eitaa logo
قربان صحرائی چاله‌سرائی
181 دنبال‌کننده
534 عکس
333 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بخشی از دست نوشته‌ها، مقالات، گزارشات و تصاویر تهیه شده توسط اینجانب درج می‌شود. راه ارتباط 👇 @sahraei
مشاهده در ایتا
دانلود
قربان صحرائی چاله‌سرائی
✍️ کتاب ««نگاهی از درون به انقلاب مسلحانه جنگل» خاطرات محمد حسن صبوری دیلمی» است که آن‌را تصحيح کرده است. ⬅️ ما مي‌دانيم یکی از رویدادهای بسيار مهم سیاسی، اجتماعی در تاریخ معاصر ایران، پديدآمدن قيام جنگل به رهبری سردار جنگل، شهيد میرزا کوچک خان جنگلی است. اين نهضت در برهه‌اي بسيار حساس از زمانه و در اوج خفقان و تاريکي استبداد داخلي و ذلت قاجار، اشغال ايران توسط استکبار روس تزاري از شمال و استعمار انگليس خبيث از جنوب، در شمال ايران و در جنگلهاي غرب گيلان به وقوع پيوست. ⬅️ محمدحسن صبوري ديلمي، از جمله افرادي است که مستقيما تحت فرماندهي سردار جنگل در نهضت جنگل حضور داشته و در اوج جواني با تمام وجود، آن انقلاب را درک و لمس کرده است. وي که به سال 1350 شمسي به رحمت حق پيوسته، کتاب خاطراتي از خود به يادگار گذاشته و به فرزندانش وصيت کرده بود که هرگاه حکومت فاسد پهلوي سقوط کرد و منقرض شد، به چاپ آن کتاب اقدام کنند. ⬅️ مطالعه کتاب «نگاهی از درون به انقلاب مسلحانه‌ی جنگل، خاطرات محمدحسن صبوری دیلمی از خیزش جنگل (۱۲۹۳ تا ۱۲۹۸ خورشیدی)» را به تازگي به پايان رسانده‌ام. ⬅️ از نگاه من کتاب بسيار ارزشمندي است که با پرداختن به جزئيات و نام بردن از اسامي و اشخاص و اماکن بسيار زيادي از استان‌هاي گيلان، مازندرن، قزوين، تهران و سمنان و حتي خراسان و ... اطلاعات کمتر شنيده شده و قابل تأملي از قيام مردمي نهضت جنگل و ويژگي‌هاي اخلاقي، اجتماعي، سياسيِ مردم و مسئولان بيش از يکصد سال پيش ايران، به خصوص سيماي مردمي رهبر نهضت جنگل، را به مخاطب خويش ارائه مي‌دهد. ⬅️ علاوه بر همه‌ي اينها، به آناني که کتاب‌هاي خاطرات رزمندگان و آزادگان هشت سال و جنگ تحميلي حزب بعث عراق عليه جمهوري اسلامي را مطالعه کرده و به اين نوع از خاطرات علاقمند هستند سفارش مي‌کنم خوب است همين کتاب خاطرات صبوري ديلمي را مطالعه کنند؛ چه آنکه بخشي از کتاب، خاطرات اسارت رزمندگان و انتقال آنان به کوير سمنان را با جزئيات قابل ملاحظه‌اي گزارش مي‌دهد که خواندن آن و نگاهي به رفتارهاي مثبت و منفي صورت گرفته در اين انتقال و اسارت بسي قابل تأمل و تدبر است. ⬅️ همچنين در سال‌هاي اخير جنايات تکفيري‌ها، به خصوص فرقه خون‌ريز داعش به نيابت از صهيونيسم جهاني و آمريکا و غرب و ... در سوريه و عراق بر کسي پوشيده نيست. با مطالعه اين کتاب بخشي از حضور دردآور و داعش‌گونه‌ي سربازان انگليس خبيث در گيلان و کوچه‌پس‌کوچه‌هاي و مجاهدت‌ها و رشادت‌ها و ايثار جانانه مردم رشت و رزمندگان جنگل در دفاع از ناموس و کيان وطن طي جنگ شهري در شهر «رشت» و ديگر نقاط گيلان يادداشت شده که فوق‌العاده خواندني و دانستني و است. ⬅️ به علاقمندان به تاريخ معاصر ايران، به خصوص علاقمندان به تاريخ گيلان و قيام جنگل و ميرزاکوچک جنگلي پيشنهاد تهيه و مطالعه اين کتاب را مي‌دهم. ✍️ ۱۴۰۱/۰۴/۱۰ 🍃🌸🍃 🌿🌺 🔹 🔰 🆔 @sahranevesht
هدایت شده از مفاخر گیلان
