eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 فَاجْعَلْ تَوْبَتِى هَذِهِ تَوْبَةً لا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ، تَوْبَةً مُوجِبَةً لِمَحْوِ مَا سَلَفَ، وَ السَّلامَةِ فِيمَا بَقِىَ. 🔹 https://eitaa.com/sahife2/27286
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته 142 از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژهـ اعضا در روزهای #جمعه ✳️ قسم
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث (برداشت من) ( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحيم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ
حضرت سيد الساجدين، زين ‏العابدين عليه ‏السلام، در اين قطعه دعا، از پيشگاه الهى می‏خواهد كه بر محمد و آلش درود فرستد. سپس يك درخواست از ذات اقدس الهى می‏نمايد و عرض می‏كند: بار الها! در مواقع به من آگاهى و توجه عطا فرما تا همواره به ياد تو باشم.
خداوند بر محمد وآلش دورود فرست و در لحظه های غفلت مرا با یاد خود آگاه کن. آفت اصلی کمال انسان،غفلت است یعنی غفلت از یاد خداوند.هشدار امام علیه السلام هم به همین جهت است. انسانی که هدف از خلقت او،رشد و رسیدن به قرب الهی است یا از ابتدا دچار غفلت شده و اصلا در مسیر کمال قرار نمی گیرد یا پس از آن که در مسیر قرار گرفت دچار غفلت می شود. از طرفی انسان دو حالت دارد یا در حال ذکر است یعنی یاد خداوند. یا درحال غفلت است یعنی توجه به نفس،یعنی مشغول غیر خداوند. واین همان زمان طلایی برای شیطان است،از فرصت استفاده کرده اندوخته یا حتی سرمایه انسان را می رباید،در همین زمان است که «گناه»رخ می دهد.گناه هم یعنی دور شدن از مسیر رشد. این دسته از فراز دعا،توضیح «الهی لا تکلنی الی نفسی »است که به آن پرداخته میشود.
در جمله‏ ى دعا ى امام (علیه السلام) دو كلمه آمده است يكى كلمه‏ ى «» است و آن ديگر كلمه‏ ى «».
«» راغب می‏گويد: «الغفله» سهو يعترى الانسان من قله التحفظ و التيقظ. «غفلت» سهوى است كه بر اثر قلت تحفظ و كمی بيدار دلى بر انسان غلبه می‏كند.
همه‏ ى غفلتها از نظر شرع و عقل يكسان نيستند، **بعضى از غفلتها در امور دينى و تشريعى يا امور تكوينى و طبيعى روى می‏دهد و انسان غافل سهوا قدمی برخلاف برمی‏دارد. در اين قبيل مواقع، شخصى كه بر اثر غفلت، تخلف نموده، نه استحقاق كيفر دارد و نه شايسته‏ ى توبيخ است. اين سهو، مستند به ساختمان طبيعى است كه گاه آدمی دچار آن می‏گردد. مثلا روزه ‏دارى بسيار متدين از اول ماه رمضان به منظور اطاعت از امر اله ى قصد روزه نموده و طبق وظيفه‏ ى شرعى امساك می‏كند، اما در يكى از روزها سهوا و بدون اينكه ماه رمضان در خاطرش باشد، غفلت نموده و آب خورده است. روزه‏ ى وى با اين عمل سهو باطل نمی‏شود و كفاره‏اى به عهده‏اش نمی‏آيد. گاه يك فرد بر اثر بيمارى جهاز هاضمه نزد طبيب می‏رود، او دستورهايى می‏دهد، از آن جمله می‏گويد حتما بايد از ميوه و سبزى خام پرهيز نمايى. مريض دستورهاى پزشك را به كار می‏بندد، ولى در خلال ايام بيمارى يك بار دچار غفلت می‏شود و قدرى ميوه‏ ى خام می‏خورد. او در اين عمل نمی‏خواسته از دستور طبيب معالج سر باز زند، بلكه بر اثر سهو طبيعى مرتكب تخلف گرديده است. ناگفته نماند سهو در انجام عملى، اثر وضعى آن عمل را از بين نمی‏برد، مريضى كه به عوارض جهاز هاضمه مبتلاست و به دستور پزشك موظف است از خوردن ميوه و سبز ى خام اجتناب نمايد، اگر سهوا قدرى ميوه خورد، اثر بد آن به علت غفلت بيمار زايل نمی‏شود. در شرع اسلام نيز اگر كسى مال ديگرى را سهوا و به طور ناآگاه تلف نمايد، چون سوء نيت نداشته، مرتكب گناه نشده است، ولى ضمان آن در جاى خود محفوظ است و بايد قيمت آن مال تلف شده را بپردازد.
