1_1019023657.mp3
5.54M
از آخرین زیارتم چقدر گذشته...!!
دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته..!!
برسه اون روز که خسته از گناهامون جلوی #امام_زمان عجل الله زانو بزنیم سرمونو پایین بندازیم و فقط یه چیز بشنویم
سرتو بالا کن من خیلی وقته بخشیدمت...
عزیزترینم، امام تنهای من!!
ببخش اگه برات عباس و زینب نشدیم...
کانال کمیل
✍سیزدهم بهمن ۱۳۶۷ محمدهادی در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد. درست مصادف با
دستش رو محکم گرفتم گفتم: بحثو عوض نکن
این سوختگی دستت چیه هادی؟!
خندید سرشو پایین انداخت و گفت:
یه شب شیطون اومد سراغم منم اینجوری ازش پذیرایی کردم!
#شهید_هادی_ذوالفقاری🌷
هیچ کس دوبار زندگی نمیکنه...!!
یه جا بنویس بذارش جلو چشمت روزی چند بار نگاش کن...
هر وقت احساس تنهایی کردی...
بدون خدا همه رو بیرون کرده، تا خودت باشی و خودش...
عزت دست خداست و بدانید اگر #گمنام_ترین هم باشید ولی نیت شما یاری مردم باشد...
می بینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش می گیرد
شهید حاج قاسم سلیمانی🌷🕊
مناجات_5931660469285685371.mp3
6.43M
خدایا چرا دیگه چشمام بلد نیست اشک بریزه..؟!
هدایت شده از Modafe313yar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️من بگم حرفام رو بجز تو به کی..؟
همه زندگیم خودتی ...
♦️منی که از تو خاک تو میرسم به #خدا ...
#شهیدگمنام
#شهید_ابراهیم_هادی 🥀
⏱ 3:13
❇️ @modafe313yar❇️
خیره شده بود به آسمان، حسابی رفته بود توی لاک خودش، بهش گفتم: چی شده محمد؟!
انگار بغض کرده باشه، گفت:
بالاخره نفهمیدم "اربا اربا" یعنی چه؟!
میگن آدم مثل گوشت کوبیده میشه!!
یا باید بعد از عملیات کربلای ۵ برم کتاب بخونم
یا همین جا توی خط بهش برسم..!
توی بهشت زهرا که خواستند دفنش کنند، دیدم جوابِ سوال رو با گلوله توپی که خورده بود توی سنگرش، گرفته...
شهید سید محمد شکری🌷
کانال کمیل
✍سیزدهم بهمن ۱۳۶۷ محمدهادی در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد. درست مصادف با
آقا محمد هادی میگفت:
وقتی انسانی کارهايش را برای خدا و پنهانی انجام دهد، خداوند در همين دنيا آن را آشکار ميکند
محمد هادی مصداق همين مطلب است. او گمنام فعاليت کرد و مظلومانه شهيد شد. به همين دليل است که بعد از شهادت، شما از شهید هادی ذوالفقاری زياد شنيده ايد و بعد از اين هم بيشتر خواهيد شنيد...
شهید هادی ذوالفقاری🌷
همیشه لباس کهنه میپوشید، آخرش هم اسمش،
پای لیستِ دانش آموزان کم بضاعت رفت
مدیر مدرسه، دایی اش بود...!
همان روز، عصبانی به خانه خواهرش رفت
مادر عباس، برادرش را پای کمد برد و ردیف لباس ها و کفش های نو را نشانش داد و گفت: عباس میگوید دلش را ندارد که پیش دوستانِ نیازمندش آنها را بپوشد..!
شهید عباس بابایی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهای جوون دهه هفتادی، میشه وایسی...؟!
یه چله فقط برای خودش بگیریم...
نه برای خواسته ی خودمون، بیاین اینبار چیزی نخوایم!!
یه چله زیارت عاشورا به نیت آقا #امام_زمان