📚 کتاب «نگاهی از درون به انقلاب مسلحانه جنگل» 👈خاطرات محمد حسن صبوری دیلمی» به تصحیح ⬅️ محمدحسن صبوري ديلمي، از جمله افرادي است که مستقيما تحت فرماندهي سردار جنگل در نهضت جنگل حضور داشته و در اوج جواني با تمام وجود، آن انقلاب را درک و لمس کرده است. وي که به سال 1350 شمسي به رحمت حق پيوسته، کتاب خاطراتي از خود به يادگار گذاشته و به فرزندانش وصيت کرده بود که هرگاه حکومت فاسد پهلوي سقوط کرد و منقرض شد، به چاپ آن کتاب اقدام کنند. ⬅️ مطالعه کتاب «نگاهی از درون به انقلاب مسلحانه‌ی جنگل، خاطرات محمدحسن صبوری دیلمی از خیزش جنگل (۱۲۹۳ تا ۱۲۹۸ خورشیدی)» را به تازگي به پايان رسانده‌ام. ⬅️ از نگاه من کتاب بسيار ارزشمندي است که با پرداختن به جزئيات، اطلاعات کمتر شنيده شده و قابل تأملي از قيام مردمي نهضت جنگل و ويژگي‌هاي اخلاقي، اجتماعي، سياسيِ مردم و مسئولان بيش از يکصد سال پيش ايران، به خصوص سيماي مردمي رهبر نهضت جنگل، را به مخاطب خويش ارائه مي‌دهد. ⬅️ علاوه بر همه‌ي اينها، بخشي از کتاب، خاطرات اسارت رزمندگان و انتقال آنان به کوير سمنان را با جزئيات قابل ملاحظه‌اي گزارش مي‌دهد که خواندن آن و نگاهي به رفتارهاي مثبت و منفي صورت گرفته در اين انتقال و اسارت بسي قابل تأمل و تدبر است. ⬅️ به علاقمندان به تاريخ معاصر ايران، به خصوص علاقمندان به تاريخ گيلان و قيام جنگل و ميرزاکوچک جنگلي پيشنهاد تهيه و مطالعه اين کتاب را مي‌دهم. ✍️ 🔰 🆔 @sahranevesht 💐🌿🌺🍀🌸🍃🌼🌿 🔰http://Eitaa.com/mafakheregilan
🔴 فقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ آل عمران / ۶۱ 🔵 بگو: بیایید تا حاضر آوریم ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را ما زنان خود را و شما زنان خود را ما خود و شما خود آنگاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.
نگاهي تاريخي به آيه مباهله نویسنده: قربان صحرائي چاله‌سرائي ➖ داستان مسيحيان نجران در مواجهه با رسول رحمت و مهر و آل کساء عليهم‌السلام که در قرآن کريم به صورت صريح و روشن به آن اشاره شده است يکي از برجسته‌ترين و منحصربه فردترين موضوعات تاريخي است که حقانيت دين مبين اسلام و حتي مکتب حقه‌ي تشيع و امامت و ولايت اميرمؤمنان علي عليه‌السلام در آن بسان خورشيد تابان نمايان است. متن کامل یادداشت را از اینجا بخوانید ♦️ @MasalNews
🔵 کميل علي عليه‌السلام مرا شيعه کرد. ♦️ دفاع از ارزش‌های مقدس و فرهنگ غنی اسلام ناب، مرز و بوم و ملیت و قومیت و زمان و مکان نمی‌شناسد. ♦️ در میان رزمندگان سلحشور دفاع مقدس، جوانمردی سبک‌روح از فرنگستان رزمندگی می‌کرد که اینک مزارش در گلزار شهیدان قم همچون ستاره‌ای پرنور که از «غرب» طلوع کرده، درخشان و تابناک است. ♦️ نامش « » و زاده شهر از کشور فرانسه بود در نهم آوریل ۱۹۶۴ میلادی (۲۰ فروردین ۱۳۴۳ شمسی). ... ♦️ خودش می‌گوید: «اول به اسلام اهل سنت معتقد بودم، دیدم اسلام امام خمینی ره که در ایران هست، اسلام دیگری است. از دانشجویان ایرانی که در فرانسه بودند، خیلی تحقیق و پرس و جو کردم و کتاب‌های زیادی در این زمینه خواندم. بعد از این، تصمیم گرفتم به ایران بیایم و از نزدیک ایران را ببینم». ♦️ «کميل علي عليه‌السلام مرا شيعه کرد» ... 🌷🥀🇮🇷🥀🌷 🔻مطالعه متن کامل با لمس پيوندهاي 👇👇👇 http://deran52.blogfa.com/post/299/ و http://masalnews.ir/55765/ 🌷🥀🇮🇷🥀🌷 ✍️ 🔹 🔰 🆔 @sahranevesht
