eitaa logo
حقیقت ناب
1.2هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
457 فایل
سوالات دینی خود در جنبه های مختلف دینی. یافتن پاسخ سوالات فقهی طبق نظرمراجع تقلید، انتقادات و پیشنهادات سازنده ی خود در مورد مطالب کانال، ومطالب زیبا و آموزنده تان، با آیدی زیر👇 @Sajadi82 درارتباط باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
یازهرا: 💢آیا صحت دارد که پیامبر فرمود هرکس پایان را به من یا سه نفر اطلاع دهد بهشت بر او است ✅مستند آنان حدیثی از پیامبر است که فرمودند:« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه : هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است می رود» . عده ای معتقد شدند آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است . مرحوم شيخ در كتاب ارزشمند علل الشرايع اين حديث را به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است و آن عبارت از این است که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرموند: «اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که بهشت گردند. پیامبر که متوجه این موضوع شدند، به عده ای که در مسجد باقی مانده بودند، فرمودند: «إنه سیدخل علیکم جماعه یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنه» یعنی هم اکنون عده زیادی از در مسجد وارد می شوند، تنها کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد، او اهل بهشت است. پس آن عده برگشته و وارد مسجد شدند در حالی که ابوذر در بین آنها بود. پیامبر از آنان پرسید: «فی أی شهرٍ نحن من شهور الرومیه؟ یعنی در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ آن حضرت فقط پرسيدند در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ تنها ابوذر گفت: یا رسول الله از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ابوذر، این را می دانستم ولیکن دوست داشتم من مردی را که اهل بهشت است بشناسند. 📚علل الشرايع،ج1ص176 ✅صحبت رسول خدا(ص) در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل است» شرطی برای معرفی چنین شخصی یادآور شدند؛ لذا قول پیامبر(ص) تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها. در حالی که همین حدیث امروزه در بین برخی اینگونه مطرح شده است که هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود. 🌹کانال حقیقت ناب🌹 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 🆔https://sapp.ir/sajjadi313 👆👆👆👆 لطفا عضو شوید و برای کمک به دیگران منتشر کنید
📌با چه کردند؟ 🌞روزی امام محمد (ع) به یکی از خود به نام "ابن‌ذر" فرمودند: ای ابن ذرّ! یکی از احادیث ما اهل بیت(ع) را که دریافت كرده‌ای، بازگو کن. ابن ذر گفت: حضرت (ص) فرمودند: من در میان شما دو به یادگار میگذارم كه یكی بزرگتر از دیگری است: خدا و اهل بیتم؛ اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز نخواهید شد. امام محمد باقر(ع) فرمودند: ای ابن ذرّ! اگر (ص) را در دیدار كردی و او از تو پرسید: بعد از من در حقّ ثقلین چه كردی؟!؛ به او چه می‌گویی؟ ابن ذرّ به شدت گریست و گفت: ثقل (قرآن) را كه از هم دریدیم و ثقل (اهل‌بیت) را كشتیم. 📚کشی، رجال، ج۲، ص۴۸۴.
