رفیقش میگفت : یه شب تو خواب دیدمش، بهم گفت: به بچه ها‌ بگو‌ حتی سمت گناه هم نرن ! اینجا‌ خیلی گیر‌ میدن ... شهید حجت اللہ اسدی🌷

در طلاييه سه شهيد پيدا كرديم پاهايشان با سيم تلفن كلاف شده بود و دستهايشان از پشت بسته شده بود خاک ها را كنار زدند متوجه شدند استخوانهای سينه و جمجمه ی اين بچه ها روی زمين كتاب شده است بعد معلوم شد كه دست و پای اين شهدای عزيز را قبل از شهادت بستند كنار هم خواباندند با شنی تانک از روی سينه و جمجمه بچه ها رد شدند... اين نوع جان كندن آسان است ؟! كه انسان تقاضای بازگشت كند؟! اينجا سِری در كار است كه چنين جان كندن بسيار سخت و دشوار دوباره طلب می شود... مردانِ مرد التماس دعا

#خدایا از‌ بین اون ھمه گناهی که کردم، کدومو‌ میبخشی؟! ان الله یغفر‌ الذنوب‌ جمیعا همشو تو‌ فقط‌ بیا...!!

@salambarebrahimm ۱۲۰ ثانیه هوای شهادت...

ابراهیم می‌گفت: "اگر قرار است انقلاب پایدار بمونه و نسل‌های بعدی هم انقلابی باشن، باید توی مدرسه‌ها فعالیت کنیم. چون آینده مملکت به دست كساني سپرده مي‌شه که شرایط دوران طاغوت رو كمتر حس كرده‌اند. "  وقتی هم می‌دید اشخاصی که اصلاً انقلابی نیستند به عنوان معلم به مدرسه می‌روند خیلی ناراحت می‌شد و می‌گفت: "باید بهترین و زبده‌ترین نیروهای انقلابی توی مدارس و خصوصاً دبیرستانها باشن" #معلم_نمونه🍃 #سلام_بر_ابراهیم ❤️

⇦|یڪے‌هم‌سِن‌من🖐🏻 ⇦|هم‌سِن‌تو🌱 ⇦اهل‌همینجا‌بود...✨😔

📚#پایی_که_جا_ماند 🥀خاطرات سید ناصر حسینی‌پور از زندان های مخفی عراق قسمت0⃣1⃣

‏کوتاه میگویم چه کسی بدبخت تر از آنکه "صفحه مجازی اش " بوی ‎#خدا و ‎#شهدا را می دهد و "زندگیش" نه!...

میبینی خواهرم ، برا دفاع‌از این حرم دارم میرم ولی ، به تو وصیتی دارم این چادر سیاهت علم بی بی زینبِ نذاری حرمتش بریزه باز دومرتبه...😔

دست در دست #شهدا بگذار و ببین چطور زندگیت تغییر میکند و به خدا نزدیک می شوی، رفیق شهید پیدا کن... همه ی #راه_ها که با پا پیموده نمیشوند! دستت را به #رفیق_شهیدت بده و معجزه ببین...

اجر کسانی‌ که‌ در زندگی‌ خود مدام‌ در حال‌ درگیری‌ با نفس‌ هستند و زمانی‌ که‌ نفس‌ سرکش‌ خود را رام‌ نمودند خداوند به‌ مزد این‌ جهاد اکبر شهادت‌ را روزی‌ آنان‌ خواهد کرد..❤💚 🌷شهیدمحمدمهدی‌لطفی‌نیاسر

لا تَخَف و لا تَحزَن انّا مُنَجّوک عنکبوت/۳۳ تا تو هستی مرا چه باک از تلاطمات ؟!

✍عباس دانشگر از عاشقان شهید ابراهیم هادی بود، یکی از همرزمان شهید هادی می گفت: هر بار عباس را می دیدم به من می‌گفت: تو رو خدا برایم از ابراهیم بگو، از آن خاطراتی که در کتاب سلام بر ابراهیم نیامده، چون کتاب را چند بار خوانده ام...

✨انتقاد ، پیشنهاد ، حرفی ، حدیثی!؟ ✨ @shahidgomnam26

میگـفـت : بیایـن‌یـه‌قراری‌بزاریـم؛روزی‌دوسـه‌بـار‌دلمـون‌واسه‌خودمون‌تنگ‌بشـه!✌️🏻 واسـه‌روزایِ‌خوبمـون.. واسـه‌نمازِ‌اول‌وقتمـون.. واسـه‌وقتایـے‌ڪه‌دلامون‌میشکسـت‌دمِ‌خونه‌ خدا‌رفتنامون...🌱 واسـه‌دعایِ‌فرجمـون.. واسـه‌شبایِ‌جمعه‌دعاکمیلمون.. واسه وقت و بی وقت گلزار رفتنامون... ڪجاسـت‌اون‌روزایِ‌بندگـی؟ ڪجا‌رفتـه‌اون‌اخلاصمـون؟ چقدر‌فاصلـه‌گرفتیم‌ا‌زاون‌روزا💔