🌷 به مناسبت سالروز عمليات مرصاد و شهادت آخرين خلبان جنگ تحميلي، سرلشکر شهيد حسين فرزانه 🌷 «حسين فرزانه»، زاده روستاي «وُردُم» ماسال و بزرگ شده در طبيعت سرسبز و زيباي اين شهر بود. روح لطيف وي در دامنه‌ی اين طبيعت دل‌انگيز و با طراوت پرورش يافت تا با تأثير از آزادمردي سرور شهيدان از وي انساني بلندپرواز و آسماني ساخته شود. به همين سبب در آغاز جواني «پرواز» را برگزيد تا در آينده براي اسلام و وطن رشادت خلق کند و سلحشوريها بيافريند و در مسير ايثار و جانبازي، پيرو حسين عليه‌السلام بودن و فرزانگي را با شهادتش به اثبات برساند. 🌷 وقتي جنگ بر ملت قهرمان ما تحميل شد، هشت سال از دوران خلباني حسين فرزانه سپري شده و او در اين مدت، خلباني آزموده و مجرب و کارآمد شده بود. 🌷 با آغاز جنگ تحميلي و در کوران آن از پايگاه رزمي پشتيباني هوانيروز اصفهان به هوانيروز کرمانشاه رفت تا با عمليات‌هاي دلاورانه‌اش، در نبردهاي مستقيم با دشمن بعثي به مقابله بپردازد. 🌷 تخصص حسين فرزانه پرواز رزمي با بالگرد کبري بود. او طي مأموريت‌هاي فراواني که اوايل انقلاب اسلامي در مناطق آشوب‌زده کشور انجام داد در سرکوب اشرار و اجانب رشادت‌هاي شايان توجهي در دفاع از آرمان‌هاي امام و انقلاب و ميهن عزيز از خود به يادگار گذاشت. 🌷 «امير سرلشکر شهيد حسين فرزانه» آخرين شهيد هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي است که در جنگ به خيل شهيدان پيوست. ... 🔻 متن کامل در پيوند زير 👇👇👇 http://masalnews.ir/31999/ و http://www.rangeiman.ir/?p=9362 🥀🌷🇮🇷🌷🥀 ✍️ 🔹 🔰 🆔 @sahranevesht
هدایت شده از مفاخر گیلان
🌹آخرين شهيد هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ✅به مناسبت سالروز عمليات مرصاد ✍️«امير سرلشکر شهيد حسين فرزانه» آخرين شهيد هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي است که سال ۱۳۳1 در روستای وِردُم از توابع شهرستان ماسال گیلان دیده به جهان گشود. 👈با آغاز جنگ تحمیلی، از پایگاه رزمی پشتیبانی هوانیروز اصفهان به هوانیروز کرمانشاه رفت و در طول ۸ سال دفاع مقدس با پروازهای متهورانه اش در عملیات بیت المقدس، فتح المبین، والفجر۸، آزادسازی خرمشهر، سوسنگرد، بستان و فاو و... تمام محاسبات نظامی دشمن را ناکام گذاشت. 🌷این شهید سخت کوش و ولایی سر انجام در عملیات مرصاد و در مقابله با منافقین کوردل در ۳۱ تیر سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید و برگ زرین تاریخ دلاور مردی های گیله مردان مرد میدان را با ثبت اخرین خلبان شهید دفاع مقدس جاودانه ساخت. 👏طوبی له و حسن مآب ✍️یادداشت: 🆔 @sahranevesht 💐🌿🌺🍀🌸🍃🌼🌿 🔰http://Eitaa.com/mafakheregilan
🏴 هنگامه اوج ماتم
قربان صحرائی چاله‌سرائی
🏴 هنگامه اوج ماتم