💢آیا صحت دارد که پیامبر فرمود هرکس پایان را به من یا سه نفر اطلاع دهد بهشت بر او است ✅مستند آنان حدیثی از پیامبر است که فرمودند:« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه : هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است می رود» . عده ای معتقد شدند آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است . مرحوم شيخ در كتاب ارزشمند علل الشرايع اين حديث را به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است و آن عبارت از این است که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرموند: «اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که بهشت گردند. پیامبر که متوجه این موضوع شدند، به عده ای که در مسجد باقی مانده بودند، فرمودند: «إنه سیدخل علیکم جماعه یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنه» یعنی هم اکنون عده زیادی از در مسجد وارد می شوند، تنها کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد، او اهل بهشت است. پس آن عده برگشته و وارد مسجد شدند در حالی که ابوذر در بین آنها بود. پیامبر از آنان پرسید: «فی أی شهرٍ نحن من شهور الرومیه؟ یعنی در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ آن حضرت فقط پرسيدند در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ تنها ابوذر گفت: یا رسول الله از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ابوذر، این را می دانستم ولیکن دوست داشتم من مردی را که اهل بهشت است بشناسند. 📚علل الشرايع،ج1ص176 ✅صحبت رسول خدا(ص) در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل است» شرطی برای معرفی چنین شخصی یادآور شدند؛ لذا قول پیامبر(ص) تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها. در حالی که همین حدیث امروزه در بین برخی اینگونه مطرح شده است که هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود. لطفا عضو شوید و برای کمک به دیگران منتشر کنید
📌مباهله، عظمت و عزت اسلام بود. طبق گزارشهای موجود، درپی گسترش دین ، گروهی از نَجران به سرپرستی ابوحارثه، خدمت رسول الله(ص) رسیده و با آن حضرت درباره حضرت (ع) مناظره کردند. آنان حاضر به پذیرش منطق اسلام درباره حضرت عیسی(ع) که خلقتی همانند خلقت حضرت آدم(ع) داشته و این دو پیامبر بدون پدر خلق شده¬اند، نشدند؛ لذا تصمیم بر آن گردید تا به و نفرینِ یکدیگر بپردازند و از خدا بخواهند، را رسوا کند. رئیس مسیحیان نجران گفت: اگر محمد(ص) به همراه حضور پیدا کرد، با او مباهله میکنیم و اگر به همراه خانواده و آمد، برمیگردیم. پیامبر اعظم(ص) در روز موعود به همراه امیرمؤمنان (ع)، حضرت (س)، امام (ع) و امام (ع)، حضور یافتند، اما مسیحیان با دیدن این خاندان برجسته و چهرههای پاک، یقین پیدا کردند که اگر مباهله کنند، عذاب الهی بر آنان نازل خواهد شد؛ لذا از مباهله منصرف و به پرداخت راضی شدند. 📚شیخ مفید، مسار الشيعة في مختصر تواريخ الشريعة، ص42- 41. 📚مسلم نیشابوری، الصحیح، ج7، ص121؛ 📚ابن اثير، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج3، ص602. 📚«إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون‏.» آل عمران: 59. 📚شیخ مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص168- 167 📚شیخ طوسی، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج2، ص759؛ 📚ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج12، ص267؛ 📚حسکانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج1، ص163- 158.
🔰 . ⏪ مَثَل اصحاب قریه ( وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً اءَصْحَبَ ا لْقَرْیَةِ إِذْ جَآءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ اءَرْسَلْنَآ إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوَّاْ إِنَّآ إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ قَالُواْ مَآ اءَنتُمْ إِلا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَآ اءَنزَلَ الرَّحْمَنُ مِن شَیْءٍ إِنْ اءَنتُمْ إِلا تَکْذِبُونَ قَالُواْ رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّآ إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ وَمَا عَلَیْنَآ إِلا ا لْبَلَغُ ا لْمُبِینُ قَالُوَّاْ إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَبِن لَّمْ تَنتَهُواْ لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ اءَلِیمٌ قَالُواْ طَّبِرُکُم مَّعَکُمْ اءَبِن ذُکِّرْتُم