🍃خدایا پستی دنیا و نا پایداری روزگار را همیشه درنظرم جلوه گرساز تافریب زرق و برق عالم خاکی مرا از #یاد_تو_دور_نکند. ❤️دلنوشته شهیدعارف #دکترچمران 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

🎵توصیه میکنم گوش کنید👌 . 📥نـمـاز و بـازار الاغ فـروش ها..! . ✔️در خـونـه هـمه رو مـیزنیم جـز در خـانـه خـدا... 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

🌷 #پیام_شما 🌷بسم رب الشهدا والصدیقین سلام شمایی که دارین این نوشته رو می خونید ، می خواستم درمورد شهیدهادی بهتون بگم... راستش می دونم خیلی هاتون ایشون رو می شناسین ، ولی آیا سعی کردین تو زندگیهاتون واقعا و از ته قلبتون در راه شهدا و برای رضای خدا قدم بردارید؟ آیا واقعا اونی که ادعا می کنید هستین؟ 🍃می دونید شهید هادی که شما رو انتخاب کرده به رفاقت ، چقدر روی تک تک شما ها حساب کرده!؟ من مدیون این شهید هستم ، و میدونم خیلی هاتون همین حس و حال رو دارید.. 🍃این شهید #گمنام بود. پس بیاید ماهم گمنام باشیم ، خوبی که میکنید جار نزنید و دنبال نگاه مردم نباشید، ریا نکنید.. مخلص باشید ، مثل دوست شهیدتون🍃 📝نمیدونم چرا یه دفعه قلم به دست شدم ، انگار خواست خودشهید بوده... پس بدون خوندن این یادداشت اتفاقی نیست.. 🍃از خودمون شروع کنیم بجای اینکه به بقیه گیربدیم ما که خودمونو بسازیم و تغییربدیم ، جامعه ساخته میشه😉 یاعلی🌹

شهید عماد مغنیه 🔴 اسلام است که میتواند قدس و فلسطین را آزاد کند اوایل جوانی عماد، سال هایی بود که کم تر کسی به اسلام و کارایی اسلام اعتقاد داشت. بیشتر جوانان انقلابی شیفته مارکسیسم بودند. همان سال ها بود که میرفت کتابهای «اقتصاد ما» و «فلسفه ما» از آیت الله سیدمحمدباقر صدر را میخرید و به دوستانش هدیه میکرد. کتاب هایی که خیلی ها را در آن فضای چپگرایانه، مسلمان نگه داشته بود. خیلی اهل مطالعه بود. بیشتر از همه هم کتابهای مذهبی: چهل حدیث امام، اقتصاد ما و فلسفه ما از شهید صدر و البته کتاب های دکتر شریعتی. مطالعه همین کتاب ها بود که باعث شد هیچ وقت هویت اسلامی اش را از دست ندهد؛ حتی وقتی که خیلی از دوستانش عضو گروههای مارکسیستی شده بودند. آن سال ها بیشتر گروه های مقاومت، گروه های چپی و کمونیستی بودند. کمتر کسی از اسلام میگفت. اما عماد به خیلی از مسلمان هایی که عضو گروه های کمونیستی شده بودند، میگفت: «اسلام است که میتواند قدس و فلسطین را آزاد کند.» حتی تعدادی از اعضای همین گروه ها را با خودش آورده بود در حزب الله و به آنها مسئولیت داده بود. برگرفته از کتاب ابوجهاد(روایت فتح)

#نه_به_معامله_قرن ❌ خدا می تونست جایِ شما رو عوض کنه ... اونوقت بازم میگین، به من ربطی نداره؟ استاد #محمد_شجاعی @salambarebrahimm

💠 لحظه های آخر 📝 شب عملیات والفجر هشت بود . قاسم قلم به دست می گیرد و نامه ای برای دوستش می نویسد ٬ نگاه می کنم تا ببینم او چه می نویسد . دیدم می نویسد :« در حالی که این نامه را می نویسم که دل از تمامی دنیا شسته و آماده برای پیکاری که خداوند سرنوشت آن را معلوم می کند هستم . امیدی به بازگشت ندارم . گویا در گوشم چنین زمزمه می کند که لحظه های زندگانی ات فرا رسیده و خداوند خواهان آن است که با پاره تن گشتنت ٬ تو را از پلیدی ها و چرکین بودن گناه برهاند.» ☘آری ٬ چه خوش در سحرگاه عملیات والفجر هشت ٬ با عشق وصال دوست ٬ به خیل شهیدان حق پیوست .☘ 📚 وداع لاله ها ٬ ص ۲۸۴ 🌹 شهید قاسم میرزاباباپور 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

#خاطرات_کانال_کمیل 💔 🍃استاد رائفی پور 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

