک کنید)
🏴 السلام علیک یا علیها سلام (🔊👈بشنوید ) کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ✳️ نکوهش و در دوستی امام 👈 و قَالَ (عليه السلام): يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلَانِ؛ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ، وَ بَاهِتٌ مُفْتَرٍ. قال الرضي و هذا مثل قوله (عليه السلام): هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ؛ مُحِبٌّ غَالٍ، وَ مُبْغِضٌ قَالٍ. 👈 حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمودند: دو كس نسبت به من هلاك مى گردند، دوستى كه زياده روى كند، و دروغ پردازى كه به راستى سخن نگويد. (سید رضی گوید: اين كلام مانند سخن ديگرى است كه فرمود) دو تن نسبت به من هلاك گردند، دوستى كه از حد گذراند، و دشمنى كه بيهوده سخن گويد. 👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👇 👈 هر دو گروه (اهل افراط و تفریط ) هلاك مى شوند !!! 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2