فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 دکلمه زیبا از صابر خراسانی
#مادران_چشم_به_راه
اومد بهم گفت: " میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ "
ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ...
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت، اما نیومد ...
نگرانش شدم؛ رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و توش نماز شب می خونه و زار زار گریه می کنه!
بهش گفتم: " مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی! می خواستی نماز شب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم؟؟! "
برگشت و گفت:
" خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه. من شونزده سالمه!
چشام مریضه! چون توی این شانزده سال امام زمان عج رو ندیده ...
دلم مریضه! بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم ...
گوشام مریضه! هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم ... "
کانال کمیل
اومد بهم گفت: " میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ " ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد
ما چند سالمونه ؟؟؟
خداااایا دلگیرم از خودم
دلگیر از لحظه هایی که بدون تو سپری شد...
#در_پیشگاه_وجدان
یک دفترچه کوچک داشت .
همیشه هم همراهش بود و به هیچکس نشان نمیداد.
یک بار یواشکی آن را برداشتم
ببینم داخلش چه می نویسد
فکرش را میکردم کارهای روزش را نوشته بود
سر کی داد زده کی را ناراحت کرده به کی بدهکار ست
همه را نوشته بود ریز و درشت
نوشته بود یادش باشد تا در اولین فرصت صافشان کند.
🌹شهید محمد علی رهنمون🌹
هدایت شده از کانال کمیل
جزء هفتم(@Iran_Iran).mp3
4.21M
@salambarebrahimm
💠جز هفتم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
#نماز_بر_روی_تانک!!
🌷در عمليات فتح المبين بود كه ما به عنوان نيروى تأمين جهت جلوگيرى از دور خوردن توسط نيروهاى دشمن، در حال خدمت بوديم. عمليات تا ظهر ادامه داشت. ما در عقب تانك بوديم. چون فرصت نداشتيم و موقعيت هم طورى نبود كه بتوان نماز را در روى زمين خواند، با همان خاكى كه بر روى سطح بيرونى جمع شده بود تيمم كرديم و مشغول نماز شديم.
🌷....پوتين، كلاه خود و تجهيزات همراهمان بود. هم چنان تانك هم در حال حركت بود و حتى گاهى شليك مى كرد و در بعضى موارد به ناچار در جاده مى پيچيد. من با زحمت و مشقت فراوان جهت قبله را حفظ مى كردم و مواظب بودم رويم از قبله برنگردد. به هر حال آن روز، نماز را بر روى تانك در حال آتش ريختن و حركت، خوانديم.
❌ ....كجايند مردان بى ادعا !!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاید خیلی هاتون این فیلم رو دیده باشین
شهید مهرداد عزیزالهی 14 ساله ای که با پخش این فیلمش امام خمینی لبخند به لبشون اومد وگفتند که به دیدار این شهید باید رفت
کلام #امام_زمان_عج
💠 فاصله شیعیان از ما به اندازه گناهانشان است.
🌺 #تعجیل_در_ظهورش_گناه_نکنیم 🌺 #شاید_او_منتظر_توست
#شهید_بی_سر
💠سردار حاج قاسم سلیمانی درباره ایشان گفت:«نوجوان هفده ساله ای که در سوریه شهید شد، به مادرش می گوید، با توجه به خوابی که دیده ام این آخرین نهاری است که با هم می خوریم! مادر با ناراحتی اجازه تعریف خواب را نمی دهد. اما او برای دوستانش این گونه تعریف کرد: دو شب است که خواب می بینم (تکفیری ها) روی سینه ام نشسته اند تا سرم را از تنم جدا کنند! من فریاد می زنم و آن وقت است که امام حسین (ع) می آید و می گوید: نترس، درد ندارد... عزیز من! سر تو را خواهند برید. همان طور که بر سر من در واقعه ی کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را در بر خواهند گرفت!»
✍او در درگیری با گروه های داعش به شدت زخمی و بیهوش می شود و به اسارت تکفیری ها در می آید. تروریست های تکفیری پس از آن، سر از بدن این مجاهد راه خدا جدا کرده و او را همان گونه که مولایش ابی عبدالله (ع) بشارت داده بود، با سری بریده به شهادت می رسانند. پیکر این شهید مظلوم نیز کماکان در اختیار تکفیری های داعش قرار دارد.
#شهید_ذوالفقار_حسن_عزالدین
از کشور لبنان🌷
🌷زندگی شهدا🌷
#مردان_بی_ادعا
همراه ابراهیم راه می رفتیم....
رسیدیم جلوی یک کوچه، بچه ها مشغول فوتبال بودند.
به محض عبور ما، پسر بچه ای محکم توپ را شوت کرد.
توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد.
به طوری که ابراهیم یک لحظه روی زمین نشست.
صورتش سرخ سرخ شده بود.
خیلی عصبانی شده بودم.
به سمت بچه ها نگاه کردم.
همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند.
ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش.
