eitaa logo
قربان صحرائی چاله‌سرائی
182 دنبال‌کننده
509 عکس
284 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بخشی از دست نوشته‌ها، مقالات، گزارشات و تصاویر تهیه شده توسط اینجانب درج می‌شود. راه ارتباط 👇 @sahraei
مشاهده در ایتا
دانلود
قربان صحرائی چاله سرائی: 🍁 برگي از تاريخ نهضت جنگل ✍🏻 بر اساس اسناد به نظر مي‌رسد از جمله اولين جلسات تشکیل هسته قيام جنگل به رهبري سردار جنگل در نرگستان صومعه‌سرا بوده باشد. در اين رابطه در کتاب «مجموعه مقالات اولین همایش اسناد و تاریخ معاصر» مي‌خوانيم: ❇️ «در ابتدای نهضت، میرزا به گیلان رفت و نهضت را شروع کرد، کنسول روس احساس خطر کرد. می دانید که آن موقع گیلان در اشغال روسها بوده و مهمترین هدفشان [مهم‌ترين هدف ميرزا]در آن زمان مقابله با اشغال نظامیان روس بوده، کنسول نامه هایی به وزارت خارجه می نویسد و خطر میرزا کوچک خان را در آنجا یادآوری می کند به این صورت، نوشته کنسول را قرائت میکنم: 🔺 خاطر عالی آگاه است که یک عده دیگر از اشرار به سرکردگی میرزا کوچک، در نرگستان که تقریبا از آنجا به شهر ۶ ساعت راه مسافت دارد، در کنار مرداب مسلما ساکن و مشغول جمع آوری اسلحه و ازدیاد نفوس خود هستند و بعضی اشرار را دعوت به حمل سلاح می نمایند. چون تا کنون از طرف مأمورین دولت علیه مقیمین گیلان بر ضد آنان اقدامی نشده، همه روزه بر عده خود می افزایند. چند نفر آژان و هم مأمور شده به طرف رفتند به هیچ وجه برای جلوگیری از میرزا کوچک و همراهان او اقدامی ننمودند. لهذا خواهشمند است مقرر فرمایید که برای سرکوبی اشرار طوالش و متفرق نمودن همراهان میرزا کوچک چه اقدامی اتخاذ خواهید فرمود و نیز خاطرنشان عالی می نماید که چون قبلا از طرف قنسولگری، اخطار و تقاضا شده بود که از سوء قصد و شرارت مرتکبین فوق تا سهل است، جلوگیری به عمل آورند، هرگاه خدای نخواسته خسارتی از طرف چپاولچیان و اشرار فوق الذکر متوجه اتباع و کمپانیهای روس شود، مسئولیت آن البته به عهده اولیای دولت علیه ایران خواهد بود. خوب است این مراسله قنسولگری را سند دانسته و از مشروحات آن در تهران خاطر اولیای امور دولت علیه را مستحضر فرمایید. امضاء قنسول روس در گیلان به اسم » 🍁🍂 🔸 منبع: مجموعه مقالات اولین همایش اسناد و تاریخ معاصر، کتاب دوم، مرکز بررسی اسناد تاریخی، آذر ۱۳۸۱، صص ۱۱۲ و ۱۱۳، مقاله‌ي «نهضت جنگل، نوشته » 🍃🌸 🔰 @sahranevesht
⚘سلام حضرت بانو؛ 🏴 آه که چقدر دلم برای یک دل سیر زیارت مضجع شریفت تنگ شده است؛ بانو، تمنا می‌کنیم بر سر ما منت بگذار و کرم فرما و از خدا بخواه این بلای کرونا را از سر ملت دفع و رفع کند تا ... 🙏🏻🙏🏻🙏🏻 😢 حال که بوسه بر ضریح مطهرت برما تحریم شده است، در شب رحلت شهادت گونه ات با زبان نظم شاعر شیرین سخن همشهری ام سرکار خانم دست توسل به گوشه چادر زهرائی ات چنگ می اندازم و عرضه می دارم: صحن چشمت سینه ام را خالی از ماتم کند هر زمان آیینه را با آهِ من همدم کند در جوارت میتواند غرق پاکی ها شود هرکسی که قلب خود را مسجد اعظم کند آن شکوهی را که من از پرچمت دارم سراغ میتواند سروها را پیش پایت خم کند از دَرِ ساعت پریشان آمدم نزد شما تا مگر چشمان معصومِ تو تنظیمَم کند با طراوت می شود کاشی گلدسته اگر زائری چشم تماشا را پر از شبنم کند جای غصه غرق آرامش شده، باید چرا دل خودش را در حرم درگیرِ مشتی غم کند 🌹🍁🌻🏴 🔰 @sahranevesht
