eitaa logo
کانال کمیل
6.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال کمیل
ظهور؛ اتفاق می افتد مهم این است که ما کجای این ظهور باشیم... شهید مصطفی احمدی روشن 🌷 یادش با #صلوا
💠از کار ابایی نداشت . در زمان تحصیل مدتی پستچی بود . نامه رسانی خوابگاه را قبول کرده بود . از همان اول خرجش را از گردن پدر برداشت . حتی اگر توی فضای شوخ خوابگاه بهش می گفتند ((پت پستچی)) ، فقط می خندید ! استقلال مالی برایش اینقدر مهم بود . شهید مصطفی احمدی روشن🌷🕊
«ما که نمی توانیم بوق بسازیم، چطور می خوایم هواپیما بسازیم؟» به مصطفی برخورده بود. شرکتی که برای ایران خودرو قطعه تولید می‌کرد، بوق هایش تست استاندارد بین المللی را جواب نمی‌داد. می خواستند از آفریقای جنوبی یک خط تولید دسته دوم بخرند. این ها را یکی از دوستانمان گفت که تازه آن جا کار گرفته بود. همان دوستمان واسطه شد و رفتیم پیش رئیس شرکت، گفتم بگذارد ما هم روی پروژه بوق کار کنیم. با اصرار راضی شد، اما جدی نگرفتنمان. چهارم عید برگشتیم تهران. قرار بود برایمان هتل رزرو کنند. رفتیم شرکت، دیدیم خبری نیست. مدیرعامل هم رفته بود مسافرت. گفتم «مصطفی ولش کنیم بریم.» گفت: «نه، حالا که تا اینجا اومدیم.» روزها می رفتیم کارخانه و شب ها بر می گشتیم خوابگاه. غذا نان و تخم مرغ می خوردیم یا نان و شیره انگور که از شهرمان آورده بودم. شوفاژخانه خوابگاه تا بعد تعطیلات بسته بود. شب با سه تا پتو تا صبح می لرزیدیم. چهار پنج روز مو به مو خط تولید را بررسی کردیم تا گیر کار را فهمیدیم؛ ابعاد قالب را با بوق یکی گرفته بودند. از قالب که در می‌آمد، خودش را ول می‌کرد. تا قبل از سیزدهم عید کارمان تمام شد. با ابعاد درست تست زدیم و سه چهار نمونه تحویلشان دادیم، رفت ساپکو و همه تایید شد. جای ده میلیون پاداشی که قولش را داده بودند، نفری 300 هزار تومان برایمان چک کشیدند. مصطفی همان را هم نمی گرفت، می گفت: «ما برای پول این کار را نکردیم.» 🌹شهید مصطفی احمدی روشن🌹
🌷تمام فکر و ذهنم جبهه بود، آخر هر کسی که برمی گشت از خاطرات شیرین جبهه می گفت و قند توی دل من آب می شد. خلاصه قرار شد یک هفته بعد به جبهه برویم. 🌷صبح اول وقت بی بی گفت: "احمد برو نان بگیر." و من هم خوشحال با بچه های به طرف نانوایی رفتیم. البته قبل از آن کیف و وسایل سفر را زودتر از خانه بیرون برده بودم. بی بی می گفت: "دیدیم ٧ شد نیامد.... ١٠ شد نیامد.... ١٢ شد نیامد.... این احمد آمدنی نیست!!" 🌷چند ماهی از حضورم در منطقه می گذشت که زنگ زدم و گفتم: بی بی جان من منطقه هستم با اجازه هنوز نان نخریدم....! راوی: رزمنده ى دلاور سید احمد موسوی منبع: سايت دانا
f1f30fad76eb2be6bbe0b42e1fe250053e1e3e68.mp3
907.2K
@salambarebrahimm 🔸از کربلا که برگشتی خودتو تحویل بگیر! 🎙 #حجت_الاسلام_پناهیان
شما رفتید و حالا ما مانده ایم با خیل عظیم حملات دشمن ما مانده ایم و ایستاده ایم در این نبرد تن به تن #نرم!
گمنام: آسمونی بشیم میشه روی زمین هم آسمونی شد البته به شرط اینکه.....راهت رو مستقیم بری مستقیم......تا افق همونجایی که؛ آسمونیها به زمینیها..... سلام میدن
رفیق خوبم ... شهید عزادار نمی‌خواد ، شهید رهرو می‌خواد و شما هم با قلم ، قدم و زبان خود رهرو امام و رهبری باشید . #شهید_محمود_شفیعی
4_5868326301718282392.mp3
15.91M
@salambarebrahimm #مناجات_باشهدا امان از زمونه گرفتار دردم لیاقت نداشتم که دورت بگردم #سیدرضا #نریمانی