_ او شیخ اعظم است؟
_کدام را می گویی؟
_همان که پیرزنی را به دوش گرفته.
_یا للعجب! خود اوست؛ شیخ است.
_شنیده بودم که مادرش زمین گیر شده و شیخ خودش او را به دوش می کشد و به حرم می برد.
مادر، پیر و زمین گیر شده بود؛ و کمی هم کم حوصله.شیخ هر روز طبق برنامه در ساعتی معین به دیدن مادر می رفت و با او سخن می گفت؛ از خاطرات گذشته و احوالات روزگار. گاهی سر به سرش می گذاشت و با هم می خندیدند. پیر زن هر وقت اراده ی حرم می کرد، خود شیخ او را به دوش می گرفت و می برد.
بردن مادر با گاری یا اسب و استر ممکن بود و شاید برادران کوچک تر شیخ عهده دارش می شدند؛ ولی شیخ اصرار داشت که خود چنین کند؛ حتی آن زمان که " #خاتم_الفقهاء یش می خواندند.
📚 #نخل_و_نارنج قسمت ۲۲؛ اثر #وحید_یامین_پور
پ.ن: خیر دنیا و آخرت در خدمت به والدین علی الخصوص مادران است
#خدا
#مادر
#احترام_والدین
#نیکی_به_پدر_و_مادر
#اسلام
#شیعه
#شیخ_مرتضی_انصاری
#مرجع_تقلید
#شیخ_اعظم
#خاتم_الفقهاء
#سعادت
#انسانیت
#شهادت
@sajjad_rostampour