﷽ آنچه که از منابع دینی و معرفتی به دست می آید ، این است که برای رسیدن به کمال و سعادت ، چه در ابعاد فردی و چه در ابعاد اجتماعی ،باید منازل و پله های زیادی را طی کرد تا به سر منزل مقصود رسید که تطهیر و طهارت مقدم بر سائر مولفه ها و منازل است. به عبارتی در گام های اول و بعد از اینکه فهمیدیم دچار فساد هستیم، ابتدا باید ریشه ی فساد را قطع کنیم و وجود فردی و اجتماعی خود را از مفاسد پاک سازی کنیم ، سپس با مداومت بر آن ، پاک بودن و دوری از فساد را در خود و جامعه ملکه گردانیم. آنچه که امروز در شهرهای ما و در نظام ما دیده می شود این است که ریشه هایی از فساد هنوز قطع نشده اند و همان روحیه ی طاغوتی قبل از انقلاب در برخی از نهادها وجود دارد که یکی از آنها ، شهرداری است. وجود فساد در شهرداری ها، چیزی نیست که نیازمند اثبات باشد و به عبارتی اظهر من الشمس است . این روحیه ی طاغوتی است که این فساد عظیم را در این نهاد ، گنجانده است و حال و هوای شهر های ما بعد از چهل سال انقلاب، هنوز اینگونه است که قسمتی از آن ، در این عکس به تصویر کشیده شده است. پس گام اول در آبادانی شهر را باید در تطهیر این فساد از این نهاد ها قرار داد و سپس در گام های بعدی برای آبادانی آن کوشید. اگر ظرفی نجس باشد ، هر قدر هم در آن شیر پاک بریزیم، باز هم نجس خواهد شد. باید نجاست را تطهیر کنیم ، سپس شیر در آن بریزیم. 🖊 عبده الفقیر سجاد رستم پور ۲ فروردین ۱۴۰۰ #اسلام #دین #حوزه_ی_علمیه #شهر_سازی #شورای_شهر #شهرداری #فساد #مبارزه_با_فساد #شهادت @sajjad_rostampour

#فساد #مبارزه‌با‌فساد #مطالبه @sajjad_rostampour

🔴 به کام مسئولین، به ناکامی جوانان بسم الله الرحمن الرحیم این روزها دیگر نیازی به گرفتن آمار از مراکز دقیق آمارگیری نیست، کوچه پس کوچه های شهرمان را بگردیم، حساب و کتاب همه چیز دستمان می آید؛ آمار اعتیاد، آمار خودکشی، آمار درگیری ها و چاقوکشی ها، آمار فساد، آمار طلاق، آمار بیماری های عصبی و... این ها خبر های کف میدانی از دل جامعه بود، اینکه در عبور و مرور هایت جوان های نعشه ای را می بینی که یا به دیوار تکیه داده اند یا روی زمین دراز کشیده یا لنگ لنگان قدم می زنند؛ اینکه روی دیوارها اعلامیه هایی از جوانان میبینی که علت فوت آنها را خودکشی بیان می کنند، و یا اینکه کودکان و نوجوانانی را مشاهده می کنی که در اثر طلاق، امید به زندگانی را از دست داده اند و در مسیر تبدیل به یک عنصر نامطلوب و یا به قول خودمان تبدیل به یک اراذل اوباش درجه یک هستند. حالا یک سری هم به ادارات بزنیم، مسئولینی که به فکر باند بازی و مافیاگری هستند، و یا درگیر سیاست بازی های خودشان، که صرفا خودی نشان دهند یا حال کسی را بگیرند؛ به هر کسی که خوششان بیاد، کمک می کنند و به هر کسی که به عینکشان خوش نمی آید، بی مهری؛ مثلا به یک نهادی میلیون ها کمک می کنند و به یک نهادی گرانی هم نمی رسد، هر کس را از هواداران می دانند توجه می کنند، هر کس را منتقد بدانند رجم!! عده ای مشغول بده بستان های سیاسی، عده ای در فکر مناصب بالاتر، عده ای مشغول رشوه خوردن، و عده ای... آقایان مسئول! خبر دارید در این شهر چه میگذرد؟؟ تلف شدن جوانان را می بینید یا کور شده اید؟ مسئولین فرهنگی! کجایید شما؟؟؟ اصلا شما میدانید چه وظیفه ای در قبال مسائل فرهنگی دارید؟ الفبای کار فرهنگی را بلدید؟ این بودجه های کلان فرهنگی کجا تلف می شوند؟ جوانان این شهر و آیندگان این مرز و بوم چه سهمی از آن بودجه ها دارند؟ مسئولین مبارزه با فساد!!! چه کسی قرار است با این هجم از فساد و ترویج فساد توسط مفسدین مبارزه کند؟ تا کی شاهد باشیم ساقیان مواد مخدر، چند روز بعد از دستگیر شدن، دوباره به کارشان با قوت بیشتر ادامه دهند؟ و هزاران سخن ناگفته که این صفحات گنجایش آن را ندارند. ای کاش مسئولین ( خطابم به تمام مسئولین در تمام نهادهاست) به این سوال فکر می کردند که اگر یکی از این جوانانی که در این جنگ نرم تلف می شوند، جوان خود آنها بود، باز هم اینگونه کم کاری و بی کاری می کردند؟؟؟ البته داریم مسئولین صالحی که مردانه خدمت می کنند، اما هستند مسئولانی هم که ضربه زدن آنها بیشتر از ضربه زدن دشمنان است!!! #فساد #مبارزه‌با‌فساد #مطالبه @sajjad_rostampour