بسم الله الحسين 🔴 سلام بر حسين و سلام بر دوستداران و محبان و شيعيان حسين عليه‌السلام ◾️ صفحه مجازي این کوچکترین محبان حسين عليه‌السلام در ايام محرم حسينيه‌اي مي‌شود که در آن ده مجلس برپا خواهد شد. ✍️ «هنگامه اوج ماتم» عنوان گزارش بسيار ناقابلي است به محضر ارباب بي‌کفن ما حضرت حسين‌بن علي عليهماالسلام که در محرم (پاييز) ۱۳۹۴ از قلم اين کمترين بندگان خدا در فصلنامه شماره ۱۹ «اشارات ايام»، به محضر مبارکش عرضه شد. 🔳 اينک پس از هشت سال اين گزارش احساسي‌ در ده مجلس مقابل ديدگان باراني شما رونمايي مي‌شود تا شما نيز شاهد باشيد قطره‌اي از اقيانوس دلدادگي، شيفتگي و عشق و ارادت مردم شهر و ديار ما به حسين مظلوم عليه‌السلام در سوگ‌آئين محرمش را. 🏴 مجلس اول: شيرين‌زباني در معرفي خود به عنوان يکي از ميليون‌ها عزادار در «بوي محرم» 🏴 مجلس دوم: فراهم نمودن مقدمات سوگ‌آئين محرم در «روزهاي سياه تقويم» 🏴 مجلس سوم: بوستان متنوع هيئت‌هاي سياه‌پوش در «کدام هيأت؟» 🏴 مجلس چهارم: عزيمت به کوفه و سوگ آئين سفير کربلا با «مسلم غريب» 🏴 مجلس پنجم: صدق و صفاي مردمان روستاي من با طواف کف‌العباس در «صفاي روستايي» 🏴 مجلس ششم: سوگ آئين ماه بني‌هاشم، حضرت اباالفضل العباس عليه‌السلام با «مير علمدار» 🏴 مجلس هفتم: خاطرات کودکي با دستجات عزاداريِ تاسوعا با «عباس در امامزاده شفيع» 🏴 مجلس هشتم: حسينيه‌اي منحصر به فرد در دل جنگل‌هاي «خشکه دريا» با «هيأت يک نفره» 🏴 مجلس نهم: عزاداري صبح‌گاهي کودکان و نوجوانان روستا با «صبح زار زار» 🏴 مجلس دهم: با مردمان بهشتي‌زمين در «شام غريبان ماسال» 🖤 از اينکه قدم رنجه نموده و به اين حسينيه و مجالس بي‌ريايش مشرف مي‌شويد ان‌شاءالله که اجرتان با خود حضرت ارباب عليه‌السلام خواهد بود. 📣 بلند بگو ❤️ عليه‌السلام ✍️ 🏴🏴🏴 🔹 🔰 🆔 @sahranevesht
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس يکم ـ بوي محرم ◾️سلام حسين جان 🏴 باز بوي محرمت مي‌آيد، هنگامه اوج ماتمت مي‌آيد... از قديمْ‌ زماني است كه مشامم با بوي محرمت خو گرفته است و آن را از فاصله فرسنگ‌ها زمان، با تمام وجود استشمام مي‌كند. يا للعجب! اين چه عطر شگرفي است كه هركس به روشي آن را بو مي‌كشد و در وجودش به شيوه خود احساسش مي‌كند؟ ◾️ حسين جان! 🏴 من يك شيعه‌ام، شيعه اسدالله الغالب، حيدر كرار. شيعيان همه‌شان بااحساسند، چه زن، چه مرد، چه جوان، چه پير. كدام شيعه است كه نام نازنينت را بشنود و احساس درونش غليان نكند؟ از محضر مباركت اجازه مي‌خواهم تا از احساسم برايت بگويم. بگذار صندوقچه دل بگشايم و احساسم را نسبت به تو اقرار كنم. اين احساس، تنها براي من نيست، بلكه درد دل همه علاقه‌مندان و دل‌سوختگانت است كه مي‌خواهم چند كلامي از زبان همشهريان و هم‌زبانانم پيش تو شيرين‌زباني كنم. آخر ما به اين شيرين‌زباني سخت نيازمنديم. مگر نه اين است كه در زيارتت از خدا درخواست مي‌كنيم: «اللّهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟ خدايا شفاعت امام حسين عليه السلام را در روز ورود به صحنه محشر به من روزي كن.» آيا براي رزق شفاعت تو بهانه نمي‌خواهيم؟ حاشا به كرمت. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249524 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس دوم ـ روزهاي سياه تقويم 🏴🏴🏴 👇👇👇
قربان صحرائی چاله‌سرائی
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس دوم ـ روزهاي سياه تقويم 🏴🏴🏴 👇👇👇
