دلم یه مشهد میخواد که عقده های تلمبار شده ی تو دلمو وا کنم...
از همون مشهدایی که تا چشمت به گنبد طلای خوشگلش میوفته اختیار چشمات دیگه دست خودت نیست...
تا میای بگی السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) همه ی هم و غمت دونه دونه از شیشه ای چشمات میچکه...
این روزا تو حال و احوال نامعلومم گمم...
مثل رزمنده ای که خستگی جنگ بهش غالب شده و هرشب عکس نوزاد تازه متولد شده اش رو بغل میکنه و دلتنگیشو سر تاریکی شب خالی میکنه...
دلم مشهد میخواد...
دوای دردم، دورت بگردم...
از دور دوستت دارم...
از دور نگام کن...
#یعنی_چقدر_دوستم_داره؟!
یا ابن آدم! خلقت الأشیاء لاجلک و خلقتک لأجلی
ای فرزند آدم همه چیز را برای تو آفریدم ، و تو را برای خودم آفریدم
#حدیث_قدسی
✍برای رسیدن به آرامش
🍃عصبانی نشوید ، کینه ای نباشید ، غصه نخورید ، دروغ نگویید و گناه نکنید🍃
کانال کمیل
فکر میکنین اگه از دنیا برید ممکنه حسرت چه کاری رو بخورید که ای کاش فلان کارو انجام داده بودم....؟!
خدا نکنه حسرت های امروزمون فردا هم باشن...
الان دلت چی میخواد؟!
خوب بودن؟!
خوب شدن؟!
چند سالمونه؟! چند دور ترجمه قران رو کامل خوندیم؟!
چند بار رزق خدا رو خوردیم و شکر نعمت شو بجا آوردیم؟!
چند بار دل خودمونو بیخیال شدیم و پی دلخواه خدا رفتیم؟!
چند بار تنبلی هامون رو کنار گذاشتیم و یه برنامه جدی برای نماز اول وقتمون چیدیم؟!
مشکل ما اینه که برای خودمون تخفیف قائل شدیم، با خودمون جدی برخورد نکردیم
بعد کسی میاد میپرسه من صبح ها گوشی تنظیم میکنم ولی باز خواب میمونم
چندبار با خودت جدی برخورد کردی یا تنبیه کردی؟!
شب زودخوابیدی یا فقط گوشی رو تنظیم کردی؟!
ماها اگه بخوایم حساب کنیم یه زمان فوق العاده زیادی رو داریم هدر میدیم واقعاً
یکی از سوالاتی که از ما میپرسن اینه که وقتتو کجاها صرف کردی؟!
الان به این سوال جواب بده جوابش اگه ترسناکه یه فکری به حالش بکنیم...
یه کاغذ بردار بنویس دوست داری از این دنیا چیا با خودت ببری با این کار حداقل از سردرگمی در میایم
بعد تک تک تلاش کنیم بهش برسیم اولی که ملکه شد بریم سراغ دومی
حالا تصمیم با ماست!!
که از این دنیا حسرت هامونو ببریم یا اعمال به دردبخور...
مطمئن باشین خدا کمک میکنه اصلاً خدا کیف میکنه وقتی میبینه بنده اش داره برای خوب بودن تلاش میکنه
برا همین شما یه قدم یه قدم میای، خدا ده قدم ده قدم میاد سمتت...
تو عهد میبندی نگاهتو کنترل کنی خدا علاوه بر اون بهت توفیق میده که بتونی مراقب زبونت هم باشی!
دوست داری از این دنیا زیارت عاشورا خوندنشو با خودت ببری!
خدا اینو بهت میده ولی بهت توفیق خوندن دعای عهد هم میده
دوست داری از این دنیا نماز اول وقتو ببری خدا بهت توفیق نماز شبم میده...
دوست داری از این دنیا رضایت مادر و پدرتو ببری
خدا توفیق خدمت به خلق هم نصیبت میکنه...
تو دم و دستگاه خدا هرکاری کنی بی جواب نمیمونه اگه تو بدو بدو سمت خدا بری...
فکر کن خدا با چه شوقی سمتت میاد؟!
نه شعاره نه حرفهای کلیشه ای واقعیته...
خدا جوون توبه کارو خیلی دوست داره
خیلی زیاد...
یه لیست بنویس: دوست داری چی کار کنی!!
دوست داری چی کار نکنی!!
قدم قدم برو جلو هرجا سخت بود کم آوردی صداش بزن چون خدا هم میبینه هم میشنوه...
به توانایی خودت ایمان داشته باش تا وقتی کنار خدایی هیچ چیز نمیتونه شکستت بده...
