🌐سلسله اساتید عرفانی علامه طباطبایی
👈مختصری از زندگی آیت الله سید علی شوشتری و تاسیس #مکتب_عرفان شرعی و شاگردان ایشان
🔰علامه طباطبایی
♨️♨️♨️♨️♨️♨️
🔅در حدود متجاوز از يكصد سال پيش در شوشتر عالمى جليلالقدر مصدر قضا و مراجعات عامه بوده است به نام آقا سيد على شوشترى. ايشان مانند ساير علماى اعلام به تصدى امور عامه، از تدريس و قضا و مرجعيت اشتغال داشتهاند.
🔅يك روز ناگهان كسى درِ خانه را مىزند. وقتى كه از او سؤال مىشود، مىگويد: در را باز كن، كسى با شما كارى دارد. مرحوم آقا سيد على وقتى در را باز مىكند، مىبيند شخص جولايى (بافندهاى) است. مىگويد: چه كار داريد؟ مرد جولا در پاسخ مىگويد: فلان حُكمى را كه نمودهايد طبق دعوى شهود به ملكيت فلان ملْك براى فلان كس، صحيح نيست. آن مِلك متعلق به طفل صغير يتيمى است و قباله آن در فلان محل، دفن است. اين راهى را كه شما در پيش گرفتهايد صحيح نيست و راه شما اين نيست. آيةاللَّه شوشترى در جواب مىگويد: مگر من خطا رفتهام؟ جولا مىگويد: سخن همان است كه گفتم. اين را مىگويد و مىرود.
🔅آيةاللَّه در فكر فرو مىرود: اين مرد كه بود؟ و چه سخنى گفت؟ در صدد تحقيق برمىآيد. معلوم مىشود كه در همان محل، قباله ملك طفل يتيم مدفون است و شهود بر ملكيت فلان، شاهدِ زور بودهاند. بسيار بر خود مىترسد و با خود مىگويد: مبادا بسيارى از حكمهايى را كه دادهايم از اين قبيل بوده باشد و وحشت و هراس او را در برمىگيرد.
🔅در شب بعد- همان موقع- جولا در مىزند و مىگويد: آقا سيدعلى شوشترى، راه اين نيست كه شما مىرويد. و در شب سوم نيز عين واقعه به همين كيفيت تكرار مىشود و جولا مىگويد: معطل نشويد، فوراً تمام اثاثالبيت را جمع نموده، خانه را بفروشيد و به نجف اشرف مشرف شويد و وظايفى را كه به شما گفتهام انجام دهيد و پس از شش ماه در وادىالسلامِ نجف اشرف به انتظار من باشيد.
🔅مرحوم شوشترى بىدرنگ مشغول انجام دستورات مىگردد، خانه را مىفروشد و اثاثالبيت را جمعآورى نموده و تجهيز حركت خود را به نجف اشرف مىكند. در اولين وحلهاى كه وارد نجف مىشود در وادىالسّلام هنگام طلوع آفتاب، مرد جولا را مىبيند كه گويى از زمين جوشيده و در برابرش حاضر گرديد و دستوراتى داده و پنهان شد. مرحوم شوشترى وارد نجف اشرف مىشوند و طبق دستورات جولا عمل مىكنند تا مىرسند به درجه و مقامى كه قابل بيان و ذكر نيست- رضواناللَّه عليه و سلاماللَّه عليه.
🔅مرحوم آقا سيدعلى شوشترى براى رعايت احترام مرحوم شيخ مرتضى انصارى، به درس فقه و اصول او حاضر مىشوند و مرحوم شيخ هم در هفته يك بار به درس مرحوم آقا سيدعلى كه در اخلاق بوده است حاضر مىشدند و پس از فوت مرحوم شيخ رحمه الله، مرحوم شوشترى رحمه الله بر مسند تدريس شيخ مىنشينند و درس را از همان جا كه مانده بود شروع مىكنند، ولى عمر ايشان كفاف ننموده و پس از شش ماه به رحمت ابدى حضرت ايزدى پيوستند.
🔅در خلال اين شش ماه مرحوم شوشترى به يكى از شاگردان مبرز حوزه مرحوم انصارى به نام آخوند ملاحسينقلى در جزينى همدانى- كه از مدتها قبل در زمان مرحوم شيخ با ايشان رابطه داشته و استفاده اخلاقى و عرفانى مىنموده است و اينك پس از مرحوم شيخ عازم بر تدريس بوده و حتى تتمه مباحث شيخ را كه خود نيز تقريرات آن مباحث را نوشته بود، مىخواست دنبال كند- كاغذى نوشته و در آن متذكر مىگردد كه اين روش شما تام و تمام نيست و شما مقامات عاليه ديگرى را بايد حايز گرديد، تا اينكه او را منقلب نموده و به وادى حق و حقيقت ارشاد مىنمايد.
🔅آرى، مرحوم آخوند كه از ساليانى چند قبل از فوت مرحوم شيخ از محضر مرحوم آقا سيدعلى در معارف الهيه استفاده مىنمود، در اخلاق و مجاهده نفس و نيل به معارف الهيه سرآمد اقران و از عجايب روزگار شد.
🔅مرحوم آخوند نيز شاگردانى بس ارجمند تربيت نمود كه هر يك استوانهاى از معرفت و توحيد و آيتى عظيم به شمار مىآمدند. از مبرزترين شاگردان مكتب آخوند، مرحوم حاج ميرزا جواد آقا مَلِكى تبريزى و مرحوم آقا سيد احمد كربلايى طهرانى و مرحوم آقا سيد سعيد حُبُّوبى و مرحوم حاج شيخ محمد بهارى را بايد نام برد. استاد بزرگوار، عارف بىبديل مرحوم حاج ميرزا على آقا قاضى تبريزى- رضواناللَّه عليه- از شاگردان مكتب مرحوم آقا سيد احمد كربلايى هستند.
🔅اين است سلسله اساتيد ما كه به مرحوم شوشترى و بالأخره به آن شخص جولا منتهى مىشود، ولى آن مرد جولا چه كسى بوده و به كجا ارتباط داشته و اين معارف را از كجا و به چه وسيله به دست آورده، هيچ معلوم نيست.
📚رساله لب اللباب ص ۱۲۲
#اخلاق_و_عرفان
#در_محضر_علامه
#سلسلهی_شاگردان_آخوند_ملاحسینقلی