بَلْ اءَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ) . (یس / 13 تا 19.) ((و برای آنها اصحاب قریه (انطاکیه ) را مثال بزن ، هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند ؛ آنگاه که دو نفر از رسولان را به سوی آنها فرستادیم ، و آنها آن دو را تکذیب کردند ؛ لذا برای تقویت آن دو ، شخص سوّمی فرستادیم ، آنها همگی گفتند : ما فرستادگان (خدا) به سوی شما هستیم . آنها در جواب گفتند : شما جز بشری همانند ما نیستید ، و خداوند رحمان چیزی نازل نکرده ، شما فقط دروغ می گویید . (رسولان ما) گفتند : پروردگار ما آگاه است که ما قطعا فرستادگان (او) به سوی شما هستیم ، و بر عهده ما چیزی جز ابلاغ آشکار نیست . آنان به (رسولان ) گفتند : ما شما را به فال بد گرفته ایم (و وجود شما را شوم می دانیم ) و اگر (از این سخنان ) دست برندارید ، شما را سنگسار خواهیم کرد و مجازات دردناکی از ما به شما خواهد رسید . (رسولان ) در پاسخ گفتند : شومی و (نحسی ) شما از خود شماست اگر درست بیندیشید ، بلکه شما گروهی اسرافکارید)) 🔅🔅🔅 📝نکته ها ☑️1- فال بد و نحوست حربه ضدّ دیانت ((تَطَیُّر)) از ماده ((طیر)) به معنای پرنده است ، و چون عرب جاهلی گاهی ((بانگ کلاغ )) را شوم می دانست ، و پریدن پرنده را از دست چپ ، نشانه تیره بختی می پنداشت ؛ این کلمه به معنای فال بد زدن آمده است . در قرآن کرارا به این مطلب اشاره شده است . از جمله در آیات مورد بحث از قول بت پرستان شهر ((انطاکیه )) نقل می کند که آنها به پیامبران الهی (و یامبلّغان و فرستادگان حضرت مسیح ) گفتند : (إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ) ؛ ((ما شما را به فال بد گرفته ایم (و وجود شما شوم ، و مایه بدبختی شهر و دیار ماست ) )) . بعضی از مفسّران گفته اند : مقارن آمدن آن ماءمور الهی و مبلّغان دینی ، مدّتی نزول باران قطع شده بود و مشکلاتی بر اثرخشکسالی در زندگی مردم آن دیار ایجاد شده بود . ولی چنان که از دنباله سخن آنان استفاده می شود ، این یک بهانه و سوژه ای بیش نبود و عامل اصلی خوفی بود که آنها از ایمان آوردن بعضی از مردم ، خصوصاً ، نسل جوان در خود احساس کرده بودند ، زیرا در ادامه گفتند : (لَبِن لَّمْ تَنتَهُواْ لَنَرْجُمَنَّکُمْ) ؛ ((اگر (از تبلیغات خود) دست بر ندارید ، شما را سنگسار می کنیم )) . معلوم می شود از تبلیغات مبلغان و بیدار شدن مردم به ویژه جوانان وحشت داشتند . 🔹اصولاً ، فال بد زدن و نحس شمردن ، حربه ای است که دشمنان خط پیامبران در طول تاریخ ، بدان متوسّل شده اند و با این حربه مردم ساده اندیش را نسبت به پیغمبران الهی و مبلّغان و مروّجان دینی ، دلسرد و بدبین می کنند . چنانکه اشاره شد ، قرآن مجید در موارد متعدّد این مطلب را بازگو فرموده است . از جمله در مورد قوم حضرت صالح علیه السّلام که گویا دچار خشکسالی و کمبود مواد غذایی شده بودند ، چنین نقل می نماید : (قَالُواْ اطَّیَّرْنَا بِکَ وَبِمَن مَّعَکَ . . . ) ؛ ((آنها گفتند ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفته ایم )) ، یعنی این گرفتاریها و کمبودها و مثلاً : گرانیها ، همه از قدم نامیمون تو و یاران توست ، شما مردم شومی هستید برای جامعه ما بدبختی به ارمغان آورده اید . در سوره ((اعراف )) می فرماید : ( . . . وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَی وَمَن مَّعَهُ . . . ) ؛ ((و هنگامی که بدی (و بلا) به آنها می رسید ، می گفتند : از شومی موسی و کسان اوست )) . 🔹در صدر اسلام نیز هرگاه مسلمانان دچار مشکل و کمبودی می شدند ، منافقان آن را به دین و سوء مدیریت دینی نسبت داده و با کمال گستاخی می گفتند این نارسایی ها همه از ناحیه خود پیغمبر است ، چنانکه قرآن می فرماید : ( . . . وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِی مِنْ عِندِکَ . . . ) ؛ ((و اگر مشکلی دامنگیر آنها شود ، می گویند : این از ناحیه توست )) . ادامه دارد....
برداشت از آیات ۲۱ – ۱۳ 📌داستان قریه الی باید از جریانی که در اول سوره یس خدای تعالی زده است، مطالب زیر را بگیرد، ۱ – آن که راه دینی را به طور صحیح یاد بگیرد و اشتباه نکند. ۲ – با خاصی طوری کند که دیگران را عزیز کرده و ضمنا سخنان خودش را به مردم بفهماند. ۳ – به دین اکتفا کند و به بیهوده گویان توجه نکند. ۴ – از دیگران اگر خدا او است نترسد. ۵ – از کنندگان نباشد. ۶ – به کمک دین و پیامبران علیهم السلام برخیزد. ۷ – داشته باشد و حرف حق را به خصوص از کسانی که و مزدی از او طلب نمی کنند، بپذیرد؟