eitaa logo
کانال کمیل 🇮🇷
6.4هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
123 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
•بِسـم ربِّ الـشُهــدا• آخرین ثانیـه های خداحافظی با حسیـن بود. گفتـم: ان شاءالله صحیح و سالـم بر میگردی! گفـت: " من بر نمی گـردم. شهـید می شـم. شوخے هم نمی کـنم ها.! من از خـدا خواستم حالا که می خوام شهـید بشم، الکے شهیـد نشم! " گفتـم: یعنے چی؟ الکے شهیـد نشم چه صیغه ایه؟" لبخندی زد و گفـت: "دوسـت دارم برم روی مین! پام قطع بشـه، بعدش یک هفته ای هم تو بیمارسـتان زجــر بکشم و با آه و نالہ شهیـد بشم." @salambarebrahimm از تعجـب چشمانم از حدقه بیرون زده بود و دهانم باز بود که پرسیدم: آقا حسین! این دیگه چه نوع آرزوییـه؟ خودت می گفتے روایـت داریم اولین قطره خون شهیـد که به زمین ریختـه بشه، همه ی گناهاش پـاڪ میشه! دیگه این چه درخواستیه که از خـدا داری؟ این که تیکه تیکه بشـی و زجـر بکـشی! گفـت: " من دوسـت دارم سبک تر برَم. خطا کردم! گناه کردم! دوست دارم با اون زجر کشیدن سبک تر بشم و راحت تر برم!" در جواب استدلال ها و آرزوهای عجیب و غریب حسیـن، چاره ای جز سکوت نداشتـم. حسین رفـت و دیگر او را ندیدم تا روی تخـت غسالخانه... با یک پای قطع شـده از انفجار مین و پیکری که پس از یک هفتـه بستری در بیمارسـتان ظرفیـت نگهداری روح بزرگ حسین را نداشـت. خودش بارها گفته بود کـه: " ما کم سن و سالانـے هستیـم با روح هایی بـزرگ" ❤️🌷