پلاستیک گردو را برداشت.
داد زد: بچه ها کجا رفتید...
بیایید گردوها رو بردارید
بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم.
توی راه با تعجب گفتم:داش ابرام این چه کاری بود!؟
گفت: بنده های خدا ترسیده بودند،از قصد که نزدند.️
بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد.
اما من می دانستم انسانهای بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل می کنند....
#شهید_ابراهیم_هادی
نثار ارواح مطهر شهدا #صلوات
🌷 #شهید_عماد_مغنیه🌷
🔴 این بچه آینده داره!
۲۵ ژانویه ۱۹۶۲، صدای گریهاش در منطقه شیاحِ بیروت پیچید. اسمش را گذاشتند عماد. همان روزها در یکی از جادهها تصادف کردند معجزه شد که به هیچ کس آسیب نرسید. پدرش، حاجفائز گفت: «خدا به خاطر این بچه به ما رحم کرد. این بچه آینده داره.»
هیچکس فکرش را هم نمیکرد که آینده این بچه، شکست دادن اسرائیل باشد. اسرائیلی که همان سالها با ارتشهای قدرتمند عربی میجنگید و همیشه هم پیروز میشد.
عماد تازه ده سالش شده بود. آن سالها رستوران کوچکی در ضاحیه داشتم. پس از درسش میآمد کمک من و بعد، شبها با رفقایش میرفت مسجد.
از ده سالگی پیش یکی از روحانیهای آشنا میرفت و احکام یاد میگرفت. آن سالها بچهها را در مساجد راه نمیدادند. به من پیشنهاد کرد این کلاس را در خانهمان برگزار کنیم تا دوستانش هم بتوانند شرکت کنند. پیشنهادش تشویقم کرد که علاوه بر کلاس احکام برای پسر بچهها، یک کلاس دینی هم برای دختر بچهها برگزار کنم.
برگرفته از کتاب ابوجهاد(روایت فتح)
کانال کمیل
🌷 #شهید_عماد_مغنیه🌷 🔴 این بچه آینده داره! ۲۵ ژانویه ۱۹۶۲، صدای گریهاش در منطقه شیاحِ بیروت پیچید.
🌷 شهید عماد مغنیه🌷
🔴 زندگینامه شبح حزب الله
🔸عماد فایز مغنیه در ۲۵ ژانویه ۱۹۶۲ در جنوب لبنان به دنیا آمد. آنها پنج خواهر و برادر به نامهای عماد، فؤاد، جهاد، ناهده و زینب بودند.
بعد از دبیرستان در دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه لبنان پذیرفته شد. بر اساس بعضی اطلاعات، بعداً در دانشکده آمریکایی بیروت هم پذیرفته شد.
او در سال ۷۸ به سازمان آزادی بخش فلسطین پیوست. از همان زمان، در عمليات انتقال سلاح از جنبش آزادیبخش فلسطين برای مقاومت اسلامی لبنان نقش اساسی داشت. عماد مغنيه بعد از آن به صفوف رزمندگان افواج مقاومت اسلامی (جنبش امل) پيوست كه از سوی امام موسی صدر و شهيد مصطفی چمران تأسيس شده بود و بعد همزمان با انتقال سيد حسن نصرالله از امل، به حزب تازه تأسيس حزبالله پيوست. شهيد مغنيه پس از اجرای موفقيتآميز چند عمليات به عنوان مسئول عمليات ويژه حزبالله انتخاب شد و از همان سالها زندگی مخفیانه خویش را آغاز کرد.
روزنامه انگليسی "ساندیتلگراف" درباره شهيد مغنيه نوشت: او يک انقلابی مجاهد است كه با امام خمينی(ره) بيعت كرده كه در راه انقلاب اسلامی از جان خويشتن نيز بگذرد.
در سال ۱۹۸۵ برادر کوچکش جهاد و در سال ۱۹۹۵ برادر دیگرش فؤاد به شهادت رسیدند.
در نبردهای قهرمانانه حزبالله با ارتش اشغالگر رژیم اسراییل در سال ۲۰۰۰ که منجر به آزادی جنوب لبنان شد نقش شهید معجزهآسا بود. در جنگ تابستان ۲۰۰۶ مشهور به جنگ ۳۳ روزه اوج مردانگی و رشادت این فرمانده عزیز اسلام برای همگان به ویژه دشمن شکست خورده آشکار شد.
عماد مغنیه در ۱۲ فوریه سال ۲۰۰۸ در عملیات مشترک اسرائیل و آمریکا در پی انفجار در خودروی بمبگذاریشده در دمشق، به شهادت رسيد.
🔸 ۲۵ سال قویترین سرویسهای جاسوسی دنیا تمام تلاششان را کردند برای ترور یا اسارت عماد؛ تلاشی که همیشه ناکام میماند و همین عماد را در نظرشان تبدیل کرده بود به یک شبح، شبح حزبالله
#شهید_عماد_مغنیه