**گاهى كلمه‏ ى در روايات به كار برده شده و مقصود، عدم توجه مسلمانان به محاسبه‏ ى نفس خويشتن و تسامح در بررسى اعمال روزانه‏اى است كه مرتكب شده‏اند. على (علیه السلام) فرموده: من حاسب نفسه ربح، و من غفل عنها خسر. كسى كه حساب نفس خود را برسد، سود می‏برد و اگر از نفس خود غافل شود، زيان می‏بيند. و نيز فرموده است: دوام الغفله تعمی البصيره. غفلت هميشگى، چشم بصيرت آدمی را نابينا می‏كند.
از جمله‏ ى وظايفى كه پيروان اسلام برا ى خودسازى و اصلاح نفس خويش به عهده دارند، اين است كه همه روزه با دقت به حساب خود برسند و نيك و بدها ى آن روز را با دقت بررس ى نمايند. محاسبه‏ ى نفس به معنا ى فروافكندن پرده‏ ى است، محاسبه‏ ى نفس به معناى از خوب و بد گفتار و رفتار خويش آگاه شدن است، محاسبه‏ ى نفس پرونده‏ ى اعمال آدمی را در پيش رويش می‏گشايد، از گناهان و لغزشهايى كه مرتكب شده است آگاهش می‏سازد و او را وامی‏دارد تا با استغفار از خالق و استرضاى از مخلوق، لكه‏ها ى تيره را از صفحه‏ ى اعمال خود بزدايد و بار مسئوليت خويش را سبك كند. اين موفقيت بزرگ نصيب كسانى می‏شود كه محاسبه‏ ى نفس را جد ى بگيرند و با تصميم قاطع به تصفيه‏ ى حسابها همت گمارند.
ائمه‏ ى معصومين عليهم‏السلام از اينكه عده‏ ى زياد ى از مسلمانان به حساب نفس خود رسيدگى نمی‏كنند و ايام عمر را به می‏گذرانند، متاثرند و افسوس می‏خورند. بعضى از آن بزرگواران در ايام حيات خود مراتب آزردگى خاطر خويشتن را به زبان می‏آوردند و دعا می‏كردند كه اينان پس از مرگ از عمل خود دچار ندامت نشوند. على (علیه السلام) ضمن يكى از خطبه‏هاى خود، چنين فرموده است: فَيالَها حَسْرَةً عَلى‏ ذى‏ غَفْلَةٍ انْ يَكُونَ عُمُرُهُ عَلَيْهِ حُجَّةً، وَ أَنْ تُؤَدِيَّهُ أَيَّامُهُ إِلى‏ شِقْوَةٍ! نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحانَهُ أَنْ يَجْعَلَنا وَ إِيَّاكُمْ مِمَّنْ لاتُبْطِرُهُ نِعْمَةً وَ لاتُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طاعَةِ رَبِّهِ غايَةٌ وَ لاتَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدامَةً وَ لاكآبَةٌ. افسوس بر هر انسان غافلى كه عمرش بر او حجت باشد و ايام زندگيش بر وى منجر به شقاوت گردد. از پيشگاه خداوند می‏خواهيم كه ما و شما را از كسانى قرار ندهد كه نعمت الهى آنان را به كفران و طغيان كشانده، هدف باطلش وى را به تقصير در طاعت واداشته و بر اثر اين اعمال نادرست، پس از مرگ به پشيمانى و اندوه دچار شده است. خلاصه آنکه غفلت از محاسبه‏ ى نفس در دار دنيا ممكن است بسيارى از مسلمانان را در روز حساب قيامت با مشكلات بزرگى مواجه نمايد و آنان را در معرض عذاب سنگين الهى قرار دهد.
