❤️بسم ربّ الحسن(ع)❤️
💐تولد داریم ، چه تولدی👏🏻
سالروز میلاد آقا امام حسن مجتبی علیه السلام بر همگان مبااااارک
🌸خداوندا ؛
به حق آقا امام مجتبی علیه السلام
در ظهور امام زمانمون تعجیل بفرما🏻
🌸خدایا؛
به حرمت کریم اهل بیت علیهالسلام
عیدی ما رو حاجترواییِ ما قرار بده🏻
⚘عیدمون مبارک ⚘
✅ @sajdeh63
امام حسن عليه السلام:
هر گاه ديدى كسى با آبروى مردم بازى مى كند ، سعى كن كه تو را نشناسد ؛ زيرا آبروى آشنايانش كمترين ارزش را نزد او دارد.
✔ ميزان الحكمه جلد ۶ صفحه ۲۰۰
✅ @sajdeh63
#ستارگان_راه
▫️رهبر معظم انقلاب شب گذشته در دیدار شاعران فرمودند: شهید ابراهیم هادی میخواست گمنام زندگی کند اما امروز در تمام آفاق فرهنگی کشور نامش پیچیده است.
✅ @sajdeh63
🔹دعاے روز پانزدهــــم ماه مبارڪ رمضان
بسم اللہ الرحمن الرحیم
أللہمّ ارْزُقْنے فیہِ طاعَةَ الخاشِعین،
و اشْرَحْ فیہِ صَدْرے بإنابَةِ المُخْبتینَ،
بأمانِڪَ یا أمانَ الخائِفین.
خدایا روزے ڪن مرا در آن ، فرمانبردارے فروتنان ؛ و بگشا سینہام در آن ، بہ بازگشت دلدادگان ؛ بہ امان دادنت ، اے امان ترسناڪان
✅ @sajdeh63
#امام_حسن
نا امیدی نرود دست تهی از در او
ای فقیران دلتان شاد کریم آمده است
نکند فرق به وقت کرمش دشمن و دوست
خانه هاتان همه آباد کریم آمده است
#مصطفی_صابر_خراسانی
✅ @sajdeh63
مردی حاجتی داشت که آن را در نامه ای نوشت و به دست امام حسن مجتبی(ع) داد. امام حسن(ع) بدون آنکه نامه را بخواند فرمود: "حاجتت رواست!"
شخصی عرض کرد: "بهتر نبود نامه اش را می خواندید و آنگاه بر طبق حاجتش پاسخ می دادید؟"
امام پاسخ دادند:
"می ترسم که خداوند متعال به همان اندازه ای که وقت صرف می شود تا نامه اش را بخوانم ، من را مورد مواخذه قرار دهد."
+حسن جان...
من هم نامه ای مینویسم
و به محضر ِ کریم ِ شما تقدیم میکنم
نامه را باز نکرده اجابتم کن
✅ @sajdeh63
عشق است اینکه یک نفر آغاز میکند
هر روز صبح را به هوای سلام تو
⚘ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْنِ
✅ @sajdeh63
🚩 ماجرای شهید مهدی باکری و ماشین عروس
(بوی انسانیت و جوانمردی زنده باد یاد و راه شهیدان که همان انسانیت است)
✅ در سال 1358 #مسئولیت_شهرداری_ارومیه به جوان مبارز و انقلابی #مهدی_باكری سپرده میشود. مهدی باكری در راستای رفع معضلات و دفاع از حقوق مردم و رسیدگی به محلههای #فقیرنشین، كارهایی می كند كه برای همه تازگی داشته و واكنشهای گوناگونی را برمیانگیزد.
✔ او در خلال ماجراهای گوناگون، با پافشاری دو گروه متضاد در شهرداری روبه رو میشود كه از وی میخواهند تا #بنزمدلبالای #شهردار_پیشین را كه در پاركینگ است، زیر پای خود بگذارد؛ از جمله یكی از این دو گروه، عدهای از مدیران به جای مانده از رژیم قبل در شهرداری هستند كه میخواهند تا به این وسیله، #باكری را از خلق و خوی مردمی اش دور ساخته و همرنگ خود سازند و گروه دیگر نیز برخی از دوستانی هستند كه استدلال میكنند، حال كه چنین بنزی در شهرداری وجود دارد، بهتر آن كه به جای بدون استفاده ماندن، زیر پای شهردار قرار گرفته تا بر ابهت او بیفزاید.
