⁉️سوال۳
این که گفتید مکتب شهید سلیمانی یعنی چی ?!!!!
پاسخ:
✅مکتب در بینش سیاسی مجموعهای است که در ابتدا به تفسیر انسان و جهان می پردازد و سپس بایدها و نبایدهای انسانی را مشخص و معین میسازد. هم نیاز انسان را به جهان بینی مرتفع میکند و هم یک نظام ارزشی برای زیستن و چگونه زیستن ارائه میدهد. در واقع مکتب مجموعه جهان بینی و ایدئولوژی یک انسان میباشد.
حالا مکتب حاج قاسم یعنی انچه او را واداشت درمسیری حرکت کند
که اسم و اوازی جهانی پیدا کند وان جزٕ اجرای کامل بایدهای ونبایدهای مکتب او یعنی اسلام نبود!
ایشان کامل در دستورات اسلامی ذوب شده بودن از مرگ هراسی نداشت چون این گونه مردن جزو مکتب ایشان است این همان چیزی ایست که دشمن از ان هراس دارد
#پرسش_و_پاسخ
#مکتب_حاج_قاسم
┄═❁๑🍃๑ *🇮🇷* ๑🍃๑❁═┄
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #سی_وهفت
طعم عشقش را قبلاً چشیده..
و میدیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که #بیرحمانه دلم را میسوزاند..
دیگر برای من هم جز #تنفر و #وحشت هیچ حسی نمانده و #فقط_ازترس، #تسلیم وحشی گری اش شده بودم..
که میدانستم دست از پا خطا کنم مثل مصطفی مرا هم خواهد کشت.
شش ماه زندانی این خانه شدم..
و #بدون_خبر از دنیا، تنها سعد را میدیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ میگفت.. و من از غصه در این غربت ذره ذره آب میشدم...
اجازه نمیداد حتی با همراهی اش از خانه خارج شوم،..
تماشای مناظر سبز داریا #فقط با حضور #خودش در کنار پنجره ممکن بود
و بیشتر #شبیه_کنیزش بودم که مرا تنها برای خود میطلبید..
و حتی اگر با #نگاهم شکایت میکردم دیوانه وار با هر چه به دستش میرسید، تنبیهم میکرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم.
داریا هر جمعه ضد حکومت اسدتظاهرات میشد،..
سعد تا نیمه شب به خانه برنمیگشت..
و #غربت و #تنهایی این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجره ها میجنگیدم..
بلکه راه فراری پیدا کنم..
و آخر حریف آهن و میله های مفتولی نمیشدم..
که دوباره در گرداب گریه فرو میرفتم...
دلم دامن مادرم را میخواست،..
صبوری پدر..
و مهربانی بی منت برادرم که همیشه حمایتم میکردند..
و خبر نداشتند #زینبشان هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا میزند..
و من هم #خبرنداشتم سعد برایم چه خوابی دیده...
که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت...
اولین باران پاییز خیسش کرده..
و بیش از سرما #ترسی تنش را لرزانده بود..
که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
@salahshouran313
🍃
📖🍃
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #سی_وهشت
صدایم زد
_نازنین!
با قدمهایی کوتاه به سمتش رفتم..
و مثل تمام این شبها تمایلی به همنشینی اش نداشتم..
که سرپا ایستادم و بی هیچ حرفی نگاهش کردم.
موهای مشکی اش از بارش باران به هم ریخته بود، خطوط پیشانی بلندش همه در هم رفته..
و تنها یک جمله گفت
_باید از این خونه بریم!
برای من که #اسیرش بودم،..
چه فرقی میکرد در کدام زندان باشم که بی تفاوت به سمت اتاق چرخیدم..
و او هنوز حرفش تمام نشده بود که با جمله بعدی خانه را روی سرم خراب کرد
_البته #تنها باید بری، من میرم ترکیه!
باورم نمیشد...
پس از شش ماه که لحظه ای رهایم نکرده، تنهایم بگذارد..
و میدانستم #زندان_بان_دیگری برایم در نظر گرفته..
که رنگ از صورتم پرید...