🍁 غزلي از ميرزاکوچک جنگلي ✍🏽 اينکه سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک‌خان شاعر بوده يا خير، جاي بررسي و بحث دارد وليکن از برخي آثار پراکنده بر مي‌آيد طبع و ذوق شعري داشته و گاهي ابياتي با تخلص «گمنام» مي‌سروده. غزل زير از اوست: 👇👇👇 گوهرکجی در عالم، بودی چو ابروانش دیگر تو راستی را یکسر نما نهانش با آه آتشینم، از آب دیده نبود یا سوختی دو گیتی، یا غرق آبدانش بین در کمان کمین کرد، دل را به تیر مژگان ار جان بود هزارم، بادا بدان نشانش در زیر تیغ تیزش، شادم بَرَد سرم را آزرم دارم آن دم، خونین شود بنانش از دوری جمالش، تن را نگر چسان شد چون کاه می‌کشاند، موری در آشیانش می‌خواستم مثالش اندر دو دیده بندم لیکن نجست نقشی، وهم من از میانش «گمنام» را نخستین، بُد نامی و نشانی همچون تو نامور کرد، گم نامش و نشانش 🌸🍁🌺 🥀 يازدهم آذر ۱۳۹۹، نودونهمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 🍁 🌹🌹 ⚘⚘⚘ 🔰 @sahranevesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺مستند بخش اول 🔹میرزا: البته بعد از محو ما خواهند فهمید؛ که بوده‌ایم، چه خواسته‌ایم و چه کرده‌ایم ... بله، این جمله‌ای است که میرزا در خلال یکی از نامه‌هایش خطاب به یکی از دوستانش به نام میرآقا عربانی نوشته‌ است. در طول قیام هفت ساله‌ای که در جنگل‌های غرب گیلان رهبری کرد، گرچه علاوه بر مبارزه با فساد دوره قاجار و استبداد باقي مانده از دوره مشروطه و سپس دیکتاتوری رضاآلاشتی، مبارزه برای نجات ايران از دست بيگانگاني چون روس تزار و بريتانيا و بیرون راندن آن اشغالگران بود، ولیکن در همان فرصت کوتاه به اقدامات عمران آبادی و فرهنگی متعددی دست زد که آثار برخی از آن هنوز در گوشه و کنار گیلان، به خصوص غرب گیلان باقی مانده است. اقداماتی از قبیل مدرسه‌سازی و به خصوص راه‌سازی. در آن زمان بین شاندرمن و دیگر نقاط گیلان راه ارتباطی مناسبی وجود نداشت. 🎙گزارشگر: 🎥 تصویربردار: ✍️ محقق: ادامه دارد... 📌این مستند قبل از شیوع کرونا تصویر برداری شده است ♦️ @MasalNews
🍁 غزلي از ميرزاکوچک جنگلي ✍🏽 اينکه سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک‌خان شاعر بوده يا خير، جاي بررسي و بحث دارد وليکن از برخي آثار پراکنده بر مي‌آيد طبع و ذوق شعري داشته و گاهي ابياتي با تخلص «گمنام» مي‌سروده. غزل زير از اوست: 👇👇👇 گوهرکجی در عالم، بودی چو ابروانش دیگر تو راستی را یکسر نما نهانش با آه آتشینم، از آب دیده نبود یا سوختی دو گیتی، یا غرق آبدانش بین در کمان کمین کرد، دل را به تیر مژگان ار جان بود هزارم، بادا بدان نشانش در زیر تیغ تیزش، شادم بَرَد سرم را آزرم دارم آن دم، خونین شود بنانش از دوری جمالش، تن را نگر چسان شد چون کاه می‌کشاند، موری در آشیانش می‌خواستم مثالش اندر دو دیده بندم لیکن نجست نقشی، وهم من از میانش «گمنام» را نخستین، بُد نامی و نشانی همچون تو نامور کرد، گم نامش و نشانش 🌸🍁🌺 🥀 يازدهم آذر ۱۳۹۹، نودونهمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ♦️ @MasalNews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
