#خاطـــرات_شهدا
🌷 شهیدی که قمقمه اش بعد ۱۲ سال آب گوارا داشت...
در فکه کنار یکی از ارتفاعات، تعدادی #شهید پیدا شدند که یکی از آنها حالت جالبی داشت.
او در حالی روی زمین افتاده بود که دو #قمقمه ی پلاستیکی آب در دستان استخوانی اش بود.
یکی از قمقمه ها #ترکش خورده و سوراخ شده بود.
ولی قمقمه ی دیگر، #سالم و پر از آب بود.
درِ قمقمه را که باز کردیم، با وجود این که حدود ۱۲ سال از شهادت این بسیجی #سقا می گذشت، آب آن بسیار #گوارا و خنک مانده بود..
📚منبع :دلهای خدایی
هدیه به روح شهدای تشنه لب صلوات
خاطره ای از همرزم شهید محمدبلباسی:
اوایل که اعزام شدیم به سوریه، هر فردی را مسئول کاری کرده بودند.
یکی از مسئولیت های آقا محمد " آب" رسوندن به خط بود..
پیش خودم گفتم این همه راه اومدیم سوریه،
بعد این بنده خدا، راضی شده که با اون مسئولیتی که در سپاه کربلا داشت فقط آب برسونه؟؟
بعد که محمد آقا ،بعد اون همه شجاعت و دلاوری هایی که اونجا خلق کرد به #شهادت رسید🕊 پیش خودم گفتم، چقدر من ظاهر بین بودم...
#حضرت_عباس (ع) هم #روز_عاشورا #سقا بود...