eitaa logo
صحیفه و ادعیه
21.8هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
34 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/uB8b.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
📖شرح دعای ندبه - فراز سوم اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَی مَا جَرَی بِهِ قَضَاؤُكَ فِی أَوْلِیَائِكَ الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِینِكَ، إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَكَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ، الَّذِی لَا زَوَالَ لَهُ وَ لَا اضْمِحْلَالَ؛ خدایا تو را ستایش می کنم درباره آنچه برای بندگان برگزیده ات مقدر کرده ای و نعمت های دائمی ویژه ای که به آنها داده ای. گرچه خداوند برای همه مردم در طول تاریخ مقدرات حکیمانه و آزمایش های مختلفی را قرار داده؛ ولی این مقدّرات برای افراد ویژه با ظرفیت های بالا به طور ویژه خواهد بود. همانگونه خداوند در قرآن می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِین». امام باقر عليه‌السلام درباره ی آیه «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی...ذُرِّیَّهً...» فرمودند: «ما از آن برگزیدگان و باقیمانده ی آن عترت هستیم». برخلاف برخی که خیال می کنند تمام حوادث و مقدرات به گونه ای است که انسان از خود هیچ اراده ای ندارد (به اصطلاح جبری هستند) و برخلاف گروه دیگری که می پندارند انسان در پیدایش حوادث به طور صددرصد دارای اختیار است؛ ما براساس تفکر اسلامی راه میانه را در نظر می گیریم و آن این است که انسان هم اختیار دارد و مجبور نیست و هم دست خدا بر سر اوست و نمی تواند هر کاری را که اراده کرده، انجام دهد. در این باره به یک مثال توجه کنید: در تعلیم رانندگی هم معلم و هم شاگرد گاز و ترمز دارند؛ یعنی با اینکه شاگرد قدرت و اراده و ابزار گاز و ترمز را دارد، ولی این قدرت زیر نظر اراده معلم است. ممکن است شاگرد گاز بدهد؛ ولی معلم این گاز را به مصلحت نداند و جلو آن را بگیرد و یا گاهی شاگرد ترمز کند؛ ولی معلم مصلحت بداند که ماشین را به حرکت درآورد؛ انسان نیز به همین ترتیب دارای اختیار است، ولی اراده و خواست خدا فوق اراده اوست. قرآن در این باره می فرماید: «و ما تشاءون الا ان یشاء الله»؛ یعنی اراده و خواست شما در چارچوب خواست خداست. ناگفته پیداست که مسئولیت انسان به خاطر موردی است که انسان اختیار دارد. به یک مثال توجه کنید: شهرسازی، خیابان کشی، حفاری چاه، منبع آب و لوله کشی در اختیار دولت و سازمان آب است؛ اما باز و بسته کردن شیر آب در منزل با اراده ماست و به دلیل وجود همین اراده باید در برابر مصرف آب هزینه پرداخت کنیم؛ در کارهای الهی نیز مواردی از اختیار انسان خارج است. آفرینش هستی، زمین، آسمان و آنچه میان آنهاست و حتی آفرینش خود انسان و وجود اختیار در او اجباری است؛ ولی استفاده از آن با اراده ما خواهد بود. به عبارت دیگر از آنجاکه انسان دارای اختیار است، باید هزینه انتخاب خود را بپردازد. 📗 شرح قرآنی دعای ندبه، محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز چهارم بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیَّهِ، وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها ، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ؛ آری، اگر فروشنده از خریدار سند و ضامن بخواهد و او نیز سند و ضامن را بیاورد و فروشنده به آن سند و ضامن اطمینان کند اجناس خود را در اختیار او می گذارد. هر انسانی برای بی وفایی های خود به خداوند نمونه هایی سراغ دارد که در وقت امواج دریا خدا را صدا می زند؛ امّا تا کشتی به ساحل رسید، خدا را فراموش می کند. انسان با خدا شرط می کند که اگر اموالی نصیبم شود، از آن به فقرا هم می دهم؛ امّا همین که ثروتمند شد، خدا را فراموش می کند: «فلما اتاهم من فضله بخلوا به». خداوند کریم نیز بارها از بی وفایی مردم به تعهدات و شرط ها سخن گفته و از آن گلایه کرده است. در این بیان امام حسین عليه‌السلام هم در آن روز که بر دوش پیامبر نشسته بود، راضی بود و هم روزی که در کربلا زیر سم ا سب رفت و به شهادت رسید شعار خدایا من راضی هستم را سر داد. برخی آیات قرآن به تأثیر زمینه ها در گزینش الهی اشاره دارند، از جمله در آیه بیست و چهار سوره سجده می فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُون؛ و چون بردباری پیشه کردند و به آیات ما یقین داشتند، از میان آنها پیشوایانی قرار دادیم که مردم را به فرمان ما هدایت می کردند». آری، در قرآن کریم شایسته سالاری ملاک انتخاب رسولان و برگزیدگان الهی است که: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ؛ خدا بهتر می داند که رسالتش را کجا و نزد چه کسی قرار دهد». امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود: إِنَّ اللَّهَ جَعَلَنِی إِمَاماً لِخَلْقِهِ فَفَرَضَ عَلَیَّ التَّقْدِیرَ فِی نَفْسِی وَ مَطْعَمِی وَ مَشْرَبِی وَ مَلْبَسِی كَضُعَفَاءِ النَّاسِ كَیْ یَقْتَدِیَ الْفَقِیرُ بِفَقْرِی وَ لَا یُطْغِیَ الْغَنِیَّ غِنَاهُ؛ خدا مرا پیشوای خلقش قرار داد و بر من واجب ساخت که درباره خودم و خوراکم و نوشیدنیم و پوشاکم مانند مردم ضعیف و مستمند بر خود تنگ گیرم تا فقیر از فقر من پیروی کند و ثروتمند به وسیله ثروتش سرکشی و طغیان ننماید. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی عليه‌السلام فرمود: «یَا عَلِیُّ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ زَیَّنَكَ بِزِینَهٍ لَمْ یُزَیِّنِ الْعِبَادَ بِزِینَهٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْهَا، زَیَّنَكَ بِالزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا؛ ای علی! همانا خدا تو را به زینتی مفتخر کرد که هیچ بنده دیگری را به زینتی محبوبتر از آن نزد خدا مزین ننمود و آن زینت با زهد در دنیا است.» دلیل دیگر شایستگی اولیای الهی اخطار خدا به آنها در قرآن کریم است. با کمال قرب و عشقی که انبیا به خدا داشتند، گاه و بی گاه هشدارهای قاطعی به آن ها داده می شد که اگر لحظه ای از مدار توحید و فرمان خدا خارج شوند، به سخت ترین بلاها دچار می گردند، برای نمونه به چند آیه توجه کنید: «لئن اشرکتَ لیحبطنّ عملک؛ اگر به خدای خود شرک آوری تمام اعمالت نابود می شود». آیه دیگر: «ولو تقوّل علینا بعضی الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین؛ اگر پیامبر حرف هایی را به ما نسبت بدهد (که ما نگفته ایم)، با قدرت تمام او را می گیریم (و مقامش را سلب می کنیم) و رگ قلب و حیات او را می زنیم». همان طور که هرکس کلید خانه اش را به کسی می دهد که دزدی نکند، خانه را کثیف نکند و کلید را به هیچ کس دیگری نسپارد. بازاری ها به کسی وام می دهند که سابقه دارد و می دانند که چک او برنمی گردد و اعتبار دارد. قرآن کریم معیارهایی را برای گزینش افراد اعلام می کند، از جمله: ۱.ایمان: أَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً كَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ؛ آیا مومن با فاسق یکسان است؟». ۲. سابقه: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ؛ کسانی که در ایمان و عمل سابقه بیشتری دارند، مقرّب ترند». ۳. هجرت: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْ ءٍ؛ امّا کسانی که ایمان آورده، ولی هجرت نکردند، حقّ هیچ گونه دوستی و حمایت از آنان را ندارید». ۴. توان جسمی و علمی: «وَ زادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ؛ و توان علمی و جسمی او را افزون نموده است». ۵. اصالت خانوادگی: «ما کانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ؛ پدرت مرد بدی نبود». مردم به مریم گفتند: تو پدر و مادر پاکی داشتی، این بچه از کجا آمد؟ ۶. جهاد و مبارزه: «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً؛ خداوند مجاهدین را بر غیر مجاهدین با پاداش عظیم برتری داده است». 📗شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی 🏴🕯🖤🕯🏴 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز پنجم فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّرْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ وَ الثَّناءَ الْجَلِیَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِیعَهَ إِلَیْكَ وَ الْوَسِیلَهَ إِلی رِضْوانِكَ؛ پس از شرط خداوند که باید اولیا با زندگی ساده سخت ترین کار را انجام دهند و پذیرش آنان وعلم خدا به وفای آن ها، آنان را مورد قبول ویژه قرار داد و آنان را با قرب به خود، نام نیک، نزول ملائکه، ارتباط وحیانی، علم زیاد، وسیله ارتباط دیگران، واسطه شدن آنها بین خالق و مخلوق و رسیدن به رضوان خدا قرار دادی. در قرآن کریم هم از قبول شدن: «انما یتقبل الله من المتقین» و هم از قبول شدن نیکو:«بقبولٍ حسن» سخن به میان آمده است. و در دعاها سخن از قبول کردن به بهترین وجه است: «باحسن قبولک.» شاید دلیل اینکه قبول عادی، نیکو و نیکوتر مطرح شده است، تفاوت میان درجات تقوا است؛ هر کس تقوایش بیشتر است، نزد خدا گرامی تر و پاداش کارش بیشتر است. در قرآن به نام نیک (قدرت لهم الذکر العلی والثناء الجلی) توجه شده است. حضرت ابراهیم عليه‌السلام از خدا خواست نام نیک او در تاریخ بماند: «واجعل لی لسان صدق فی الاخرین». خداوند به پیامبر قول داد که نام پیامبر را در تاریخ گسترش دهد: «و رفعنا لک ذکرک.» نزول ملائکه و کرامت از طریق وحی و علم در قرآن آیات زیادی دارد. در واسطگی اولیای خدا همین بس که خداوند به پیامبرش می فرماید: «و استغفرلهن الله؛ تو در حق آنان استغفار کن تا با استغفار تو آنها بخشیده شوند.» دعای انبیا و اولیا از یک سو و هدایت آنان از سوی دیگر وسیله رسیدن مردم به رضوان خداست. 