11 آذر سالروز شهادت روحانی شهید میرزا کوچک جنگلی گرامی باد Join 🔜 🔻 @Gilan_Press
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 سردار جنگل را دوست دارم ⚘ ✍🏻 در بازار شاندرمن مغازه برنج فروشی دارد، یعنی محصولات شالیزاری به مشتریان عرضه می‌کند. مقابل شالی فروشی اش که توقف کنی دو ویژگی بیشتر توجه ات را به خود جلب می‌کند: اول اینکه محل کارش را "شالی فروشی سردار جنگل" نام نهاده. دوم اینکه هیئت ظاهری خود را به شکل میرزاکوچک جنگلی پیراسته است. از وی علتش را پرسیدم، پاسخ داد: سردار جنگل را دوست دارد. به همین خاطر در ایام جوانیش در چندین برنامه نمایشی و تئاتر، شهرستانی و استانی در نقش سردار جنگل ظاهر شده و بازی کرده. او برترین و مهم‌ترین ویژگی سردار جنگل را حس وطن دوستی و ناموس دوستی میرزا میداند. می گوید هرکس که برای ناموس و وطن، غیرت هزینه کند به او عشق می ورزد. رهبر معظم انقلاب را به خاطر همین ویژگیها دوست دارد. بر دیوار داخلی شالی فروشی اش نکات اخلاقی زیادی را مقابل دیدگان مشتریهایش تابلو کرده. در یکی از برجسته ترینهایش از قول پدرش نوشته: پسرم! دروغ نگو، حسود نباش، قانع باش. به سه چیز علاقه و عشق بورز: وطن، اسلام، رهبر. 🔷️ نامش آقای میرعسکر مفیدی از بازاریان خوشنام شاندرمن است. 🍃🌸🍃 📽 🔰 @sahranevesht
🦋 آرامش ... شاندرمن، ، ۱۳ فروردین ۱۳۹۵ 📸 ☘ 🍃🌸🍃 🌺🍃🌺🍃 🔰 @sahranevesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦌 شاخ گوزن در معماری خانه‌های تالشی ✍️ در فرهنگ معماری تالش، کارگذاشتن «شاخ گوزن» بر دیوار اتاق‌های خانه‌های اعیان و اشراف کاری رایج بود. از نمونه‌های باقی‌مانده از این نوع معماری را می‌توان در خانه‌ی تاریخی شاندرمن، (خانه دوست‌محمدخان رحیمی) واقع در روستای بی‌تم مشاهده کرد. در این ویدئو، آقای رحیمی فرزند مرحوم دوست‌محمدخان برای نگارنده و همراهانم توضیح داد: «من در روزگار جوانی شکارچی بودم؛ با گشت و گذار در جنگلهای منطقه تالش حیوانات شکاری زیادی را شکار کرده‌ام که گوزن و آهو و ... از جمله آنهاست. در آستانه فصل بهار، رستنگاه شاخ گوزن، کرم می‌زند و به تدریج می‌افتد و مجددا شاخ دیگری بر سر گوزن در طول یک سال در می‌آید. به هنگام پاییز رستنگاه شاخ گوزن به خارش می‌افتد و به همین خاطر آن‌را به درختان می‌ساید که در اصطلاح تالشی می‌گویند «گنزی شاقه‌‌سا کرده». به همین دلیل نوک شاخک‌های شاخ گوزن تیز می‌شود. این شاخ که به همراه استخوان سر گوزن در دیوار کار گذاشته شده، ۵۰ تا شصت سال پیش شکار شده است.» 🏡🏡🏡 پ.ن۱: شاخ گوزن که برخلاف شاخ گاو، توپر و ناپایدار می‌باشد، اصولاً بهمن‌ماه هر سال می‌افتد و با آغاز فصل بهار مجددا شروع به رویش می‌کند. پ.ن۲: این ویدئو را ده سال پیش به تاریخ ۵ فروردین ۱۳۸۹ ثبت وضبط کرده‌ام. 🦌🦌🦌 🎥 🔰 @sahranevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه مرگ خونین من، عزیز من، زیبای من، کجایی؟ مشتاق دیدارتم کلیپ دیدنی از دیدار امروز رهبر معظم انقلاب با خانواده سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در بخشی از کلیپ، دختر شهید سلیمانی در این دیدار نامه‌ای از آن شهید والامقام که چند ماه پیش از شهادت ایشان نوشته شده را قرائت می‌کند که بسیار جالب است. 🔰 @sahranevesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 فرهنگ مردم ✂️ برشی از مستند کوچ 🐑 ⚁ گیلان، شاندرمن، ییلاق دشته، دهه ۷۰ 💧 شبکه استانی باران ‌‌🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔰 @sahranevesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛪️ حضرت عیسی علیه السلام به وازگن، خادم مسیحی مسجد کبود چه دستوری داد؟ 🕌 با هم ببینیم و بشنویم... 🌼🌸🌺 🔰 @sahranevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 فرهنگ مردم ✂️ برشی از مستند کوچ 🏃‍♂️ 🌸 در آستانه ، هدیه به نگاه شما ⚁ گیلان، شاندرمن، ییلاق دشته، دهه ۷۰ 💧 شبکه استانی باران ‌‌🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔰 @sahranevesht
🏴 در سالروز شهادت سردار دلها، روح بلند و ملکوتی سردار اندیشه و تفکر، فقیه بصیر و انقلابی، فیلسوف مجاهد، عمار رهبر، حضرت آیت الله علامه محمدتقی مصباح یزدی به ملکوت اعلی پیوست. ━━🖤🖤🖤━━ 🔰 @sahranevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سلام. صبح به خیر 🦋 فرهنگ مردم ✂️ برشی از مستند کوچ 🏃‍♂️ ⚁ گیلان، شاندرمن، ییلاق دشته، دهه ۷۰ 💧 شبکه استانی باران ‌‌🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ویرایش: ♦️ @MasalNews
🕌 ارادت ويژه علامه مصباح يزدي ره به حضرت معصومه (س) 🔵 شب آدينه‌اي، کنار کفشداري شماره ۱۳ حرم مطهر حضرت (س) کيشيک بودم. از در هفده صحن حضرت صاحب‌الزمان عج، دو خانم که يکي از آنان صندلي چرخداري را هدايت مي‌کرد به سمت کفشداري مي‌آمدند. مرد تنومندي بر صندلي چرخدار نشسته بود. نزديکم که رسيدند يکي از آنان که دختر جواني بود خطاب به بنده‌، ضمن ادب و احترام پرسيد: آيا کسي هست پدر را به زيارت ببرد؟! بي‌درنگ جواب دادم اگر حضرت معصومه (س) لايق بداند خودم زائرش را نوکري مي‌کنم. دقايقي از سرکيشيک اجازه خواستم و خود، ويلچر را هدايت و به سمت ضريح مطهر جهت عتبه‌بوسي راهي شديم. خانم‌ها براي زيارت به سمت صحن بانوان رفتند. پس از بوسه‌باران ضريح مطهر و زيارت مضجع شريف (ع) به آرامي به سمت شبستان امام خميني ره بازگشتيم. هنوز از ضريح دور نشده بوديم و در آستانه‌ ورودي به مسجد طباطبائي و فاصله مابين ضريح مطهر و مزار شريف حضرت آيت‌الله العظمي بهجت فومني ره،‌ را طي مي‌کرديم که ناگهان ديديم حضرت علامه مصباح يزدي ره رو به روي ما به سمت زيارت بانوي کريمه (س) مشرف مي‌شوند. چشمانش که بر شخص نشسته بر صندلي چرخدار افتاد اندکي قدم‌هايش را تندتر کرد و با روي گشاده و لبخند هميشگي و سيماي بشاش و ديدگان هميشه نافذش، خودش را به ما رساند و ضمن پيش‌قدم شدن در سلام و احوالپرسيِ گرم و مهربان با هردو نفر ما، آن شخص را در آغوش گرفت و پيشانيش را بوسيد. آن آقا هم متقابلا مقابل