دوباره به سمتش برگشتم و هرچقدر وحشی شده بود، همسرم بود ومیترسیدم مرا دست غریبه ای بسپارد که به گریه افتادم...
از نگاه بیرحمش پس از ماهها محبت
میچکید، انگار نرفته دلتنگم شده و با بغضی که گلوگیرش شده بود،..
زمزمه کرد
_نیروها تو استان ختای ترکیه جمع شدن، منم باید برم، زود برمیگردم!
و خودش هم از این رفتن #ترسیده بود که به من دلگرمی میداد..
تا دلش آرام شود
_دیگه تا پیروزی چیزی نمونده، همه دنیا از ارتش آزاد حمایت میکنن! الان ارتش آزاد امکاناتش رو تو ترکیه جمع کرده تا با همه توان به سوریه حمله کنه!
یک ماه پیش..
که خبر جدایی تعدادی از افسران ارتش سوریه و تشکیل ارتش آزاد مستش کرده و #رؤیای_وزارت در دولت جدید خواب از سرش برده بود،...
نمیدانستم خودش هم راهی این لشگر میشود...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
@salahshouran313
🍃
📖🍃
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #سی_ونه
نمیدانستم خودش هم راهی این لشگر میشود که صدایم لرزید
_تو برا چی میری؟
در این مدت هربار سوالی میکردم،..
فریاد میکشید..
و سنگینی این مأموریت، تیزی زبانش را کُند کرده بود..
که به آرامی پاسخ داد
_الان فرماندهی ارتش آزاد تو ترکیه تشکیل شده، اگه بخوام اینجا منتظر اومدنشون بمونم، هیچی نصیبم نمیشه!
جریان خون در رگ هایم به لرزه افتاده.. و نمیدانستم با من چه خواهد کرد..
که مظلومانه التماسش کردم
_بذار برگردم ایران!
و فقط ترس از دست دادن من میتوانست شیشه بغضش را بشکند که صدایش خش افتاد
_فکر کردی میمیرم که میخوای بذاری بری؟
معصومانه نگاهش میکردم تا دست از سر من بردارد..
و او #نقشه_دیگری کشیده بود که قاطعانه دستور داد
_ولید یه خونواده تو داریا بهم معرفی
کرده، تو میری اونجا تا من برگردم.
_سپس از کیفش #روبنده و #چادری_مشکی بیرون کشید و مقابلم گرفت
_این خانواده #وهابی هستن، باید اینا رو بپوشی تا شبیه خودشون بشی.
و پیش از آنکه نام وهابیت جانم را بگیرد،..
با لحنی محکم هشدار داد..
_اگه میخوای مثل دفعه قبل اذیت نشی، نباید بذاری کسی بفهمه #ایرانی هستی! ولید بهشون گفته تو از وهابی های افغانستانی!
از میزبانان وهابی تنها خاطره #سربریدن برایم مانده..
و از رفتن به این خانه تا حد مرگ وحشت کرده بودم..
که با هقهق گریه به پایش افتادم
_تورو خدا... بذار من برگردم ایران!
و همین گریه طاقتش را تمام کرده بود.. که با هر دو دستش شانه ام را به سمت خودش کشید..
