eitaa logo
سجاد روان مرد
874 دنبال‌کننده
315 عکس
136 ویدیو
3 فایل
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ انتشار اشعار آئینی با توجه به مناسبت ها انتشار اشعار و سبک های سروده شده در نهایت مفتخر به نوکری کردن... راه ارتباطی @Sajadravanmard
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سجاد روان مرد
شادی اش دوام ندارد، و کسی هم از اندوهش در امان نیست. را میگفت... _ازهدالزاهدین‌علی‌علیه‌السلام❤️ @sajad_ravanmard | نهج‌البلاغه،خطبه۱۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم گریه بر ارباب باشد رشته‌ی پیوند ما این رفاقت بین ما تا روز محشر محکم است @sajad_ravanmard
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم بس در جام ما نریز از این بیشتر، بس است ما را همین پیاله‌ی خون جگر بس است دارایی زیاد به دردی نمی‌خورد حال‌ِخراب وخون‌ِدل وچشم‌ِتر بس است آه! ای کلاغ مشتی یک‌رنگ باصفا در صدهزار عیب همین یک‌هنر بس است دیگر چه‌احتیاج‌ به حرف‌وحدیث‌ها وقتی برای آینه‌ها یک‌نظر بس است این شعرهای خسته به آیندگان اگر از حال ما کمی برساند خبر بس است در جنگ نابرابر دنیا برای صلح موی سپید آمده بر روی سر بس است وقتی که حال و روز مرا خوش نمی‌کند دیگر بس است این غزل بی‌ثمر، ... 🔹لینک خرید مستقیم کتاب از سایت؛ https://emtiazpub.ir/product/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%BA%D8%B2%D9%84-%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87-%D8%B6%D8%B9%D9%81/ @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
60447چنان-شیری-که-از-بیشه-خرامان-میزند-بیرون.mp3
6.14M
بسم الله الرحمن الرحیم چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون با نوای @sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم تا نمایان کرد ابروی کمان خویش را نذر کردم پای چشمش جسم و جان خویش را زیر ایوان نجف،با گریه در آغوش او می‌شمارم غصه های بی‌کران خویش را از کرم پر کرد چندین مرتبه از خمره‌اش تا نشان دادم به ساقی استکان خویش را خوش به حال آن که پس داده شبیه قنبرش در وفا داری به مولا امتحان خویش را مزه‌ی شیرینی نام علی حس می‌شود می‌کشم دور دهانم تا زبان خویش را مرتضی در لحظه‌ی افطار، بخشید از کرم بر گدای خانه سهم آب و نان خویش را یاعلی گفتم،شراب از آسمان بارید و من باز کردم مثل یک ساغر دهان خویش را خوش به حال آن یتیمی که کشیده بوتراب بر سر او دست های مهربان خویش را @yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard
هدایت شده از یاقوت سرخ
▪️مراسم چاووشی محرم ▪️با محوریت شعر آیینی قاری؛ حاج محمد پیریایی با اجرای؛ کربلایی بهزاد ساطعی سخنران؛ حجت‌الاسلام ملایری‌پور شاعران؛ احمد علوی احمد بابایی عباس صادقی زرینی سید اباالفضل عصمت‌پرست و شاعران آیینی شهرستان بروجرد به‌نفس؛ کربلایی محمد ابراهیمی‌اصل زمان؛ پنج‌شنبه ۲۲ تیرماه - بعد از نماز عشا مکان؛ خیابان دکتر فاطمی مسجد حضرت زهرا سلام‌الله علیها 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم این روزها که روزی گریه فراهم است ای روضه خوان،بخوان که دوباره محرم است با عشق‌و‌شور در دل هر کوچه دیده‌ام در دست کودکان محل طبل و پرچم است مانند تیغه‌های علم از سر ادب در محضر تو قامت گردن‌کشان خم است عالم تمام رخت عزا کرده بر تنش ((گویا عزای اشرف اولاد آدم است)) ما گریه می‌کنیم برای تو روز و شب تا اشک ما به زخم تنت مثل مرهم است تا روی نیزه موی تو آشفته شد حسین احوال نوکران تو عمری‌ست درهم است در من کسی به سینه و سر میزند مدام ((باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است)) کاری نکرده‌ایم برای عزای تو در داغ تو اگر که بمیریم هم کم است 📝 گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard
هدایت شده از یاقوت سرخ
