eitaa logo
کانال کمیل
5.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
112 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
@salambarebrahimm ⬇️ 💠امان از اون روزایی که از صبح تا شب برای آدم بد میاد. همه کارا گره می‌خوره. گرفتاری میاد چند تا چند تا! یکیشو درست می‌کنی، یکی دیگه خراب می‌شه. خونه و اداره و محل کار نداره، اصلاً مثل این که از آسمون برات گرفتاری می‌باره. این روز که به خاطر رفتار ما نحس و نامبارک می‌شن، برای همه هست، ولی با کمک خدا و انجام کارای خوب و دوری از کارای بد می‌شه اونارو پشت سر گذاشت. خدا هم تو قرآن گفته عذاب در روزهای نحس بر قوم عاد (به دلیل گناهاشون) نازل شد. 🔻فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی أَیَّامٍ نَحِساتٍ 🔻پس ما در روزهای نحس باد تندِ سردی بر آن‌ها فرستادیم . 📔بخشی از آیه ۱۶ فصلت
تفسیر نور《سوره قیامت》.pdf
233.7K
فایل pdf تفسیر نور سوره قیامت
من #هوای تو را به سر دارم تو هوای #دل مرا داری هر چه #بیمار هم بیاید باز تو برای همه #دوا داری دل شکسته به من می گفت: خوش به حالٺ #امام_رضا داری #یا_ضامن_آهو_ع
🌷 شهید #مصطفی_صدرزاده 🌷 تو وصیتش نوشته بود ؛ داداشای عزیزم چند تا نکته که بر حسب وظیفه سفارش می کنم؛ 1⃣ وقتی کار فرهنگی را شروع می‌کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل #تنبلی و #سهل‌انگاری است. 2⃣ وقتی که کارتان می‌گیرد و دورتان شلوغ می‌شود #تازه_اول_مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می‌آید ... 📚اسم تو مصطفاست
🌷 شهید #سید_مرتضی_آوینی🌷 وارد خانه که می شد، آنقدر #شوق داشت که گویی مدتهاست ما را ندیده، #مهربان بود، زیاد اهل حرف زدن نبود، بیشتر به حرفهای ما، دل می داد. اگر از چیزی ناراحت می شد، سعی می کرد به جای برخورد و تذکر، شرایط را به گونه ای فراهم کند تا تغییرات مورد نظرش خودبخود اتفاق بیفتد. با وجود مشغله های سنگینی که داشت، هیچ وقت #خرید_خانه را فراموش نمی کرد 📚دانشجو
....! 🌷ريخته‌ بودند دور و برش‌ و سر و صورت‌ و بازوهاش‌ را مى بوسيدند. هر كارى مى كردى‌، نمى ‌توانستى‌ حاجى‌ را از دستشان‌ خلاص‌ كنى‌. انگار دخيل‌ بسته‌ باشند، ول‌ كن‌ نبودند. بارها شده‌ بود حاجى‌ توى‌ هجوم ‌محبت‌ بچه ‌ها صدمه‌ ديده‌ بود؛ زير چشمش‌ كبود شده‌ بود، حتى يك‌ بار انگشت‌ شكسته‌ بود! 🌷سوار ماشين‌ كه‌ مى شد، لپ‌ هايش‌ سرخ‌ شده‌ بود، اين‌ قدر كه‌ بچه‌ ها لپ ‌هاش‌ را برداشته‌ بودند براى تبرك‌! بايد با فوت‌ و فن‌ براى سخن‌ رانى‌ مى آورديم‌ و مى برديمش‌. _خب‌، حالا قِصر در رفت‌؟ _يواشكى‌ آوردنش‌؟ _وقتى خواست‌ بره‌ چى‌؟ 🌷....بين‌ بچه ‌ها نشسته‌ بودم‌ و مى شنيدم‌ چى پچ‌ پچ‌ مى كنند. داشتند خط‌ّ و نشان‌ مى كشيدند. حاجى‌ را يواشكى‌ آورده‌ بوديم‌ و توى‌ چادر قايمش‌ كرده‌ بوديم‌. بعد كه‌ همه‌ جمع‌ شدند، حاجى‌ براى‌ سخنرانى آمد.... 🌷....بچه‌ ها خيلى‌ دلخور شده‌ بودند. سريع‌ سوار ماشين‌ كرديمش‌. تا چند صد متر، ده‌، بيست‌ نفرى به‌ ماشين‌ آويزان‌ بودند. آخر مجبور شديم‌ بايستيم‌ و حاجى‌ بيايد پايين..‌.. 🌹به ياد سردار خيبر شهید حاج محمدابراهیم همت
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃 ❌ ✍کارم شده بود چیک و چیک! سلفی و یهویی.. عکس های مختلف با چادر و روسری لبنانی! من و دوستم یهویی توی کافی شاپ من و زهرا یهویی گلزار شهدا من و خواهرم یهویی سرخه حصار عکس لبخند با عشوه های ریز دخترکانه.. دقت میکردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکسها.. کامنتهایم یک در میان احسنت و فتبارک الله احسن الخواهر! دایرکت هایم پرشده بود از تعریف و تجمید ها از نظر خودم کارم اشتباه نبود چرا که داشتم حجاب؛حجاب برتر! کم کم در عکسهایم رنگ و لعاب ها بالا گرفت تعداد مزاحم ها هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت... یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟! چشمم خورد به کتابی.. رویش نشسته بود خروارها خاک غفلت.. هاا