💎 شفاعت به خاطر مادر
✳️ دو تا برادر بودند، یکی خوب و مؤمن، دیگری مردم آزار و بدکار. روزی هر دو عازم سفر مشهد شدند.
در راه برادر بدکار دست از اذیت مردم برنمی داشت، او در میانه راه مریض شد و از دنیا رفت.
🔻 چند روز بعد از دفن، خواب مرده را دیدند که وضعش خوب بود. از او جریان را پرسیدند. می گفت: همین که از دنیا رفتم، آتش مرا فرا گرفت. هنگام غسل آتش بر من می ریختند، بعد هم مرا در پارچه ای از آتش پیچیدند.
🔷 هرچه فریاد می زدم کسی صدایم را نمی شنید تا اینکه مرا وارد حرم امام کردید و دور حرم طواف دادید.
🔶 من هر چه التماس می کردم امام رضا علیه السلام جواب نمی داد تا اینکه پیرمردی گفت: او را به مادرش قسم بده.
🎁 وقتی این کار را کردم، آقا زیر لب چیزی گفت. بعد از آن از حرم بیرون آمدم و دیگر آن آتش ها نبود.
🌐 (کرامات رضویّه، ج2، ص116، و دارالسّلام عراقی ص491.)
📎 #اهل_بیت
📎 #کودکانه
📎 #امام_رضا_علیهالسلام