📗شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی 🏴🕯🖤🕯🏴 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز ششم فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ، إِلی أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها، وَ بَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِی فُلْكِكَ وَ نَجَّیْتَهُ وَ مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَهِ بِرَحْمَتِكَ؛ پس بعضی را در بهشت جای دادی تا اینکه او را از آن خارج نمودی و بعضی را بر کشتی سوار کردی و به رحمت خویش او و ایمان آورندگان با وی را نجات دادی. این فراز به دو پیامبر اشارات فراوانی دارد و شرح حال آن ها در قرآن کریم آمده است؛ برخی از مهمترین آیات در این باره به قرار زیر است: نکته ها ۱. عبارت «فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَی أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْهَا» به حضرت آدم و همسرش اشاره دارد؛ چنانچه در قرآن کریم آمده است: «وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّهَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمین فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی حین؛ و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در این باغ سکونت گزین و از (هر کجای) آن هر چه می خواهید به فراوانی و گوارایی بخورید؛ امّا به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید شد. پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت وآنان را از باغی که در آن بودند، خارج کرد و (در این هنگام به آنها) گفتیم: فرود آیید! در حالی که بعضی شما دشمن برخی دیگر است و برای شما در زمین قرارگاه و تا وقتی معیّن بهره و برخورداری است.» ۲. عبارت «وَ بَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِی فُلْكِكَ وَ نَجَّیْتَهُ وَ مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَهِ بِرَحْمَتِكَ» به ماجرای حضرت نوح و نجات او و مؤمنان به وی از طوفان که در قرآن کریم نیز آمده است اشاره دارد؛ آنجا که می فرماید: «فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذینَ مَعَهُ فِی الْفُلْكِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً عَمین؛سرانجام او (نوح) را تکذیب کردند. پس او و کسانی را که در کشتی با او بودند، نجات دادیم و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم؛ زیرا آنان گروهی کوردل بودند». 📗شرح قرآنی دعای ندبه،محسن قرائتی 🏴🕯🖤🕯🏴 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز هفتم وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِیلًا، وَ سَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الآخرِینَ، فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذلِكَ عَلِیّاً؛ و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی. این جملات نیز یادآور یکی دیگر از انبیای والامرتبه یعنی حضرت ابراهیم است که نکات قرآنی زیر درباره آنهاست: نکته ها ۱. حضرت ابراهیم عليه‌السلام به وسیله چند آزمایش به درجاتی رسید؛ اولین درجه، عبدالله بود یعنی بنده خدا؛ در آزمایش بعدی، نبی الله؛ در آزمایش بعدی، رسول الله؛ و در آزمایش آخر خلیل الله شد. و همین که همه آزمایشات را با قبولی کامل پشت سر گذاشت، با جمله «انّی جاعلک للّناس اماما» رهبر همه مردم در طول تاریخ شد. ۲. جمله «وَ سَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذَلِكَ عَلِیّاً» نیز به قسمت دیگری از زندگی حضرت ابراهیم عليه‌السلام اشاره می کند که در قرآن به آن پرداخته شده است. وقتی وی از پروردگار متعال درخواست می کند که: «رَبِّ هَبْ لی حُکْماً وَ أَلْحِقْنی بِالصَّالِحین وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ؛پروردگارا! به من حکمت و دانش مرحمت فرما و مرا به صالحان ملحق کن! و در میان آیندگان نام نیکی برای من قرار بده». خدای متعال در پاسخ می فرماید: «وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا؛ و از رحمت خویش به آنها عطا کردیم و برای آنان (در میان مردم) نام بلند و نیکو قرار دادیم». ۳. مقاماتی که به حضرت ابراهیم عليه‌السلام داده شد به دلیل کوشش ها و زحمت هایی بود که وی در انجام رسالت خویش متحمل شد. سیمای حضرت ابراهیم عليه‌السلام در قرآن کریم را می توان در قالب مطالب زیر نشان داد: ابراهیم عليه‌السلام از ستاره و ماه و خورشید دل برید و به خدا رسید: «لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ ... وَجَّهْتُ وَجْهِیَ ...». عموی منحرف خود را رها کرد و خودش پدر همه ی مردم شد: «مِلَّهَ أَبِیكُمْ». عمو با او قهر و به او بی مهری کرد: «وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا» امّا خدا به او مهربانی نمود: «إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا» کلمه حفی به معنای مهربانی است. برای خدا از بت پرستان کناره گیری کرد: «أَعْتَزِلُكُمْ» شهره آفاق شد: «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ» از خانه بتها فرار کرد، سازنده خانه توحید شد: «إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ». جانش را در راه خدا تسلیم کرد، آتش بر او گلستان شد: «یا نارُ كُونِی بَرْداً وَ سَلاماً». فرزند خود را برای ذبح آماده کرد: «وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ»،جان به سلامت برد و سنّت قربانی در جایگاهش واجب شد. * تا اواخر عمر هیچ فرزندی نداشت، ولی راضی بود؛ در پایان عمر، نبوّت در دودمانش قرار گرفت. در خلوت ترین مکان ها کعبه را ساخت، پرجاذبه ترین مناطق زمین شد. در بیابان، تنهای تنها فریاد زد؛ از تمام زمین، لبّیک گو رسید: «أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ.» کودک تشنه ی خود را رها کرد، آب زمزم برای همیشه جاری شد. در برابر تهدید عموی بت پرستش سلام کرد: «قالَ سَلامٌ عَلَیْكَ»، خداوند بر او سلام فرستاد: «سَلامٌ عَلی إِبْراهِیمَ». یک نفر بود، امروز همه مکتب های آسمانی، خود را ابراهیمی می دانند. همه با او دشمنی کردند، خدا او را خلیل خود دانست: «وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا». 📗شرح قرآنی دعای ندبه محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز هشتم وَ بَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَهٍ تَکْلِیماً، وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ رِدْءاً وَ وَزِیراً وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَبٍ وَ آتَیْتَهُ الْبَیِّناتِ، وَ أَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ؛ و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به روح القدس او را تأیید نمودی. این فراز از دعای ندبه به حضرت موسی عليه‌السلام و حضرت عیسی عليه‌السلام اشاراتی دارد که یادآور برخی از آیات قرآنی به شرح زیر است: نکته ها ۱. عبارت «وَ بَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَهٍ تَکْلِیماً»، به داستان حضرت موسی عليه‌السلام اشاره می کند. قرآن کریم درباره وی می فرماید: «فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَهِ الْمُبارَكَهِ مِنَ الشَّجَرَهِ أَنْ یا مُوسی إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمین؛ پس همین که (موسی) به نزد آن (آتش) آمد، (ناگهان) از جانب راست آن درّه، در آن منطقه مبارک و خجسته از (میان) یک درخت، ندا داده شد که ای موسی! همانا من، اللّه، پروردگار جهانیان هستم». چنانچه عبارت: «وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ رِدْءاً وَ وَزِیراً» به آیاتی مانند این آیه شریفه اشاره دارد که: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْكِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ أَخاهُ هارُونَ وَزیرا؛ و همانا به موسی کتاب (تورات) دادیم و برادرش هارون را کمک وهمراه او قرار دادیم». ۲. عبارت «وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَبٍ»، به داستان حضرت عیسی عليه‌السلام در قرآن اشاره می کند؛ چنانچه خداوند متعال درباره وی می فرماید: «إِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَیَكُون؛ همانا مَثلِ (آفرینش) عیسی نزد خداوند، همچون مَثلِ (آفرینش) آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: باش، پس موجود شد». همچنین عبارت: «وَ آتَیْتَهُ الْبَیِّنَاتِ وَ أَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» نیز به این آیه شریفه اشاره می کند: ِ «وَ آتَیْنا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس؛ و به عیسی بن مریم (معجزات و) دلایل روشن بخشیدیم و او را با روح القدس، تأئید ویاری نمودیم». 📗شرح قرآنی دعای ندبه محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز نهم وَ کل شَرَعْتَ لَهُ شَرِیعَهً، وَ نَهَجْتَ له مِنْهَاجاً وَ تَخَیَّرْتَ لَهُ أَوْصِیَاءَ، مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّهٍ إِلَی مُدَّهٍ؛ و برای همه آنان شریعت مقرّر کردی و راه را روشن و واضح ساختی و جانشینانی برای انبیا اختیار کردی تا هر کدام برای زمانی یکی پس از دیگری نگهبان باشد. این فراز از دعای ندبه نیز به برخی دیگر از آیات قرآنی اشاره دارد. برای نمونه در آیه ۴۸ سوره مائده می فرماید: «لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَهً وَ مِنْهاجاً؛ ما برای هر یک از شما آیین و طریقه ی روشنی قرار دادیم». در این باره نکاتی قابل طرح است: نکته ها ۱. «شِرْعَهً»، راهی است که به نهر آب منتهی شود. «منهاج»، راه روشن است. ابن عباس می گوید: «شِرْعَهً»، احکامی است که در قرآن آمده، و «منهاج» سنّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. ۲. اصول همه ادیان یکی است؛ ولی «شرایع» آنها متعدّد است، مانند دریایی که نهرهای ورودی به آن زیاد است. دین و شریعت، راهی است که ما را به حیات واقعی و انسانی می رساند، ولی در هر زمان تنها یک شریعت پذیرفته است. ۳. یکی از ابزار آزمایش الهی، آمدن شریعت جدید است تا به این وسیله روشن شود که چه کسی ایمان می آورد و چه کسی کفر و تعصّب می ورزد: «لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَهً ... لِیَبْلُوَكُمْ». ۴. انسان در طول تاریخ به راهنمایی انبیا نیازمند بوده است: «لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَهً وَ مِنْهاجاً» 📗شرح قرآنی دعای ندبه محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
افزون بر این، لازمه زندگی اجتماعی و سلیقه های گوناگون و غرایز مختلف ایجاد اختلاف است و کسی می تواند این اختلاف را حل کند که خودش اسیر آن غرایز و سلیقه ها نباشد؛ به همین دلیل انسان به رهبر آسمانی نیاز دارد: «لِیَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ؛ تا یک حکومت عدل برقرار کنند تا بین مردم در چیزهایی که اختلاف دارند، حکم کنند». و در نزاع ها و کشمکش ها، به طاغوت و قدرت های غیر آسمانی مراجعه نکنند. یکی دیگر از آیات مرتبط با این فراز آیه ۱۳۴ سوره طه است: «وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی؛ و اگر ما آنان را قبل از (آمدن پیامبر و نزول قرآن) با عذابی هلاک می کردیم، می گفتند: پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا ما از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه ذلیل و خوار شویم». 📗شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز یازدهم إِلی أَنْ إِنْتَهَیْتَ بِالأَمْرِ إِلی حَبِیبِكَ وَ نَجِیبِكَ، مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله و سلم، فَکانَ كَما انْتَجَبْتَهُ سَیِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَ صَفْوَهَ مَنِ اصْطَفَیْتَهُ، وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیْتَهُ، وَ أَکْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ، قَدَّمْتَهُ عَلی أنْبِیائِكَ، وَ بَعَثْتَهُ إِلی الثَّقَلَیْنِ مِنْ عِبادِكَ، وَ أَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَ مَغارِبَكَ؛ تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به حبیب و برگزیده ات محمّد (درود خدا بر او خاندانش) رساندی، پس همان گونه که او را برگزیدی، سرور مخلوقاتت و برگزیده برگزیدگانت و برترین انتخاب شدگانت، و گرامی ترین معتمدانت بود، او را بر پیامبرانت مقدم نمودی، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگیختی و مشرق ها و مغرب هایت را زیر پایش گذاردی. پس در این فراز از آخرین نبی و اشرف رسولان حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم سخن به میان می آید و فضایل ایشان مطرح می گردد. نکته ها ۱. گاهی می پرسند چرا ماجرای نبوّت با حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پایان یافت؟ پاسخ آن است: وقتی آب حوض را عوض می کنند که آلوده باشد. وقتی خیابان، منزل، لباس و ماشین را تعمیر و اصلاح می کنند که ریزش، خرابی و پارگی داشته باشد. زمانی به پیامبر جدید نیاز می شود که در کتاب پیامبر پیشین تحریف و کتمان رخ داده باشد. وقتی حتی یک حرف از قرآن تغییر نیافته و مسأله ای هم بی پاسخ نمانده، دیگر به پیامبر جدید نیازی نخواهد بود، بر خلاف کتاب های آسمانی پیشین که نگاهی گذرا بر تورات و انجیل نشان می دهد که چقدر حرف های پوچ و خلاف عقل در آن وارد شده که انسان حتی از خواندن آن شرم می کند. از سوی دیگر، گاهی یک نفر بی سواد قصد دارد به محل دوری برود، در اینجا چاره ای نیست جز اینکه کوچه به کوچه نشانی مقصد خود را بپرسد، امّا اگر فرد با سوادی بخواهد همین راه را طی کند، با استفاده از یک نقشه کلی از شهر و خیابان های آن، راه را انتخاب خواهد نمود. برای مردم قدیم که جامعه آن ها رشد نکرده بود، آدرس کوچه به کوچه لازم است، ولی وقتی جامعه رشد کرد، با یک نقشه کلّی هم می توان راه را پیدا کرد و دیگر به حضور مستقیم راهنما (پیامبران) نیازی نیست. البته وجود امامان معصوم و فقها برای حفظ و صیانت قوانین و رهنمودها لازم است. از سوی دیگر، پیامبران پیشین (جز افراد انگشت شمار) معمولًا کتاب نداشته اند و بیشتر آنها دستورات پیامبران بزرگ را تبلیغ می کردند. بنابراین با وجود امامان معصوم و اسلام شناسان با تقوا که این مسئولیت را بر عهده گرفته اند، آمدن انبیا لزومی ندارد؛ زیرا ابلاغ دستورات دینی از علمای عادل نیز برمی آید. به همین دلیل نباید از مسأله اجتهاد غافل شویم؛ زیرا فقیهان عادل با در دست داشتن قواعد کلی دین، همواره می توانند حکم خدا را از قرآن و حدیث استخراج نمایند. ۲. رسالت پیامبر اسلام حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم جهانی است و به زمان خاصی محدود نمی شود، بلکه به همه عصرها و همه نسل ها تعلق دارد. قرآن بارها این حقیقت را تذکّر می دهد: «و ما ارسلناک الّا کافّه للناس؛ ما تو را جز برای تمامی انسان ها نفرستادیم». و نیز «قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا؛ ای پیامبر! بگو: ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم». پیامبر نیز دراین باره فرموده است: أنا رسول من ادرکت حیا و من یولد بعدی؛ من پیامبر همه هستم، چه کسانی که آنها را در زمان حیات خود درک کرده ام و چه کسانی که پس از من متولد خواهند شد. افزون براین، نامه هایی که پیامبر به اطراف و اکناف عالم و برای سران کشورها می فرستاد، دلیلی دیگر بر جهانی بودن رسالت اوست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم یک روز صبح یاران خود را احضار کرد و در سخنانی به آنان فرمود: «برخیزید، پیک رسالت شوید و ندای توحید را به گوش جهانیان برسانید ...». سپس برای ابلاغ این پیام سفیرانی را به ایران، روم، حبشه، مصر، یمامه، بحرین و اردن فرستاد. 📗شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز دوازدهم وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُراقَ، وَ عَرَجْتَ به إِلی سَمائِكَ، وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما کانَ وَ ما یَكُونُ الَی انْقِضاءِ خَلْقِكَ؛ و براق را برایش مسخّر ساختی، و آن شخصیت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت به او سپردی. این فراز از دعای ندبه به معراج رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مربوط است. نکته ها ۱. به موجب آیه شریفه: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَآ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ؛ پاک و منزّه است آن (خدایی) که بنده اش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی که اطرافش را برکت داده ایم شبانه بُرد تا از نشانه های خود به او نشان دهیم. همانا او شنوا و بیناست». معراج، مقدّس ترین سفر در طول تاریخ است که مسافر آن، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم؛ فرودگاه آن مسجدالحرام؛ گذرگاه آن، مسجد الاقصی؛ میزبان آن، خدا؛ هدف آن، دیدن آیات الهی و سوغاتی آن، اخبار آسمان ها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیای مادّی بوده است. ۲. بر اساس روایات، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یک سال پیش از هجرت، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام، از طریق مسجدالاقصی به وسیله ی «بُراق» به آسمان ها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند. ۳. معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جسمانی و در بیداری بوده، نه در خواب و با روح! و اصل آن از ضروریات دین ومورد اتّفاق همه فرقه های اسلامی است. ۴. خداوند، حضرت آدم را از آسمان به زمین آورد، ولی حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را از زمین به آسمان برد. پیامبر در آن شب، عوالم بالا، ملکوت آسمان ها و عجائب آفرینش را دید و با انبیا ملاقات کرد و احادیث قدسی و مسأله رهبری و ولایت امیرالمؤمنین عليه‌السلام در این سفر بر آن حضرت وارد شده است. ۵. حضرت رسول در این سفر، بهشت و جهنّم را دید، وضعیّت بهشتیان و نعمت های آن ها و دوزخیان و عذاب های آن ها از مشاهدات دیگر پیامبر بود. البته در این میان، وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داستان معراج را بیان فرمود، بعضی مردم کم ظرفیّت از دین برگشتند. . برخی درباره معراج و سفر آسمانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، سؤال ها یا شبهه هایی را مطرح می کنند، از جمله اینکه: در فضای بیرون جوّ، هوا وجود ندارد، گرمای سوزان و سرمای کشنده ای است، مشکل بی وزنی وجود دارد، اشعّه های کیهانی خطرناک است، یک شب برای سیر در آسمان ها کوتاه است و اگر کسی بخواهد در فضا سیر کند، باید سرعتی شبیه سرعت نور یا بیشتر داشته باشد، برای فرار از جاذبه باید سرعتی برابر با ۴۰۰۰۰ کیلومتر در ساعت داشت و ... . پاسخ کوتاه به شبهات این است که اصل معراج در قرآن و روایات متواتر آمده و آنچه مهم است، ایمان به اصل آن است و ایمان به جزئیّاتش ضروری نیست. از سویی، معجزه نباید عقلًا محال باشد و چون معراج از معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است، مشمول قواعد کلّی همه ی معجزات می شود. بقیّه مشکلات و شبهات نیز با توجّه به قدرت الهی قابل حلّ است. همچنین در عصر حاضر که انسان، هواپیما و قمرمصنوعی و سفینه های فضایی به کره های دیگر می فرستد، پذیرفتن معراج آسان است. چنانچه قرآن، جابه جایی تخت بلقیس را از کشوری به کشور دیگر، آن هم در یک چشم به هم زدن مطرح می کند و به این ترتیب مشکل طیّ مسافت را برطرف می نماید. بنابراین، معراج لغو نیست، بلکه اسرار قابل توجّهی دارد. ۷. معراج، اردوی خصوصی و بازدید علمی پیامبر بود وگرنه خداوند بی مکان است. ۸. عبودیّت، مقدّمه ی پرواز است و عروج، بدون خارج شدن از صفات رذیله ممکن نیست. ۹. انسان اگر هم به معراج برود، باز «عبد» است. پس درباره ی اولیای خدا غلوّ نکنیم. ۱۰. درباره علم حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم از امیرالمؤمنین عليه‌السلام پرسیدند و ایشان فرمود: عَلِمَ النَّبِیُّ عِلْمَ جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَی قِیَامِ السَّاعَهِ ثُمَّ قَالَ: وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنِّی لَأَعْلَمُ عِلْمَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَ قِیَامِ السَّاعَهِ؛ پیامبر علم تمام انبیا و علم گذشته و علم آنچه تا روز قیامت بیاید را می داند. سپس فرمود: قسم به آن کسی که جانم در دست اوست من دارای علم پیامبرم و علم گذشته و علم آینده تا فاصله بین من و قیامت. 📗شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز سیزدهم ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِكَتِكَ؛ سپس او را با هراس در دل دشمنانش یاری دادی و با جبراییل، میکاییل و ملائکه ویژه و نشاندار احاطه کردی. در این فراز از دعای ندبه به امدادهای الهی به حضرت رسول اشاره شده است؛ البته همانند آن در زمان حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز اتفاق خواهد افتاد. این امدادهای الهی در قرآن نیز گفته شده است که در ذیل هر کدام از آنها نکاتی بیان می شود. الف) قرآن درباره یاری پیامبر با هراس افکندن در دل دشمنانش می فرماید: «وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ؛ و در دل های آنان ترس و وحشت افکند». همچنین در آیه دوم سوره حشر نیز سخن از وحشت در دل دشمن مطرح شده است: «وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ؛ در دل هایشان ترس و وحشت افکند». ۱. در قرآن، بارها ترس در دل دشمن، به عنوان یکی از امدادهای الهی شمرده شده است، ازجمله: «قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ»، «سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ كَفَرُوا الرُّعْبَ»، «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» نه تنها در گذشته بلکه در آینده نیز در دل کفار وحشت ایجاد می کنم. آری، ترس سبب فرار دشمن و پیروزی مسلمانان بدون خونریزی می شود. ۲. بنابر احادیث وارد شده، سه لشکر برای یاری حضرت مهدی عليه‌السلام می آیند: لشکری از فرشتگان،لشکری از مؤمنان، ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان. ۳. نه مِهر الهی در انحصار محاسبات ما است: «یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» و نه قهر او:«فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا». ۴. خداوند در دل ها تصرّف می نماید و گاهی آرامش نازل می کند: «أَنْزَلَ السَّكِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ» و گاهی ترس می افکند: «قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ». ب) امداد پیامبر به وسیله ملائکه: إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَ لَنْ یَکْفِیَكُمْ أَنْ یُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَهِ مُنْزَلِینَ؛ و (به یاد آور) هنگامی که به مؤمنان می گفتی: آیا شما را کفایت نمی کند که پروردگارتان شما را به سه هزار فرشته ی فرود آمده یاری کند؟ نکته ها ۱. یکی از وظایف رهبری، امیدوار کردن و توجّه دادن مردم به امدادهای غیبی است: «إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ». ۲. امید به لطف خداوند برای یک رزمنده ضروری است: «أَلَنْ یَکْفِیَكُمْ». ۳. ملائکه به فرمان خداوند در خدمت مؤمنان قرار می گیرند: «یُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَهِ». ۴. در جهان بینی الهی، زندگی انسان ها با جهان فرشتگان ارتباط دارد: «یُمِدَّكُمْ ...». ۵. یکی از اسباب امدادهای الهی در جبهه ها، نزول فرشتگان است: «یُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَهِ مُنْزَلِینَ». 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز چهاردهم وَ وَعَدْتَهُ أَن تُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ و به او وعده دادی که دینش را بر همه دین ها پیروز گردانی، گرچه مشرکان را خوش نیاید. این فراز از دعا نیز به بخش دیگری از زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و وعده الهی به ایشان دلالت می کند که در قرآن کریم نیز آمده است. یکی از آیاتی که این فراز از دعای ندبه به آن اشاره دارد، به این قرار است: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ او کسی است که پیامبر خود را با هدایت ودین حقّ فرستاد، تا آن را بر همه دین ها پیروز گرداند، هر چند مشرکان ناراحت باشند». نکته ها ۱. این آیه به همین صورت، افزون بر این سوره در دو سوره ی دیگر نیز آمده است: سوره فتح، آیه ۲۸ و سوره صفّ، آیه ۹. ۲. اگرچه اسلام از نظر منطق و استدلال همیشه پیروز بوده است؛ امّا این آیه، غلبه ظاهری و وعده حاکمیّت اسلام بر جهان را بیان می کند. چنانچه در آیات دیگری نیز «ظَهَرَ» به معنای غلبه یافتن آمده است، مانند: «إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْكُمْ یَرْجُمُوكُمْ؛ اگر بر شما غالب شوند، سنگسارتان می کنند». درباره کفّار نیز آمده است: «إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْكُمْ لا یَرْقُبُوا فِیكُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّهً؛ اگر بر شما غالب شوند، هیچ عهد و پیمانی را رعایت نمی کنند». ۳. از یک سو، این آیه تاکنون تحقّق نیافته است و از سویی دیگر، خداوند وعده ی حاکمیّت کلّی اسلام را داده و وعده اش دروغ نیست، در نتیجه همان طور که در روایات بسیاری آمده، این آیه به ظهور حضرت مهدی عليه‌السلام اشاره دارد. ۴. موضوع حضرت مهدی عليه‌السلام و قیام جهانی او، در روایات بسیاری از طریق شیعه و اهل سنّت نقل شده و در بیشتر کتاب های حدیثی عامّه نیز مطرح شده و از مسلّمات اعتقادی مسلمانان است. هرچند برخی از جمله وهابیّت به دروغ این عقیده را مخصوص شیعه دانسته اند. امام باقر عليه‌السلام فرمودند: زمانی خواهد آمد که هیچ کس باقی نخواهد ماند، مگر اینکه به رسالت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم اقرار خواهد کرد. درباره حاکمیّت دین در سراسر گیتی، احادیث بسیاری وجود دارد؛ از جمله از حضرت علی عليه‌السلام روایت شده است که: در زمان ظهور امام زمان عليه‌السلام ، هیچ محل و قریه ای نخواهد بود، مگر آنکه اسلام به آن وارد خواهد شد، چه بخواهند، چه نخواهند. و صدای اذان هر صبح و شام در هر قریه ای شنیده خواهد شد. ۵. محور و پایه دین اسلام، حقّ است: «دِینِ الْحَقِّ» (همه ادیان آسمانی حقّند؛ ولی به دلیل پیدایش تحریف در آنها حقّانیت آنها مخدوش شده است). ۶. حقّ بر باطل پیروز است: «لِیُظْهِرَهُ». ۷. اراده و حرکت خود را با اراده ی الهی هماهنگ سازیم، وگرنه محو و نابود خواهیم شد: «لِیُظْهِرَهُ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ». ۸. غلبه حق بر باطل، آرمانی است که فقط خداوند می تواند آن را محقّق سازد: «هُوَ الَّذِی». ۹. رمز پیروزی اسلام، هدایت الهی و حقانیّت راه است: «أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ». ۱۰. در شرایط سخت، نوید و امید دادن لازم است. (وقتی کفّار مکّه به مسلمانان اجازه ورود به مسجد الحرام را نمی دهند، خداوند نوید پیروزی بر تمام جهان را می دهد که شما نه تنها بر مشرکان مکّه بلکه بر تمام ادیان جهان، غالب خواهید شد): «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ». ۱۱. تمام ادیان گذشته، به برهه ای از زمان اختصاص داشته است: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ». ۱۲. رسولان با اراده الهی انتخاب می شوند، نه انتخاب و اراده مردم: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ». ۱۳. پیروزی اسلام به دلیل حقانیّت آن است: «بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ». ۱۴. مکتب اسلام، امید آفرین است: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ». ۱۵. حاکمیّت و غلبه ای ارزش دارد که کامل و دائم باشد: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ». ۱۶. عوامل پیروزی اسلام چند چیز است: الف) اراده و امداد الهی: «هُوَ الَّذِی»؛ ب) رهبری معصوم و لایق: «رَسُولَهُ»؛ ج) نیاز طبیعی جامعه: «بِالْهُدی»؛ د) داشتن حقانیّت: «دِینِ الْحَقِّ». 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز پانزدهم وَ ذلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّءَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ، وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ، لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ، فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ، مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ پیروزی اسلام بر تمام ادیان را محال نبینید؛ زیرا با نگاهی به تاریخ اسلام مشاهده می کنیم که چگونه خداوند پیامبر و یارانش را بر مکه مسلط و آن را محل پیروزی واقعی مسلمین کرد. همان خدایی که مکه را با دارا بودن نشانه های روشن و مقام ابراهیم و اولین خانه امت و خانه امن با پیروزی در فتح مکه در اختیار و جایگاه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم قرار داد، می تواند بار دیگر مکتب او را بر تمام ادیان غلبه دهد و نگرانی کفار در این اراده و وعده الهی اثری ندارد. جملات پایانی این فراز از دعای ندبه نیز به آیات ۹۶ و ۹۷ سوره آل عمران اشاره دارد: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ همانا اوّلین خانه ای که برای (عبادت) مردم مقرّر شد، همان است که در سرزمین مکّه است که مایه برکت و هدایت جهانیان است. در آن (خانه) نشانه های روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است و هر کس به آن وارد شود، درامان است». نکته ها ۱. «بَکّه» به معنی محلّ ازدحام و اجتماع مردم است. ۲. یکی از ایرادهای بنی اسرائیل این بود که چرا مسلمانان با توجّه به قدمت بیت المقدّس که هزار سال پیش از میلاد به وسیله حضرت سلیمان ساخته شده است، آن را کنار گذاشته و کعبه را قبله ی خود قرار داده اند. این آیه در پاسخ آنان می فرماید: کعبه از روزگار نخستین، اوّلین خانه ی عبادت بوده و قدمت آن نیز بیشتر از هر جای دیگر است. ۳. امام صادق عليه‌السلام با توجّه به جمله «أَوَّلَ بَیْتٍ» فرمودند: چون مردم مکّه بعد از کعبه اطراف آن جمع شدند، پس حقّ اولویّت با کعبه است؛ بنابراین، برای توسعه مسجدالحرام می توان خانه های اطراف کعبه را به نفع حرم خراب کرد. ۴. حضرت علی عليه‌السلام می فرمود: خداوند تمام مردم را از آدم عليه‌السلام تا آخرین نفر با همین سنگ های کعبه آزمایش می کند. ۵. امام باقر عليه‌السلام فرمود: حضرت آدم و سلیمان و نوح عليهم‌السلام نیز دور همین کعبه، حج انجام داده اند. ۶. در قرآن، از کعبه با تعابیر متعدّدی یاد شده است، از جمله: الف) کعبه، اوّلین خانه است: «أَوَّلَ بَیْتٍ». ب) مرکز پایداری و به پاخاستن مردم است: «قِیاماً لِلنَّاسِ». ج) خانه ای آزاد و بدون مالک است: «بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ». د) محل تجمّع و خانه أمن مردم است: «مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً». ۷. کعبه، اوّلین خانه ای است که برای عبادت ونیایش مردم بر روی زمین بنا شده است: «أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ». ۸. خیر و برکت کعبه، فقط برای مؤمنان یا نژاد خاصّی نیست، بلکه برای همگان است: «وُضِعَ لِلنَّاسِ». ۹. مردمی بودن برای کعبه، یک ارزش است: «وُضِعَ لِلنَّاسِ». ۱۰. کعبه، مایه هدایت همه مردم است: «هُدیً لِلْعالَمِینَ». ۱۱. مکّه و کعبه، نمایشگاهی از قدرت و نشانه های الهی و تاریخ آن سرشار از خاطرات و سرگذشت هایی است که توجّه به آنها درس آموز و عبرت انگیز می باشد. در ساخت آن، ابراهیم عليه‌السلام بنّایی و اسماعیل عليه‌السلام کارگری می کرده اند. سپاهیان فیل سوار ابرهه که به قصد ویرانی آن آمده بودند. به قدرت الهی و به وسیله پرندگان ابابیل نابود شدند. دیوار آن به هنگام تولّد علیّ عليه‌السلام برای مادر شکافته شد تا در داخل آن، نوزادی متولد شود که در آینده ای نه چندان دور، بت های داخل آن را فرو ریزد. بلال، برده سیاهپوست حبشی، در برابر چشمان حیرت زده اشراف مکّه بر بالای آن اذان گفت و روزی نیز فرا خواهد رسید که آخرین حجّت الهی به دیوار آن تکیه زده و ندای نجات انسان ها را سر می دهد و جهانیان را به اسلام دعوت می کند. 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز پانزدهم ۱۲. مکّه، شهر امن الهی است که هر کس در آن وارد شود، در امان است. حتّی اگر جنایتکار وارد به مسجدالحرام شود، نمی توان متعرّض او شد، فقط می توان او را در تنگنا قرار داد تا خودش مجبور شود و آنجا را ترک کند. ۱۳. در کنار کعبه، مقام ابراهیم است. بر اساس روایات، مقام ابراهیم سنگی است که به هنگام ساختن کعبه و بالا بردن دیوارهای آن، زیر پای ابراهیم عليه‌السلام قرار داشت و اثر پای آن حضرت بر روی آن مانده است. بقای این سنگ و اثر پا روی آن، از قرن ها پیش از عیسی و موسی عليهم‌السلام با آن همه تغییر و تحوّلی . در کنار کعبه، مقام ابراهیم است. بر اساس روایات، مقام ابراهیم سنگی است که به هنگام ساختن کعبه و بالا بردن دیوارهای آن، زیر پای ابراهیم عليه‌السلام قرار داشت و اثر پای آن حضرت بر روی آن مانده است. بقای این سنگ و اثر پا روی آن، از قرن ها پیش از عیسی و موسی عليهم‌السلام با آن همه تغییر و تحوّلی که در کعبه و اطراف آن در اثر حمله ها، سیل ها و خرابی ها به وجود آمده، خود نشانه ای از قدرت الهی است. ۱۴. «حج» به معنای قصد همراه با حرکت است و «مَحجّه» به راه صاف و مستقیم می گویند که انسان را به مقصد می رساند. حج در اسلام به معنای قصد خانه خدا و انجام اعمال مربوط به آن است. ۱۵. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به علیّ عليه‌السلام فرمود: «تارک الحج و هو مستطیع کافر؛ هر توانمندی که حج را ترک کند، کافر است». «کسی که در انجام حج امروز و فردا کند تا بمیرد، گویا به غیر اسلام از دنیا رفته است». «استطاعت مالی برای حج، لازم نیست از خود انسان باشد، بلکه اگر کسی دیگری را مهمان کند یا هزینه ی حجّ او را بپردازد، او مستطیع شده و حج بر او واجب است». ۱۶. امام صادق عليه‌السلام درباره «آیاتٌ بَیِّناتٌ» فرمود: مقصود مقام ابراهیم، حجرالاسود و حجر اسماعیل است. و از آن حضرت پرسید مراد از «مَنْ دَخَلَهُ» فقط خود کعبه است یا منطقه حرم؟ حضرت فرمود: حرم. ۱۷. شخصی از امام صادق عليه‌السلام درباره «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً» سؤال کرد: حضرت فرمودند: کسی که این خانه را قصد کند و بداند که این همان خانه ای است که خداوند رفتن به آن را فرمان داده و اهل بیت عليهم‌السلام را نیز آن گونه که باید بشناسد، او در دنیا و آخرت درامان خواهد بود. ۱۸. در خانه ی خدا، نشانه های روشن بسیار است. نشانه های قداست و معنویّت، خاطرات انبیا از آدم تا خاتم، عبادتگاه و قبله گاه همه ی انبیا و نمازگزاران: «فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ». ۱۹. ابراهیم عليه‌السلام مقامی دارد که جای پای او، به مکّه ارزش داده است: «مَقامُ إِبْراهِیمَ». ۲۰. بر خلاف تفکّر وهابیّت، اگر جماد در جوار اولیای خدا قرار گیرد، قداست می یابد: «مَقامُ إِبْراهِیمَ». ۲۱. از امتیازات اسلام آن است که یک منطقه از زمین را منطقه امن قرار داده است: «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً». 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز شانزدهم وَ قُلْتَ: إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً؛ و فرمودی: همانا خداوند اراده کرده است که پلیدی (گناه) را از شما اهل بیت (پیامبر) دور کند و کاملًا شما را پاک سازد. از این فراز آرام آرام موضوع سخن از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اهل بیت عليه‌السلام کشیده می شود و آیه تطهیر، به طور کامل، در این بخش مطرح می شود. نکته ها ۱. کلمه ی «إِنَّما» نشانه ی این است که آیه شریفه درباره یک موهبت استثنایی درباره اهل بیت عليهم‌السلام سخن می گوید. ۲. مراد از «یُرِیدُ»، اراده ی قطعی و تکوینی است؛ زیرا اراده ی تشریعی و توصیه ای خداوند، پاکی همه ی مردم است و فقط به اهل بیت پیامبر اکرم عليهم‌السلام اشاره نمی کند. ۳. مراد از «رجس» هرگونه ناپاکی ظاهری و باطنی است. ۴. مراد از «أَهْلَ الْبَیْتِ» همه ی خاندان پیامبر نیست، بلکه برخی افراد آن است که نام آنان در روایات شیعه و سنّی آمده است. این گروه عبارتند از: علی، فاطمه، حسن و حسین عليهم‌السلام . دلیل این انحصار آن است که روایاتی از همسران پیامبر حتّی از عایشه و امّ سلمه نقل شده که «آنان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: آیا ما هم جزء اهل بیت هستیم؟ پیامبر فرمود: خیر». در روایات بسیاری آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عبایی بر سر این پنج نفر کشید (که یکی از آنان خود حضرت بود) و فرمود: این ها اهل بیت من هستند و اجازه ی ورود دیگران را نداد. ۵. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای این که اختصاص اهل بیت را به پنج نفر ثابت کند، مدّت شش ماه (و به گفته ی بعضی روایات هشت یا نه ماه) به هنگام نماز صبح از کنار خانه ی فاطمه عليها‌السلام می گذشت و می فرمود: «الصلاه یا اهل البیت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا». در کتاب احقاق الحق بیش از هفتاد حدیث از منابع معروف اهل سنّت درباره اختصاص آیه شریفه به پنج نفر ذکر شده و در کتاب شواهد التنزیل که از کتاب های معروف اهل سنّت است بیش از یکصد و سی روایت در همین باره آمده است. ۶. این آیه به زنان پیامبر اشاره نمی کند؛ زیرا آنها گاهی مرتکب گناه می شدند. در سوره تحریم می خوانیم: پیامبر رازی را به یکی از همسرانش فرمود، او امانت داری نکرد و آن راز را به دیگری گفت. قرآن این عمل را گناه نامیده و فرمود: «إِنْ تَتُوبا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما».عایشه که همسر پیامبر بود، جنگ جمل را علیه امیرالمؤمنین، علی عليه‌السلام به راه انداخت و سپس پشیمان شد، با وجود آنکه در این جنگ عدّه بسیاری از مسلمانان کشته شدند. ۷. اگر اهل بیت فقط پنج نفر هستند، چرا این آیه در میان جملاتی قرار گرفته که به زنان پیامبر مربوط است؟ پاسخ آن است که: الف) جمله إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ... به صورت جداگانه نازل شد؛ ولی هنگام جمع آوری قرآن در اینجا قرار گرفته است. ب) به گفته تفسیر مجمع البیان؛ رسم فصیحان، شاعران و ادیبان عرب این بوده که در لابه لای مطالب معمولی حرف جدید و مهمّی مطرح می کنند تا تأثیرش بیشتر باشد. چنانکه در میان اخبار صدا و سیما، اگر گوینده یک مرتبه بگوید: به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجّه فرمایید، این گونه سخن گفتن یک شوک روانی و تبلیغاتی ایجاد می کند. نظیر این آیه را در آیه ی سوّم سوره ی مائده خواندیم که مطلب مربوط به ولایت و امامت و کمال دین و تمام نعمت و یأس کفّار و رضای الهی، در کنار احکام مربوط به گوشت خوک و خون نازل شده و این نوع جاسازی ها رمز حفظ قرآن از دستبرد نااهلان است. درست همان طور که گاهی زنان هنگام خروج از خانه زیورآلات خود را در لابه لای پنبه های بالش قرار می دهند. با این که طلا و پنبه با یکدیگر هیچ رابطه ای ندارند؛ ولی این کار برای محفوظ ماندن از دستبرد نااهلان انجام می گیرد. ج) در میان سفارش هایی که به زنان پیامبر می کند، یک مرتبه می فرماید: خدا اراده مخصوص بر عصمت اهل بیت دارد، یعنی ای زنان پیامبر! شما در خانه ای هستید که معصومین عليهم‌السلام هستند و حتماً باید تقوا را بیشتر رعایت کنید. د) درباره اهل بیت عليهم‌السلام ضمیر جمع مذکر به کار رفته که نشان غالب بودن مردان است، بر خلاف جملات مربوط به زنان پیامبر که در آنها از ضمیر جمع مؤنث استفاده شده است: «بُیُوتِكُنَّ- أَقِمْنَ». 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
۹. پیامبر اسلام از سوی خداوند یک بار مأموریت می یابد تا به مردم بگوید: «مزد من تنها انتخاب راه خداست» و بار دیگر مأمور می شود تا بگوید: «مزد من فقط مودّت قربی است». در واقع باید این دو درخواست با هم یکی باشد؛ یعنی راه خدا همان مودّت قربی باشد. از سویی مودّت با دو چیز ملازم است: یکی، شناخت و معرفت؛ زیرا تا انسان کسی را نشناسد نمی تواند به او عشق بورزد. دوم، اطاعت؛ زیرا مودّت بدون اطاعت نوعی تظاهر، ریاکاری، دروغ و تملّق است. پس کسانی که دستورات خود را از راهی غیر از اهل بیت پیامبر عليهم‌السلام می گیرند، راه خدا را در پیش نگرفته اند. این از دیدگاه قرآن. ۱۰. امّا از نظر عقل، پاداش باید هم سنگ و هم وزن عمل باشد. رسالت به جز امامت که ادامه آن است، هیچ هم وزنی ندارد، مزد رسالت ادامه هدایت است، مزد یک معصوم، سپردن کار به معصوم دیگر است. مزد عادل آن است که زحمات او را به عادل دیگر بسپاریم. عقل می گوید: تا لطف هست تشکّر نیز باید باشد و اگر امروز لطف پیامبر شامل حال ما شده و ما به اسلام هدایت شده ایم، باید مزد رسالتش را بپردازیم و اگر مزد رسالت، مودّت قربی است، امروز هم باید قُربایی وجود داشته باشد تا به او مودّت و اطاعت داشته باشیم. آری، امروز هم باید به حضرت مهدی عليه‌السلام مودّت داشته و مطیع او باشیم. مگر می شود بگوییم مسلمانان صدر اسلام مأمور بودند مزد رسالت را بپردازند و به قربی مودّت داشته باشند؛ ولی مسلمانان امروز یا این وظیفه را ندارند و یا قربایی وجود ندارد تا به آن ها مودّت بورزند و مزد رسالت را بپردازند. البتّه مودّت حضرت مهدی عليه‌السلام در زمان غیبت، عمل به پیام های او و رفتن در راه کسانی است که ما را به آنان سپرده است؛ یعنی فقیهان عادل و بی هوا و هوس. ۱۱. عقل انسان از اینکه مودّت قربی پاداش پیامبری قرار گرفته که صدها میلیون نفر را به هدایت، سعادت و فضل بزرگ الهی رسانده، درمی یابد که قربی و کسانی که مورد مودّت هستند، برترین افراد بشر و معصومند؛ زیرا هرگز مودّت گنهکار پاداش پیامبر معصوم نخواهد بود. نمی توان باور کرد که مودّت افرادی گنهکار بر مسلمانان جهان در طول تاریخ واجب باشد و هیچ فرقه ای از مسلمانان (غیر از شیعه) رهبران خود را معصوم نمی داند و هیچ فرد یا گروهی تا کنون نه برای امامان معصوم گناهی نقل کرده و نه برای آن بزرگواران استادی نام برده است. ۱۲. براساس عقل، گذاشتن دست بشر در دست غیر معصوم نه تنها ظلم به انسانیّت است، بلکه ظلم به تمام هستی است؛ زیرا هستی برای انسان آفریده شده (تمام آیات «خَلَقَ لَكُمْ»، «سَخَّرَ لَكُمُ» و «مَتاعاً لَكُمْ» نشانه آن است که هستی برای انسان است) و انسان برای تکامل واقعی و معنوی و خدایی شدن به وجود آمده است، آیا سپردن این انسان با آن اهداف والا به رهبران غیر معصوم، ظلم به او و ظلم به هستی نیست؟ ۱۳. اگر در روایات، رهبر معصوم و ولایت او زیربنا و اساس دین شناخته شده است: «بنی الاسلام علی خمس ... الولایه» و اگر حضرت علی عليه‌السلام تقسیم کننده مردم میان بهشت و دوزخ معرّفی شده است: «قسیم الجنه و النار» و اگر نماز بی ولایت پذیرفته نمی شود، مودّت اهل بیت حسنه است و زیارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به دلیل همان جوهر کیمیایی مودّت است. ۱۴. زمخشری و فخررازی که از بزرگان اهل سنّت هستند، در تفاسیر خود آورده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: من مات علی حب آل محمد مات شهیدا؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، شهید است،من مات علی حب آل محمد مات تائبا؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، توبه کننده است،من مات علی حب آل محمد مات مستکمل الایمان؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، با ایمان کامل از دنیا رفته است،من مات علی حب آل محمد مات علی السنه و الجماعه؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، طبق سنّت و سیره پیامبر از دنیا رفته است. ۱۵. امامان معصوم سبیل الله هستند؛ در این رابطه احادیث زیادی آمده است، برای نمونه امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَ لَكِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِیلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَایَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَیْنَا غَیْرَنَا فَإِنَّهُمْ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُون؛خدای تبارک و تعالی اگر می خواست خودش را بی واسطه به بندگانش می شناسانید؛ ولی ما را درب، جاده، راه و طریق معرفت خود قرار داد، کسانی که از ولایت ما روگردانیده و دیگران را بر ما ترجیح دهند، از صراط مستقیم منحرفند. ۱۶. در زیارات نیز به این موضوع تصریح شده است؛ چنانچه در زیارت جامعه کبیره آمده است: «بِكُمْ یُسْلَكُ إِلَی الرِّضْوَانِ وَ عَلَی مَنْ جَحَدَ وَلَایَتَكُمْ غَضَبُ الرَّحْمَن». 