eitaa logo
سجده بر خاک
279 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
269 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 کار خاصی نیاز نیست بکنیم، کافیه کارهای روزمـره‌مـونُ به ‌خاطر خدا انجام بدیم اگه تو این کار زرنگ باشی شک نکن شهید بعدی تویی! 💠 @sajdeh63
🚩 به سید میگفتن: اینا کی هستند! مياری هيئت؛ بهشون مسئوليت میدی. میگفت: کسی که تو راه نیست، اگه بیاد توی مجلس اهل بیت و یه گوشه بشینـه و شما بهش بها ندی، میره و دیگه هم بر نمیگرده اما وقتی تحویلش بگیری، جذب همین راه میشه. 💠 @sajdeh63
هدایت شده از سجده بر خاک
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من آرامش دارم کنج صحن گوهرشاد تو از پنجره ی فولاد تو کربلامو گرفتم... ❤️ 💠 @sajdeh63
🚩 ما از "سوختن" نمی ترسیم که چون "پروانہ ها" عاشق نوریم و هر جا که نور "ولایت" است گرد آن حلقه می زنیم 💠 @sajdeh63
🚩 شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشكر سپاه اصفهان در شب عملیات گفت: بچه‌ها امشب، عاشورای امام حسین علیه‌السلام است؛ ما داریم امتحان می‌شویم. آمده‌ایم که به تکلیف خودمان عمل کنیم. عملیات سخت و نفس گیره، موقعیت خاصه، بچه‌ها شاید یک نفر هم برنگردیم و زنده نمانیم. ببینید ما خیلی وقته که با هم هستیم؛ اما تا ساعاتی دیگر فرق دارد، هر کسی ذره‌ای شک توی دلش دارد، ترس دارد، منتظر دارد، برود. بچه‌اش منتظره، زنش منتظره، پدر و مادر پیر دارد، خواهر و برادر بی‌سرپرست دارد، دلش جایی گیر است برود. وسط صحبت گفت: بچه‌ها فانوس‌ها را خاموش کنید. فانوس‌ها یکی‌ یکی خاموش و کانال سرتاسر تاریک شد. چشم، چشم را نمی‌دید. حاج حسین ادامه داد: بچه‌ها الان دیگه اینجا تاریکه، ما هم همدیگر را نمی‌بینیم. من دارم می‌روم ده دقیقه دیگر بر می‌گردم. وقتی آمدم، باید ببینم چند نفر از شما مانده‌اید که تصمیم بگیرم باید چه‌ کار بکنم. تا حاج حسین گفت باید چه‌ کار بکنم، ناگهان کانال منفجر شد. گریه سراسر کانال را گرفت. مگر بچه‌ها گذاشتند که حاج حسین برود تا ده دقیقه دیگر برگردد؟ همین رفتارهای عاشورایی باعث شد که شهید میثمی در عملیات خیبر بگوید: هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود، می‌ایستاد. 💠 @sajdeh63
مبادا به‌ سببِ‌ یک‌ غم، هزاران‌ نعمتت‌ را فراموش‌ کنی! 💠 @sajdeh63
سلام و ارادت از باب یادآوری مجدد، پیرو سوالات برخی از کاربران و گلایه بابت عدم پاسخگویی به برخی از تلفن ها، پیامک ها و پیام های ارسالی در پیام رسانها ۱ - صبح ها امکان پاسخگویی تماس ها، چندان مقدور نیست، ضمن اینکه پاسخگو شماره هایی که نمی شناسم نیستم لذا لطفاً قبل از تماس، با ارسال پیامک خودتان را معرفی کنید. ۲ - بابت هماهنگی جلسات مدیر برنامه ندارم. ۳‌ - ادمین کانال "سجده بر خاک" در پیام رسان ایتا، سروش و تلگرام خودم هستم باتشکر 👇👇👇 ارتباط با مدیر 💠 @ya_roghayeh63 💠 @sajdeh63
🚩 میگفت: « توی خواب دیدم مریضی سختی دارم. آقا آمدند و فرمودند چرا اینقدر ناراحتی و ناله میکنی؟ عرض کردم آقا تاب و توانم کم شده. نظر لطفی کردند و باز فرمودند چه میخواهی؟ گفتم آقاجان، شما اول شفایم بدهید؛ بعد هم شهادت را نصیبم کنید.» شفایش را از امام رضا(ع) گرفته بود. برای شهادتش هم فرموده بودند: «وقتی به شهادت می رسی که ازدواج کرده باشی.» روی همین حساب برای ازدواج سریع اقدام کرد برایش خواستگاری رفتم و چیزی نگذشت که رخت دامادی پوشید. وعده امام رضـا(ع) خیلی زود تحقق پیدا کرد، رخت دامادی که پوشید رخت شهادت را به تنش پوشاندند.▪️راوی: مادر شهید ولادت: فراش محله بهشهر مازندران۱۳۴۰  شهادت: ام الرصاص ۱۳۶۵ مزار: بهشت فاطمه بهشهر 💠 @sajdeh63
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 💠 @sajdeh63
🚩 اهواز زندگی می کردیم، در یکی از خانه های سازمانی که به فرماندهان جنگ می دادند، بدون کولر، بدون یخچال. در این بی امکاناتی گرمای خوزستان هم شده بود قوز بالای قوز. مجبور بودم غذای هر روز را همان روز تهیه کنم تا فاسد نشود. آن روز برای خرید که بیرون رفتم یکی از همسایه ها با تعجب به سمت من آمد و گفت: «راستی چرا حاج آقا یخچالتون را بخشید!» با تعجب گفتم: «یخچال!» گفت: «آره همون یخچال سهمیه ای که امروز صبح به شما دادن. حاجی اون رو بخشید به یکی از همسایه های چند کوچه اون طرف تر!» شب که آمد، فهمید پکرم. جریان را پرسید! نمیخواستم به روش بیارم اما گفتم: «حاجی ما خودمون بیشتر از هر چیز به یخچال نیاز داریم، خدا را خوش می یاد آن را برداشتید بخشید به یکی دیگه!» لبخند مهربانی روی صورتش درخشید و گفت: «بنده خدا آمده بود کمک کنه یخچالُ سوار ماشین کنیم، با حسرت گفت خوش به حالت که به شما یخچال دادن، ما که با چهار تا بچه قد و نیم قد آرزو به دل یک لیوان آب یخ موندیم. خندید، به چشمانم نگاه کرد و گفت: «خدا وکیلی تو بودی نمی بخشیدی!» ▫️راوی: همسر شهید 💠 @sajdeh63
🚩 اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ محبت بفرمایید سوره حمد به همراه صلوات به نیت شفا و سلامتی بیمار مورد نظر قرائت بفرمایید. سپاسگزارم. «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یکشِفُ السُّوءَ» 💠 @sajdeh63
🚩 هم مداح بود هم شاعر اهل بیت. میگفت: من شرم می کنم در پیشگاه اربابم امام حسین سر در بدن داشته باشم. بعد شهادت وصیت نامه اش رو آوردند. نوشته بود قبرم را توی کتاب خونه مسجد المهدی کندم. سراغ قبر که رفتند دیدند که برای هیکلش کوچیکه. وقتی جنازه ش اومد قبر اندازه اش بود، اندازه تن بی سرش... 💠 @sajdeh63