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس دوم ـ روزهاي سياه تقويم ◾️ حسين جان! 🏴 تقويم روميزي‌ام را ورق زده‌ام تا رسيده به روز‌هاي سياهش. سررسيد مغازه‌ام كه در آن حساب و كتاب روزانه كسب و كار را يادداشت مي‌كنم هم به صفحات سياهش رسيده. همچنين است تقويم تصويري كه روي ديوار منزلم جا خوش كرده است. آن هم با شرمندگي ناگزير است اين روزها از شماره‌هاي سياهش رونمايي كند. اينها همگي نشان از شورشي است كه قرار است در عالم جان بيفتد؛ شورشي كه قرن‌ها پيش مُحتشم سرود و گفت: «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است». راستي! اين چه شورشي است كه امروز به جان وجودم افتاده و آرام و قرار را از من گرفته است؟ مي‌خواهم دو صندوقچه را بگشايم، يكي صندوقچه دل است و ديگري صندوقچه ابزار عزاداري تو. اصولاً گشايش صندوقچه دل، مرا به سوي صندوقچه ابزار عزاي تو روان مي‌كند. داغ جانسوز تو با فرا رسيدن روزهاي سياه تقويم كه نامش محرّم است، بر قفل صندوقچه دل كليد انداخته است و اين دل است كه مرا به سراغ صندوقچه ابزار مي‌فرستد. به سراغش مي‌روم. بوي محرّمت از اندرونش آشكارا احساس مي‌شود. بلكه از ميانش عطر حيات‌بخش تو مي‌تراود. گويي كهنه‌پيراهن تو مُشك خُتَن دل اين صندوقچه شده است. قفلش را كه باز مي‌كنم اول از همه پيراهن سياه است كه غمين و افسرده، خودي نشان مي‌دهد. بر چشمانم مي‌نهم و مي‌بوسم، آنگاه با افتخار و اندوهي بي‌پايان تَنَش مي‌كنم. ناله‌اي مي‌شنوم از اين صندوقچه! آه خداي من! اين آه و ناله زنجير است كه با جيرينگ جيرنگ از نهانش، بيرون مي‌جهد. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249521 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
30.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 گفتگو با ذاکر قدیمی اهل بیت (ع) روستای چاله سرای شاندرمن | بخش اول ▪️ عباس شهبرگ، ذاکر پيشکسوت مسجد صاحب‌الزمان (عج) روستاي چاله‌سرا خاطرات مداحي‌هايش را مرور مي‌کند: 🏴 از سال ۱۳۴۲ تاکنون مداحي مي‌کنم؛ 🏴 اولين مرثيه‌ را براي حر بن يزيد رياحي خواندم؛ 🏴 در گذشته ميکروفون و بلندگو نبود؛ 🏴 اولين بلندگو که يک بلندگوي دستي بود را مشهدي شعبان پورمحمد براي مسجد و هيأت صاحب الزمان عج چاله‌سرا خريد؛ 🏴 مرحوم امامي، پدر شهيد دانيار امامي استاد مداحي من بود؛ 🏴 مرثيه‌خوان‌هاي بسياري در مسجد چاله‌سرا مداحي کرده‌اند؛ 🏴 روز عاشورا دسته عزاداري هيأت را به گلزار شهداي شاندرمن مي‌بريم؛ 🏴 روز تاسوعا دسته‌ي عزادار هيأت صاحب‌الزمان عج به امام‌زاده شفيع مي‌رود؛ 🏴 حضرت عباس عليه‌السلام را بسيار دوست دارم؛ 🏴 از ميان مرثيه‌ها، بحر طويل حضرت اباالفضل عليه‌السلام (شير سرخ عربستان) را خيلي دوست دارم؛ 🏴🏴🏴 عج تدوين و تنظيم 🎬 🎥& ✍️ 🏴🏴🏴 🖤 ♦️ @MasalNews
28.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 گفتگو با ذاکر قدیمی اهل بیت (ع) روستای چاله سرای شاندرمن | بخش دوم ▪️ عباس شهبرگ، ذاکر پيشکسوت مسجد صاحب‌الزمان (عج) روستاي چاله‌سرا خاطرات مداحي‌هايش را مرور مي‌کند: 🏴 از سال ۱۳۴۲ تاکنون مداحي مي‌کنم؛ 🏴 اولين مرثيه‌ را براي حر بن يزيد رياحي خواندم؛ 🏴 در گذشته ميکروفون و بلندگو نبود؛ 🏴 اولين بلندگو که يک بلندگوي دستي بود را مشهدي شعبان پورمحمد براي مسجد و هيأت صاحب الزمان عج چاله‌سرا خريد؛ 🏴 مرحوم امامي، پدر شهيد دانيار امامي استاد مداحي من بود؛ 🏴 مرثيه‌خوان‌هاي بسياري در مسجد چاله‌سرا مداحي کرده‌اند؛ 🏴 روز عاشورا دسته عزاداري هيأت را به گلزار شهداي شاندرمن مي‌بريم؛ 🏴 روز تاسوعا دسته‌ي عزادار هيأت صاحب‌الزمان عج به امام‌زاده شفيع مي‌رود؛ 🏴 حضرت عباس عليه‌السلام را بسيار دوست دارم؛ 🏴 از ميان مرثيه‌ها، بحر طويل حضرت اباالفضل عليه‌السلام (شير سرخ عربستان) را خيلي دوست دارم؛ 🏴🏴🏴 عج تدوين و تنظيم 🎬 🎥& ✍️ 🏴🏴🏴 🖤 ♦️ @MasalNews
