می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.
صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. "
بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .
حالا تو شهید شو .. !
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی .
سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت #حاج_عبدالله رو شنیدیم .
محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود .
شهید شد و پیکرش هم موند دست #تکفیری_ها .
سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت .
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .
چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...
حاج عبدالله به آرزوش رسید ...
❤️شهید حاج عبدالله اسکندری
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی ✍
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✍ به روایت همسر شهید
🌼به خاطر دارم عصر روز ۱۶ آبان بود که از دانشگاه به منزل بازگشتم، حمید خانه بود و به من گفت بیا کنارم بنشیم، این جمله را که شنیدم بند دلم پاره شد، نشستم و گفتم باز هم سوریه؟ حمید خندید و گفت: آفرین! خیلی باهوش هستی. باهم صحبت کردیم، لازم بود تا با لباس نظامی عکس داشته باشد و حاضر شد که برود و با لباسهای نظامی عکس بگیرد. همین که پایش را از خانه بیرون گذاشت گریه امانم نداد، به هرکس که میشناختم زنگ زدم تا بلکه آرام شوم اما نشد، انگار که میدانستم دیگر برنمیگردد...
🌼بعداً هرگز نتوانستم گریه کنم و میترسیدم اگر گریه کنم نزد اهل بیت(ع) شرمنده شوم؛ یک طرف ایمانم بود و یک طرف احساسم، احساسم میگفت اجازه نده برود اما ایمانم عکس احساسم بود. گفتم برو و با مادرت خداحافظی کن و برگرد اما زود برنگرد، ساعت ۶ عصر رفت و ساعت ۱۱ شب بازگشت، از او پرسیدم مادرت چه گفت؟ پاسخ داد: هیچ کلامی نگفت و فقط گریه کرد من هم که این را شنیدم خیلی گریه کردم. دستانم را گرفت و اشک ریخت و گفت دلم را لرزاندی، بعد از چند دقیقه گفت اما نمیتوانی ایمانم را بلرزانی...
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم روحش شاد
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از منتقل شد
1_14017040.mp3
3.22M
⏯ #شور احساسی
🌸دلتنگی یعنی حال من ...
🌸دلتنگی شد وبال من ...
دل تنگی سخته واسه اونکه هوایی میشه 😔
🎤 #بنی_فاطمه
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✍ به روایت همسر شهید
🌼در خرید کردن بسیار سختپسند بود و وقتی باهم خرید میرفتیم من خسته میشدم، دفعه اول که به خرید رفتیم آنقدر وقت برای خرید کردن گذراند که خسته شدم.
🌼نماز شب او هرگز قضا نشد و عادت داشت در اتاق تاریک نماز میخواند، همیشه صدای دعاهای او را میشنیدم، همواره با گریه طلب شهادت میکرد و این آرزوی او بود...
🌼شب قبل از شهادتش قرآن باز کردم و آیه ۱۷ سوره انفال آمد که «(به کشتن دشمنان بر خود مبالید) شما آنان را نکشتید بلکه خدا آنان را کشت. [ای پیامبر!] هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد [تا آنان را هلاک کند] و مؤمنان را از سوی خود به آزمایشی نیکو بیازماید زیرا خدا شنوا و داناست». شهادت پیامد خوشی است اما برای بازماندگان بسیار زجرآور است.
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@SALAMbarEbrahimm
🌷شهید محمود کاوه🌷
🔹 از جوانترین فرماندهان لشکر در دوران #دفاع_مقدس- روزی که جنگ آغاز شد او یک جوان ۱۹ ساله بود.
🚩 او فرماندهی یکی از کلیدی ترین یگان های سپاه پاسداران در کردستان و جبهه های غرب ، موسوم به تیپ ویژه شهدا را عهده دار بود.
▫️ نگرش نظامی خارق العاده کاوه ، چنان او را شاخص نمود که در مدت کوتاهی ، تیپ تحت امر وی به لشگر ارتقا پیدا کرد.
▪️شهید حسن آبشناسان میگوید: اگر در دنیا یك چریك پاكباخته و دل باخته به اسلام و حضرت امام وجود داشته باشد، همانا محمود كاوه است .