سلامتی همه ی پدر و مادرهامون که هستن و شادی ارواح پدر و مادرهایی که دیگه بینمون نیستن یه #صلوات بفرستیم🌸
یا علی
کلاه زمستانی، که شهید خرازی را نجات داد!
به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان میخورد که کودکِ کُردی که همراه پدرش کنار آنها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانیاش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچهاش را تنبیه کند. با لبخند، مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک میشود...
مدتها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمیآمد. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آنها نزدیک شده بود ناگهان اسلحهاش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچهام... با رفتار آن روزت مرا شیفتهی خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی.
📚حدیث خوبان
شهید صدرزاده همیشه به مادرشون میگفتن:
شما دعا کن من موثر باشم شهید شدم یا نشدم مهم نیست...
دیدی همیشه دست رو دست میذاریم نشستیم و برای ظهور دعا میکنیم اما شهید صدرزاده کار کرده و برای ظهور دعا کرده
وقتی کلاس بازیگری رفته بعد از چند روز دیگه نرفته گفته اینجا خیلی چیزایی که من بهشون اعتقاد دارم رو زیر پا میذارن...
وقتی محله شون پایگاه بسیج نداشته خودش پایگاه بسیج زده...
وقتی اجازه نمیدادن بره سوریه رفته زبان افغانستانی آموزش دیده و از طریق فاطمیون وارد سوریه شده تا از حرم عمه سادات دفاع کنه...
برای ظهور امام زمان عجل الله کار کرده
گفته: خدایا..! من میترسم اما بر ترسم غلبه میکنم چون تو خدای منی
چون تو عشق منی چون همه ی وجودم برای توئه خدا
چون رضای تو مهمه پس به خاطر تو میرم پس به خاطر تو میزنم...
اما ما هنوز نتونستیم بگذریم
از گناه
از دنیا
از هوس
بگیم خدایا...! من میگذرم چون تو عسل تری
چون تو بهتری، چون تو ابدی و جاودانه تری
چون خودت گفتی که بنده من به سمت من بیا
تا منم به سمتت بیام بیا به سمتم تا منم بیام و بغلت کنم
عاشقم بشی عاشقت بشم
عاشقت بشم و شهید بشی
شهید مصطفی صدرزاده پشت سنگی بودن و دشمن مدام به اون سنگ شلیک میکرده و گلوله هایی که هر لحظه ممکن بوده به شهید صدرزاده بخوره و شهید بشن اما نخورده...
شهید بعد این اتفاقا خودسازی میکرده بیش تر و بهتر از قبل میگفته اگه شهید نشدم اگه تیر به من نخورد پس من لایق نبودم پس یه جا مشکل داره
نتیجه این خودسازی ها این شد که روز تاسوعا شهید شد...
توی وصیت نامه شون هم گفتن که خودسازی دغدغه اصلی شما باشه...
توی این جهاد عملت با اخلاص میشه و لحظه به لحظه به یاد خدا هستی
توی سنگر نشستی و تیر دشمن رو میبینی که از کنارت رد میشه وقتی این تیرها از کنارم رد میشدن میگفتم:
من هنوز لیاقت شهادت ندارم بعد میفهمیدم که
مصطفی صدرزاده داره اینجا ساخته میشه
خدا میخواد یه چیزهایی رو به من بفهمونه...
جهاد نقطه عطفیه که انسان اگه توش قرار بگیره روحش متعالی میشه...!
درسته ما خط مقدم جبهه نیستیم اما الانم جهاده
جهاده که وسط مجازی کار میکنی
جهاده که امر به معروف و نهی ازمنکر میکنی
این جهاده که از گناه میگذری
این جهاده که درس میخونی تا علمت بیشتر بشه
این جهاده که رفیقتو میبری بسیج، میبری مسجد میبری هیئت و خیلی چیزای دیگه...
قدر خودتو بدون
خودتو برای خدا خرج کن
خودتو برای امام زمان خرج کن
خودتو برای شهدا خرج کن
برای خوبیا خرج کن
برای قشنگیا
برای مهربونی خودتو خرج کن
شهید صدرزاده به دخترش فاطمه گفته:
شهدا همیشه زنده ان وقتی که چشمات رو ببندی
میتونی اونا رو ببینی و باهاشون حرف بزنی...
پس چشماتو ببند دستاتو ببر بالا از ته دل صداشون بزن ازشون کمک بخواه خودتو بسپار دستشون بگو دعا کنن تا مثل خودشون بشی
تا مثل خودشون ما هم به احلی من العسل برسیم
یقین داشته باش که صدات رو میشنون
یقین داشته باش که نگاهت میکنن
اما خودتم به سمتشون برو، نزدیک شو
به حرفایی که زدن گوش بده بعد دیگه بقیشو خودتم نمیفهمی چی شد...
یادت باشه شهدا خیلی دوست دارنا خیلی...