و صدایش آتش گرفت
_چرا نمیفهمی نمیخوام از دستت بدم؟
خودم را از میان دستانش بیرون کشیدم که حرارت احساسش مثل...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
@salahshouran313
🍃
📖🍃
9.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید مدافع حرم مهدی نوروزی
#شهید_هفته
📹 شهید مهدی نوروزی که بود؟
#شهید_مهدی_نوروزی
🌷شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات🌷
📌 خاصیت عدم مذاکره مستقیم با آمریکا در این مقطع زمانی چیست؟
🔻تیم مذاکره کننده ایران یک بازیگر مهم یعنی آمریکا را از حضور مستقیم در دور میز مذاکره دور نگه داشته است. آیا این اقدام به اصل مذاکرات کمکی کرده؟ آیا ایران از این طریق تاکنون توانسته امتیازی کسب کند؟
1️⃣کشورهای اروپایی حاضر در مذاکرات وین هفت برای اینکه همزمان بتوانند هم منافع خود را دنبال کنند و هم خواسته های آمریکا را مطالبه کنند، مجبور به کاهش نقش و تاکتیک های مذاکراتی خود در برابر ایران شدند و در حال حاضر پیش بردن همزمان چند نقش برایشان سخت تر از دوره های گذشته شده که آمریکا حضور مستقیم در مذاکرات داشت. ضمن اینکه به هر حال این کشورها ولو اندک، تفاوت هایی برای اولویت های مذاکراتی خود به نسبت آمریکا قائل هستند و گاهی باید حواسشان باشد که نقش دوگانه به برخی منافع اختصاصی آنها خللی وارد نکند. بدین ترتیب در چنین شرایطی ایران با کم کردن حضور یک بازیگر مستقیم، میزان نقش آفرینی اختصاصی کشورهای اروپایی را نیز به نوعی کاهش داده و برخی روندهای مذاکره را برای خود در مواردی ساده تر هم کرده است.
2️⃣ حضور مستقیم در مذاکرات، تاثیرگذاری یک کشور را به مراتب از حضور غیرمستقیم بالاتر می برد. مثال ساده غیرآمریکایی ولی قابل فهم آن این است که چرا عربستان و اسرائیل سالهاست دوست دارند حتی بخش جانبی از میز مذاکره مستقیم گفتگوهای هسته ای با ایران باشند و بارها تلاش کردند حضور واسطه ای خود را به حضور مستقیم تغییر بدهند؟ چون اثر حضور مستقیم به مراتب از حضور واسطه ای برای مذاکرات هسته ای با ایران برایشان مفیدتر و با منافع اختصاصی تر همراه خواهد بود.
3️⃣ برای آمریکا مذاکره مستقیم با ایران به یک مساله سیاسی داخلی و تبلیغاتی تبدیل شده است؛ در ایران جریان غرب گرا علی رغم تلاش زیاد نتوانست موضوع مذاکره مستقیم فوری با آمریکا را در افکار عمومی را تبدیل به یک اهرم فشار سیاسی فراگیر داخلی علیه تیم مذاکره کننده کند. در آمریکا این موضوع برعکس است و دموکرات ها برای اینکه نشان بدهند در سیاست خارجه موفق تر از جمهوریخواهان هستند باید تصویر مذاکره مستقیم با ایران و وادار کردن ایران به یک توافق جدید را هرچه زودتر به عنوان یک دستاورد در افکار عمومی خود به نمایش بگذارند. به این ترتیب وقتی ایران فعلا مذاکره مستقیم با آمریکا را از دستور خارج کرده عملا در حال تولید فشار سیاسی به تیم مذاکره کننده دولت بایدن در آمریکا هست.
4️⃣ از سوی دیگر تاکنون به دست گرفتن اجاره صدور مجوز ورود آمریکا به میز مذاکره مستقیم توسط ایران جنبه اقتدار تیم دیپلماسی ایران را نیز تقویت کرده و این اقتدار بر فضای مذاکرات تا این لحظه نیز تاثیر مستقیم داشته است. ایران با استفاده از این اقتدار و همچنین پیش نویس ابتکاری خود، در گام اول، چارچوب جدید مذاکرات را تعیین کرده است. به نظر می رسد که یکی از جدی ترین دلایل این موفقیت مهم آنهم در یک بازه کوتاه، دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکرات به صورت مستقیم بوده است؛ تجربه اول نشان میدهد که در مرحله دوم یعنی کار کردن بر روی متن توافق نیز همچنان دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکره مستقیم، برایمان امتیازات خوبی همراه خواهد داشت.
5️⃣ اگر روند مذاکرات طبق خواسته ایران پیش برود و آمریکا حاضر به دادن امتیازات واقعی و با قابلیت راست آزمایی شود، تیم مذاکره کننده مجوز بازگشت آمریکا به دور میز ایران و 1+5 را خواهد داد. اما تا رسیدن به آن نقطه، باید این اهرم فشار را تا جایی که امکانش فرآهم هست، حفظ و تبدیل به امتیازات بیشتر کرد نه اینکه این اهرم را خیلی زود و ارزان بفروشیم.
