eitaa logo
سجده بر خاک
281 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
260 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 سنگر خاطره... محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش ڪرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. آنقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترڪش خــورده بـود... به پهلوی چپ و بازوی راستش... 💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره... محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش ڪرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. آنقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترڪش خــورده بـود... به پهلوی چپ و بازوی راستش... 💠 @sajdeh63
🚩 محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش ڪرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. آنقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترڪش خــورده بـود... به پهلوی چپ و بازوی راستش... 💠 @sajdeh63
🚩 محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش کرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. آنقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترکش خــورده بـود... به پهلوی چپ و بازوی راستش... 💠 @sajdeh63
🚩 محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش کرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. آنقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترکش خــورده بـود... به پهلوی چپ و بازوی راستش... 💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
#حجة_الاسلام_شهید_عبدالله_میثمی 💠 @sajdeh63
🚩 ▫️عبدالله میثمی سال ۱۳۳۴ خورشیدی در خانواده‌ای مذهبی در شهر اصفهان متولد شد. 🔻فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی، شهید عبدالله میثمی در کنار کسب علوم دینی به اتفاق چند تن از دوستانش در مسجد محل، انجمن دینی و خیریه، هیئت رقیه فرزند حسین، کلاس‌های آموزش قرآن و صندوق قرض‌الحسنه را پایه‌گذاری کرد. او از چند سال تحصیل حوزوی و تبلیغ و ترویج امور دینی، در سال ۱۳۵۳ به همراه برادرش رحمت‌الله میثمی به قم رفته و در مدرسهٔ حقانی سکنی گزید و تکمیل دروس دینی پرداخت. ▫️وی در کنار درس به مبارزه با حکومت نیز مشغول بود. وی در سال ۱۳۵۳ به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شد. شهیدمیثمی که سی ماه از عمرش را در زندان به سر برده بود، در سال ۱۳۵۷ به دنبال انقلاب ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد. 🔻فعالیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ▫️او با پیروزی انقلاب اسلامی، جهت ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ قم رفت و از محضر اساتید کسب علم کرد. سپس در کنار دوست دیرینه‌اش روحانی «مصطفی ردانی‌پور» مدتی را در کردستان گذراند و از آنجا به دنبال تشکیل سپاه در یاسوج، به آن شهر عزیمت کرد، تا در کنار پاسداران به سازماندهی و ارشاد عشایر محروم بپردازد. ▫️او از سوی نمایندهٔ امام خمینی در سپاه، به عنوان مسؤل دفتر نمایندگی امام خمینی در منطقهٔ نهم (فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد) منصوب گردید. 🔻دفاع مقدس دفاع مقدس را یک نعمت بزرگ و یک سفرهٔ گستردهٔ الهی می‌دانست و معتقد بود هر کس بیشتر بتواند در جنگ شرکت کند، از این سفرهٔ الهی بیشتر بهره برده‌ است. یکی از برادرش در مقابل دیدگان او در (تپه‌های شهید صدر) چشمانش شهید شد. او همچنین به پیروی از امام خمینی معتقد بود که "جنگ در رأس همهٔ امور است و بقیهٔ مسایل در مرحلهٔ بعد" بنابراین بسیار مشتاق بود که همیشه در جبهه بماند، تا اینکه از طرف فضل‌الله محلاتی، «نمایندهٔ ولی فقیه در سپاه» به مسؤلیت نمایندگی ولی فقیه در قرارگاه خاتم‌الانبیاء ـ که قرارگاه مرکزی و هدایت کنندهٔ تمامی نیروهای سپاه و بسیج و سایر نیروهای مردمی بود برگزیده شد، تا با حضور در میان نیروهای سپاهی، بسیجی و ارتشی، شمع محفل رزمندگان و مایهٔ قوت قلب آنان باشد. 🔻شهادت در تاریخ ۹ بهمن ۶۵ در منطقهٔ عملیاتی کربلای ۵، از ناحیهٔ سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز در ۱۲ بهمن به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلستان شهدای اصفهان در قطعه حمزه سیدالشهدا(ع) دفن شد. 🥀 💠 @sajdeh63
خوابی که شهیده زینب کمائی سه ماه قبل از شهادتش دید؛ و مسیر جهاد برایش روشن شد. آنچه در عکس می‌بینید دست‌خط خود شهیده می‌باشد. 💠 @sajdeh63
🚩 بعد از نماز ظهر بود؛ کل بچه های گردان دورهم جمع بودند. یکی از مسئولین لشگر آمد و گفت: "رفقا دستشویی اردوگاه خراب شده. باید چاه دستشویی تخلیه بشه برا همین چند تا نیروی از جان گذشته میخواهیم" هر کس چیزی میگفت؛ یکی میگفت: پیف پیف! چه کارهایی از ما میخوان. دیگری میگفت: ما آمدیم بجنگیم، نه اینکه... خلاصه بساط شوخی و خنده راه افتاد. بود. رفتیم برای ناهار؛ بعد هم مشغول استراحت شدیم. با خودم گفتم: "کسی که برای این کار داوطلب بشه کار بزرگی کرده. تا بچه ها مشغول استراحت هستند بروم سمت دستشویی ها ببینم چه خبره!" وقتی آنجا رسیدم خیلی تعجب کردم! عده ای از بچه های گردان ما مشغول کار شده بودند؛ از هیچ چیزی باکی نداشتند. نجاست بود و کثیفی... اما کار برای خدا این حرفها را ندارد. آنها ده نفر بودند. اول آنها محمد رضا تورجی زاده بود، بعد رحمان هاشمی و... تا غروب مشغول کار بودند. دستشویی های اردوگاه همان روز راه افتاد. آنها دنبال رضایت خدا بودند؛ آنچه برایشان مهم بود انجام وظیفه بود. نمیدانم چرا ولی من اسامی آنها را نوشتم و نگه داشتم. سه ماه بعد به آن اسامی نگاه کردم؛ درست بعد از عملیات کربلای ده، نفر اول شهید، نفر دوم شهید و... تا نفر آخر که محمد رضا تورجی زاده بود به ترتیب یکی پس از دیگری! گویی این کار و این شکستن نفس مهر تاییدی بود برای شهادتشان❤️‍🩹 📚کتاب یازهرا 💠 @sajdeh63
🚩 محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش کرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. آنقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترکش خــورده بـود... به پهلوی چپ و بازوی راستش... 💠 @sajdeh63
🚩 محمـدرضــا هم مداح بود هم فرمانده سفـارش کرده بود روی سنگ مزارش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. آنقــدر رابطـه ‌اش با حضرت زهرا قوی بود که مثل بی‌بی شهیــد شد وقتی خمپـاره خورد به سنگرش ترکش خــورده بـود... به پهلوی چپ و بازوی راستش... 💠 @sajdeh63
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 🎥 موشن‌گرافی بسیار زیبا از زندگی نوجوان شهید مهرداد عزیزاللهی قهرمان کاراته‌ای که در جنگ معروف شد به "مهندسِ مین" 💠 @sajdeh63