✔ با این حال باكری در برابر این اصرارها ، مقاومت كرده و با #یك_وانتبار به #امورمردم و سركشی به محلات میپردازد. و سرانجام در حالی كه این فشارها روز به روز افزایش مییابد، #مهدیباكری، روزی از اداره خدمات میخواهد تا دستی به سر و روی #بنز كشیده و آن را #گلكاری كنند؛ همین باعث میشود تا ولولهای میان همه پدید آید تا ببینند باكری با این بنز چه خواهد كرد و آیا آن را سرانجام زیر پای خود خواهد گذاشت، یا فكر دیگری برای آن دارد! پس از اینكه بنز آماده میشود، باكری این بار از مدیر خدمات میخواهد تا آن را به #گلفروشی برده و گلكاری كنند و به این ترتیب، كنجكاویها شدت گرفته و این پرسش، این سو و آن سو میپیچد كه باكری می خواهد با بنز گلكاری شده چه كاری انجام دهد و همین، گمانهزنیهای گوناگونی را باعث میشود.
✔ سرانجام هنگامی كه بنز شهرداری به طرز زیبایی گلكاری میشود، #مهندس_مهدی_باكری در میان انتظار و كنجكاویهای دیگران دستور داده تا #بنز را به #یتیمخانه شهر برده و به عنوان #ماشین_عروس در اختیار دختر و پسر جوانی كه هر دو در همان #یتیمخانه بزرگ شدهاند و اینك قصد ازدواج با یكدیگر را دارند، بگذارند.
✔ هنگامی كه بنز به یتیمخانه برده میشود، كودكان و نوجوانان یتیمخانه كه همواره از حمایتهای شهیدباكری برخوردار بودند، با چشمانی نمناك و شادیكنان، عروس و داماد را سوار بنز كرده و خود با مینیبوس، آنها را در شهر همراهی میكنند.
#شهید_مهدی_باکری
✅ @sajdeh63
مثل باران بهاری که نمی گوید کِی
بی خبر در بزن و سر زده از راه برس...
پ.ن:
بهار
مشهد
باران🌧🌧🌧
استجابت دعا...
✅ @sajdeh63
💠 خاطرات ناب شهدا 💠
بعد از عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر زماني كه خدمت حضرت امام شرفياب شديم حاج احمد از ناحيه پا مجروح شده بود و عصا در دست داشت. وقتي كه خدمت امام رسيديم ايشان با امام ملاقات خصوصي هم داشت براي عرض گزارش. زماني كه از خدمت امام برميگشت ديدم كه برادر احمد عصا در دست ندارد و خيلي سريع و خيلي خوب دارد حركت ميكند و اصلاَ احساس ناراحتي نميكند. من از ايشان پرسيدم كه عصا را چه كردي.گفت زماني كه خدمت امام بودم امام پرسيدند كه پايت چه شده است گفتم كه مجروح و زخمي هستم. حضرت امام دستي بر زخم پايم كشيدند و فرمودند ان شاءالله اين زخم خوب ميشود. من از آن لحظه ديگر احساس درد ندارم و نياز به عصا هم ندارم.
#خاطرات_ناب_شهدا
#جاوید_الاثر_احمد_متوسلیان
✅ @sajdeh63
سجده بر خاک
♦️به نام خدا♦️ ضمن عرض سلام ؛ با عنایت به فرارسیدن ماه مبارک رمضان ، طبق سنوات گذشته ، تعدادی از خ
☝️☝️☝️☝️
ضمن عرض سلام ؛ به حمدالله با یاری و کمک تعدادی از عزیزان آذوقه ماه رمضان در ایام ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) شامل: ۱.برنج ۲.روغن ۳.تن ماهی ۴.جو پرک ۵.ماکارونی ۶.چای ۷.تخم مرغ ۸.رب ۹.عدس ۱۰.سویا ۱۱.پنیر ۱۲.نخود
خریداری و به خانواده های نیازمند مشهدی تقدیم شد. به سهم خودم از عزیزانی که در این امر خیر و پر برکت مشارکت نمودند صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم.
اجرتان با حضرت زهرا(س)
ارادتمند شما سید مرتضی بامشکی
✅ @sajdeh63
ارتباط با مدیر
✅ @ya_roghayeh63
#شهید_حمید_باكری به واسطه رشادتها و اراده و مقاومتی كه از خود و گردانش نشان داد ، جزء اولین افرادی بود كه به خرمشهر وارد شد و سجده شكر را در مسجدجامع آن شهر به جا آورد...
✔ آزادیخرمشهر
فرماندهان حاجاحمد شهید حمید باکری:
سردار محمود عباسی فرمانده گردان شهید مطهری زنجان در عملیات بیتالمقدس:
#یک_خرداد بود که دستور آمد تا مرحله چهارم را شروع کنیم و منتظر نیروی جدید نباشیم. منطقهای که به نیروهای زنجان واگذار شده بود، دژ بین جاده خرمشهر و دژ مرزی بود. منطقهای حساس که انبار گمرک خرمشهر در آن مسیر واقع شده بود. سمت چپ محور عملیاتی ما به جاده اهواز ـ خرمشهر وصل بود و سمت راستمان انبارها و نخلستانهای بالای خرمشهر بود.
