آتیش دشمن هر لحظه بیشتر میشد...
ماهم گیر کرده بودیم تو کانال...
نه راه پس ، نه راه پیش ... با کلی مجروح و شهید...
مهمات هم که دیگه ته دیگش مونده بود...
ابراهیم هم یه مقدار آبی که مونده بودو جیره بندی میکرد:
_مجروحین! هر سه نفر یه قمقمه...
سالم ها ! هر پنج نفر یه قمقمه...
اسراء ! هر سه نفر یه قمقمه...
. ِ
این حرفشو که شنیدم زدم به سیم آخر...
دویدم جلوش و داد زدم :
.
+ابراهیم! شوخیت گرفته؟
ما بِرای خودمون آب خوردن نِداریم
تو بِرای این عِراقیا جیره میدی مسِلمون؟
ما داریم با همینا میجنگیم ها...
ما خودمون اینجا کلی مِجروح داریم...
اصلا اینا با اسرای ما اینجور رِفتار میکنِن؟
ها؟
اینا ایجورن مِگه؟
.
ابراهیم که تا کلمه ی آخرمو با آرامش گوش داده بود...
آروم سرشو آورد بالا و با لبخند گفت:
.
+نه برادر!
اینا اینجور رفتار نمیکنن...
ولی ما اربابمون #حسینِ (ع) ...
حق؟
.
چند ثانیه مات شدم و گفتم:
-حق مشتی
شیر مادر حِلالت #پهلوون...
الحق که نوکِر حسینی....
.
. 🌺 شبهای جمعه،شبهای عاشقی است
و بوی شهادت،مشام عشاق را پرمیکند
و اشک های روضه است که
راه #شهادت را میگشاید!
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولادالحسین و علی اصحاب الحسین
.
شهدا گفتهاند:
شبهاے جمعه ڪربلائیم، نزد ارباب
.
شبهای جمعه شهدا را یاد کنید تا آنها از شما نزد اباعبدالله یاد کنند
.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) و هدیہ به روح مطهر شهید صلواتـــــ .
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_وعجل_فرجهم
#شهید_ابراهیم_هادی
#علمدار_کمیل
@SALAMbarEbrahimm