حضرت علامه با تواضع و فروتني ويژه‌اي ابراز محبت و مهر نمود. لحظاتي بين آن دو، احساسات و سخناني معنوي و کاري رد و بدل شد و من با تعجب و سکوت، ناخودآگاه همه آنچه مي‌گذشت را مي‌ديدم و مي‌شنيدم. به هنگام خداحافظي، آن شخص خطاب به علامه عرضه داشت که وي را از دعاي خير خويش محروم نفرمايد و علامه هم قبول فرمودند. بنده هم ضمن اداي احترام، از حضرت علامه دعاي خير طلب کردم. در آن لحظه که اين حقير به لباس خادمي حضرت بانوي کرامت مفتخر بودم، آن وجود بصير، مکثي کوتاه نمود و از سر شوق و ارادت به حضرت بانو (س) و توجه و نگاهي به نوکر درگاهش، فرمود: «پس من چي؟!» بي‌اختيار عرض کردم: به روي چشم، اگر خدا بپذيرد و شما لايق بدانيد، من هميشه شما و آقازاده‌ها و اهل بيت محترم شما را دعا مي‌کنم. پس از خداحافظي، آن شخص از من پرسيد شما چه ارتباطي با علامه‌ مصباح داريد؟! عرض کردم: از کارمندان ايشان هستم. به گرمي و مهري بيش از پيش ابراز احساسات کرد و گفت: خرسندم که من نيز از اساتيد گروه حقوق مؤسسه و در خدمت علامه مصباح هستم و با اينکه منزلم در تهران هست ولي به شوق ديدار حضرت استاد و حشر و نشر با مجموعه و شاگردان ايشان با همين وضعيتي که مي‌بينيد (اشاره کرد به ويلچر و وضعيت جسماني خود) هر هفته از تهران راهي قم و مؤسسه ايشان مي‌شوم. و سپس نامش را «دکتر محمد ربيعي»، از اعضاي گروه حقوق مؤسسه معرفي نمود. اينک که، هم علامه مصباح يزدي ره که به تازگي به جوار حق شتافته و هم دکتر محمد ربيعي شهريور ۹۸ به رحمت حق رفته است، دست دعا به درگاه حضرت سبحان فراز مي‌کنيم و براي روح بلند علامه مصباح يزدي و مرحوم دکتر محمد ربيعي، علوّ درجات و همنشيني با اولياء الهي را تمنا مي‌کنيم. 🍃🕌🍃 ره 🔰 @sahranevesht
🦋 به مناسبت چهلمین روز درگذشت؛ ⚘ یاد یک معلم 📝 مرحوم حجت الاسلام آقای محمد یوسفیان سال ۱۳۷۰ معلم درس بینش اسلامی (دینی) بنده بودند. یادش بخیر و خدا رحمت کند آن معلم فقید را؛ مردی آرام، صبور، باحوصله و البته مهربان بود. به جهت علاقه بیشتر و مشترک به آموزه های دینی، بین بنده و ایشان، علاوه بر معلم و شاگردی، رفاقتی هم وجود داشت. هرچند هنوز به کسوت روحانیت در نیامده بود. در آن سالها ایشان در خصوص قوم تالش تحقیقاتی را شروع کرده بود و تصمیم داشت کتابی با عنوان "فرهنگ تالش اصیل" به نگارش درآورد. بخش کمی از دست نوشته هایش را خوانده بودم و صفحاتی از آن را با ماشین تحریر دستی المپیا برایش حروف نگاری (تایپ) کردم که البته ادامه نیافت. از سرنوشت آن تحقیقات و کتاب خبری ندارم. بعدها با مهاجرت بنده به قم، بین ما فاصله افتاد ولی در سفرهایم به شمال، گاهی با حضور در ، به نماز جماعتش اقتدا می کردم. خدایش رحمت کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آخرین مرتبه ای که با ایشان هم کلام شدم حدود دو سال پیش، نیمه شب جمعه ای بود که در حرم مطهر سلام الله علیها به همراه همسرش به زیارت حضرت بانو مشرف میشد. ⚘🦋⚘ 📷 تنها عکس یادگاری با مرحوم استاد ، نشسته نفر وسط. مهر سال ۱۳۷۰ همکلاسیهایم از راست: پیراهن آبی چهارخانه هم بنده 🌼 🔰 @sahranevesht