قربان صحرائی چاله‌سرائی
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس سوم ـ کدام هيأت؟ ◾️ حسين جان! 🏴 من شيعه‌اي شمالي‌ام. همه مي‌گويند سرزمين مرطوب شمال، زنجير را زنگ‌زده كرده است، اما نه، اين داغ توست كه وجودش را فرسوده كرده و آن را اين‌گونه بيرون ريخته. شال سياه را بر گردن مي‌افكنم و پيشاني‌بند يا حسين بر جَبين مي‌بندم و به زنجير مي‌گويم: «بزن زنجير بر دوشم امشب...». شب اول محرّم است. مي‌خواهم به هيئت بروم، تمام شهرم «هيئت» شده است، اما كدام هيئت؟ با خود مي‌گويم بگذار از خاطرات كودكي‌هايم شروع كنم: امشب به هيئت عزاداري مسجد امام حسين عليه السلام روستايم مي‌روم، فرداشب هيئت صاحب‌الزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف روستاي ديگر خواهم رفت و شب بعد هم هيئت عزاداري مسجد مهديه آن يكي روستا و... نه، اينجوري نمي‌شود. پس با هيئت‌هاي «قمر بني‌هاشم عليه السلام » و «روضةالحسين عليه السلام » و بقاع «سيد صفي‌الدين» و «امامزاده شفيع» و «امامزاده ابراهيم» چه كنم؟ پس كي به هيئت «امام جعفر صادق»، «رضويه»، «علي‌اصغر»، «زينبيه» و... بروم؟ عجب بوستان وسيعي داري كه گستره جغرافيا و زمان را در نورديده و رايحه‌اش را كه از هر اقليم حس كني، مطبوع و نامكرر است. مگر نه اين است كه صدها كيلومتر راه را از سمنان، كاشان، قم، تهران، شيراز، اصفهان، تبريز، كرمان، كرج و... پيموده‌ام تا خود را به عزاداري سنتي تو در «زادگاهم» برسانم؟ ◾️حسين جان! 🏴 شرمنده‌ام، شرمنده‌ام از ضعف و ناتواني‌ام كه لياقت حضور در همه اين مجالس را ندارم، پس ‌اجازه بده در برخي شركت كنم و از هر بوستاني، گلبرگي سرچين كنم، آن هم فقط حضور! همه جاي شهرم سياهپوش است. بر سردَرِ مغازه‌ها و منازل و اماكن عمومي و خصوصي كه بنگري اين پرچم سياه عزاي توست كه در ترنم نسيم خنك پاييزي، گويي لالايي اصغرت را زمزمه مي‌كنند. هرجا بنگري سياه است و سياه است و سياه‌. جامه ياران سياه و محفل و پرچم سياه، آري، آري اين سياهي يادگار زينب است. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249520 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
✍️ اگر میرمحله شاندرمن روزگاری به واسطه سادات بنی‌الزهرا سلام الله علیها، به «میرمحله» موسوم گشته بود، امروز اما در پیشانی ورودی روستای میرمحله تابلویی نصب شده که روی آن درج است: «به روستای زیبای میرمحله، زادگاه شهید سید فربود قوامی خوش آمدید». ... 🥀🥀🥀 نام: شهید سید فربود قوامی میرمحله نام پدر: میرشمس محل تولد: روستای میرمحله شاندرمن تاریخ تولد: ۰۱ / ۰۵ / ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: ۱۰ / ۰۵ / ۱۳۶۲ سن به هنگام شهادت: ۲۱ ساله یگان اعزامی: لشگر ۲۱ حمزه نزاجا وضعیت تأهل: مجرد تحصیلات: دیپلم محل شهادت: مهران، عملیات والفجر ۳ محل مزار شهید: میرمحله‌، مسجد سید طاهر 🥀🥀🥀 متن کامل در پيوندهاي زير 👇👇👇 http://deran52.blogfa.com/post/323/ و http://masalnews.ir/78367/ و http://www.rangeiman.ir/?p=14721/ و http://www.rangeiman.ir/?p=14729/ ♦️دهم مرداد ۱۴۰۱ مطابق با سي و نهمين سالگرد شهادت ✍️ 🌷 🔰 🆔 @sahranevesht
