🏴 بسم رب القاسم علیه السلام
در دل بی تاب او حال و هوایی دیگر است
ظاهراً در خیمه اما محو جایی دیگر است
لاله ی باغ حسن، آرامش جان حسین
مصطفای دیگری یا مرتضایی دیگر است
با دم " اِن تَنکرونی..." می رود سوی جمل
قاسم بن المجتبی خود مجتبایی دیگر است
سیزده ساله طبیب دردهای عالم است
این حسن زاده خودش دارالشّفایی دیگر است
بر لبانش شهد احلی من عسل جاری شده
در کلام او نوای آشنایی دیگر است
دست و پا می زد به زیر دست و پای دشمنان
کربلای روضه هایش کربلایی دیگر است
به گمانم استخوان پهلوی او خُرد شد
یاد زهرا می کند فکر عزایی دیگر است
پاره های پیکر او بس که پاشیده شده
خامس آل عبا فکر عبایی دیگر است
شاعر: اسماعیل شبرنگ
#یا_قاسم_بن_الحسن💔
#روز_ششم_محرم🥀
💠 @sajdeh63
همه گفتند که از کوچه سهیم است زدند
هر چه گفتیم یتیم است یتیم است زدند
#یا_قاسم_بن_الحسن💔
#روز_ششم_محرم
💠 @sajdeh63