🚩 #سنگر_خاطره
در آشپزخانه غرق حال و هوای خودم مشغول کار بودم که محمدرضا با صدای بلند گفت: مادر نگاه کردم و دیدم دم در ورودی ایستاده. آمد توی آشپزخانه و شروع کرد به چرخیدن دور من و میگفت مادر حلالم کن مادر حلالم کن. گفتم: آخه چیکار کردی که حلالت کنم؟! گفت: وقتی آمدم صداتون کردم متوجه نشدید، بعد با صدای بلند صداتون کردم. حلالم کنید اگه صدایم را روی شما بلند کردم...
📚 کتاب همسفر تا بهشت ۱ ص۹۴
#سردارشهید_محمدرضا_عقیقی
💠 @sajdeh63
🚩 جشن ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
سخنران: حجت الاسلام محسنی مقدم
مدیحه سرایی: سید مرتضی بامشکی
زمان: دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۳۰
مکان: مشهد الرضا،خیابان آیت الله عبادی ۶۵،چهارراه اول سمت راست پلاک ۱/۲
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
اصلا به اضافه کار اعتقاد نداشت. میگفت: " وقتی میتونم تو زمان انجام کار، تموم کارهامو انجام بدم دیگه لزومی نداره که اضافه کار بمانم!" همین دقت ها و ریزه کاری هاش بود که برکت رو به زندگیمون آورده بود. نمونه ی دیگه ش حساسیت روی بیت المال بود. کارهای تحقیقاتی ش رو به خاطر بعضی مسائل محرمانه، نمی تونست بیرون از خونه پرینت بگیره و چون خودمون هم چاپگر نداشتیم مجبور بود از چاپگر محل کارش استفاده کنه. اما تو این جور مواقع، حتما برگه ی سفید از خونه می برد تا از امکانات اداره استفاده نکنه.
#شهید_داریوش_رضایی_نژاد
💠 @sajdeh63
📔 #معرفی_کتاب
📚 عنوان کتاب: تبسم های جبهه
🔻گذری بر خاطرات قشنگ بچه های جنگ و جبهه
✍🏼نویسنده: حمید داود آبادی
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
دو روز قبل از اعزامش وقتی لباسهای نظامی اش را شسته بودم، به خانه آمد و رفت لباسها را خيس خيس پوشيد، دی ماه بود و هوا سرد. گفتم چرا لباس ميپوشی. سرما ميخوری. گفت من از پرواز جاماندم و دوستانم رفتند، ميخواهم بچهها را سركار بگذارم و الکی با لباس نظامی از زير قرآن رد شوم و عكسم را بين بچهها پخش كنم. گويا نقشهاش بود كه به اين ترتيب از زير قرآن ردش كنيم. اما من احتياط كردم و حتی نميخواستم از او عكس بگيرم كه گفت مريم خانم جو گير نشو. قرآن كه بالای سرم نميگيری، حداقل عكس بگير. به ناچار عكسش را انداختم. پنجشنبه بود و شنبه اش بدون خداحافظی رفت. ✍راوی: مادر شهید
#شهید_مجید_قربانخانی
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
بی آنکه به ما بگوید، پنهانی به همسایه هایی که بضاعت مالی چندانی نداشتند رسیدگی و از آنان دستگیری می نمود. هر وقت از او سؤال می شد کی به این همه همسایه سرکشی می کنی؟ میگفت: بهتر است به شما نگویم، تا از اجر کارم کاسته نشود.
#شهید_رضا_کچیان_بامیری
💠 @sajdeh63
از خانه ارباب خبر می آید
بر آل علی تازه پسر می آید
در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال
انگار محمدی دگر می آید
🌺 ولادت با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان را تبریک عرض می نمایم🌺
💠 @sajdeh63
🚩 #حدیث
حضرت امام حسین علیه السلام درباره حضرت علی اکبر علیه السلام در روز عاشورا فرمودند: «اللهم اشهد علی هولاء القوم فقد برز إلیهم غلام اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولک و کنا إذا اشتقنا إلی نبیک نظرنا إلیه»
«خدایا گواه باش، بر این قوم، جوانی که در خلقت و سیرت و گفتار شبیهترین مردم به پیامبرت بود، به جنگ این مردم رفت، و ما هرگاه به دیدن پیامبرت مشتاق می شدیم به او نگاه می کردیم»
💠 @sajdeh63
🚩 #کلام_رهبری
قدر لحظات جوانی خود را بدانید و مواظب باشید هرگز جز برای رضای خدا کاری نکنید.