🔻 گزارش مکتوب | 🔹نخستین مجلس روضة‌الشعراء شهرستان بروجرد شامگاه پنج‌شنبه ۲۲ تیرماه به همت این شهرستان و با حضور جمعی از محبین خاندان رسالت و امامت در مسجد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برگزار شد. 🔹در این مراسم نورانی که به مناسبت و همچنین چاووشی محرم برقرار شده بود، جمعی از شاعران مطرح کشور و شاعرانی از شهرستان بروجرد به شعرخوانی در مدح و مرثیه حضرات معصومین سلام‌الله علیهم اجمعین پرداختند. 🔹هیئت روضة‌الشعراء بروجرد با حضور پرشور هیئات مذهبی و مردم شهرستان، با قرائت آیاتی چند از کلام‌الله مجید به نفس قاری ممتاز استان آغاز شد؛ با سخنرانی حجة‌الاسلام شیخ ادامه یافت و تا ساعاتی از بامداد نیز به طول انجامید. اجرای این برنامه را یکی از شاعران خوب شهرستان به عهده داشت و در قسمت‌هایی از برنامه صفحاتی از کتاب ارزشمند "پدر، عشق و پسر" اثر سید مهدی شجاعی را برای حاضران قرائت کرد. همچنین نوجوان ۱۲ ساله آقای محمدرضا گودرزی در بخشی از مراسم به اجرای شعرخوانی مهدوی پرداخت. 🔹علی کاوند، میثم کاوسی، سجاد روانمرد، میثم جعفری و مجتبی خرسندی از شاعران بروجرد و همچنین ، و دیگر شاعرانی بودند که در این مراسم به شعرخوانی پرداختند. پایان‌بخش مراسم نیز مرثیه‌خوانی و سینه‌زنی به نفس بود. 🔹محفل شمع زینب و هیئت محبین آل‌یاسین در برگزاری این مراسم یاری‌رسان گروه ادبی یاقوت سرخ بودند. قرار است به یاری خدا برنامه روضةالشعراء در شهرستان بروجرد به صورت فصلی و به همت گروه ادبی یاقوت سرخ این شهرستان ادامه داشته باشد. 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم باران رحمت باران رحمت تو به ما بی امان رسید از دست تو به سفره‌ی ما آب و نان رسید با کام تلخ نام تو را تا صدا زدم چندین پیاله‌ی عسل از آسمان رسید حُر دشمن تو بود ولی شد حبیب تو پیش تو از کجا به کجا می‌توان رسید هر اربعین به سمت تو جاری شد این جهان دریای زائران تو تا بیکران رسید در روز حشر خنده کنان می‌رسد اگر هرکس به کربلای تو گریه کنان رسید پایان سبز ، وعده‌ی سرخی راه توست پس باید از مسیر تو تا جمکران رسید 📝 گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم غزل محرم یک شهر را عزای محرم گرفته است حال و هوای قلب مرا غم گرفته است قبل از دهه برای عزای تو مادرم اسپند و چایی و رطب بم گرفته است ((باز این چه شورش است))تو را مادرم حسین در وقت شیر دادن من دم گرفته است در بین نوکران تو لات محل ما شیون کنان برای تو پرچم گرفته است وقتی سماورم ز غمت جوش میزند یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard
هدایت شده از یاقوت سرخ
مجموعه غزال محرم - گروه ادبی یاقوت سرخ.pdf
864.6K
اولین مجموعه اشعار عاشورایی در قالب ادبی با چینش شب‌های محرم‌الحرام کاری از؛ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض همیشه آب خوردم لحظه‌ی افطار با گریه به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را به جای شانه ات بر شانه‌ی دیوار با گریه دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد چَکُش را می‌زند بر میخ در نجار با گریه @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم بند اول✏️ بگو کجایی رو خاکی یا که روی نیزه هایی ولی خدایی این رسمش نبود این همه جدایی بگو کجایی بگو کجایی بذار با دستای خودم نوازشش کنم موهاشو بذار می‌خوام ی بار دیگه بیام ببوسم اون چشماشو بذار برم به سمت قبله بکشم پاهاشو همه عمرم غریب افتاده از روی زین عجیب افتاده خاطرات رقیه و زینب گیر یک نا نجیب افتاده سیدناالغریب بند دوم✏️ دیگه تمومه خنده روی لب های زینب حرومه توی شلوغی جسم پاره پاره‌ی تو کدومه بگو کدومه بگو کدومه اومده ذولجناح ولی تو زیر دست و پا جا موندی وا شده پای شمر و حرمله به خیمه ها جا موندی سرت با ما مسافرو خودت تو کربلا جا موندی مثل تو من غریب افتادم از رو محمل عجیب افتادم گریه کردی رو نیزه ها وقتی گیر یک نا نجیب افتادم سیدناالغریب بند سوم ✏️ وای از زمونه رقیه واسه‌ی تو روضه میخونه چرا بابایی انگشتر تو،تو دست ساربونه داره میخونه داره میخونه تو رفتی منو سپردی دست این حرومیا بابایی نمیدونی چه حرف های بدی زدن به ما بابایی دوری دیگه بسه خودت پاشو بیا بابایی تو بیابون غریب افتادم از رو ناقه عجیب افتادم فک میکردم عمو میاد اما گیر یک نا نجیب افتادم سیدناالغریب 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard