👨🎓 امروز اولین روز حضور محمداحسان در مدرسه بود.
او را به مدرسه بردم تا با معلم و کلاس و حال و هوای کلاس و مدرسه آشنا شود.
نام مدرسه اش «دبستان پیامبر اعظم ص» هست و نام کلاس وی «امام علی علیه السلام».
و نام معلمش «آقای #علي_اصغر_مهدوی».
وقتی آقای مهدوی از محمداحسان نامش را پرسید به یاد روزی در ۴۲ سال پیش افتادم که معلم من نامم را از من پرسید.
به خوبی یادم هست وقتی خانم معلم، « #صالحه_گودرزی» از من پرسید نام تو چبست؛ به همان لفظ محلی و روستایی پاسخ دادم: «قربون، قربون صحرائی» و خانم معلم نامم را اصلاح کرد و گفت: «بگو قربان، نام تو قربان صحرائی است».
امروز اما « #محمد_احسان» به معلمش کامل و صحيح پاسخ داد: «محمد احسان صحرائی چاله سرائی».
آقای مهدوی خوشش آمد و تکرار کرد: محمداحسان صحرائی چاله سرائی.
🏫 من کلاسهاي اول تا پنجم دبستان را در مدرسه سيزده آبان روستاي چاله سرا در #شاندرمن گيلان سپري کردم؛ سالهاي آغازين انقلاب اسلامي يعني از ۴۲ سال پيش.
گرچه محيط و ساختمان و فضاي اجتماعي مدرسه محمداحسان با مدرسه من چه از بعد زماني و چه از بعد مکاني به کلي متفاوت بود ولي در فضاي عمومي هردو مدرسه از نظر معلم و شاگردي و همکلاسي تفاوت چنداني مشاهده نميشد.
تصاوير شايد اندکي گويا باشد:
📷 عکس پائین، مدرسه ۱۳ آبان چالهسرا سال ۱۳۶۰
📸 عکسها، دبستان پيامبر اعظم ص پرديسان قم، پاييز ۱۴۰۰
💚 آرزوي موفقيت و سلامتي دارم براي همه معلمان و دانشآموزان سرزمينم، ايران.
۱۴۰۰/۰۷/۰۱
🌹🇮🇷🌹
#مدرسه
#پيامبر_اعظم ص
#معلم
#دانش_آموز
#قربان_صحرائي_چاله_سرائي
🌼
🔰 @sahranevesht
❇️ ميرزا خودش فرستاده بود ...
┈•••✾•💞🍁🌺🍁💞•✾•••┈
#سردار_جنگل
#ميرزا_کوچک_جنگلي
#نهضت_جنگل
#سليمانداراب
#مجيد_رحماني
#توفيقي
#محمد_احسان
#سلام_عيد
✍🏽 #قربان_صحرائي_چاله_سرائي
@m.r.ghoghnoos
🍁
🔰 🆔 @sahranevesht
قربان صحرائی چالهسرائی
❇️ ميرزا خودش فرستاده بود ... ┈•••✾•💞🍁🌺🍁💞•✾•••┈ #سردار_جنگل #ميرزا_کوچک_جنگلي #نهضت_جنگل #سليماند
❇️ ميرزا خودش فرستاده بود ...
✍🏽 ساعتی از وقت نماز مغرب و عشاء روز يکشنبه ۱۴۰۱/۰۱/۰۷ گذشته بود که با دکتر مجيد رحمانی عزیز براي زيارت مزار سردار جنگل به سليمانداراب #رشت رفتیم.
وقتی رسیدیم با دَرِ بسته بقعه مواجه شدیم!
سه چهار نوجوان داخل محوطه بودند. آنان وقتي متوجه شدند براي زيارت ميرزا آمدهايم بدون اينکه چيزي بگوييم از همانجا گفتند: الآن #بقعه تعطيل است و عکاسي هم ممنوع؛ برويد و فردا بياييد!
هوا خیلی سرد بود و محمداحسان از سرما ميلرزيد. آقاي دکتر رحماني، محمداحسان را در شال گردنش پيچيد و يک قرص سنگگ داغ از نانوايي گرفت و محمداحسان مشغول خوردن شد.
😞
با ناامیدی پشت دَرِ بسته ایستاده و به حضرت میرزا سلام دادم و پيشانيم را روي نردههاي شبکهي در گذاشتم و در دلم خطاب به سردار جنگل گفتم: میرزاجان! پس از دو سال دوري، این همه راه از قم برای عرض سلامِ عید آمدم؛ حال دَرِ سرايَت به رويم بسته است و اجازه ندارم به مضجع شریفت بیایم؟ حاشا به رأفتي که از تو سراغ داريم!
😌
در حالیکه دکتر رحمانی کنارم ايستاده بود و شماره خادم مسجد سليمانداراب را میگرفت تا بیاید و در را باز کند، من پشت نردهها از مزارش عکس میگرفتم. در همين حال یکی از آن نوجوانان چند بار گفت: آقا عکاسی ممنوع است!! و مرتب با صداي بلند تاکید میکرد: عکاسی ممنوع، عکاسي ممنوع!
🤫
خادم گوشی را بر نداشت. با ناامیدی برگشتیم.
همان زمان ماشین سمندی از خيابان و از کنارمان گذشت و تا ما را دید توقف کرد. مردي موقر و رشيد و پا به سن گذاشته، پیاده شد. مستقیم آمد سراغ دکتر رحمانی. سلام و احوالپرسی گرمی و عیدمبارک گفت. و با شوخی گفت: «پشتِ دَرِ میرزا ماندهاید»؟!
و بعد بدون اينکه چيزي غير از احوالپرسي از ما بشنود، کلید انداخت و در را باز کرد و همگی با هم رفتیم برای سلام عید به محضر حضرت میرزا!
💖
گویی آقامیرزای عزیز آن آقا که دکتر رحمانی ايشان را جناب آقاي توفيقي، يکي از مسئولان محترم هیات امناي مسجد و بقعه سليمانداراب معرفیاش کرد را فرستاده بود تا در را به روی زائرش از قم بگشاید ...!
🍃🌺🍃
بله، ميرزا، خودش آقاي توفيقي را فرستاده بود؛
سردار جنگل نااميدي زائرانش را نپسنديد و بار عام داد تا به حضورش برسند و سلام عيد و عرض ارادت ابراز نمايند.
┈•••✾•🌺🌿🇮🇷🌿🌺•✾•••┈
#سردار_جنگل
#ميرزا_کوچک_جنگلي
#نهضت_جنگل
#سليمانداراب
#مجيد_رحماني
#توفيقي
#محمد_احسان
#سلام_عيد
✍🏽 #قربان_صحرائي_چاله_سرائي
@m.r.ghoghnoos
🍁
🔰 🆔 @sahranevesht