بسيار مهم و خطرناك كه موجب كفر به خداوند و عذاب عظيم قيامت می‏شود، غافل ماندن از آيات الهى و بى ‏اعتنايى به دلايل و شواهد توحيد است. موقعى كه تمام توجه يك انسان به زندگى دنيا و امور مادى معطوف می‏گردد، خود را فراموش می‏كند، انسانيت خويش را از ياد می‏برد، به نداى عقل، به دعوت معرفت فطرى، و به قضاوت عادلانه‏ ى وجدان اخلاقى كه ودايع الهى و سرمايه‏ ها ى ارزشمند انسانى هستند بى ‏اعتنا می‏شود، آيات خدا را كه راه نيل به توحيد است دقت نمی‏كند، و سرانجام اين غفلتها موجب كفر او می‏شود و زمينه‏ ى عذاب شديد قيامتش را فراهم می‏آورد. ان الذين لايرجون لقاءنا و رضوا بالحيوه الدنيا و اطمانوا بها و الذين هم عن آياتنا غافلون. اولئك ماويهم النار بما كانوا يكسبون. آنانكه به لقاى خداوند و بازگشت به سو ى او عقيده ندارند، فقط به زندگى دنيا خشنود و مطمئن‏اند و همچنين كسانى كه از آيات الهى غافل ‏اند به كيفر اعمالى كه مرتكب شده ‏اند، جايگاهشان در قيامت، آتش دوزخ خواهد بود.
كلمه‏ ى «» الذكر بالكسر له معنيان: احدهما التلفظ بالشيئ ى و الثان ى احضاره ف ى الذهن بحيث لا يغيب عنه. «ذكر» دارا ى دو معنى است: اول، تلفظ نمودن و به زبان آوردن چيزى است. دوم، حاضر ساختن چيزى در ذهن به طور ى كه از صفحه‏ ى خاطر غايب نشود. در روايات اوليا ى اسلام، كلمه‏ ى « ذكر » به هر دو معنى در مورد ياد بارى تعالى آمده است، ولى ذكر قلب بالاتر از ذكر زبان است، زيرا ذكر قلب است كه می‏تواند افراد را به راه طاعت الهى سوق دهد و از معصيت بازدارد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: از شديدترين فرايض خداوند بر مردم، يكى انصاف دادن از ناحيه‏ ى خودت نسبت به دگران، دوم تعاون برادر مسلم در مالت، و سوم بسيار در ياد خدا بودن. سپس فرمود: مرادم از «ياد خداوند» ذكر به زبان نيست با آنكه به زبان ياد خدا بودن ذكر است، بلكه مرادم از ذكر خداوند در زمينه‏ ى حلال و حرام الهى است، اگر چيزى طاعت است، عمل كند و اگر معصيت است، ترك گويد.
ان من اشد ما فرض الله على خلقه انصافك الناس عن نفسك و مواساتك اخاك المسلم فى مالك و ذكر الله كثيرا. اما انى لا اعنى سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر، و ان كان منه، لكن ذكر الله عند ما احل و حرم، فان كان طاعه عمل بها و ان كان معصيه تركها.
ذكر قلبى به اعتبار آثار و نتايج مفيدى كه از خود به جا ى می‏گذارد، ارزشهاى معنو ى متفاوت دارد. مهمترين اثر ذكر قلبى آن است كه بتواند انسان را از گناه منصرف كند و سد راه هوى و شهوات نفسانى گردد. اميرالمومنين (علیه السلام) فرمود: الذكر ذكران: ذكر الله عز و جل عند المصيبه و افضل من ذلك ذكر الله عند ما حرم الله عليك فيكون حاجزا. ذكر حضرت بارى تعالى دو قسم است: يكى ذكر خداوند است در موقع مصيبت، و برتر از آن ذكر خداوند است در مورد محرمات الهى كه بتواند ياد خدا آدمی را از گناه بازدارد.