✔ گردان ما اولین گردان بود که وارد دروازه خرمشهر شد. #شهید_حمید_باکری و من و #شهید_حاجاحمد_کاظمی(فرمانده لشکر) با هم بودیم. ما با یک موتور به خرمشهر نزدیک شدیم، میخواستیم ببینیم میتوانیم وارد شهر شویم، که از ساختمانهای مشرف تیراندازی کردند. به سمت راست که آمدیم دیدیم یک فرمانده عراقی با جیپ میآید که به کمک چند نفر دیگر او را اسیر کردیم. یک سرتیپ تمام عراقی بود، از او اطلاعاتی گرفتیم، گفت: تمام نیروهای عراقی در مدارس و سالنها جمع شدهاند و منتظرند شما بروید تا اسیر شوند ، اینها که مقاومت میکنند بعثی هستند.
✔ آخرین مرحله عملیات به پایان رسید. اولین نیروهایی که وارد خرمشهر شدند، دو گردان از زنجان بودند. من و شهید حمید باکری اولین کسانی بودیم که وارد مسجد خرمشهر شدیم...
✅ @sajdeh63
🚩 خاطره
👈 قــدرت خــدا
✍در ماه مبارڪ رمضان باهم ڪنار قنات گل بو نشسته بودیم. به من می گفت: شما رفیق آیا جرأت داری یڪ چڪه آب بخوری. من گفتم چه ڪسی جرأت دارد بخورد. میگفت: حالا غیـر از ماه رمضان اگر دنیا جمع بشوند و بگویند یڪ روز روزه بگیر آیا حاضری روزه بگیری؟ حال آن ڪه اینجا امکان ندارد ڪه یک قاشق آب بخوری قدرت خدا را ببین چطوری است.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
✅ @sajdeh63
🏴 مراسم احیای شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
سخنران:حجت الاسلام طباطبایی
مداح: کربلایی سیدمرتضی بامشکی
⏰زمان:
جمعه ۳ خرداد ماه ۹۸ ساعت ۲۲
🎯مکان:
مشهد.نبش کوشش ۱۸.بیت الرقیه(س)
هیات فاطمیون
✅ @sajdeh63
"فزتُ و رب الکعبه"، "تسليماً لِاَمرِک" بود
فرقی ندارد سجده در محراب يا گودال...
#شب_قدر
#گودال
#سیدجواد_میرصفی
✅ @sajdeh63
خدایا
تمام برکت های این ماه را
حتی آنهایی که از آن مطلع نیستم را
روزی ام گردان...
✅ @sajdeh63
🏴 خاطرات شهدا در شب قدر
بسیاری از شهدا ، با زبان روزه شهید شدند. برخی از رزمندگان ، سهمیه ناهارشان را می گرفتند، اما آن را به هم رزم هایشان می دادند و خودشان روزه می گرفتند. اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک شب قدر بود. شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم. از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند.تعجب کردم.شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت. به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم احیا از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند. بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد.
بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند. آنجا دیگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در تنهایی عجیبی با خدا راز و نیاز می کردند.
✅ @sajdeh63
🏴 مراسم عزاداری شب شهادت حضرت علی(ع)
با نوای کربلایی سیدمرتضی بامشکی
🎯 مکان:
مشهد.بزرگراه میثاق.بلوارمجیدیه14 جاهدشهر.میدان بوستان.بوستان29/2
مسجد و حسینیه قائم المهدی(عج)
⏰ زمان:
یکشنبه ۵ خرداد ، ساعت ۱۲:۳۰ شب
✅ @sajdeh63
باز امشب منادی کوفه
از امامی غریب می خواند
گوشه خانه دخترش زینب
دارد اَمن یجیب می خواند
🏴 شهادت مظلومانه مولایمان امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب(علیه السلام) را تسلیت عرض می نمایم. التماس دعا...
✅ @sajdeh63
⚘زندگے به سبک شهـــــدا⚘
ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت ، انتظار ماه رمضان را میکشید که #اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید. او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر میدانست و سفارش میکرد که به ایتام رسیدگی کنیم ، از بچههای کشافه میخواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانوادههای مستضعفی که میشناخت میداد، با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش میداد و هم انجام کار گروهی و در واقع میخواست همه را در این امر مستحب شریک کند.
#مدافـــــع_حـــــرم
#شهیـد_احمـــــد_محمد_مشلـــــب
✅ @sajdeh63