اونهایی که امام حسین رو رها کردند، افرادی بودند که یا از اول چرایی شون رو درست انتخاب نکرده بودند و از همون اول بجای هدف یاری امام، هدف پیروز در جنگ و رسیدن به دنیا رو داشتند
یا وسط کار چرایی شون یادشون رفت، تغییر کرد. دیدن بقیه برای دنیاشون اومدن، اینها هم تحت جو، چرایی شون شد دنیاشون
تابحال دقت کردید که خودمون چندبار در طول زندگی در کارهامون چرایی مون تغییر کرده؟!
با یک هدفی وارد یک مجموعه شدیم، یک کاری رو شروع کردیم و... بعدش کم کم گفتیم نمیشه، سخته، شرایط جوریه که نمیشه، بقیه همراهی نمیکنند و... و بعدش هدف مون رو فراموش کردیم. بعد باعث تغییر عملکردمون و بعد باعث نتایجی غیر از اونی که اولش میخواستیم شده.
اما اگه روی چرایی مون پایبند بودیم، دنبال تغییر روش مون، تغییر محیط، تغییر تیم مون و... میبودیم. اما مثل امام حسین علیه السلام، تا رسیدن به نتیجه، ثابت قدم میبودیم
در خانه دار شدن، ماشین دار شدن و...
هم
اون چرایی به چگونگی ما رو نزدیک میکنه.
یکبار اعصابم خرد بود، اتفاقی با یک اکانتم توی ایتا به اونیکی اکانتم پیام دادم و غرغر کردم
آخه وقتی از کسی ناراحت باشی، با کمال بی انصافی حرف میزنی تا خودتو سبک کنی. حتی گاهی خودت قشنگ میفهمی داری بی انصافی میکنی اما میخوای با ظلم و بی انصافی، خودتو آروم کنی !
اونوقت اگه بخوای ناراحت که میشی، ناراحتی ات رو با طرف مقابل ات مطرح کنی و بقولی مشکلات تون رو با صحبت حل و فصل کنین. چون بی انصافی میکنی در حرف و قضاوت هات، باعث میشه حرفایی بزنی که بعدا پشیمون بشی. بعدا نتونی از دل طرف مقابل در بیاری و...