چند نکته انتقادی درباب عدالتخواهی
ریشه مشکلات فکری و عملی بسیاری از منسوبان جریان عدالتخواه،به نکته زیر بر می گردد.نکته ای در بیانیه گام دوم صادره از مقام معظم رهبری که بخوبی ریشه این مشکلات را تبیین می کند که خواهش می کنم به کلمه به کلمه آن دقت کنید:
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بیشک فاصلهی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصلهای طیشدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بیشک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.
و اما برخی مشکلات دیگر که قبل از صدور این کلام هم با آن درگیر بود و هست:
-برداشت و برقراری نسبت با مفهوم عدالت و نسبت آن با مفاهیم دیگر.
-ضعف در مستند بودن مطالبه گری ها تاجایی که برخی مطالبات از روی هیجان برروی سربرگ تشکل و با امضای مسئول تشکل جاری شد و بعداً غلط بودنش مشخص شد.
-ضعف در تقوای سیاسی تا جایی که بعد از محرز شدن برخی اشتباهات نظری و عملی،یا سکوت کنی یا توجیه کنی و همچنین مظلوم نمایی.
-نسبت با اندیشه و نظام فکری امامین انقلاب و دیگر اندیشمندان انقلاب اسلامی.
-نسبت با تفکرات و عملکردهای جریان غیرانقلابی تاجایی که برخی نظرات و عملکردهای آنها عملا توسط اینها تکرار می شود.
-ضعف و ناامیدی از اصلاح سیاسی تا جایی که بیانیه گام دوم انقلاب هم امیدبخش اینها نیست و صعود چهل ساله @soada_ir هم از نظر اینها عقب گرد ایدئولوژیک و توجیه وضع موجود می شود و بعضاً دست به تحریم انتخابات به شیوه تندروهای اصلاحات می زنند.
-نسبت با تفکرات غربی و شرقی و اینکه بعضاً برای فرار از تفکر غربی و ناامید از علم دینی و اندیشه امامین،دست به دامان سوسیالیسم اسلامی و فضای دهه پنجاه شریعتی و نهضت آزادی می شوند.
-ضعف در مطالعه و تفکر و خلع سلاح شدن هرگونه کنش میدانی از مبنای فکری و مظلوم واقع شدن حتی متفکران و اهل مطالعه این جریان توسط بدنه و اکتفا کردن به برخی قطعات جنجالی کلام بزرگان از میان انبوه مطالب و کتابهای آنها
-ضعف در عمل به مطالبات رهبری معظم انقلاب از دانشجویان با وجود حضور در دیدارهای رهبری با دانشجویان
-دچار شدن به ضعف هایی که طیف مجاهدین خلق و طیف حشمت الله طبرزدی و طیف تحکیم وحدت سابق و... از جمله التقاط در اندیشه
-بی اخلاقی ها و مظلوم نمایی هایی که بعضاً در تشکیل لیست انتخاباتی مجلس عدالتخواه شکل گرفت و بیشتر بدنه انقلابی را برای رای به آنها(بجز یک نفر که آنهم در سازوکار جبهه پایداری بود یعنی روح الله ایزدخواه) قانع نکرد.
-اینکه از سویی در بحث جهان اسلام بشدت طرفدار وحدت اسلامی هستند تا جایی که تاریخ گفتن برخی فضلا را هم بر نمی تابند ولی در سیاست داخلی بشدت حلقه انقلابیگری را تنگ گرفته اند و رقبای خود را سقیفه و پدرخوانده و نمایشی کار و... معرفی می کنند.
-نسبت با تفکرات و عملکردهای جریان بهاری علیرغم اعلام برائت از آن که زمانی بدان رای داده بودند.
-نوعی از تکلیف گرایی که نتیجه را اصلا درنظر نمی گیرد و بصرف انجام تکلیف کاری برای رسیدن به نتیجه انجام نمی شود.این در حالی است که هم تکلیف مهم است هم تلاش برای منتج بودن تکلیف به نتیجه.تهی کردن تکلیف از تلاش برای رسیدن به نتیجه باعث می شود که گاها از روشهای غیرقانونی و غیرشرعی استفاده شود که بعضاً سوء نتیجه دارد.
-ایجاد شائبه ایجاد قبیله از کلمه عدالت و عدالتخواهی درحالی که اصل این آرمان ملی و مذهبی ربطی به دسته بندی های سیاسی ندارد.
این ضعف هایی است که کمابیش در این جریان دیده ام و البته که نه هیچ جریان رسمی و قانونی را نفی می کنیم نه در درون هر جریان،تمام افرادش را یکجور ارزیابی می کنیم.ولی این نکاتی بود که کمابیش لازم دیدم تذکر بدهم.البته اوضاع نخبگان و اهل مطالعه این جریان بمراتب بهتر از آن نکاتی است که ترسیم کردم اما از جهت آزادی بیان و انتقاد،این متن را نوشتم.
پ.ن: این یادداشت را می خواستم زمان انتخابات ۱۴۰۰ بنویسم اما بنابر ملاحظات ایام انتخابات،بعد از انتخابات نوشته بودم.
ما نیاز داریم که شاخص ها و مسیر مشخصی برای عدالت خواهی داشته باشیم و کلا افراط و تفریط در دو مقوله #آزادی و #عدالت همواره جزو چالشهای طول تاریخ ازجمله بعد از انقلاب بوده است.
با هشتگ #عدالت_خواهی همراه باشید.
#کشکول #اینستاگرام #عدالت_خواهی
@sajjadmirzaei_ir