eitaa logo
◾️سلامتکده شِفاء(طب اسلامی‌ایرانی)
12.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
102 فایل
🌸🐝فيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ🍯 👩‍💻خانم سواعدی :👈 @Salamatyarrrr 👨‍💻تبادل :👈 @Admin_111 ♾تبلیغات:👈 @mobin_gt فوروارد قشنگتره☺ کپی‌با ذکر صلوات🌺 🔵کانال شخصی خانم #زهرا_سواعدی 🟢درمانگر و محقق طب اسلامی ایرانی 🔴درمانگر نازایی و بیماری زنان
مشاهده در ایتا
دانلود
💌داستانهای آموزنده ⇩⇩⇩⇩📖 : ⇩⇩⇩⇩ 🛁 ماجرای درمان در حمام ✴️ملا جلال الدین دوانی در کتاب "اخلاق جلالی" بدین عبارت حکایت کرده است: 👑منصور بن نوح را که والی ممالک خراسان بود وجع مفاصلی روی نمود [دچار درد مفاصل شد]. که بزرگان اطبّای آن زمان، زبان به اعتراف به عجز از علاج آن گشودند، و بر قصور از تدبیر آن عارضه اقرار نمودند 🚫 💢رأی ارکان دولت بر آن قرار یافت که با محمد زکریا رازی که رازدان قوانین علاج و اصلاح مزاج بود مشورت نمایند، ✳️کسی به احضار او فرستادند چون به کنار قُلزُم [رودخانه یا دریا] رسید از سوار شدن بر کِشتی، خودداری نمود تا او را دست و پا بسته در کشتی انداختند🛳 🌊 چون از دریا عبور کرده و به پادشاه رسید انواع تولیدات لائقه و تصرفات فائقه [درمانهای مختلف] به عمل آورد و هیچ کدام از سلام تدبیر بر هدف مقصود نیامد.⛔️ 🔺بعد از آن به پادشاه گفت هر چند معالجات جسمانی نمودم نفعی بر آن مترتب نشد، 🔬 اکنون تدبیری نفسانی مانده، اگر از انجام آن نتیجه ای حاصل شود فبها؛ و الّا یاس کلّی خواهد بود . 🛁پس پادشاه را تنها به حمام برد و مقرر نمود که دیگری در نیاید. 🚿 و بعد از آن که حرارت حمام در بدن پادشاه مشتعل شد با کارد کشیده در برابر او آمد و انواع فحش زبان گشاد و گفت: ⛓تو فرمودی که مرا دست و پای بسته در روی آب اندازید و به اهانت چندین فرسخ راه بیاورند؟ ⚔من نیز الان به همین کارد از تو انتقام خواهم نمود ، پادشاه از نایره‌ی[آتش] غضب اشتعال یافت و بی اختیار از جای بر جست. 🔻 🔺محمد زکریا در حالی بیرون دوید و مکتوبی به یکی از خواصّ سلطان داد و به ایشان گفت پادشاه را بیرون آورید و به دستوری این جا نوشته ام عمل کنید✔️ 🐎 و در حال بر مرکب تیز رو سوار شد و از خراسان بیرون آمد. 🔺✔️ پس پادشاه را با همین طریق تدبیر کردند و صحّت کلّی یافت ؛ 💦چه مواد که سبب مرض بود به واسطه ی حرارت غضبی و مدد حرارت حمام تحلیل یافت🛀 💌و بعد از آن هرچند پادشاه او را طلبید ملاقات ننمود و استعذار کرد که هر چه صورت شتمی[بدرفتاری] که واقع شد بنابر مصلحت علاج بود، 👑فامّا شاید که چون پادشاه تذکر آن بر خاطرش گران اید و از سلاطین به هیچ حال ایمن نتوان بود. 📌منبع داستان[با اندکی تصرف] : کتاب طب و طبیب ص ۲۰ @salamatkade_shefa