🏴 صله‌ي ميرزا کوچک جنگلي به مرثيه‌خوان عاشورا ◾️ مؤلف [سيد صفا موسوي] به خاطر دارم در سال‌های ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶ هجری قمری مرحوم میرزا کوچک جنگلی در گوراب زرمیخ گیلان، عمارت و خانه مسکونی حاج سید رضی که از مالكين متنفذ و قدرتمند زمان بود سکونت داشت. مرکز حکومت میرزا در همین ساختمان بود. در ماه محرم، دهه اول عاشورا عموم قُراء اطراف گوراب زرمیخ دسته‌های عزاداری امام سوم شیعيان، حسين بن على (ع) را طبق رسم محلی، به خصوص در شب‌های تاسوعا و عاشورا و روز عاشورا به گوراب‌زرمیخ، مقابل بقعه سید ابراهیم حضور یافته مشغول عزاداری می‌شدند. هر يك از دسته‌ها که از مقابل عمارت حکومتی میرزا می‌گذشتند، قبلاً به حضور میرزا مي‌رسیدند. مؤلف جزء اطفال جلوی دسته، با برچم‌های سیاه اشعار زبر را می‌خواندیم: اندر عزای شاه شهیدان سرت سلامت میرزاکو چک خان سرت سلامت سالار گیلان سرت سلامت میرزاکو چک خان ... مرثیه‌خوان آن‌زمان به نام عيسى انتصاری که شاگرد زرگر و ساکن تَطَف بود، فعلا زنده است این جمله را ساخته و می‌خواند. مرحوم کوچک‌خان به هر يك از اطفال جلوی دسته، دو قران نقره احمدشاهی و به مرثيه‌خوان، ده تومان پول نقره می‌داد. 🏴🏴🏴 📚 منبع: تاريخ مکمل جنگل، ميرزاکوچک‌خان، نوشته سيد صفا موسوي، ص ۹ 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس چهارم ـ مسلم غريب ◾️ حسين جان! 🏴 به حسينيه‌اي مي‌روم و هيئتي. كم‌كم مي‌رسند مهمانان عاشقت، همه بي‌دعوت. گويي عقربه تقويم همه، روي صفحات سياه رسيده و زنگ حضور نواخته است. گرداگرد هر مسجد و حسينيه كه مي‌بيني دلباخته و شيفته است كه رديف به رديف نشسته‌اند. مداح ميكروفونش را بر مي‌دارد و با بسم الله الرحمن الرحيم و ذكر سلام و صلوات بر خاتم پيامبران، مقدمه‌اي را دم مي‌گيرد: بار الاها، نشود لال به هنگام ممات هر زباني كه فرستد به محمد صلوات بارها گفت محمد كه علي، جان من است هم به جان علي و جان محمد صلوات آنگاه مرثيه‌اي را دم مي‌گيرد. اوايل محرّم است. به همين دليل به كوفه بي‌وفا مي‌رود و با غربت مسلم عليه السلام هم‌نوا مي‌شود و غريبي او را ندا مي‌دهد: «منم مسلم كه در كوفه / غريب و در به در گشتم» جوانان و مردان سيه‌پوش، سينه‌زني را آغاز مي‌كنند و زنان هم، شيون و ناله سر مي‌دهند. ساعتي مي‌گذرد. عزاداران براي استراحت، دقايقي از مداحي و مراثي دست مي‌كشند. استكان‌هاي چايي توزيع مي‌شود. رنگ چاي آلبالويي است. اين چايي روضه‌ات عجب طعم خوش‌گواري دارد. بي‌انصافي و ناسپاسي است اگر نگويم قيمه خيمه‌گاه و حسينيه‌ات هم بسيار خوشمزه و ويژه و جان‌نشين است. وه كه تو چه مهمان‌نواز و رعيت‌پروري. يكي از خادمان مسجد كه معمولاً مأمور جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي است، كلاه را از سر برمي‌دارد و با صلواتي دعا مي‌كند و مي‌گويد: «الاهي كه تن بيمار و كيسه بيمار نشوي، ‌بلند بگو يا حسين» و جمعيت در حالي كه صلوات مي‌فرستند، يا حسين‌گويان با جان و دل، دست به جيب مي‌برند و مبالغي در آن كلاه مي‌ريزند. اين كمكي است براي خرجي امور جاري مسجد كه جمع مي‌شود. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249518 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️ عطر چای روضه هیئت 🔸عباس آقا؛ لطفا آقا را برای ما معرفی نمائید. 🔹 ایشان مشته بوری شعبانی هستند که از سالها پیش تاکنون چای دستگاه امام حسین علیه السلام در مسجد چاله سرا را تهیه و تدارک می بیند و از هیئت صاحب الزمان عج پذیرائی می کند. حتی سال ۱۳۸۵ علیرغم طوفان بسیار شدیدی که در ایام محرم رخ داد، آقای شعبانی با افتخار و خستگی ناپذیر در پذیرایی از هیئت سنگ تمام گذاشتند. 🏴🏴🏴 عج 🎥& ✍️ 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
قربان صحرائی چاله‌سرائی
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس پنجم ـ صفاي روستايي ◾️ حسين‌جان! 🏴 اهالي روستاي من، با صفاي روستاييشان هر شب محرم براي تو و اهل بيت عظيم‌الشأن و ياران بلندمرتبه‌ات به شيوه سنّت اجدادي خويش عزاداري مي‌كنند. آنان شبي را به سفيرت مسلم بن عقيل اختصاص داده‌اند و شب ديگر به حُرّ خطاكار، نادم و پشيمان متوسل مي‌شوند. شب‌هاي بعد هم همين‌طور، يك شب دست توسل به قنداقه علي‌اصغر شش‌ماهه حلقه مي‌كنند و شبي هم بر دامن علي‌اكبرت چنگ مي‌زنند. اما شب نهم مخصوص ماه بني‌هاشم و علمدار غيور توست. آن شب، هر كس با هر تواني كه دارد در عزاي علمدار رشيدت، حضرت عباس عليه السلام مرثيه‌سرايي مي‌كند. آنان به ابوالفضل العباس عليه السلام بسيار باورمندند و علاقه دارند. «عباس» تو در زندگي و فرهنگ اين اهالي همچون «آب» روان كوهساران اين ديار، جاري است. آه! شرمنده‌ام حسين‌جان كه مقابل سكينه‌ات گفتم «آب». اين «آب» عجب قصه‌اي دارد. دست خودم نيست. مگر مي‌شود نام تو را برد و از آب يادي نكرد؟ ما همه تشنه آب فراتيم. گفتم فرات. آه از داغ عمو عباس. آدم به كربلايت كه مي‌آيد، قبل از حرم باصفا و مضجع شريف عبّاسَت، جذب گنبدي كوچك و فيروزه‌اي‌رنگ، مي‌شود. اين گنبد زيبا در ابتداي دو كوچه است كه به بازار، باز مي‌شود. ناخودآگاه به سويش مي‌روي، مي‌بيني روي آن نوشته: «مقام سقوط الكف الايسر لابي الفضل العباس.» اين جمله آتش به جان آدم مي‌زند و مي‌گويد: اينجا مكان افتادن دست ابوالفضل العباس عليه السلام است، جايي كه دست چپش از پيكر جدا شد. اندكي آن طرف‌تر و در ميان بازار انگشترفروشان، مقام دست راست عباست قرار دارد. تو گويي همه بازاريان و مشتريان زائر، انگشترها را به اين مقام متبرك مي‌كنند. سپس آن را بر انگشت خويش زينت مي‌دهند تا نشاني باشد از دست خدايي عباس عليه السلام . اين دو مقام همان جايي است كه عمو عباس مشك آب را به دست گرفته بود تا به طفلان عطشانت برساند، اما اُف بر روزگار كه دشمن امانش نداد و دستان نازنينش را قطع كرد و عباس دستانش را كنار نهر علقمه و شريعه فرات، ميان نخلستان كاشت تا عرش بر آن دستان مبارك تكيه زند و فرو نريزد. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249517 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht