eitaa logo
صحیفــہ مهــدیـّہ🌱
257 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
﷽ کانال #صــحــیــفــہ_مــہدیــہ [شـورٻده‌وشـٻدایِ‌ٺو ام...مــہـدے جان❤] #عاشقانه‌های‌مهدوي 💕 #العجل_آقا🌱 ارتباط با ادمین👇 @mahdiye_888
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 یکم سالروز هجوم اول به درب خانه " سلام الله علیه " 🔻در این روز اولین هجوم به خانه امیر المؤمنین علیه السّلام صورت گرفت. هنگامی که امیر المؤمنین علیه السّلام متوجه غسل و کفن و دفن پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع الاول بود بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله متوجه جمع آوری قرآن شد. آن حضرت فرموده بودند: «علی جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آوری کن. ..». در این ایام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند: بار اول در روز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده ام که تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیر المؤمنین شبها صدیقه طاهره و حسنین علیهم السّلام را بر در منازل اصحاب می بردند و طلب یاری می نمودند. 🔻بار دوم هفت روز بعد از دفن پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله بود که زبیر و عده ای دیگر در منزل امیر المؤمنین علیه السّلام جمع شده بودند . آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد. 🔻بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صدیقه طاهره سلام اللَّه علیها و کشتن حضرت محسن علیه السّلام، امیر المؤمنین علیه السّلام را با دست بسته بیرون بردند. 📚تفسیر فرات: ص 398. 📚 توحید صدوق: ص 73 هفت روز و 📚 امالی طوسی: ج 1، ص 263 نه روز است 📚کتاب سلیم: ص 128. 📚احتجاج: ص 75 ،190 📚توحید صدوق: ص 73. 📚 احتجاج: ج 1، ص 111 _95. 📚بحار الانوار: ج 28، ص 321 📚کتاب سلیم: ص 249_ 82. 📚الکوکب الدری: ج 1، ص 194. 📚الجمل: ص 117. 📚کامل ابن اثیر: ج 2، ص 326. 📚تاریخ طبری: ج 3، ص 203) ♥️أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
◼️ داغ رقيه (سلام الله علیها) کمرم را شکست و مویم را سفید کرد... زنان مدینه در برگشت اهل بیت از شام، در خانه زینب کبری علیها السلام برای تسلیت جمع شدند و حضرت قضایای کربلاو کوفه و شام را بیان می‌کرد و زن های مدینه اشک می‌ریختند. حضرت فرمودند: بدانید که داغ رقيه سلام الله علیها در خرابه شام، کمرم را شکست و قدّم را خمید و مویم را سفید کرد... 📚 ناسخ التواریخ حضرت زینب علیهاالسلام، ج۲ ص۵۲۶ ♥️أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
◼️ ای برادر! اگر نامحرم در اینجا نبود، پشتم را نشانت می دادم تا ببینی چقدر بر من تازیانه زدند... نوشته اند: وقتی که مخدرات آل الله بر سر مزار سیدالشهدا علیه السلام رسیدند، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام خود را روی قبر پدر انداخت، گریه شدیدی نمود تا غش کرد. دختران علی مرتضی علیه السّلام یتیم‌های فاطمه زهرا علیهاالسلام به نزدیک قتلگاه آمدند، همگی چون برگ خزان از شترها بر روی خاک ریختند و هر یک قبر شهیدی را در بغل گرفتند، و صدا به گریه و ناله بلند کردند. زینب کبری علیها السلام ، جامه را چاک زده و خود را بر روی قبر مبارک امام مظلوم انداخت و به آواز حزین فریاد کشید: «وا أخاهُ، وا حُسیناهُ، وا حَبیبَ رَسولِ اللهِ، یَابنَ مَکَّةِ و مِنیٰ، یَابنَ فاطِمَةَ الزَهراءِ، یَابنَ عَلی الْمُرتَضَیٰ ». آنقدر گریست و خاک قبر منور برادر را بر سر ریخت که بی هوش شد. چون به هوش آمد، عرض کرد: ای برادر، در راه شام آنقدر تازیانه بر پشت من زدند که پشتم مجروح شده است و هنوز جراحت آن باقی است، و اگر در این صحرا نامحرم نبود پیراهن خود را بالا می‌زدم تا جراحت پشت مرا مشاهده نمائی. سکینه مظلومه گفت: ای پدر، وقتی که ما را در مجلس یزید می‌بردند کعب نیزه و تازیانه بر سر و صورت ما می‌زدند، و چون و عصا بر سر ما یتیمان می‌کوبیدند. مرا و خواهرم فاطمه را می‌خواستند به کنیزی ببرند. حضرت‌ام کلثوم علیهاالسلام خود را روی قبر برادر بزرگوارش انداخت و عرض کرد: جُعِلتُ فِداکَ، قَتَلوکَ فَما عَرَفوکَ، و تَرَکوکَ عُریاناً، و ذَبَحوکَ عَطشاناً، و لَم یَوجدُ أحَدٌ أن یَرحَمَکَ و یَرحَمَ عَیالَکَ ▪️به فدایت شوم ای برادر، تو را کشتند در حالی که به مقام و منزلت تو معرفت نداشتند، و تو را برهنه ترک کردند، و تو را شهید کردند در حالی که تشنه بودی، و هیچ کس از این قوم جفاکار پیدا نشد که بر تو و بر عیالت رحم نماید. 📚معالی السبطین:ج٢ص١١٧ 📚انوار الشهادة:ص ۲۵۲ 📚بحر المصائب: ج۴.ص۴١٣ 🖤أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
◼️ دیگر تا آخر عمر زیر سایه نرفت و زیر آفتاب می نشست و گریه می‌کرد... در نقل‌ها آمده است: همسر امام حسین علیه السلام، حضرت رباب علیهاالسلام - دختر امرؤ القیس - مادر حضرت سکینه و حضرت علی اصغر علیهما السلام بود. او را به شام بردند با دیگر خاندان آن حضرت، پس از آنکه به مدینه بازگشت و اشراف قریش او را خواستگاری کردند؛ اما حضرت رباب علیها السلام فرمود پدر شوهری پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله دیگر نمیخواهم و یک سال پس از آن سیدالشهدا علیه السلام بیشتر زنده نماند ، در این یک سال زیر سقف نمی رفت و پیوسته گریه و زاری می‌کرد، تا فرسوده و رنجور شد و در آخر درگذشت. در برخی از مقاتل آمده وقتی که کاروان در اربعین به کربلا برگشتند، آن حضرت، دیگر همراه کاروان به مدینه برنگشت بلکه یکسال بر سر قبر أبي عبدالله علیه السلام اقامت کرد و دائما مشغول نوحه و بکاء بود و سپس به مدینه برگشت و از نهایت اندوهی که در دل داشت از دنيا رفت. 📚 الكامل، ج۳/ ص۳۰۰ 📚 نفس المهموم، / ص۴۷۰ - ۴۷۱ 🔹مصقلة بن طحان می‌گوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام شنیدم که می‌فرمود: وقتی امام حسین علیه السّلام شهید شد، زوجه کلبیه آن حضرت - حضرت رباب علیهالسلام - برایش عزاداری کرد؛ وَ بَکَتْ وَ بَکَیْنَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّی جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ ▪️او همراه مابقی زنان وخدمتگزاران به قدری گریه کردند که اشک چشمشان خشک شد. ولی حضرت رباب علیهالسلام دید که چشم یکی از کنیزانش اشک می‌ریزد! او را صدا زد و گفت: چه شده که فقط چشم تو در میان ما اشک دارد؟ گفت: وقتی ناتوان شدم مقداری قاووت(سویق) خوردم، آن بانو پس از این جریان دستور داد تا غذا و قاووت(سویق) به مصیبت زدگان دادند و فرمود: إِنَّمَا نُرِیدُ بِذَلِکَ أَنْ نَتَقَوَّی عَلَی الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام ▪️ما این عمل را برای این انجام می‌دهیم تا برای گریستن به امام حسین علیه السلام تقویت شویم. نقل میکنند: یک باقرقره - نوعی مرغ - برای حضرت رباب علیهالسلام به عنوان هدیه فرستاده شد تا به وسیله آن در عزای امام حسین علیه السّلام استعانت کند. وقتی چشم آن بانو به آن افتاد فرمود: این چیست؟ گفتند: هدیه ای است که فلانی فرستاده تا تو به وسیله آن در عزای امام حسین علیه السّلام استعانت نمایی. فرمود : ما که مشغول عروسی نیستیم. این مرغ به درد ما نمی خورد. سپس آن بانو دستور داد تا آن زنان از خانه خارج شدند. وقتی از خانه خارج شدند اثری از آنان احساس نشد. گویا در میان آسمان و زمین پرواز کردند و اثری به جای نگذاشته و ناپدید شدند. (گویی آن زنان یا از ملائکه یا از جنیان بودند چنانکه علامه مجلسی نیز به این مطلب اشاره فرموده است) 📚 الکافی ج۱ ص ۴۶۶ أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
⚫️ پنجم ماه سالروز وفات " سلام الله علیها " 🔻 سلام اللَّه علیها دختر سلام الله علیه 56 سال پس از واقعه کربلا، در شب پنجم ربیع الاول سال 117 ه’ در مدینه وفات کرد. مادر ایشان " سلام اللَّه علیها " است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همراه با اسرا به کوفه و شام رفتند. در صبح روز رحلتش محمد بن عبداللَّه (نفس زکیه) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق انداختن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود، گفت: «صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم»، ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن " سلام الله علیه " و به قولی یحیی بن حسن علیه السّلام و به قولی محمد بن عبداللَّه نفس زکیه بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند . 📚 قلائد النحور: ج ربیع الاول، ص 26. 📚 فیض العلام: ص 206. 📚مستدرک سفینه البحار: ج 4، ص 67. 📚مستدکات علم رجال الحدیث: ج 8، ص 580. 📚ریاحین الشریعه: ج 3، ص 280 🔴 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین و علی آبائک و امهاتک الطاهرین و ازواجک و اولادک و اخوانک و اخواتک و اصحابک المظلومین المقربین و علی محبیک و علی من بکی و من ابکی علیک یا مولای و رحمت الله و برکاته 🖤أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
🔴 خراب کردن منزل سلام الله علیها ▪️سعید بن عاص ( لعنت الله علیه ) فرماندار مدینه بود، وقتی خبر شهادت حسین را شنید خانه علی بن ابیطالب و خانه عقیل و خانه رباب مادر سکینه را خراب کرد. 📚. لباب الانساب، بیهقی، ج 1، ص 351. 🖤أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
◼️ داغ رقيه (سلام الله علیها) کمرم را شکست و مویم را سفید کرد... زنان مدینه در برگشت اهل بیت از شام، در خانه زینب کبری علیها السلام برای تسلیت جمع شدند و حضرت قضایای کربلاو کوفه و شام را بیان می‌کرد و زن های مدینه اشک می‌ریختند. حضرت فرمودند: بدانید که داغ رقيه سلام الله علیها در خرابه شام، کمرم را شکست و قدّم را خمید و مویم را سفید کرد... 📚 ناسخ التواریخ حضرت زینب علیهاالسلام، ج۲ ص۵۲۶ ♥️أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
◾️«زهر» با جگر امام حسن مجتبی علیه‌السلام چه کرد ... 🩸راوی گوید: من به همراه امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام در خانه بودم. امام حسن علیه‌السلام از اتاق خارج شدند؛ وقتی که بازگشتند، فرمودند: لَقَدْ سُقِیتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِیتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظَت قِطْعَةٌ مِنْ کَبِدِی فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِی. ▪️من چند بار مسموم شده‌ام، ولی هیچ کدام نظیر این بار نبود؛ این مرتبه یک قطعه از کبدم خارج شد و با چوبی که در دست داشتم آن را زیر و رو کردم. 📚بحارالانوار ج۴۴ ص۱۵۶ 🩸 إبن خزّاز قُمی در «کفایة الأثر» لحظات آخر امام مجتبی علیه‌السلام را اینگونه شرح می‌دهد: و بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ ▪️جلوی آن إمام، طشتی بود؛ خونی را که بالا می‌آورد در میان آن طشت می‌ریخت، و نیز قطعات کبدش به وسیله آن زهر، خارج می‌شد. 📚کفایه الاثر,ابن خزّاز قمی، ص۲۲۲ 🩸 در گزارشی دیگر نیز آمده است: و أحَسَّ بِأمعائهِ کأنّها تُقَطّعُ بِالسّکّاکین و الطّشتُ یُرفعُ مِن بینِ یَدَیه مُمتَلئً بِالدّمِ عِدّةَ مرّاتٍ بالیَوم ▪️آن زهر، چنان اثری در بدن آن حضرت گذاشت که گویا امعاء و احشاء او را با چاقو، قطعه قطعه کرده باشند؛ آن طشتی را که در مقابل آن حضرت گذاشته بودند، در آن روز آخر، چند مرتبه پُر از خون و قطعات کبد آن حضرت شد و آن را برداشتند و دوباره گذاشتند. 📚العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۶ https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f
◼️ داغ رقيه (سلام الله علیها) کمرم را شکست و مویم را سفید کرد... زنان مدینه در برگشت اهل بیت از شام، در خانه زینب کبری علیها السلام برای تسلیت جمع شدند و حضرت قضایای کربلاو کوفه و شام را بیان می‌کرد و زن های مدینه اشک می‌ریختند. حضرت فرمودند: بدانید که داغ رقيه سلام الله علیها در خرابه شام، کمرم را شکست و قدّم را خمید و مویم را سفید کرد... 📚 ناسخ التواریخ حضرت زینب علیهاالسلام، ج۲ ص۵۲۶ ♥️أللَّھُـمَــ؏َـجِّـلْ‌لِوَلـیِڪْ‌ألْفَـرَج ↷ ‎https://eitaa.com/joinchat/1566769187C035080ac5f