💠 سید خشکیده لاغر، کابوس شاه قلدر حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در مورد شـ هید آیت الله مدرس رحمه الله علیه: شما ملاحظه کرده اید، تاریخ مرحوم مدرس را دیده اید: یک سید خشکیده لاغرِ ‏‎‎‎‎‏ ـ عرض می کنم ـ لباس کرباسی ـ که یکی از فحش‌هایی که آن شاعر به او داده بود،‎‎‎‎‏ همین بود که تنبان کرباسی پوشیده ـ یک همچو آدمی در مقابل آن قلدری که هر کس‎‎‎‎‏ آن وقت را ادراک کرده می داند که زمان رضاشاه غیر زمان محمدرضاشاه بود. آن‏‎‎‎‎‏ وقت یک قلدری بود که شاید تاریخ ما کم مطلع بود، در مقابل او همچو ایستاد، در‎‎‎‎‏ مجلس، در خارج که یک وقت گفته بود: سید چه از جان من می خواهی؟ گفته بود که‎‎‎‎‏ می خواهم که تو نباشی، می خواهم تو نباشی! این آدم که ـ من درس ایشان یک روز‎‎‎‏ رفتم ـ می آمد در مدرسه سپهسالار ـ که مدرسه شهید مطهری است حالا ـ درس‎‎‎‎‏ می گفت ـ من یک روز رفتم درس ایشان ـ مثل اینکه هیچ کاری ندارد، فقط طلبه ای‎‎‎‎‏ است دارد درس می دهد؛ این طور قدرت روحی داشت. در صورتی که آن وقت در‎‎‎‎‏ کوران آن مسائل سیاسی بود که باید حالا بروند مجلس و آن بساط را درست کند. از‎‎‎‎‏ آنجا ـ پیش ما ـ رفت مجلس. آن وقت هم که می رفت مجلس، یک نفری بود که همه‎‎‎‎‏ از او حساب می بردند. من مجلس آن وقت را هم دیده ام. کانَّهُ مجلس منتظر بود که‎‎‎‎‏ مدرس بیاید؛ با اینکه با او بد بودند، ولی مجلس کانَّهُ احساس نقص می کرد وقتی‎‎‎‏ مدرس نبود. وقتی مدرس می آمد، مثل اینکه یک چیز تازه ای واقع شده.📚صحیفه، ج۱۶،ص۴۵۱ در جای دیگر می فرمایند: مدرس تنها مرد بزرگی بود که با او (رضاخان) مقابله کرد و مخالفت کرد. در آن وقت جناحهایی می‌توانستند که پشت سر مدرس را بگیرند و اگر پشتیبانی کرده بودند، مدرس مردی بود که با منطق قوی و اطلاعات خوب و شجاعت و ممکن بود که در همان وقت شرّ این خانواده کنده بشود و نشد ... ۱۶ آبان ۱۳۵۷ 📚 صحیفه ج۴، ص۳۶۹ شـ هید آیت الله #مدرس #مبارزه با #ظلم و #فساد

#کلام_ولی #فساد #مبارزه_با_فساد @sajjad_rostampour