eitaa logo
صحن دانشجو
2.2هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
110 فایل
دانستن حقایق و تحلیل دقیق آن حق دانشجو است ✅دانشجویان دانشگاه های استان یزد به صحن دانشجو بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3306225774C5086710dad نقطه نظرات خود را در رابطه با کانال به آی دی زیر ارسال کنید 🆔https://eitaa.com/Yafatemeh1100
مشاهده در ایتا
دانلود
💧 مهدی زین الدین 💧 💓 شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: «می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب». بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. 💛 ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند. 💓 آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می کرد. 💛 از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده. 📚 یادگاران، ج 10، ص 11. ╔═ 🌼 ══💔══ 🌸 ═╗‌‌‌ https://eitaa.com/nahadyazd ╚═ 🌸 ══💔══ 🌼 ═╝
💐 علی 💐 💟 تمام شب را توی راه بودیم. خسته و فرسوده رسیدیم. هوا سرد بود. دست بردار نبود. 🍃 همین طور حرف می زد؛ فردا چه کار کنید، چه کار نکنید، چند نفر بفرستید آن جا، این جا چند تا توپ بکارید. این دسته برگردد عقب، آن گروهان برود جلو. 💟 دقیق یادم نیست. یازده ـ دوازده شب بود که چرتمان گرفت. زیلوی گوشه ی سنگر را برداشتم و پهن کردم و دراز کشیدیم. 🍃 چیزی نداشتیم رویمان بیندازیم. پشت به پشت هم دادیم و خوابیدیم، که مثلاً گرممان شود. 💟 دو ساعت که گذشت، بلند شد. با آب قمقمه اش گرفت وایستاد به نماز. 🍃 حس نداشتم تکان بخورم، چه رسد به بلند شدن و وضو گرفتن. فقط نگاهش می کردم. 📚 یادگاران، جلد 11 ، ص 75. ╔═ 🌼 ══💔══ 🌸 ═╗‌‌‌ https://eitaa.com/nahadyazd ╚═ 🌸 ══💔══ 🌼 ═╝
💟 یوسف کلاهدوز 💟 یک شب با عده ای از فرماندهان سپاه به جایی رفته بودیم. برادر محسن رضایی بود و کلاهدوز و سیف اللهی و چند نفر دیگر. وقتی رسیدیم تهران، دیر وقت بود. قرار شد برویم خانه یکی و صبح برویم سپاه. نزدیکترین خانه، منزل ما بود. چون نیمه شب بود، خسته بودیم و خوابیدیم. ساعت دو بعد از نیمه شب از خواب بیدار شدم دیدم صدای ضجه می آید. صدا آرام و ملایم بود. بلند شدم نگاه کردم کلاهدوز در گوشه حیاط مشغول و ذکر و مناجات بود. آن شب واقعاً غبطه خوردم. با حالی متحول به درگاه خدا مناجات می کرد. 📚 هاله‌ ای از نور، ص ۱۰۹. ╔═🌼══💔══🌸⚘═╗‌‌‌ https://eitaa.com/nahadyazd ╚═⚘🌸══💔══🌼═╝
مطهری 👈 مسلمان کسی است که هم درد خدا را داشته باشد و هم درد خلق خدا را... 📚 کتاب مرتضی مطهری صفحه 10. http://eitaa.com/nahadyazd
💌نمیدانم از دلتنگیْ عاشق تَرم يا از عاشقـی دلتنگـتَر:) آوینی https://eitaa.com/nahadyazd
بعضی وقتا دل کَندَن از یه سری چیزای خوب باعث میشه یه سری چیزای بهتر رو به دست بیاری...🌸🕊🌿 محسن حججی https://eitaa.com/nahadyazd
🌸 نماز هدیه به معصومین 🌸 💛🔸 می گفت در هر قضیه ‌ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛ 💛🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت. 📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص 6. پنج است شهدا را یاد کنید باصلوات اللهم صل علی محمدوال محمد و عجل فرجهم🌹🌹 https://eitaa.com/nahadyazd
