eitaa logo
کانال کمیل
5.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
112 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید_محمد_رضا_دهقان به روایتی از مادر شهید : 🔴 هیچ گاه مستقیم به نامحرم نگاه نمی کرد و به شدت مقید و چشم پاک بود. اوقاتی که در مهمونی های خونوادگی بود ، اگه خانم ها حضور داشتنن حریم شرعی رو رعایت می کرد. اگه جمع بابت موضوعی می خندیدند سرش رو پایین می انداخت و می خندید. 🌷 از شهـــــدا الگو بگیریم 🌷 @SALAMbarEbrahimm
🌷 🌷 وقتی در راه ِ شهید و برای رسیدن به شخصیت شهید تلاش میکرد گاهی به مشکلاتی برمیخورد یا یه سری افراد اذیتش میکردن یا طعنه میزدن، تیکه مینداختن، مسخره میکردن یا کلی فحش بهش میدادن اما هیچ وقت از تلاشی که میکرد پشیمون نمیشد! چون برای شهید تلاش میکرد. برای برای و @Salambarebrahimm بهش میگفتم محمدرضا! آخه چرا ادامه میدی؟! انقدر خودتو کوچیک نکن به اندازه کافی شهید رو شناختی! به چه قیمت آخه؟! انقدر مسخرت میکنن! لبخند میزد میگفت: "بابا چیزی نشده. چیز خاصی نیست برای شهیده...☺" لبخند میزد و خیلی راحت میگذشت... پ.ن: بعد شهادتش حرفشو درک کردم... هرکاری کرد برای شهید بود در پایان شهادت روزیش شد... 🔺نقل از دوست شهید 🌷
💠مرا آنجا دفن کنید💠 مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده رفتیم، شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید می‌کرد که به حرفش گوش بدهم. با انگشت اشاره کرد و گفت:  وقتی شهید شدم مرا آنجا دفن کنید. من که باورم نمی‌شد، حرفش را جدی نگرفتم. نمی‌دانستم که آن لحظه شنونده وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط می‌شوم. حدود ساعات دو تا سه نصفه شب خواب عجیبی دیدم،‌ خانه ‌مان نورانی شده بود و من به دنبال منبع نور بودم. دیدم پنجره آشپزخانه تبدیل به در شده و شهدا یکی یکی وارد خانه ‌ام شده ‌اند. همه جا را پر کردند و با لباس نظامی و سربند روی سرشان دست در گردن یکدیگر به هم لبخند می ‌زنند. مات، نگاهشان کردم و متوجه شدم منبع نور از دو قاب عکس برادران شهیدم هست. آن شب برادر شهیدم محمدعلی به خوابم آمد و در حالتی روحانی سه بار به من گفت که نگران نباش، محمدرضا پیش ماست. آن شب تا صبح اشک ریختم و دعا خواندم. بعدها گفتند همان ساعت سه هواپیمای حامل پیکر محمدرضا و بقیه شهدا روی زمین نشست. 🌸از زبان پدر شهید🌸