💠درسی از سیره زندگی امام خمینی (ره). 🌷شاید یکی از زیباترین لحظات و دقایق زندگی جنگی همه ی فرماندهان و رزمندگان ،دیدارهایی بود که بعد از پایان عملیات ها با حضرت امام داشتند.در یکی از این دیدارها بود که تا امام (ره)آمد توی اتاق و روی صندلی نشست .شهید حسن باقری اجازه خواست با دوربینی که خودش آورده بود دوسه عکس یادگاری بگیرد .امام (ره)گفت: 🌷"چه ایرادی داره پسرم !؟"یکی از محافظ ها که اشاره کرد فلش دوربین برای چشم امام خوب نیست .حسن لامپ اتاق را روشن کرد تا عکس ها خراب نشود .زود سه چهار عکس پشت سرهم گرفت و نشست روی زمین. 🌷سکوت بر اتاق حاکم شد .آقای رضایی آماده گزارش بود که امام (ره )از روی صندلی بلند شد .همه همراه او بلند شدند و با تعجب به هم نگاه کردند .امام (ره) از کنار فرماندهان رد شد و رفت طرف کلید برق و چراغ را خاموش کرد. درآن وقت روز نیازی به لامپ روشن نبود.اما برای همه مان جالب بود که چرا هیچ کس به این قضیه توجه نداشت و جالب تر آنکه چرا امام (ره)به کسی دستور نداد چراغ ها را خاموش کند و خودش شخصا بلند شد و کلید را زد.🌷 💐روایتی از سردار محمدجعفر اسدی ؛فرمانده لشکر 33المهدی(عج). 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

آن لحظه ی قشنگ دم افطار، آن وقتی که اجازه صادر می شود و من به خیال اینکه شاخ غول شکسته‌ام پیروزمندانه خرما را می‌برم دم دهان و زیر لب می‌گویم: اللهم لک صمنا ... و قبول کن از ما ... همان‌وقت یک قطره گرم و شور، شرمسارانه از گوشه‌ی چشمم می بارد به یاد آن‌هایی که پاره ی جگر دادند و گفتند: و "قبول کن از ما این اندک را"... 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

فایل pdf تفسیر نور سوره بلد

@salambarebrahimm 💠جزء بیست و ششم قرآن کریم به روش تندخوانی (تحدیر) با صدای استاد #معتز_آقايی

🍃کلیپی بی نظیر پیرامون یاد مرگ و شب اول قبر... استاد دانشمند #پیشنهاددانلود 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

کوچک باش و " عاشق" که عشق ، خود می داند آیین " بزرگ " کردنت را ... #بزرگ_مرد_کوچک #شهید_دفاع_مقدس #شهید_احمد_نظیف

🌷محمد رضا تورجی زاده🌷 تولد : ۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ فرزند: حسن شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهید تورجی زاده در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود، صدای در آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید.ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند،البته قبلاً هم به حجره‌ها و طلبه‌هایشان سر می‌زدند.سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشه‌ای از اتاق نشستند، بعد گفتند :اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید.صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.استاد پرسیدند: اسم ایشان چیست؟گفتم : محمد رضا تورجی زاده.استاد پس از کمی مکث فرمودند :ایشان(در عشق خدا) سوخته است.گفتم : ایشان شهید شده. فرمانده گردان یا زهرا (سلام الله علیها) هم بوده.استاد ادامه داد:ایشان قبل از شهادت سوخته بوده.

✅ #ارادت_به_حضرت_زهرا 🌸 محمد ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت همیشه روضه حضرت زهرا(س) را می خواند قبل از شهادت گفته بود : من در عملیاتی شهید می شوم که رمزش "یا زهرا (س)" است گفته بود : من آن زمان فرمانده گردان "یا زهرا (س)" هستم پیکرش که برگشت ترکش به پهلو و بازوی او اصابت کرده بود. عین مادرش زهرا (س) مدتی بعد پیکر او تشیع شد با سربند یا "زهرا (س)" گفته بود بر روی سنگ مزارم بنویسید "یا زهرا (س)" بعدها کتاب زندگینامه و خاطرات او نوشته شد به نام "یا زهرا (س)" 🌷 قهرمان من ؛ مداح دل سوخته #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده

@salambarebrahimm 💠روضۀ حضرت زهرا (س) از "شهید تورجی زاده" 🌹روضه را به درخواست "شهید حاج حسین خرازی" از پشت بیسیم خواند و بعد در كل بيسم ها پخش شد

خاطره ایی زیبا و شنیدنی به نقل یکی از رفقای شهید #محمد_رضا_تورجی_زاده

عزیزانم ... ! امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید ، به دورش بچرخید ... از مدار ولایت خارج نشوید که نابودیتان حتمی است . 🌷شهید ، محمد رضا تورجی زاده🌷

معرفی از ما تحقیقات بیشتر از شما کپی تمام مطالب کانال با ذکر #صلوات حلال است

شیخ رجبعلی خیاط میفرمود: بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالی اش کنی، خمش می‌کنی. هر چه خم شود خالی تر می‌شود. اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی می‌شود. دل آدم هم همین طور است، گاهی وقت‌ها پر می‌شود از غم، از غصه،از حرف‌ها و طعنه‌های دیگران. قرآن می‌گوید: "هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت." این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است: "ما قطعا می‌دانیم و اطلاع داریم، دلت می‌گیرد، به خاطر حرف‌هایی که می‌زنند." "سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن" سوره حجر آیه ۹۸...

💠 از خواب غفلت بیدار شوید❗️ ❌ از خدا بترسید؛ ❌ از عواقب امور بپرهیزید؛ ❌ از خواب غفلت بیدار شوید❗️ ✅ دور اندیش باشید؛ ✅ عواقب امور را بسنجید؛ ✅ عقبه های خطرناکی که دارید به یادآوردید، ✅از فشار قبر ، عالم برزخ، مشکلات و شدایدی که به دنبال آن است ❌ غفلت نکنید ❗️ جهنم با اعمال و کردار زشت انسان روشن می گردد. اگر بشر با اعمال و کردار خویش آتش نیفروزد ، جهنم خاموش است. 📚 منبع: سیدروح الله خمینی، جهاداکبر، ص۵۱ 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