قربان صحرائی چاله سرائی: 🍁 برگی از تاریخ 📝 ... در تاریخ ۸ ربیع الاول ۱۳۳۶ ق [٢ دی ۱۲۹۶ ش] امیرعشایر برادر عظمت خانم معروف، با جمعی از خوانین اردبیل به کسماء ورود نمودند ... در حین ورود امیرعشایر، یک نفر از تجار اردبیل که تا پسیخان به پیشواز امیر عشایر رفته بود، از خالو مراد بزرگ پرسید: #میرزا_کوچک چطور آدمی است؟ خالو مراد بزرگ در حالیکه اسب کرند خود را یدک می‌کشید، اظهار داشت: برادر... میرزا کوچک... یک سیب را هزار... قسمت می کند. 📚 منبع: تاریخ جنگل، صادق مهرنوش، چ اول، شهریور ۱۳۹۸، صفحه ۱۷۰ 🍂🍂🍂 #تاریخ__جنگل_صادق_مهرنوش #قربان_صحرائی_چاله‌_سرائی 🔰 @sahranevesht

☘ برگی از تاریخ جنگل ✍ شایع بود که میرزاکوچک جهت تعرض جنگی شخصا آماده می‌شود. میرزا کوچک در باغ آتشگاه(داودزاده) ناهار خورد. شب در باغ کاسان رختخواب اعلا و ترمه جهت #میرزا_کوچک پهن نموده بودند. میرزا کوچک به محض مشاهده ی رختخواب های دارایی و ترمه پرسید: این رختخواب برای کی گسترده شده؟! مهماندار بلافاصله رختخواب ترمه را به میرزا کوچک نشان داد و گفت: این رختخواب مخصوص جناب میرزا است. میرزاکوچک متغیر شده، پنجره را که به طرف رودخانه مشرف بود، باز کرد و رختخواب خود را به حیاط باغ پرت نمود. مهماندار بلافاصله رختخواب ها را جمع نمود. میرزاکوچک کوله پشتی خود را به گوشه ای نهاد و گفت: سرباز بالشی جز کوله پشتی نخواهد داشت. شنل خاکستری را نیز بالاپوش خود نمود و گفت: شماها با تشریفات سلطنتی که برای مجاهدین تهیه نموده اید، نمی دانم چه خیالات خامی در سر دارید؟ منبع: تاریخ جنگل، صادق مهرنوش، چ اول، شهریور ۱۳۹۸، صفحه ۲۰۹ 🍃🍁🍃🍁 #تاریخ__جنگل_صادق_مهرنوش #قربان_صحرائی_چاله‌_سرائی 🔰 @sahranevesht

☘ برگی از تاریخ جنگل ✍ شایع بود که میرزاکوچک جهت تعرض جنگی شخصا آماده می‌شود. میرزا کوچک در باغ آتشگاه(داودزاده) ناهار خورد. شب در باغ کاسان رختخواب اعلا و ترمه جهت #میرزا_کوچک پهن نموده بودند. میرزا کوچک به محض مشاهده ی رختخواب های دارایی و ترمه پرسید: این رختخواب برای کی گسترده شده؟! مهماندار بلافاصله رختخواب ترمه را به میرزا کوچک نشان داد و گفت: این رختخواب مخصوص جناب میرزا است. میرزاکوچک متغیر شده، پنجره را که به طرف رودخانه مشرف بود، باز کرد و رختخواب خود را به حیاط باغ پرت نمود. مهماندار بلافاصله رختخواب ها را جمع نمود. میرزاکوچک کوله پشتی خود را به گوشه ای نهاد و گفت: سرباز بالشی جز کوله پشتی نخواهد داشت. شنل خاکستری را نیز بالاپوش خود نمود و گفت: شماها با تشریفات سلطنتی که برای مجاهدین تهیه نموده اید، نمی دانم چه خیالات خامی در سر دارید؟ منبع: تاریخ جنگل، صادق مهرنوش، چ اول، شهریور ۱۳۹۸، صفحه ۲۰۹ 🍃🍁🍃🍁 #تاریخ__جنگل_صادق_مهرنوش ✍ #قربان_صحرائی_چاله‌_سرائی Join 🔜 🔻 @Gilan_Press

🔻 واکنش جالب میرزا کوچک به اعدام دکتر حشمت توسط عوامل رضاخان 🔹 شاه‌رضي خبر مرگ و اعدام دکتر حشمت را در خانه سيد جلال چمني به ميرزاکوچک اطلاع داد. ميرزاکوچک فورا رو به قبله ايستاد و به نماز مشغول گرديد. پس از اتمام نماز به سجده رفت و مدتي به حالت خلسه در سجده باقي بود. چون از سجده سر بر داشت، از شدت گريه و تأثر، وضعيت رقت‌باري به ميرزاکوچک دست داد. شاه‌رضي موي دراز سبيل‌هاي خود را مي‌کشيد و از کرده‌ي خود پشيمان به نظر مي‌رسيد. 🔹 سيد جلال چمني، شاه‌رضي را ملامت مي‌کرد که چنين خبر شومي را به ميرزاکوچک اطلاع داده است. ميرزا کوچک دستان خود را به طرف آسمان بلند کرد و با صداي گرفته چنين بيان کرد: خدايا! خودت مرا جزا بده و با دست طبيعت، من را هلاک کن. خدايا! رضايت نده که ظلمه، دستبند به دستان من و ضربه‌ي سيلي به صورتم فرود آورند. خدايا! مرگ حق است و ما همه براي مرگ آفريده شده‌ايم. 😭😭😭 اشخاصي که اطراف ميرزا کوچک حلقه زده بودند عموم به حالت تأثر گريه مي‌کردند. منبع: تاریخ جنگل، صادق مهرنوش، چ اول، شهریور ۱۳۹۸، صفحه ۳۰۷ 🍃🍁🍃🍁 ▫️ امروز ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، یکصد و یکمین سالگشت شهادت دکتر ابراهیم حشمت الاطباء، از یاران سردار شهید جنگل است. #میرزا_کوچک_جنگلی #تاریخ__جنگل_صادق_مهرنوش #دکتر_حشمت_طالقاتی ✍️ #قربان_صحرائی_چاله‌_سرائی Join 🔜 🔻 @Gilan_Press