امام سجاد (ع) به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و من صالحى العباد:
بار الها! مرا از بندگان #صالح قرار ده.
دربرداشت قبل (اینجا ) از ادله رشاد و ویژگی های آن بحث شد از جمله اینکه راهنمایان هدایت،بایستی خود از بندگان #صالح خداوند باشند.
چگونه از بندگان صالح باشیم؟
پاسخ ساده آن است که؛«هرگاه در مسیر بندگی خداوند قرار بگیریم یعنی تقوی و پرهیزکاری.
خداترسی،اندیشه معاد را تقویت می کند .درنتیجه باور به توحید در فطرت زنده می شود،درپی این باور،نیت انسان،به،احسن نیت ها تبدیل می گردد.نیت احسن عمل صالح می آفریندوبتدریج جزء عباد صالح شمرده می شویم،سپس همه چیز مطیع انسان می شود.
ولو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم...
«#صالح » در لغت عرب به معناى «شايسته» در زبان فارسى است.
*هو صالح لكذا، اى فيه اهليه للقيام به.
او براى انجام فلان كار صالح است، يعنى در وى اهليت قيام به آن عمل وجود دارد.
مثلا براى تهيهى يك ساختمان مهم، گفته مىشود: فلان مهندس براى اين كار صالح و شايسته است، يا براى انجام يك عمل جراحى دقيق مىگويند: فلان دكتر جراح براى انجام اين عمل صلاحيت و شايستگى دارد. كسى كه از مهندس ساختمان يا دكتر جراح نام مىبرد، آن دو را فقط از بعد معلومات و اطلاعاتى كه دارند مىنگرد و صلاحيتشان را از جهت تحصيلات علمى و تخصصى اعلام مىنمايد.
حضرت سجاد (ع) در اين جملهى دعا و همچنين ديگر ائمه علیهم السلام در ساير ادعيه و روايات كه از عباد صالح نام مىبرند، صلاحيت آنان را از بعد عبوديت و بندگى خداوند، يعنى از جنبهى انسانى آنها مىنگرند.
الصالح القائم بما عليه من حقوق الله و حقوق العباد و الكمال فى الصلاح منتهى درجات المومنين و متمنى الانبياء و المرسلين.
#صالح كسى است كه با اراده ى جدى قيام نمايد تا حقوق خداوند و حقوق بندگان خدا را ادا كند و صلاح كامل، درجهى نهايى اهل ايمان و خواسته ى انسان سازهاى الهى، يعنى انبياء و مرسلين، است.
قرآن شريف در موارد متعدد، بعد از ذكر «ايمان»، از اعمال #صالح نام برده است.
ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات،
و بشر الذين آمنوا و عملوا الصالحات،
و العصر ان الانسان لفى خسر. الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات.
ذكر اين دو از پى هم، روشنگر اين حقيقت است كه
#سعادت انسانها وابسته به داشتن ايمان و عمل صالح است.
اگر كسى واجد اين دو سرمايه ى گرانقدر باشد، به كمال واقعى و حسن ختام دست مىيابد،
و اگر فاقد اين دو يا فاقد يكى از اين دو بود، به سعادت شايسته ى مقام انسان نايل نمىگردد.
مقام بندگان #صالح در پيشگاه خداوند آنقدر رفيع است كه در قرآن شريف نام آنان در كنار نام انبيا و صديقين و #شهدا آمده است:
و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا.
آنان كه خداوند و رسول خدا را اطاعت مىنمايند، با كسانى هستند كه خداوند آنان را به نعمتهاى خود متنعمشان ساخته، از پيمبران و صديقين و شهدا و صالحين و اينان چه رفقاى نيكو و دلپذيرى هستند.
در اين آيه تصريح شده است كه خداوند، نعمت خود را به اين چهار گروه اعطا نموده است،
و در سوره ى حمد، نمازگزاران سراسر جهان روزى چند بار مىگويند:
اهدنا الصراط المستقيم. صراط الذين انعمت عليهم.
بار الها! ما را به راه راست هدايت كن. راه كسانى كه تو به آنان نعمت دادهاى.
دنيايى كه در آن زندگى مىكنيم، از نظر معنوى بازارى است كه پيوسته معاملاتى در آن انجام مىشود، بعضى از آن معاملات سودآور است و برخى زيانبخش.
سرمايه ى نقدى كه تمام مردم دنيا براى معامله در اختيار دارند، عمر آنهاست، و كالاهايى كه براى معامله عرضه مىشود، توحيد و شرك، كفر و ايمان، فضيلت و رذيلت، پاكى و ناپاكى، و از اين قبيل. هر كسى از پى كالايى مىرود كه طالب آن است.
متاع كفر و دين بىمشترى نيست
گروهى اين، گروهى آن پسندند
سود و زيانى كه در اين بازار عايد مردم مىگردد، تابع معاملات خوب و بدى است كه انجام مىدهند.
امام هادى (ع) فرموده: الدنيا سوق، ربح فيها قوم و خسر آخرون
دنيا بازارى است كه بعضى در آن سود مىبرند و بعضى زيان مىبينند.
پيمبران از طرف بارى تعالى مبعوث شدهاند كه در اين بازار آشفته، مردم را از ضلالت برهانند، كالاهاى سالم و سودبخش را معرفى كنند و آنان را از معاملات زيانبار مصون دارند.
يا ايها الذين آمنوا هل ادلكم على تجاره تنجيكم من عذاب اليم. تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبيل الله باموالكم و انفسكم ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آيا شما را دلالت نمايم به تجارتى كه از عذاب دردناك نجاتتان مىبخشد؟ آن تجارت اين است كه ايمان مىآوريد به خدا و رسولش و با مال و جانتان در راه او جهاد مىنماييد و اگر بدانيد انجام اين وظايف براى شما از هر تجارتى سودبخشتر است.
على (ع)، در مقام راهنمايى مردم به تجارت نافع، فرموده است:
لاتجاره كالعمل الصالح و لا ربح كالثواب.
نه هيچ تجارتى مثل عمل صالح است و نه هيچ سودى همانند اجر الهى است.
اگر كسى بتواند سرمايه ى گرانبهاى عمر را در بازار دنيا صرف معاملات سودبخش، يعنى اعمال #صالح، نمايد و بدين وسيله خويشتن را در صف عباد صالح قرار دهد،
به مقام شامخ انسانيت نايل گرديده و روز جزا از اجر نامحدود حضرت بارى تعالى برخوردار مىگردد.
قدر و منزلت عباد صالح نزد خداوند آنقدر بلند پايه و رفيع است كه امام زينالعابدين (ع)، در این جمله ى دعاى خود، از پيشگاه حق درخواست مىنمايد:
و من صالحى العباد.
بار الها! مرا از عباد صالح قرار ده.
خود را «عبد #صالح» خواستن و به گروه عباد صالح پيوستن، از نظر علمى و عملى كارى است بس مشكل و دشوار،
مثلا #امر_به_معروف و #نهى_از_منكر يكى از فرايض مهم اسلامى و از جملهى اعمال صالحه است.
مشكل اول اين دستور دينى، وقوف علمى به ابعاد مختلف عمل و شناخت معروف و منكر است،
و مشكل دوم، عوارض ناشى از امر و نهى و تشخيص موارد روا از ناروا است.
گاهى يك فرد مسلمان عملى را منكر تصور مىكند و مىخواهد عاملش را نهى نمايد، با اينكه آن عمل گناه نيست و نهى از آن اگر موجب شرمندگى و ايذاء عامل عمل شود، نهىكننده نه تنها عمل صالحى انجام نداده، بلكه با ايذاء يك مسلمان مرتكب گناه شده است.
در جايى كه عمل، منكر واقعى است و نهى از آن لازم باشد، نهىكننده بايد تكاليف دينى خود را بداند و به گونه اى عمل كند كه از مرز شرع مقدس تجاوز ننمايد. چه بسيار افرادى در گذشته و حال كارهايى را انجام داده و مىدهند به تصور عمل صالح، در حالى كه عملشان غيرصالح و ناشى از جهل و بىاطلاعى از مقررات اسلام است.
مرد مسلمانى #همسايه اى داشت نصرانى، با او از اسلام سخن گفت و مزاياى اين دين مقدس را براى او بيان نمود. مرد نصرانى دعوت او را اجابت كرد و اسلام را پذيرفت. نيمهى شب فرارسيد. مرد مسلمان در خانهى تازه مسلمان را كوبيد. صاحب خانه گفت: كيستى؟ گفت: من فلانى هستم. پرسيد: كارى دارى؟ پاسخ داد: برخيز، وضو بگير، لباس در بر كن، و با هم براى نماز برويم. مرد تازه مسلمان وضو گرفت، لباس پوشيد، با او به مسجد رفت. دو نفرى نماز خواندند تا سپيدهى صبح دميد. آنگاه نماز صبح خواندند، آنقدر ماندند تا هوا كاملا روشن شد. تازه مسلمان به پا خاست كه به منزل برود. مرد مسلمان گفت: كجا مىروى؟ روز كوتاه است و فاصله تا ظهر كم. او را نشاند تا نماز ظهر را خواند، باز گفت: فاصلهى تا نماز عصر كم است. او را نگاه داشت تا نماز عصر را هم در وقت فضيلت خواند. تازه مسلمان به پا خاست كه به منزل برود. به او گفت: الان اواخر روز است. او را نگاه داشت تا نماز مغرب را خواند. باز تازه مسلمان برخاست به منزل برود، به وى گفت: فقط يك نماز باقى مانده و آن نماز عشاء است، او را نگاه داشت تا وقت فضيلت عشاء رسيد، نماز عشاء را هم خواند و سپس از هم جدا شدند. نيمهى شب فرارسيد، مجددا مسلمان در خانهى تازه مسلمان را كوبيد. صاحبخانه گفت: كيست؟ جواب داد: فلانى هستم. پرسيد: چه كار دارى؟ گفت: برخيز وضو بگير، لباس بپوش، با من بيا براى نماز. تازه مسلمان گفت: برو براى اين دين كسى را پيدا كن كه از من فارغالبالتر باشد، من كم بضاعتم و عائلهدار.
امام صادق (ع) فرمود: ادخله فى شىء اخرجه منه.
اين مرد مسلمان زحمت كشيد، او را از نصرانيت و ضلالت به اسلام آورد و دوباره با اعمال نادرست خود به نصرانيتش برگرداند.
مسلمانانى كه علاقه دارند راه عباد #صالح را بپيمايند و تمام اعمالشان صحيح و طبق دستور شرع مقدس انجام شود، بايد در شناخت تعاليم الهى كوشا و جدى باشند و از راهنمايى و ارشاد دين شناسان، آنطور كه بايد استفاده نمايند تا در اداى فرايض و سنن، صراط مستقيم را بپيمايند و در بيراهه هر قدر هم خفيف باشد، قدم نگذارند.
اولياى گرامى اسلام، همواره مراقب دوستان و پيروان خود بودند و به صور مختلف آنان را متوجه وظايفشان مىنمودند و اگر در موردى غفلتى را مشاهده مىكردند، همانند پدرى مهربان تذكر مىدادند و مسير صحيح را ارائه مىنمودند.
*رسول اكرم (ص) بر مريضى وارد شد. پرسيد: شما را چه شده است؟ عرض كرد: نماز مغرب را با ما به جماعت برگزار فرموديد، سورهى قارعه را تلاوت نموديد. عرض كردم:
اللهم ان كان لى عندك ذنب تريد ان تعذبنى به فى الاخره فعجل ذلك فى الدنيا،
بار الها! اگر از من نزد تو گناهى است كه اراده دارى مرا در قيامت به كيفر آن عذاب نمايى، در آن عذاب تعجيل كن و در دنيا معذبم نما. بر اثر آن دعا، چنين شدم كه ملاحظه مىفرمايى.
حضرت فرمود: بدسخنى به زبان آوردى. چرا نگفتى :
ربنا! آتنا فى الدنيا حسنه و فى الاخره حسنه و قنا عذاب النار، فدعا له حتى افاق.
بار الها! در دنيا به ما حسنه اعطا كن و در آخرت حسنه اعطا فرما و ما را از عذاب آخرت مصون و محفوظ بدار.
سپس رسول اكرم (ص) دربارهى مریضی اش دعا نمود و بهبودى يافت.