🔺 به مناسبت چهلمین روز درگذشت معلم 📝 مرحوم حجت الاسلام آقای محمد یوسفیان سال ۱۳۷۰ معلم درس بینش اسلامی (دینی) بنده بودند. یادش بخیر و خدا رحمت کند آن معلم فقید را؛ مردی آرام، صبور، باحوصله و البته مهربان بود. به جهت علاقه بیشتر و مشترک به آموزه های دینی، بین بنده و ایشان، علاوه بر معلم و شاگردی، رفاقتی هم وجود داشت. هرچند هنوز به کسوت روحانیت در نیامده بود. در آن سالها ایشان در خصوص قوم تالش تحقیقاتی را شروع کرده بود و تصمیم داشت کتابی با عنوان "فرهنگ تالش اصیل" به نگارش درآورد. بخش کمی از دست نوشته هایش را خوانده بودم و صفحاتی از آن را با ماشین تحریر دستی المپیا برایش حروف نگاری (تایپ) کردم که البته ادامه نیافت. از سرنوشت آن تحقیقات و کتاب خبری ندارم. بعدها با مهاجرت بنده به قم، بین ما فاصله افتاد ولی در سفرهایم به شمال، گاهی با حضور در ، به نماز جماعتش اقتدا می کردم. خدایش رحمت کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و عجل فرجهم. آخرین مرتبه ای که با ایشان هم کلام شدم حدود دو سال پیش، نیمه شب جمعه ای بود که در حرم مطهر سلام الله علیها به همراه همسرش به زیارت حضرت بانو مشرف می‌شد. ♦️ @MasalNews
🥀 شهادت حضرت ام ابیها، فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت و تعزیت 🥀 ⚘🦋⚘🦋⚘🦋⚘ ✍🏻 پ: فاطمه عليها السلام ، پاره تن رسول رحمت صلي الله عليه و آله بود. پهلويش را در پاسباني از حريم ولايت و پاسداري از اول پيشواي مظلوم عالم شكستند. او پهلوان پارسايي و پرهيزكاري بود. در پرستاري از پدر آن‌سان پيش رفت كه به لقب ام‌ابيها پيراسته شد. اين پرستوي پاكباز راه ولايت، هم پرستار پدر بود هم غمگسار و پرستار و پناه‌گاه همسر.  ⚘🦋⚘🦋⚘🦋⚘ د: دو چيز در زندگي فاطمه عليها السلام معناي ويژه دارد: درد و دوا. اين هر دو را با تمام وجود درك كرده بود، با درد عجين بود؛ چه درد بدني، آن‌گاه كه ميان در و ديوار پهلويش را شكستند و محسن نورسته‌اش نشكفته پرپر شد و چه درد معنوي؛ آن‌گاه كه ولايت را دست‌بسته ميان كوچه‌ها مي‌كشيدند و به مسلخ ستم مي‌بردند. درد و دوا را از طرف دادار دانا مي‌دانست. به همين دليل، سختي‌اش را با دلي دريايي هموار مي‌كرد. دلداري دادن مصيبت‌‌ديدگان را از پدر آموخته بود و دست دعايش به درگاه دوست با دلي آرام و اميدوار به بالا مي‌رفت.  ⚘🦋⚘🦋⚘🦋⚘ دو فراز از مقاله الفبای سبک زندگی در فرهنگ فاطمی، نوشته ، فصلنامه اشارات ایام، شماره ۱۷، بهار ۱۳۹۴، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، صدا و سیمای جمهوری اسلامی 💔 🔰 @sahranevesht
🔵 در فراق مصباح حکمت و انديشه‌هاي‌ ناب ❣️ تقديم به روح بلند علامه‌ي عارف، مصباح يزدي ره ✍🏽 اين دل‌نوشته با نگاهي به جمع ميان دو ويژگي «ذوب در حق» و «انسان‌سازي» علامه مصباح يزدي و با بهره‌مندي از عناوين تعدادی از آثار و گزيده‌اي از صفات و ويژگي‌هاي ايشان در کلام حضرت آقا و برخي ديگر از بزرگان انديشه و حکمت، به نگارش در آمده است. 📖 عناوين کتب و آثار علامه مصباح ره در متن با رنگ سبز مشخص شده است. ✍🏽 قربان صحرائي چاله‌سرائي قم مقدس - هفت بهمن ۱۳۹۹ 🍃🌺🍃🌸🍃 ره 📸 🌼 🔰 @sahranevesht