🚩 سنگر خاطره...
یه آرزو داشت که همیشه به زبون مےآورد. مےگفت"میخوام روز عاشورای امام حسین علیه السلام عاشورایے بشم" روز عاشورا، داشت جعبه های مهمات رو جا به جا مےکرد، که صدای انفجار بلند شد! وقتی گرد و غبار خوابید، دیدم سرش از بدنش جدا شده؛ سر جدا، پیکر جدا...
#شهید_محمد_تکلو🕊
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
یه آرزو داشت که همیشه به زبون مےآورد. مےگفت"میخوام روز عاشورای امام حسین علیه السلام عاشورایے بشم" روز عاشورا، داشت جعبه های مهمات رو جا به جا مےکرد، که صدای انفجار بلند شد! وقتی گرد و غبار خوابید، دیدم سرش از بدنش جدا شده؛ سر جدا، پیکر جدا...
#شهید_محمد_تکلو
💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره...
یه آرزو داشت که همیشه به زبون مےآورد. مےگفت"میخوام روز عاشورای امام حسین علیه السلام عاشورایے بشم" روز عاشورا، داشت جعبه های مهمات رو جا به جا مےکرد، که صدای انفجار بلند شد! وقتی گرد و غبار خوابید، دیدم سرش از بدنش جدا شده؛ سر جدا، پیکر جدا...
#شهید_محمد_تکلو
💠 @sajdeh63
🏴 سنگر خاطره...
یه آرزو داشت که همیشه به زبون مےآورد. مےگفت"میخوام روز عاشورای امام حسین علیه السلام عاشورایے بشم" روز عاشورا، داشت جعبه های مهمات رو جا به جا مےکرد، که صدای انفجار بلند شد! وقتی گرد و غبار خوابید، دیدم سرش از بدنش جدا شده؛ سر جدا، پیکر جدا...
#شهید_محمد_تکلو
💠 @sajdeh63
🏴 #سنگر_خاطره
یه آرزو داشت که همیشه به زبون می آورد. میگفت"میخوام روز عاشورای امام حسین علیه السلام عاشورایی بشم" روز عاشورا، داشت جعبه های مهمات رو جا به جا میکرد، که صدای انفجار بلند شد! وقتی گرد و غبار خوابید، دیدم سرش از بدنش جدا شده؛ سر جدا، پیکر جدا...
#شهید_محمد_تکلو
💠 @sajdeh63