حب مال و علاقه به تكثير ثروت از جمله امورى است كه می‏تواند در زمينه‏ ى تجارت و داد و ستد، آدمی را از مسير پاكى و درستكار ى منحرف كند و به اعمال خائنانه و خلاف انصاف و انسانيت وادار سازد.سودجويى قادر است انسان عاشق مال را از طرفى چنان مجذوب نمايد كه از اطاعت الهى و اداى فرايض يوميه بازماند، متوجه نشود كه وقت نماز رسيده و بايد امر الهى را اجابت كند يا اگر متوجه شود، جاذبه‏ ى مال نگذارد از جاى برخيزد و به نداى پروردگار گويد، و از طرف ديگر برا ى نيل به منافع بيشتر، در انجام معاملات به انواع گناهان از قبيل ربا و خيانت، تقلب و دروغ، اغفال مشتر ى و قسمتها ى خلاف واقع، احتكار و كم‏فروشى، و ديگر اعمالى از اين قبيل دست بزند و راه فساد و تباهى را در پيش گيرد.بازرگانان و پيشه‏ ورانى كه مومن واقعى هستند و همواره دلشان در ياد خداوند است، از اين قبيل خطرات و آلودگيها مصون و محفوظ اند، قرآن شريف درباره‏ ى اينان فرموده: رجال لا تلهيهم تجاره و لا بيع عن ذكر الله. مردان باايمانى كه از خلق و خو ى مردانگى برخوردارند، تجارت و داد و ستد، آنان را از ياد خداوند غافل نمی‏نمايد و به انحراف گرايش نمی ‏يابند، اوامر الهى را اطاعت می‏كنند و از منهياتش اجتناب می‏نمايند و عمر را به پاكدامنى و درستكارى می‏گذرانند.
على (علیه السلام) فرموده: من عمر قلبه بدوام الذكر حسنت افعاله فى السر و الجهر. كسى كه دل خود را با ياد دائمی خداوند آباد نمايد، كارهايش در پنهان و آشكار نيكو خواهد بود.
خداوند در قرآن شريف به پيمبر گرامی (ص) دستور داده: و اذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفه. در اعماق قلبت با حال تذلل و تضرع آميخته به خوف، در ياد پروردگارت باش. گرچه مخاطب آيه، رسول گرامی اسلام (ص) است، ولى اين دستور آموزشى است به تمام اهل ايمان، زيرا كسى كه در دل خداوند را به ياد دارد، از خلوص واقعى برخوردار است اما ذكر به زبان ممكن است در پاره ‏اى از مواقع رنگ ريا به خود بگيرد. علاوه بر اين، ذكر قلب است كه اعمال بدن را اصلاح می‏كند و آنها را به مسير صحيح كه مرضى بار ى تعالى است هدايت می‏نمايد.
به موجب بعضى از روايات ، پاداش ذكر قلب آنقدر بزرگ است كه جز ذات اقدس الهى كسى نمی‏داند. زراره كه از اصحاب امام باقر و امام صادق عليهماالسلام بود، از يكى از آن دو امام (علیه السلام) حديث نموده كه فرمود: ملك مامور ثبت اعمال مردم نمی‏نويسد مگر آن را كه خودش شنيده است و خداوند در قرآن شريف فرموده: و اذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفه «پروردگارت را در دل ياد كن به حال تضرع و ترس». امام (علیه السلام) فرمود: عظمت ثواب اين ذكر را كه بنده در نفس خود انجام داده است، جز خداوند كسى نمی‏داند.
به ياد حضرت حق بودن در قلب، ضامن حسن اجراى احكام الهى است.كسى كه همواره دلش به ياد خداوند باشد و خويشتن را در حضور مقدس او احساس نمايد، هرگز فكر مخالفتش را در سر نمی‏پرورد و مطيع بى‏ قيد و شرط ذات اقدس او خواهد بود. البته اين موفقيت عظيم نصيب اولياى بزرگ الهى است، اما افراد عادى كه به خداوند ايمان دارند ولى به ياد دائمی او موفق نيستند، بايد مراقبت كنند در مواقعى كه می‏خواهند قدمی بردارند و حقوق ديگران به آن وابستگى دارد، حتما به ياد خدا باشند تا در پناه او از خطا و تضييع حقوق اين و آن مصون بمانند. رسول اكرم (ص) فرمود: اذكر الله عند همك اذا هممت و عند لسانك اذا حكمت و عند يدك اذا قسمت. به ياد خداوند باش در كنار تصميمت وقتى همت می‏گمارى و در كنار زبانت وقتى حكم می‏كنى و در كنار دستت موقعى كه تقسيم می‏نمايى.
نماز در اسلام عبادتى است بزرگ و عامل بسيار موثرى است براى قرب به حضرت بارى تعالى به موجب روايتى آن كس كه دلش به ذكر دائمی خداوند اشتغال دارد، پيوسته در حال اقامه‏ ى نماز است. امام باقر (علیه السلام) فرمود: مومن پيوسته در نماز است مادامی كه دلش در ياد حضرت بار ى تعالى است، ايستاده باشد يا نشسته يا در حال درازكش.خداوند در قرآن شريف فرموده: الذين يذكرون الله قياما و قعودا و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السموات و الارض، ربنا ما خلقت هذا باطلا، سبحانك فقنا عذاب النار. آنان كه به ياد او هستند در حال قيام و قعود يا موقع ى كه به پهلو دراز كشيده‏اند، اينان در آفرينش آسمانها و زمين فكر می‏كنند و می‏گويند: پروردگارا! اين جهان را بيهوده نيافريده‏ا ى، تو پاك و منزه ى، ما را از آتش رهاي ى بخش.
كسى كه همواره در ياد خداوند است، فكر بد در سر نمی‏پرورد و تحت تاثير وسوسه‏ها ى شيطانى و تلقين ها ى خائنانه قرار نمی‏گيرد، او در پرتو ذكر خداوند، ضميرى روشن و بصيرتى واقع‏بين دارد، هرگز صراط مستقيم الهى را در شئون مختلف زندگى ترك نمی‏گويد. على (علیه السلام) فرمود: دوام الذكر ينير القلب و الفكر. بر اثر ذكر دائمی خداوند، قلب و فكر نورانى و روشن می‏شود.
✳️ حضرت زين‏ العابدين عليه‏السلام پس از درخواست صلوات بر حضرت محمد و آلش، به پيشگاه الهى عرض می‏كند: وَ نَبِّهْنِى لِذِكْرِكَ فِى أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ بار الها! در مواقع به من ، آگاهى و بيدار دلى عطا فرما كه همواره دلم در ياد تو باشد. حضرت در دعاى در روز و ، حضرت بارى تعالى را از پاره ‏اى صفات تنزيه می‏نمايد. من جمله عرض می‏كند: لمْ تَكُنْ أَنَاتُكَ عَجْزا، وَ لا إِمْهَالُكَ وَهْنا، وَ لا إِمْسَاكُكَ غَفْلَةً . بار الها! مكث و درنگ نمودن تو بر اثر عجز نيست، مهلت دادنت ناشى از سستى و وهن نيست، خوددارى و امساكت معلول غفلت نيست، زيرا خداوند از اين صفات و همانند اينها منزه است. اما بشر، مخلوق حضرت بارى تعالى است و از عوامل گوناگون طبيعى و اجتماعى متاثر می‏شود. امام سجاد (علیه السلام) می‏خواهد به پيشگاه الهى عرض كند: بار الها! من خواهان دوام ذكر تو هستم، علاقه‏ مندم همواره دلم به ياد تو مشغول باشد، ممكن است در مواقعى پاره‏ا ى از حوادث و رويدادها چند لحظه در ضميرم اثر بگذارد و از ذكر تو غافلم نمايد. بار الها! بر من منت بگذار و در آن اوقات به ياد خودت متوجهم فرما تا هرگز دلم از ياد تو فارغ نگردد و پيوسته از افتخار ذكرت برخوردار باشم. 🆔 @sahife2