eitaa logo
کانال کمیل
5.9هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
112 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
😍...💞 یه جور خاصی دوسش داشتم...❤ خیییلی خاص... همیشه به مادرم میگفتم: "من خیییلی ... خدا کنه همسر آینده مثه باشه...💕 هر چند محاله چنین همسری نصیبش بشه...💕 هر کی زندگی خصوصی مونو که میدید... باورش سخت بود براش... که مردی چنین خصوصیاتی داشته باشه...❤ همیشه میگفت: "مرد واقعی باید بیرون از خونه باشه و تو خونه ...!" موضوع این نبود که خدای نکرده... بخوام چیزی رو بهش تحمیل کنم... خودش با اسیرم کرد...💕 واقعاً داشت تو مهربونیش...❤ وقتايی كه از ادراه بهم زنگ میزد و می‌پرسید: "چيكار میكنی...؟" اگه میگفتم مشغول کارم...میگفت: "نمیخواد...بذار وقتی اومدم با هم انجام میدیم..."💕 مادرم بهش میگفت: "با این بساطی که شما پیش میرید… همسرتون حسابی تنبل میشه ها..." جواب میداد: "نه حاج خانوم... مگه زهرا منه...؟ زهرا ...❤" وقتی میوند خونه... دستاشو به علامت احترام کنار سرش میگرفت و… میگفت:"…❤" عادت داشتم ناهار منتظرش بمونم... خیلی لذت داشت این منتظر بودنش...💕 حتی ماه افطار نمی‌خوردم تا بیاد... هم روزه‌ شو باز نمیکرد تا خونه... واقعا لذت‌بخش بود این با هم بودنمون...💕 حتی عادت داشتیم تو یه بشقاب غذا بخوریم...💕 تو تموم این مدت کوتاه زندگیمون...💕 هیچ‌ وقت این عادت ترک نشد... حتی تو ...... همسر @hamsafar_TA_khoda
امین روزها وقتی در طول روز به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌کنی؟ اگر می‌گفتم را دارم انجام می‌دهم می‌گفت: «نمی‌خواهد بگذار کنار وقتی آمدم انجام می‌دهیم.» می‌گفتم: «چیزی نیست،مثلاً‌ فقط چند تکه ظرف کوچک است» می‌گفت: «خب همان را بگذار وقتی با هم می‌شوریم » مادرم همیشه به او می‌‌گفت: «با این بساطی که شما پیش می‌روید شما حسابی تنبل می‌شود ها☺️ » امین جواب می‌داد: «نه حاج خانم مگر زهرا من است⁉️ زهرا من است » به خانه که می‌آمد دستهایش را به علامت نظامی کنار سرش می‌گرفت و می‌گفت:" " نقل از خانم حسنوند همسر شهید