دستش خالی بود پرسیدم: ساعتت کو؟
خیلی بی تفاوت گفت: یکی از بچه ها ازش خوشش اومد گرفت نگاهش کنه گفتم ماله خودت....
حرصم گرفت...
گفتم: علی اون کادوی سرعقدمون بود تبرک مکه بود بنده خدا بابا با چه ذوق و شوقی برای دامادش گرفته بود. رادوی اصل بود.
سری تکان داد و گفت: اینقد از این ساعت ها باشه و ما #نباشیم.
#شهید_علی_چیت_سازیان
کانال کمیل
👆 #پیشنهاد_ویژه 🎙 #نمایشنامه صوتی شهید #چیت_سازیان به روایت همسرشهید 💞قسمت پایانی 💠شهادت علی آقا
دستش خالی بود پرسیدم: ساعتت کو؟
خیلی بی تفاوت گفت: یکی از بچه ها ازش خوشش اومد گرفت نگاهش کنه گفتم ماله خودت....
حرصم گرفت...
گفتم: علی اون کادوی سرعقدمون بود تبرک مکه بود بنده خدا بابا با چه ذوق و شوقی برای دامادش گرفته بود. رادوی اصل بود.
سری تکان داد و گفت: اینقد از این ساعت ها باشه و ما #نباشیم.
تا توانی #دلی ب #دستآور...
#شهید_علی_چیت_سازیان
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️