#مقام_معظم_رهبری
#روز_جوان_مبارک❤️
💠 @sajdeh63
شاهد خداست و تنها او میداند
که جوانیِ شان را
وقفِ نجابت کشورشان کردند
#علی_اکبر_های_خمینی
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
دو تا از بچه های گردان، غولـی را همراه خودشان آورده بودند و های های می خندیدند. +"این کیه!؟" -"عراقی😬" +"چطوری اسیرش کردید؟"😐 می خندیدند. -"از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجی ها آمده ایستگاه صلواتـی شربت گرفته بود، پول داده بود!"🥴 اینطوری لو رفته بود، بچه ها هنوز می خندیدند...😅
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
دفترچهای داشت که برنامهها و کارهایش را داخل آن مینوشت روزی که خیلی کار برایِ خدا انجام می داد بیشتر از روزهـایِ قبل خوشحال بود. یادم هست یک بار گفت: « امروز بهتـرین روز من است چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم»
📚 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم۲
#شهید_ابراهیم_هادی
💠 @sajdeh63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر است دیگر
گاهی دلش خیلی برای پسرش
تنگ می شود و ما چه می فهمیم
معنای دلتنگی را...!
https://eitaa.com/joinchat/809762818C5011c62353
🚩 #کلام_شهید
زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است. سلامت تن زیباست، اما پرنده عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند. و مگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسان تر بریده شوند؟ و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده اند که حسين را از سر خویش بیش تر دوست داشته باشد؟ و مگر نه آنکه خانه تن را فرسودگی می پیماید تا خانه روح آباد شود؟ و مگر نه اينكه این عاشق بی قرار را بر این سفینه سرگردانت آسمانی، که کره زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده اند؟ و مگر از درون این خاک نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم هایی فربه و تن پرور بر می آید؟ پس اگر مقصد را نه اینجا، در زیر این سقف های دلتنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه هایی بن بست باز می شود نمی توان جست، بهتر آنکه پرنده روح دل در قفس نبندد. پس اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر.پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند، از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
#شهید_سیدمرتضی_آوينی
💠 @sajdeh63
یٰا مَنْ اِحسٰانُهُ قَدیم حُسَین(ع)
ای کسی که نیکیاش از قدیم است، حسین
#دلتنگ_حرمتم💔😔
💠 @sajdeh63
اِلهی
وَقَد اَفنَیتُ عُمری فٖی شِرَّةِ السَّهوِ عَنکَ،
وَ اَبلَیتُ شَبابٖی فٖی سَکرَةِ التَّباعُدِ مِنکَ
ای معبود من،
عمرم را با درد و غفلت
از تو فانی ساختم و جوانیم
را در مستی بعد از تو فرسودم...
#مناجات_شعبانیه
💠 @sajdeh63
از مادر سردار شهید حسن باقری پرسیدند:
چی شد که پسری مثل آقا حسن تربیت کردی؟!
جمله خیلی قشنگی گفتند:
نگذاشتم امام زمان(عج) در زندگیمان گُم شود...🌱
💠 @sajdeh63
🚩 #مهندسهای_شهادت!
به بهانۀ ۵ اسفند روز مهندس
رسم است که مهندسها میگویند:
برای ما بن بستی وجود ندارد؛
یا راهی خواهیم یافت،
یا راهی خواهیم ساخت!
اما وقتی،
مهندس باشی
و شهید بشوی؛
پس میتوان راهی ساخت،
سوی آسمان...