کردم.. و خاکها پرید از هر طرف.. "سلام بر ابراهیم" بود عنوان زیر خاکی من... ابراهیم هادی خودمان.. همان گل پسر خوش غیرت. چارشانه واخلاق ورزشی.. شکست نفس خود را.. شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه.. ساک ورزشی اش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی! رفتم سراغ اینستا و پستها نگاهی انداختم به کامنتها هشتاددرصدش  بود!!! با احسنت ها و درودهای فراوان! لابه لای کامنتها چشمم خورد به حرفهای نسبتا بودار برادرها! دایرکت هایم که بماند! عجب لبخند ملیحی.. عجب حجب و حیایی... انگار پنهان شده بود پشت این حرفهای نسبتا ساده  عجب هلویی.. عجب قند و نباتی ای جان! از خودم بدم امد شرمسار شدم از اینهمه عشوه و دلبری.. شهید هادی کجا و من کجا! باید نفس را قربانی میکردم.. پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابراهیم ها... پست ها را حذف کردم و نوشتم ، از شهدا و پرورش نفسشان...        
‌ ❌🔴...اصل میدی؟؟؟؟....🔴❌ آغاز یک گناه بزرگ.....🚨 شاید فکر میکنی سرگرمی است و شاید حوصله ات سر رفته تنهایی احساس تنهایی میکنی ..... ⭕️ ای جوان به گوش باش ⭕️ ای جوان مراقب باش ⭕️ که شیطان بر تو دام نهاده است ⚠️ متاسفانه در فضای مجازی پر از گروههایی است که جز آشنا شدن های خلاف شرع چیز دیگری هدف نیست .... ای جوان مگر اصل تو ... ✅ مسلمان بودنت نیست❗️❗️ ✅ اسلام دین پاکت نیست❗️❗️ ✅ پیامبرت حضرت محمدﷺ نیست ؟! مگر از امت اش نیستی ....؟؟!!! وای به روزی که در قیامت پیامبرمان بگوید تو از امت من نیستی .... ❌ پس این شروع شیطانی و گفتگو را آغاز نکن ....
#از_همت_تاخدا 💠حالا که صدای نفَس های حاج همت به بچه ها جان می دهد، حالا که به جز صدا چیز دیگری ندارد که به کمک بچه ها بفرستد، چرا در اینجا نشسته است؟؟؟؟ چرا کاری نکند که بچه ها هم صدایش را بشنوند و هم خودش را از نزدیک ببینند؟؟؟؟ سید نمی داند چه فکرهایی در ذهن حاج همت شکل گرفته؛ تنها می داند که حال او از لحظه پیش خیلی بهتر شده؛ چرا که حالا نیم خیز نشسته و با دقت بیشتری به عکس امام خیره شده است. حاج همت به یاد حرف امام می افتد. شیلنگ سرم را از دستش می کشد و از جا بر می خیزد. سید که از برخاستن او خوشحال شده، ذوق زده می پرسد: حاجی! حالت خوب شده؟ دکتر که انگشت به دهان مانده می گوید: مراقبش باش، نخورد زمین. سید در حالی که دست حاج همت را گرفته با خوشحالی می پرسد: کجا می خواهی بروی؟ هر کاری داری بگو من برایت انجام بدهم. حاج همت از سنگر فرماندهی خارج می شود. سید سایه به سایه همراهی اش می کند. حاجی وایسا ببینم چی شده؟؟؟؟ #شهید_ابراهیم_همت قسمت چهارم
@salambarebrahimm ⬇️ 💠همیشه شنیدیم باید کار خیر کرد و به فکر آخرت بود. واسه همین شب‌های جمعه که می‌شه یه عده شکلات و خرما و از این جور چیزها خیرات می‌کنن. یه عده دیگه هم هستن که مدرسه و بیمارستان و مکان‌های عمومی می‌سازن. ولی کار خیر فقط اینا نیست. عیادت مریض، سر زدن به عمه و خاله و عمو و دایی پیر، آشتی دادن، راهنمایی کردن آدم‌ها و هزار تا کار دیگه. این کارا پول نمی خواد ولی خیلی سخت تره! 🔻وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً 🔻خوبی‌های ماندگار، ثوابش نزد خدای تو بهتر و امیدبخش تر است. 📔بخشی از آیه ۴۶ کهف
✨ 🌸 ✨ 🌸 ✨🌸🌸✨ 🌸 ✨ 🌸 ✨ حقا که مرادی و مریدت شده ام من حقا که تو خورشید زمینی و زمانی... ♥️اللهم احفظ قائدنا امام الخامنه ای #تولدت_مبارک_رهبرم
دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید، این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد. 🌹شهید احمد کاظمی🌹
.... 🌷قمقمه اش هنوز آب داشت.... نمـــی خورد! از سر کانال تا انتهای کانال می رفت و می آمد لب های بچه ها را با آب قمقمه اش تر مى کرد. ریگ گذاشته بود توی دهنش که خشک نشود و به هم نچسبد.... 🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهيد حاج محمد حسين خرازى ❌ براى اينكه عوضيها ارزشمند نشوند؛ نبايد بگذاريم ارزشها عوض شوند!
🌷 شهید مدافع حرم #امین_کریمی 🌷 در یکی از سفرهای استانی دختربچه‌ سرایدار، نامه‌ای به امین داد تا به آقای رئیس جمهور بدهد. امین به همکاران گفت تا این نامه به دفتر و مراحل اداری‌اش برسد زمان می برد، بیایید #خودمان_پول_بگذاریم و بگوییم رئیس جمهور فرستاده است! همین کار را کردیم. البته بیشترین مبلغ را امین گذاشت و هدیه در پاکتی به پدر بچه اهدا شد. اشک شوق پدرش دیدنی بود.
🌷آیت الله شهید #سید_محمد_بهشتی 🌷 بالای وضوخانه نوشته بودیم: « النظافة من الایمان» اما کمتر فرصت می کردیم داخل آن را نظافت کنیم. آقای بهشتی این را که دید، فورا تذکر داد که یا این #شعار را بردارید و یا مطابق آن #رفتار کنید و #نگذارید_اینجا_کثیف_باشد. 📚دانشجو شادی روحشان #صلوات
💠لقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في کَبَدٍ (همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم)💠 ⛔️یکی از بزرگترین وعده های دروغ در این دنیا 🔴وعده ی راحتی و آسایشه یبار دیگه میگم یکی از بزرگ ترین وعده های دروغ در این دنیا وعده ی راحتی و آسایشه هرکسی در هر جایی این وعده رو به شما داد بهش بگین که تو دروغ میگی خدا میگه ما انسان رو در رنج آفریدیم و این رنج در تمام مسیر این دنیا وجود خواهد داشت برای همه بعضیا فکر میکنن مدرسه تموم بشه رنج ها تموم میشه 🔸بعضیا با وارد شدن به دانشگاه 🔸بعضیا با تموم شدن سربازی 🔸بعضیا با ازدواج کردن 🔸بعضیا با شغل پیدا کردن 🔸بعضیا با بازنشسته شدن و ... فکر میکنن رنج هاشون قراره تموم بشه عزیز من این دنیا محل رنج و امتحانه انگار حواسمون نیستا❗️❗️ ما اومدیم توی این دنیا تا مجموعه ای از رنج و امتحان ها رو مدیریت کنیم تا بتونیم به آسایش واقعی در بهشت برسیم پس اون چیزی که خیلی از ماها توی این دنیا دنبالش هستیم مربوط به بهشته. نه اینجا ❗️
#از_همت_تاخدا 💠حاجی وایسا ببینم چی شده؟؟؟؟ دکتر با کنجکاوی به دنبال آن دو می رود. سید، دست حاج همت را می گیرد و او را نگه می دارد. حاج همت، نگاه به چشمان سید انداخته، بغض آلود می گوید: توروخدا بزار برم سید. سید که چیزی از حرفهای او سر در نمی آورد، می پرسد: کجاداری میری؟ من نباید بدونم؟ می روم خط، خدا مرا طلبیده. چشمان سید از تعجب و نگرانی گرد می شود : خط!؟ خط برا چی؟ تو فرمانده لشکری؛ بشین تو سنگرت فرماندهی کن. حاج همت سوار بر موتور می شود و آن را روشن می کند. کو لشکر؟ کدام لشکر؟ ما فقط یک دسته نیرو تو خط داریم؛ یک دسته نیرو، که فرمانده لشکر نمی خواهد. فرمانده دسته هم باید همراه دسته باشه، نه تو قرارگاه. سید جوابی برای حاج همت ندارد. تنها کاری که می تواند بکند این است که دوان دوان به سنگر باز می گردد، یک سلاح بر می دارد و عجولانه می آید و ترک موتور حاج همت می نشیند. لحظه ای بعد، موتور به تخت گاز حرکت می کند. #شهید_ابراهیم_همت قسمت پنجم