سجده بر خاک
🚩 هفتم مهرماه سالروز شهادت پنج تن از فرماندهان بزرگ دفاع مقدس شهیـدان فلاحے؛ ڪلاهدوز؛ نامجو؛ فڪورے و
🚩 هفتم مهرماه سال ۱۳۶۰
◾در حالی ڪه سرداران و سربازان فاتح ارتش اسلام پس از رزمـی بی امان با بعثیان متجـاوز، با سرافرازی از جبهه نبـرد حـق علیـه باطل بر میگشتند، هواپیمـایے ڪہ این عزیـزان را به تهران میآورد، درحوالے ڪهریزک دچار سانحه غم انگیزی گشته و سقوط ڪرد.
◾در این حادثه، علاوه بر شهیـد شدن تعدادی از رزمندگان اسلام، فرمانده سرافراز و نامور سپاه خرمشهر، سیدمحمد علے جهـان آرا به همراه چهـار سردار بزرگ اسلام سرلشگر فلاحی جانشیـن رئیس ستاد مشترڪ ارتش، سرتیپ نامجو وزیر دفـاع، سرتیپ فڪوری جانشیـن رئیس ستاد مشترڪ ارتش و شهید یوسف ڪلاهدوز قائـم مقـام فرمانـده سپاه پاسـداران انقلاب اسلامی به فیض شهادت رسیدند.
🥀یاد همه شهدای انقلاب اسلامے گرامی و نامشان پر رهرو باد...
#شهید_سیدمحمدعلی_جهان_آرا
#شهید_یوسف_کلاهدوز
#شهید_سیدموسی_نامجو
#شهید_جواد_فکوری
#شهید_ولی_الله_فلاحی
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#شهید_جواد_فکوری
#مزارشهید_بهشت_زهرا_تهران
💠 @sajdeh63