برادران شهید:
#مهندس_پاسدار_جمال_ظلانوار
#مهندس_پاسدار_کمال_ظلانوار
#مهندس_پاسدار_مهدی_ظلانوار
💠 @sajdeh63
🚩 #مهندسی_رزمی_در_جنگ
نقش مهندسی در دفاع مقدس، متناسب با سير تاريخی دشمن به ميهن اسلامیمان شكل گرفت و متناسب با نيازهای مقاطع زمانی مختلف در شش حوزه كلان مأموريت مهندسی ايفای نقش كرد. مهندسی رزمی در مرحله اول تهاجم غافلگير كننده دشمن در شروع جنگ تحميلی يعنی از ۳۱ شهريورماه ۱۳۵۹ تا سه ماه بعد از آن به كمك نيروهای مدافع و با برخی از اقدامات حداقلی مهندسی مانع پيشروی دشمن شد. از اين نوع اقدامات میتوان به عمليات انتقال آب به دشت خوزستان توسط طرح سد سيد شريف، كانال شهيد چمران، كانال غدير و... اشاره كرد كه ايجاد موانع آبی بر سر راه دشمن، سبب زمين گير شدن نيروهای زرهی دشمن شد؛ به گونهای كه هرگونه تحرك از دشمن سلب و مجبور به توقف میشود. پس از توقف پيشروی دشمن، رزمندگانِ مهندسی، بهرغم محدوديت ماشين آلاتِ مهندسی، با اجرای عمليات خاكريز تعجيلی، كانال، دژ، راههای دسترسی سنگر، مواضع دفاعی برای نيروهای خودی ايجاد میكردند و مواضع نيروهای رزمنده مدافع كشور را استحكام میبخشيدند.
📚نقل از: «سرهنگ حبیبالله ایزدیان»
💠@sajdeh63
شهر آینهدار میشود با یک گل
پروانه تبار میشود با یک گل
گفتند نمیشود، ولی میبینند
یک روز بهار میشود با یک گل
💐میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت ولیعصر مهدی موعود(عج) مبارک باد.💐
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج❤️
💠 @sajdeh63
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
🌺اللهم عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌺
💠 @sajdeh63
🚩 #کلام_شهید
اگر امام زمان غیبت کرده است، این غیبت ماست نه غیبت او... این ما هستیم که چشمان خود را بسته ایم، این ما هستیم که آمادگی نداریم.
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
خواهرش میگوید: حسن توضیح زیادی از کارش نمیداد و واقعاً ما در این چند سال نمیدانستیم کارش چیست. پس از شهادتش فهميديم سرباز گمنام امام زمان(عج) است.
#شهید_حسن_عشوری
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگره_خاطره
یا اباصالح المهدی ادرکنی(عج)
همواره دلم به این ندای جانبخش خوش بوده و هست
هر بار که به جبهه اعزام می شدم، دو سه تا ماژیک رنگی می خریدم و با خودم می بردم. لباس های مان را که تحویل می گرفتیم، بلافاصله شروع می کردم به نوشتن پشت پیراهن خودم و بقیه که التماس دعا داشتند: یا ابا صالح المهدی ادرکنی. اینقدر این نوشته برایم قوّت قلب داشت و انرژی مثبت می داد که عاشقش بودم. در میانۀ نبرد تن با تانک، آنجا که چیزی نمانده بود ترس بر ایمانم غلبه کند، پنداری امام عصر مستقیم نشسته جلویم و حرف دلم را می شنود. در سخت ترین شرایط جنگ، انگاری خود آقا سرم را در آغوش می گرفت و بهم آرامش می داد و در میانۀ بارش تیر و ترکش و خمپاره، وقتی بدن زخم خورده ام، نه می سوخت و نه درد می کرد، مطمئن بودم از قدرت و قوّت این کلام زیباست: یا ابا صالح المهدی ادرکنی
▫️این عکس را تابستان ۱۳۶۲ در سقّز کردستان، روستای حسن سالاران، "سید احمد جلالی پروین" دوست و بچه محلم، با دوربین ساده و معمولی خودم ازم گرفت.
این عکس دو نکتۀ قشنگ دارد:
نوشتۀ پشت پیراهنم
پوکۀ گلوله که در هوا معلق است!
و در این دوران وانفسا، برایم دنیایی از خاطرات دلنشین و ایمانبخش در دل این عکس ها جاریست.
▫️راوی: حمید داودآبادی
💠 @sajdeh63
🚩 شادمانی شهدا در شب نیمه شعبان
حسینیه الوارثین
اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵
جشن ولادت حضرت مهدی(عج)
بچهها آن شب خیلی شاد بودند
چرا که در مقام سربازی امام زمان(عج)
خود را برای شهادت آماده میکردند؛
و چند روز بعد، شش نفر از آنها
به درجه شهادت رسیدند.
#رزمندگان_تخریب
#لشکر۱۰_سیدالشهداء
💠 @sajdeh63