با شیوه نامه‌نگاری 💍 خانم منصوره بابایی ـ خواهر ـ می گوید: من و همسرم در لنگرود زندگی می‌کردیم و کمتر عباس را می دیدیم. 🌷 با این حال مدام برایم نامه می نوشت و من را راهنمایی می کرد. 💍 [ اولین سال معلمی من بود] چند روز قبل از اول مهر، نامه ای از عباس به دستم رسید. نوشته بود: روز اول که می روی سر کلاس، بسم الله بگو و از خدا کمک بخواه . 🌷 هر روز یک سوره برای بچه ها بخوان و معنی کن. بگذار بچه ها در کنار درس با و احکام هم آشنا شوند. 💍 در انتهای نامه ، آیه ۴۲ سوره زمر را برایم نوشته بود؛ آیه ای که مربوط به اسرار خواب است. 🌷 می گفت: هر کاری رو برای ارضای خدا انجام بده. حتی اگه خونه خودت رو داری جارو می‌کنی، بگو خدایا، این کار رو برای رضای تو انجام می‌دم. 💍 رو همیشه بخون. قرآن رو سرمشق زندگیت قرار بده. 📖 کتاب لبیک در آسمان، خاطراتی از شهید عباس بابایی ، صفحه ۳۵. ┈┄┅═✾•🌿🌸🌿•✾═┅┄┈ https://eitaa.com/nahadyazd ┈┄┅═✾•🌿🌸🌿•✾═┅┄┈
💍 تا وقتی سمنان بود، نمازهایش را اول وقت می خواند. حالا دو ماهی می شد که به دانشگاه امام حسین علیه‌السلام رفته بود و می خواستم مطمئن شوم که این عادت را ترک نکرده است. 💍 پیامکی برایش فرستادم: « و اقامه برای نمازهای یومیه مستحبه. راستی میدونی توی هر شبانه روز چند بار کلمه ی حیَّ (بشتاب) رو تکرار می‌کنیم ؟» 💍 در جوابم نوشت: «شصت بار منظورت رو فهمیدم، خیالت جمع باشه !» 📖 آخرین نماز در حلب، صفحه ۳۶، خاطره ی پدر . 🆔 لینک کانال 👇 ┈┄┅═✾•🌿🌸🌿•✾═┅┄┈ https://eitaa.com/nahadyazd ┈┄┅═✾•🌿🌸🌿•✾═┅┄┈
مکتب_شهدا🌷 🔸وقتی سر سفره می نشستیم اگر غذا کم بود حاضر بود خودش نخورد و به برادر و خواهر و پدر بدهد و بعضی اوقات ما لج می کردیم و پول توجیبی می خواستیم و ایشان در این مواقع سهم پول توجیبی خود را به ما می داد. #علی_اصغر_مهردادی 🌷🕊 سحر دیدم درخت ارغوانی کشیده سر به بام خسته جانی به گوش ارغوان، آهسته گفتم بهارت خوش که فکر دیگرانی 🌷امام صادق علیه السلام🌷 🔹هر كس به شايستگى در حقّ خانواده اش نيكى كند، عمرش طولانى مى شود. ┈┄┅═✾•🌿🌸🌿•✾═┅┄┈ https://eitaa.com/nahadyazd ┈┄┅═✾•🌿🌸🌿•✾═┅┄┈
🌸 نماز هدیه به معصومین 🌸 💛🔸 می گفت در هر قضیه ‌ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛ 💛🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت. 📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص 6. شهدا را یاد کنید باصلوات اللهم صل علی محمدوال محمد و عجل فرجهم🌹🌹 http://eitaa.com/nahadyazd
🌸 نماز هدیه به معصومین 🌸 💛🔸 می گفت در هر قضیه ‌ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛ 💛🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت. 📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص 6. پنج است شهدا را یاد کنید باصلوات اللهم صل علی محمدوال محمد و عجل فرجهم🌹🌹 🌿🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌿 https://eitaa.com/nahadyazd