#مهدیـجهانـتیغی
@salahshouran313
🔴 مقایسه عجیب سرانه بودجه فرهنگی ایران با سایر کشورها
🚫جدای از فاصله عجیب بودجه فرهنگی ایران با سایر کشورها لازم هست چند مقایسه ساده داشته باشیم با بودجه چند رسانه که بر علیه ما فعالیت فرهنگی سیاسی میکنند.
⭕️بودجه سالیانه بیبیسی بالغ بر ۴ میلیارد و ۷۲۲ میلیون پوند است.
⭕️همچنین شبکه خبری "من و تو" مجموع هزینههای عملیاتی این شبکه طی سه سال مالی، از مرز ۵۳ میلیون پوند گذشته است. که از بارزترین فعالیت ضد فرهنگی این شبکه تبلیغ افکار فرقه ضاله و تبلیغ سگ پروری در منازل هست .
⭕️و اما اینترنشنال به گفته علی علیزاده تحلیلگر سیاسی، از قول روزنامه گاردین بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری دارد که از طریق محمد بن سلمان تامین میشود.
♨️و یا بودجه فعالیت های ضد فرهنگی مسیح علینژاد که طبق اسناد عمومی قراردادهای دولت آمریکا، مسیح علینژاد تا امروز مبلغ ۳۱۷,۴۰۰ دلار از دولت آمریکا دریافت کرده است.
و اینجاست که به فرمایش رهبری جنگ روایتها اتفاق افتاده و آنچه را که در اتاقهای فرمان ضد نظام اسلامی میخواهند، در رسانه هایشان به اذهان ببینندگانشان دیکته میکنند.
🖊 #عسگری تحلیلگر رسانه
@salahshouran313
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #چهل
حرارت احساسش مثل جهنم بود و تنم را میسوزاند...
با ضجه #التماسش میکردم تا خلاصم کند و اینهمه باران گریه در #دل_سنگش اثر نمیکرد که همان شب مرا با خودش برد...
در انتهای کوچه ای تنگ و تاریک، زیر بارش باران، مرا دنبال خودش میکشید و حس میکردم به سمت قبرم میروم.. که زیر روبنده زار میزدم..
و او ناامیدانه دلداری ام میداد
_خیلی طول نمیکشه، زود برمیگردم و دوباره میبرمت پیش خودم! اونموقع دیگه سوریه آزاد شده و مبارزه مون نتیجه داده!
اما خودش هم..
فاتحه دیدار دوباره ام را خوانده بود.. که چشمانش خیس و دستش به قدرت قبل نبود..
و من #نمیخواستم به آن خانه بروم..
که با همه قدرت دستم را کشیدم و تنها چند قدم دویدم که چادرم زیر پایم ماند و با صورت زمین خوردم...
تمام چادرم از خاک خیس کوچه. گِلی شده بود، ردّ گرم خون را روی صورتم حس میکردم، بدنم از درد به زمین چسبیده..
و باید فرار میکردم..
که دوباره بلند شدم و سعدخودش را بالای سرم رسانده بود که بازویم را از پشت سر کشید...
طوری بازویم را زیر انگشتانش فشار داد که ناله در گلویم شکست و با صدایی خفه تهدیدم کرد
_اگه بخوای تو این خونه از این کارا بکنی، زنده ات نمیذارن نازنین!
روبنده را از صورتم بالا کشید و تازه دید صورتم از اشک و خون پیشانی ام پُر شده..
که چشمانش از غصه شعله کشید
_چرا با خودت این کارو میکنی نازنین؟
با روبنده خیسم صورتم را پاک کرد.. و
نمیدانست با این زخم پیشانی چه کند که دوباره با گریه #تمنا کردم
_سعد بذار من برگردم ایران...
روبنده را روی زخم پیشانی ام فشار داد تا کمتر خونریزی کند، با دست...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
@salahshouran313
🍃
📖🍃