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز هجدهم(۱) فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیَّامُهُ، أَقامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طالِبٍ صَلَواتُكَ عَلَیْهِما وَ آلِهِما هادِیاً، إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ، فَقالَ وَ الْمَلأُ أَمامَهُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. وَ قالَ: مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِیهُ فَعَلِیٌّ أَمِیرُهُ، وَ قالَ: أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْ شَجَرَهٍ واحِدَهٍ وَ سائِرُ النّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّی، وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هارُونَ مِنْ مُوسی، فَقالَ: أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَهِ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلَّا أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی؛ آنگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نماینده اش علی بن ابیطالب (درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را برای راهنمایی برگماشت، چرا که او بیم دهنده و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درخت های گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبر نیست. این فراز از دعای ندبه به یکی از مهمترین وقایع تاریخ اسلام یعنی غدیر خم و انتخاب و معرفی حضرت علی عليه‌السلام به عنوان امام و وصی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اشاره می کند. از جمله آیاتی که در قرآن کریم به این موضوع می پردازد، عبارتند از: 🔹آیه اول «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْن الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِیناً؛ امروز، (روز هجده ذی الحجّه سال دهم هجری که حضرت علی عليه‌السلام به فرمان خدا به جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منصوب شد) کافران از (زوال) دین شما مأیوس شدند، پس، از آنان نترسید و از من بترسید. امروز دینتان را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان «دین» برایتان برگزیدم». 🔹نکته ها ۱. امام باقر عليه‌السلام فرمود: «ولایت، آخرین فریضه الهی است» سپس آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ» را تلاوت فرمودند» ۲. در این آیه دو مطلب جداگانه بیان شده است، یک مطلب به تحریم گوشت های حرام، جز در موارد اضطرار مربوط می شود و مطلب دیگر به کامل شدن دین و یأس کفّار اشاره می کند که این قسمت کاملًا مستقل است، به چند دلیل: الف) یأس کفّار از دین، به خوردن گوشت مردار یا نخوردن آن ارتباطی ندارد. ب) روایاتی که از طریق شیعه و سنی در شأن نزول آیه آمده، در مقام بیان جمله ی «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا» و «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ» است، و به جملات قبل و بعد از آن که درباره احکام مردار است، هیچ ارتباطی ندارد. ج) بنابر روایات شیعه و سنّی، این قسمت از آیه: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ ...» پس از نصب علیّ بن ابی طالب عليه‌السلام به امامت در غدیرخم نازل شده است. د) غیر از دلائل نقلی، تحلیل عقلی نیز همین را می رساند، چون چهار ویژگی مهم برای آن روز بیان شده است: ۱. روز یأس کافران؛ ۲. روز اکمال دین؛ ۳. روز اتمام نعمت الهی بر مردم؛ ۴. روزی که اسلام به عنوان «دین» و یک مذهب کامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است. ادامه دارد... 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز هجدهم(۲) حال اگر وقایع روزهای تاریخ اسلام را بررسی کنیم، هیچ روز مهمی مانند: بعثت، هجرت، فتح مکّه، پیروزی در جنگ ها و ... با همه ارزش هایی که داشته اند، با این چهار صفت مهم همراه نیستند؛ حتّی «حجة الوداع» هم به این اهمیّت نیست؛ زیرا حج، جزئی از دین است، نه همه دین. بعثت، اوّلین روز شروع رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است و هرگز نمی توان گفت روز اوّل بعثت، دین کامل شده است. هجرت، روز هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به فرمان خداست، روز حمله ی کفّار به خانه پیامبر است و نه روز یأس آنان. روزهای پیروزی در جنگ بدر و خندق و ... فقط کافرانی که در صحنه ی نبرد بودند، مأیوس می شدند، نه همه ی کفار، درحالی که قرآن می فرماید: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا ... همه کفّار مأیوس شدند». در حجة الوداع نیز که مردم آداب حج را در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آموختند، فقط حج مردم با آموزش پیامبر کامل شد، نه همه ی دین؛ در حالی که قرآن می فرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ». امّا غدیرخم روزی است که خداوند فرمان نصب حضرت علی را به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صادر کرد، فقط آن روز است که چهار عنوان ذکر شده در آیه «أَکْمَلْتُ، أَتْمَمْتُ، رَضِیتُ، یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا» با آن منطبق است. ۳. امّا یأس کفّار، برای این بود که وقتی تهمت ها، جنگ ها و سوء قصدها علیه پیامبر نافرجام ماند، تنها امید آنها مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود. نصب علیّ بن ابی طالب عليهما‌السلام به همه فهماند که اگر آن حضرت پسری داشت، بهتر از علی نبود، همچنین با مرگ او دین او محو نخواهد شد؛ زیرا کسی چون علیّ بن ابی طالب عليهما‌السلام جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و رهبر امّت اسلام خواهد بود.اینجا بود که همه ی کفّار مأیوس شدند. ۴. کمال دین، به آن دلیل است که اگر مقرّرات و قوانین کامل وضع شود؛ ولی برای امّت و جامعه، رهبری معصوم و کامل تعیین نگردد، مقرّرات ناقص خواهد ماند. ۵. اتمام نعمت، برای آن است که قرآن بزرگ ترین نعمت را نعمت رهبری و هدایت معرّفی کرده است، اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا برود و مردم را بی سرپرست بگذارد، کاری کرده که یک چوپان در حق گله خود نمی کند. چگونه بدون تعیین رهبری الهی نعمت تمام می شود؟ ۶. امّا رضایت خداوند، برای آن است که هرگاه قانون کامل و مجری عادل به هم گره بخورد، رضایت پروردگار به دست می آید. ۷. اگر هر یک از اکمال دین، اتمام نعمت، رضایت حقّ و یأس کفّار به تنهایی در روزی اتفاق افتد، کافی است که آن روز از «ایّام اللّه» باشد؛ چه رسد به روزی مثل غدیر که همه این ویژگی ها را یک جا دارد. به همین دلیل در روایات اهل بیت عليهم‌السلام عید غدیر از بزرگ ترین اعیاد به شمار آمده است. ۸. آثار اشیا، گاهی بر جمع بودن همه اجزای آن مترتّب است، مانند روزه که اگر حتی یک لحظه پیش از اذان افطار کنیم، باطل می شود، برای همین کلمه «تمام» به کار رفته است: «أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ» و گاهی به گونه ای است که هر جزء، اثر خود را دارد، مانند تلاوت آیات قرآن که کمال آن در تلاوت همه ی آن نیست و هر قدر هم خوانده شود، ثواب دارد. آری، گاهی یک جزء آن چنان است که اگر نباشد، یک مجموعه ناقص خواهد شد، هر چند همه ی اجزای دیگر هم وجود داشته باشد، مانند خلبان و راننده که هواپیما و ماشین بدون آنها بی فایده است. رهبری و ولایتِ حقّ هم چنین است؛ زیرا انسان را با خدا گره می زند و بدون آن، آفریده ها و نعمت ها به نقمت تبدیل می شود و انسان را به خدا نمی رساند. 🔹آیه دوم «یَآ أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْكَ مِن رَّبّكَ وَ إِن لَّم تَفْعَل فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَایَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ؛ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است (در مورد ولایت و جانشینی حضرت علی) اعلام کن و اگر چنین نکنی، رسالت الهی را نرسانده ای و (بدان که) خداوند تو را از (شرّ) مردم (و کسانی که تحمّل شنیدن این پیام مهم را ندارند) حفظ می کند. همانا خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند». ادامه دارد... . 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز هجدهم(۳) 🔹نکته ها ۱. این آیه به دلایلی که خواهد آمد به جانشینی حضرت علی عليه‌السلام و نصب او به ولایت در غدیر خم، هنگام برگشت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم از سفر حج در سال دهم هجری مربوط است. جالب اینکه این آیه در میان دو آیه ای قرار گرفته که به اقامه کتاب آسمانی مربوط است و شاید اشاره به این موضوع داشته باشد که میان رهبر معصوم و اقامه ی کتاب آسمانی، پیوند محکمی برقرار است. آری، این امام است که می تواند کتاب آسمانی را برپا دارد و این کتاب خداست که می تواند امام واقعی را معرّفی کند. ۲. در این آیه چند نکته وجود دارد که جهت گیری محتوایی آن را روشن می کند: الف) سوره مائده در اواخر عمر شریف پیامبر نازل شده است. ب) در این آیه، به جای «یا أیّها النّبی» عبارت «یا أیّها الرّسول» آمده است که نشانه ی یک رسالت مهم است. ج) به جای فرمان «أبلغ»، فرمان «بَلّغ» آمده که نشان گر ابلاغ قطعی، رسمی و مهم است. د) پیامبر نسبت به نرساندن یک پیام مهم تهدید شده که اگر آن را به مردم ابلاغ نکند، همه ی زحماتش به هدر خواهد رفت. ه-) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از عواقب کاری هراس دارد آن چنانکه خداوند او را دلداری می دهد که «ما تو را از شر مردم نگه می داریم». و) پیامبر، از جان خود نمی ترسد؛ زیرا در روزگار تنهایی که با بت ها مبارزه می کرد و در جنگ ها که با مشرکین درگیری نظامی داشت، از خطرها هراسی نداشت. (درحالی که سنگباران می شد و یارانش شکنجه می شدند، اکنون در اواخر عمر و در میان این همه یار بترسد؟!) ز) در آیه، پیامی وجود دارد که از نظر اهمیّت، با همه پیام های دوران نبوّت و رسالت برابر است؛ آن چنانکه اگر این پیام به مردم نرسد، گویا همه ی پیام ها از بین خواهد رفت. ح) محتوای پیام، باید مسأله ای اساسی باشد، وگرنه در مسائل جزئی و فردی، این همه تهدید و دلداری لازم نیست. ط) پیام آیه، به توحید، نبوّت و معاد مربوط نیست؛ زیرا این اصول، در روزهای اوّل بعثت در مکّه بیان شده و به این همه سفارش در آخر عمر آن حضرت نیازی ندارد. ی) پیام آیه، به نماز، روزه، حج، زکات، خمس و جهاد هم مربوط نیست؛ زیرا اینها در طول ۲۳ سال دعوت پیامبر بیان شده و مردم نیز به آن عمل کرده اند و هیچ هراسی وجود نداشته است. پس، محتوای این پیام مهم که در اواخر عمر شریف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده، چیست؟ روایات بسیاری از شیعه و سنّی، ما را از تحیّر نجات داده و راه را نشان می دهد. بر اساس روایات، آیه به هجدهم ذیحجه سال دهم هجری در سفر حجهالوداع پیامبر اسلام مربوط است، به این ترتیب که آن حضرت در بازگشت به سوی مدینه، در مکانی به نام «غدیر خم» به امر الهی فرمان توقّف داد و همه در این منطقه جمع شدند. مکانی که هم آب و درخت داشت و در گرمای حجاز، کارساز بود و هم در محلّ جداشدن کاروان های زائران مکّه قرار داشت و اهل یمن، عراق، شام، مدینه و حبشه در آنجا از هم جدا می شدند. در این مکان، پیامبر خدا در میان انبوه یاران، بر فراز منبری از جهاز شتران قرار گرفت و خطبه ای طولانی خواند. ابتدای خطبه؛ از توحید، نبوّت و معاد سخن گفت که تازگی نداشت. سخن تازه از آنجا بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از رحلت خود خبر داد و نظر مسلمانان را درباره خود جویا شد. همه به کرامت، عظمت، خدمت و رسالت او در حدّ اعلا اقرار کردند. پیامبر وقتی مطمئن شد که صدایش به همه ی مردم، در چهار طرف می رسد، پیام مهم خود را درباره آینده بیان کرد و فرمود: «من کنت مولاه فعلیّ مولاه؛ هر که من مولای اویم، این علیّ مولای اوست». و به این وسیله جانشینی حضرت علی عليه‌السلام را برای زمان پس از خود به صراحت اعلام کرد. 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز هجدهم(۴) ۳. همه مفسّران شیعه بر اساس روایات اهل بیت عليهم‌السلام و نیز بعضی از مفسّران اهل سنت به عنوان یکی از مصادیق، آیه را به نصب حضرت علی عليه‌السلام در غدیر خم به ولایت و امامت مربوط دانسته اند. جالب آنکه صاحب تفسیر المنار از مسند احمد و ترمذی و نسائی و ابن ماجه، حدیثِ «مَن کنتُ مولاه فعلیّ مولاه» را با سند صحیح و موثّق بیان کرده است و سپس با دو جمله به خیال خود در آن تشکیک نموده است: اوّل، اینکه مراد از ولایت، دوستی است. (غافل از آنکه دوستی به بیعت گرفتن و تبریک گفتن و آن همه تشریفات در غدیر خم نیازی نداشت) و دوّم، آنکه اگر حضرت علی عليه‌السلام امام و رهبر پس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود، چرا فریاد نزد و ماجرای نصب خود را در غدیر نگفت؟! (غافل از آنکه در سراسر نهج البلاغه و کلمات حضرت علی عليه‌السلام ناله ها و فریادهای زیادی وجود دارد؛ ولی صاحب المنار گویا آن ناله ها و فریادها را نشنیده است). ۴. در تمام قرآن فقط در این آیه است که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به کتمان پیام، تهدید شده که اگر این پیام را نرسانی، تمام آنچه را که در ۲۳ سال رسالت گفته ای از بین می رود. پس باید دید این چه پیام مهمی است که این گونه بیان می شود؟ پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی عليه‌السلام فرمود: لو لم ابلغ ما امرت به من ولایتک لحبط عملی؛ اگر آنچه درباره ولایت توست به مردم نرسانم، تمام اعمال من محو می شود. ۵. امام باقر عليه‌السلام فرمود: بُنی الاسلام علی خمس علی الصلاه و الزّکاه و الصوم و الحج و الولایه و لم یناد بشی ء کما نودی بالولایه فاخذ النّاس باربع و ترکوا هذه؛ اسلام بر پنج چیز استوار است: بر نماز، زکات، روزه، زکات و ولایت اهل بیت و چیزی به اندازه ی ولایت مورد توجّه نبود، امّا مردم چهارتای آن را پذیرفتند و ولایت را ترک کردند!. ۶. چگونه می توان پذیرفت که حضرت موسی برای غیبت موقّت خود جانشین تعیین کند، امّا خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم برای غیبت ابدی خود، جانشینی تعیین نکرده باشد؟! با وجود اینکه حدیث منزلت که پیامبر خطاب به علی عليه‌السلام فرمود: «أنت منّی بمنزله هارون من موسی؛ تو برای من مثل هارون برای موسی می باشی». به صورت متواتر در منابع اهل سنّت آمده است. ۷. درباره آیه «إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» که در این فراز دعا آمده است از ابن عباس نقل شده که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم دست مبارک خود را بر روی سینه گذاشت و فرمود: «انا المنذر» و آنگاه به علی بن ابیطالب عليهما‌السلام اشاره کرد و فرمود: «انت الهادی، بک یهتدی المهتدون بعدی». در این آیه نکاتی وجود دارد؛ از جمله آنکه: الف) تربیت، هم به تهدید و هم به ارشاد نیاز دارد: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ». ب) برای جامعه جاهل غافل، هشدار بیشتر از بشارت ضرورت دارد: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ». ج) کار اصلی پیامبران، ارشاد و انذار است؛ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» نه برآوردن خواسته های بی ربط مردم و عرضه معجزه در هر لحظه و برای هرکس: «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ». د) با آنکه دیگر پیامبری مبعوث نمی شود، امّا خداوند حجت خود را بر همه ی مردم تمام می کند و هرگز زمین از حجت خالی نمی ماند: «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ». ه-) انبیا فقط به مشرق زمین اختصاص نداشته اند: «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ». و) در عصر حاضر نیز ما باید امام یا هادی زنده داشته باشیم: «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ». 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز نوزدهم وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیِّدَهَ نِساءِ الْعالَمِینَ، وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّ لَهُ، وَ سَدَّ الْأَبْوابَ إِلَّا بابَهُ، ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکْمَتَهُ، فَقالَ: أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بابُها، فَمَنْ أَرادَ الْمَدِینَهَ فَلْیَأْتِها مِنْ بابَها؛ و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود و همه درهایی را که به مسجد باز می شد، بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود: من شهر علمم و علی در آن شهر است؛ پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود. در این فراز به سه مورد دیگر از ویژگی های ممتاز حضرت علی عليه‌السلام اشاره دارد که عبارتند از: اول. همسرش حضرت فاطمه برترین زنان عالم است. همو که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در وصف او فرمود: «أَمَّا ابْنَتِی فَاطِمَهُ فَإِنَّهَا سَیِّدَهُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین». دوم. اجازه باز بودن در خانه او به داخل مسجد پیامبر. امام باقر عليه‌السلام فرمود: هنگامی که عباس عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مأموریت یافت تا درب خانه بعضی از اصحاب که به مسجد پیامبر باز می شد را ببندد و فقط در خانه علی عليه‌السلام باز باشد، عباس و بعضی دیگر به محضر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند و عرض کردند: یا رسول الله چرا علی عليه‌السلام بر خلاف دیگران از در خانه خود به مسجد رفت و آمد می کند؟ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ذَلِكَ إِلَی اللَّهِ فَسَلِّمُوا لَهُ تَعَالَی حُکْمَهُ، هَذَا جَبْرَئِیلُ جَاءَنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ؛ امر این کار با خداست پس همگی تسلیم خداوند متعال باشید زیرا جبرئیل از سوی خدای عزوجل به نزدم آمد و مرا به این کار امر فرمود. سوم. اعطای علم و حکمت نبوی به ایشان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره فرمود: «أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ مَدِینَهَ الْعِلْ مِ فَلْیَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا» و همچنین حضرت علی عليه‌السلام نیز فرمود: چون هنگام وفات رسول خدا فرا رسید، مرا خواست و چون به خدمتش رسیدم، به من فرمود: یا علی! تو جانشین منی و نماینده منی بر خاندانم و امتم در زندگی من و پس از مرگ من. دوست تو دوست من است و دوست من دوست خدا است و دشمن تو دشمن من است و دشمن من دشمن خدا است. یا علی! کسی که پس از مرگ من ولایت تو را انکار کند، مانند کسی است که در زنده بودن من پیغمبری مرا انکار نماید؛ زیرا تو از من هستی و من از تو. سپس مرا به خودش نزدیک کرد و هزار باب از دانش را با من به راز گفت که هر بابی هزار باب می گشود. همچنین ابن بکیر از حضرت صادق عليه‌السلام نقل کرد که فرمود: من خدمت آن جناب بودم، سخن علم سلیمان شد و قدرتی که به او داده شده بود، فرمود: به سلیمان بن داود چه چیز داده شده؟ به او یک حرف از اسم اعظم داده بودند؛ ولی امام شما که خداوند در این آیه می فرماید: «قُلْ كَفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»؛ به خدا قسم نزد علی تمام علم کتاب بود. 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز بیستم(۱) ثُمَّ قالَ لَهُ: أَنْتَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وارِثِی، لَحْمُكَ مِنْ لَحْمِی، وَ دَمُكَ مِنْ دَمِی، وَ سِلْمُكَ سِلْمِی، وَ حَرْبُكَ حَرْبِی، وَ الإِیمانُ مُخالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ، كَما خالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی، وَ أَنْتَ غَداً عَلَی الْحَوْضِ خَلِیفَتِی، وَ أَنْتَ تَقْضِی دَیْنِی، وَ تُنْجِزُ عِداتِی، وَ شِیعَتُكَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ، مُبْیَضَّهً وجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّهِ وَ هُمْ جِیرانِی، وَ لَوْلا أَنْتَ یا عَلِیُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی؛ سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث منی، گوشتت از گوشت من و خونت از خون من و آشتی با تو، آشتی با من و جنگ با تو، جنگ با من است و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من درآمیخته و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را می پردازی و به وعده های من وفا می کنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالیکه رویشان سپید، و در بهشت اطراف من و همسایگان منند، و اگر تو ای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمی شدند. این فرازها بخش های دیگری از فضایل بی شمار امیرالمؤمنین عليه‌السلام را بیان می کند که مستندات قرآنی و روایی فراوانی دارد. در ذیل برخی از آنها در قالب نکته ها خواهد آمد: 🔹نکته ها ۱. یکی از این آیات آیه مباهله است که در آن حضرت علی عليه‌السلام را نفس و خود پیامبر قرار داده است. چنانچه امام باقر عليه‌السلام در تفسیر آیه مباهله یعنی: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِین». فرمود: منظور از أَبْناءَنا، حسن و حسین عليهم‌السلام و منظور از «أَنْفُسَنا»، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و علی عليه‌السلام و منظور از وَ «نِساءَنا»، فاطمه زهرا عليها‌السلام است. ۲. بنابر روایات از سلمان فارسی نقل شده است که گفت: شنیدم از رسول الله که می فرماید: یَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً بَعْدِی قَالُوا بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هَذَا عَلِیٌّ أَخِی وَ وَزِیرِی وَ وَارِثِی وَ خَلِیفَتِی إِمَامُكُمْ فَأَحِبُّوهُ لِحُبِّی وَ أَکْرِمُوهُ لِكَرَامَتِی فَإِنَّ جَبْرَئِیلَ أَمَرَنِی أَنْ أَقُولَهُ لَكُم؛ ای گروه مهاجران و انصار! آیا شما را به چیزی دلالت نکنم که اگر به آن تمسک کنید پس از من هرگز گمراه نشوید؟ گفند: بلی، یا رسول الله. فرمود: این علی، برادرم و وزیرم و وارثم و جانشینم و امام شماست. به خاطر دوستی من او را دوست بدارید و بخاطر اکرام به من اکرامش کنید که همانا جبرئیل به من امر نمود که این سخن را به شما بگویم. ۳. ابن عبّاس گوید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی عليه‌السلام فرمود: ای علی! من شهر حکمتم و تو دروازه آنی و به مدینه داخل نتوان شد مگر از جانب دروازه آن، دروغ می گوید کسی که می پندارد مرا دوست دارد درحالی که تو را دشمن می دارد، زیرا تو از منی و من از توام، گوشت تو از گوشت من و خون تو از خون من و روح تو از روح من و نهان تو از نهان من و آشکار تو از آشکار من است و تو امام امّت من هستی و پس از من جانشین من بر آنهایی، نیکبخت کسی که از تو اطاعت کرد و بدبخت کسی که نافرمانی تو را نمود، کسی که دوستی تو را داشته باشد، سود برده است و کسی که دشمن تو باشد، در خسران است و کسی که همراهی تو را داشته باشد، رستگار و کسی که از تو جدایی گزیند هلاک است، مثل تو و مثل ائمّه از فرزندان تو که پس از من بیایند، مثل کشتی نوح است که هر که بر آن سوار شود، نجات یابد و هر که از آن تخلّف ورزد، غرق خواهد شد، و مثل شما مانند مثل ستارگان است که هر گاه ستاره ای پنهان شود، ستاره ای دیگر بدرخشد و این تا روز قیامت ادامه دارد. ادامه دارد... 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز بیستم(۲) ۴. درباره محبان و شیعیان حضرت علی عليه‌السلام نیز احادیث فراوانی به دست ما رسیده است؛ اما آنچه برای این فراز دعای ندبه مناسب است، اشاره به این سخن شریف حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم دارد که فرمود: أَنَّ شِیعَتَكَ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّهً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی أَشْفَعُ لَهُمْ، وَ یَكُونُونَ فِی الْجَنَّهِ جِیرَانِی، وَ أَنَّ حَرْبَكَ حَرْبِی وَ سِلْمَكَ سِلْمِی وَ سِرَّكَ سِرِّی وَ عَلَانِیَتَكَ عَلَانِیَتِی، وَ سَرِیرَهَ صَدْرِكَ كَسَرِیرَهِ صَدْرِی وَ أَنَّ وُلْدَكَ وُلْدِی، وَ أَنَّكَ مُنْجِزٌ عِدَاتِی، وَ أَنَّ الْحَقَّ مَعَكَ وَ الْحَقَّ عَلَی لِسَانِی وَ فِی قَلْبِكَ وَ بَیْنَ عَیْنَیْكَ، وَ أَنَّ الْإِیمَانَ مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی؛ شیعه تو بر سر منبرهای نورند و با روی سپید در گرد من باشند و من آنها را شفاعت کنم و فردا در بهشت همسایه من باشند. و اینکه جنگ تو جنگ من است و سازش و صلح تو سازش و صلح من و نهان تو نهان من است و آشکارت آشکار من و اینکه فرزندانت فرزندان من باشند و اینکه تو همه وعده های مرا به انجام رسانی و تو سر کار حوض باشی و هیچ کس از امتم نزد من با تو برابر نباشد. و اینکه حق و راستی بر زبان تو و در دل تو و پیش چشم تو است و اینکه ایمان با گوشت و خون تو آمیخته چنانچه با گوشت و خون من. ۵. چنانچه از جمله آخر این فراز هم برمی آید؛ بنابر سخنان ائمه پذیرش ولایت معصومین از شروط ایمان دانسته شده است چنانچه امام صادق عليه‌السلام فرمود: نَحْنُ الَّذِینَ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا لَا یَسَعُ النَّاسَ إِلَّا مَعْرِفَتُنَا وَ لَا یُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهَالَتِنَا مَنْ عَرَفَنَا كَانَ مُؤْمِناً- وَ مَنْ أَنْكَرَنَا كَانَ كَافِراً وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنَا وَ لَمْ یُنْكِرْنَا كَانَ ضَالًّا حَتَّی یَرْجِعَ إِلَی الْهُدَی الَّذِی افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ طَاعَتِنَا الْوَاجِبَهِ فَإِنْ یَمُتْ عَلَی ضَلَالَتِهِ یَفْعَلِ اللَّهُ بِهِ مَا یَشَاء؛ ماییم که خدا اطاعت ما را واجب ساخته، مردم راهی جز معرفت ما ندارند و بر نشناختن ما معذور نباشند. هر که ما را شناسد، مؤمن است و هر که انکار کند، کافر است و کسی که نشناسد و انکار هم نکند، گمراه است تا زمانی که به سوی هدایتی که خدا بر او واجب ساخته و آن اطاعت حتمی ماست برگردد و اگر به همان حال گمراهی بمیرد، اختیارش با خداست تا با او چه کند. 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز بیست و یکم وَ کانَ بَعْدَهُ هُدیً مِنَ الضَّلالِ، وَ نُوراً مِنَ الْعَمی، وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتِینِ، وَ صِراطَهُ الْمُسْتَقِیمِ، لا یُسْبَقُ بِقَرابَهٍ فِی رَحِمٍ، وَ لا بِسابِقَهٍ فِی دِینٍ، وَ لا یُلْحَقُ فِی مَنْقَبَهٍ مِنْ مَناقِبهِ یَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صلی الله علیه و آله و سلم؛ و آن حضرت پس از پیامبر در برابر گمراهی ها هدایت گر و در برابر کوردلی ها نور و رابطه ناگسستنی میان مردم و خدا و الگوی راه مستقیم الهی بود در خویشاوندی با پیامبرو ایمان از همه جلوتر و در فضائل هیچ کس به او ملحق نشد کار پیامبر (درود خدا بر او خاندانش) را پی گرفت. این فرازها نیز به آیات قرآن و سخنانی از معصومین دلالت دارد که در وصف امیرالمؤمنین و فضایل ایشان گفته شده است. 🔹نکته ها ۱. درباره تفسیر صراط مستقیم نیز که باید در نمازهای واجب آن را بخوانیم، روایات زیادی آمده است که امیر المؤمنین عليه‌السلام و امامان دیگر را مصداق های آن را معرفی کرده اند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ای مردم! صراط مستقیمی که پیروی از آن لازم است، من هستم؛ پس از من، علیّ عليه‌السلام و آنگاه فرزندان من از نسل او. ۲. از ابن عباس نقل شده است که روزی ما نزد رسول خدا بودیم که یک اعرابی وارد شد و عرض کرد: یا رسول الله شنیدم که می گویی: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً»، آن حبل و ریسمان الهی که به آن چنگ بزنم چیست؟ پس نبی مکرم اسلام دستش را در دست علی عليه‌السلام قرار داد و فرمود: «تمسکوا بهذا، فهذا هو الحبل المتین». همچنین در روایات دیگری امامان معصوم حبل الله معرفی شده اند. ۳. درباره قرابت حضرت علی عليه‌السلام با رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از ابن عباس نقل شده است که آیه «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی» نازل شد، گروهی از رسول خدا پرسیدند: آنهایی که خداوند ما را به مودتشان امر فرموده، چه کسانی هستند؟ ایشان فرمود: عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهُ وَ وُلْدُهُمَا. ۴. امیرالمؤمنین در دین نیز گوی سبقت را از دیگران ربوده است؛ چنانچه در برخی احتجاجات خود با صحابه فرمود: «شما را به خدا سوگند می دهم آیا هیچ می دانید خدای تعالی در چند آیه قرآن کریم سابق را بر مسبوق تفضیل داده است؟ و آیا می دانید هیچ کس از این امّت در امر خدا و رسولش بر من سبقت نجسته است؟ گفتند: به خدا چنین است. فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید این آیات در کجا نازل شده است: «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ» و «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ»؟ از پیامبر اکرم از آنها سؤال شد، فرمودند: خدای تعالی آن را در شأن انبیا و اوصیای آنان نازل فرموده است و من افضل انبیا و رسولان هستم و وصیّ من علیّ بن أبی طالب افضل اوصیا است گفتند: به خدا چنین است». ۵. در دعای ندبه می خوانیم هیچ کس در مناقب به حضرت علی عليه‌السلام نمی رسد: «وَ لا یُلْحَقُ فِی مَنْقَبَهٍ مِنْ مَناقِبهِ». چه کسی در شب حمله (لیله المبیت) به خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جای او خوابید؟ چه کسی سه شب در لحظه افطار غذای خود را به مسکین یتیم و اسیر داد؟ کدام ضربت بهتر از عبادت جن و انس است؟ آری، در هیچ کمالی احدی به او نرسیده و نخواهد رسید. ۶. بارها پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت علی عليه‌السلام را برادر خود خواند. ۷. بنابر بسیاری از روایات علی عليه‌السلام بهترین بشر پس از پیامبر است؛ او هرگز نه از حق و نه از قرآن جدا می شود، او سیّد و بزرگ دنیا و آخرت است و نگاه به او عبادت و پیروان او بهترین خلق خدایند. 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 🌺🌺🌺🌺 📒@sahifeh_Et
📖شرح دعای ندبه - فراز بیست و دوم وَ یُقاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ، وَ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَهُ لائِمٍ. قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنادِیدَ الْعَرَبِ، وَ قَتَلَ أَبْطالَهُمْ، وَ ناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ، وَ أَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّهً وَ غَیْرَهُنَّ. فَأَضَبَّتْ عَلی عَداوَتِهِ، وَ أكَبَّتْ عَلی مُنابَذَتِهِ حَتّی قَتَلَ النَّاكِثِینَ وَ الْقاسِطِینَ وَ الْمارِقِینَ وَ لَمَّا قَضی نَحْبَهُ، وَ قَتَلَهُ أَشْقَی الْآخِرِینَ یَتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ؛ حضرت علی عليه‌السلام با کافران بر سر تأویل جنگید و در راه خدا از سرنش ملامتگری نهراسید.خون شجاعان عرب را در راه خدا به زمین ریخت، و دلاورانشان را از دم تیغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دل هایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین و غیر آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او روی آوردند، تا پیمان شکنان (ناکثین) و جفا پیشگان (قاسطین) و خارج شدگان (مارقین) از دایره دین را کشت، هنگامی که به نذر و وظیفه خود عمل کرد و شقی ترین فرد او را کشت، آن کسی که دنباله رو شقی ترین فرد تاریخ بود و شتر صالح را پی کرد. در تفسیر «یقاتل علی التاویل» باید گفت: یکی از امتیازات حضرت علی عليه‌السلام آن است که به گفته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جنگ های او براساس تأویل بود و جنگ های پیامبر بر اساس تنزیل. تفاوت میان تأویل و تنزیل آن است که تنزیل از اول روشن است؛ ولی تأویل در آغاز ابهام دارد و به مرور زمان روشن می شود. عبد صالحی که استاد حضرت موسی عليه‌السلام بود و کشتی را سوراخ کرد و پس از این ماجرا دلیل کار خود را بیان نمود، فرمود: «ذلِكَ تَأْوِیلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً؛ این هدف نهایی کاری است که تو در برابر آن صبر و تحمل نداشتی». قرآن می فرماید تأویل قرآن را جز خدا و راسخون در علم نمی دانند و بنابر روایات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم مصداق راسخون در علم هستند. فضایل دیگری از حضرت علی عليه‌السلام در این فراز دعا به چشم می خورد که نمونه ای از مناقبی است که در متون دینی یافت می شود. برخی از مستنداتی که اشاراتی از آنها در این فراز آمده است به این شرح است: امیرالمؤمنین از مصادیق اتمّ آیه شریفه است که «یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِم؛ در راه خدا جهاد می کنند و از ملامتهیچ ملامت کننده ای نمی هراسند»، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه غدیر نیز به این مطلب تصریح نموده است. از حضرت علی عليه‌السلام پرسیدند که مراد از آیه «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» چیست؟ ایشان فرمود: این آیه در شأن من و عموی من، حمزه و پسر عم من، عبیده ابن حارث است؛ اما عبیده در بدر و حمزه در احد شهید شدند و من انتظار می کشم. 📗شرح دعای ندبه - محسن قرائتی 📒@sahifeh_Et