➖ سرانجام کاوه به تاریخ 11 شهریور 1365 در منطقه عمومی حاج عمران بر روی قله 2519 مورد اصابت ترکش گلوله خمپاره قرار گرفت و د رسن 25 سالگی به شهادت رسید.
@salambarebrahimm
کانال کمیل
⬇️#جانشین_بد ⬇️ @salambarebrahimm 💠 دنیای مدرن عیب و ایراد کم نداره! یکیش گرفتاری هاشه که برنامه
⬇️#پست_تر_از_حیوانات ⬇️
@salambarebrahimm
💠 تو بعضی سیرکها لباس تن حیوونا میکنن و باهاشون نمایش درمیارن.
اما آدمهایی هستن از بس کار خلاف و گناه کردن که روی حیوونای بیچاره رو سفید کردن.
این حیوونای آدم نما با ظاهر و لباسهای آن چنانی همه جا میچرخن.
درون آدم بی انتهاست، میتونه این قدر بره بالا که فرشتهها به گرد پاش هم نرسن، میتونه این قدر بره پایین که حیوونای وحشی هم جلوش کم بیارن. خدا تو نیم خط این آدمها را معرفی میکنه:
🔻أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ
🔻آنها مثل چهارپایان هستند بلکه از آنها گمراه ترند
📔بخشی از آیه ۱۷۹ اعراف
#تلنگر
💠 هر"پرهیزکاری"گذشته ای دارد!..
وهر"گناه کاری"آینده ای!..
پس قضاوت نکن...
میدانم اگر:
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم...
دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد...
تا به من ثابت کند...
در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم...
💠 محتاط باشیم در "سرزنش "
وقضاوت کردن دیگران
وقتی ؛
نه از دیروز او خبر داریم،
نه از فردای خودمان.
🔴جزئیات جدید از نحوه شهادت دیپلمات ایرانی در فاجعه منا/ به برادرم آمپول اعتراف زده بودند
مرتضی رکن آبادی برادر غضنفر رکن آبادی سفیر پیشین ایران در لبنان:
🔹پیکر شهید رکنآبادی از بین آن شهدایی که حدود ۵۰۰نفر بودند از همه سالمتر مانده بود.
دلیلی که چرا مغز و اعضای بدن شهید رکن آبادی را خارج کردند این است که بنده با کارشناسان امنیتی صحبت کردم آنها معتقد بودند به احتمال زیاد ایشان را ربوده بودند و به او آمپول اعتراف زدند؛ مغز ایشان را برای این مورد از بدن خارج کردند
🔹برای تخلیه بقیه اعضای بدن گفتند به احتمال زیاد او را با آمپول سمی شهید کرده اند چون آثار آمپول ها در بدن می ماند به همین دلیل مغز و اعضا را از پیکر تخلیه کردند. در واقع میخواستند اثر انگشتشان را پاک کنند/روزنامه قانون
هدایت شده از سلام برابراهیم
4_5913293273572573233.mp3
13.24M
تو این روزای بےڪسی
ڪارِ دلم صبـــــوریہ
یعنے قسمت میشه منم
شهیــــــد بشم تو سوریہ..😔
🔸آخرین مداحے ذاکراهل بیت(ع)
مدافع حریـــم آل الله
#شهیـد_حسین_معز_غلامے🌹
@SALAMbarEbrahimm
🍃| این دنیا با تمامے زیبایے ها
وانسان های خوب و نیکوےآن
محل گذراست نہ وقوف و ماندن
و تمامے ما باید برویم و راه این است
دیر یازودفرقےنمےکند
اماچہ بهتر که زیبا🕊 برویم |🍃
#اللهم_الرزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک
مردِ فقیر را که دید،
نشست کنارش توی خرابه، گفت:
"کاری داری بگو برایت انجام دهم."
ـ شما امامید، نشستهاید توی خرابه!
نگاهش کرد، گفت:
"پدرمان که یکی است. پس برادریم! شهرمان هم که یکی است. پس همسایه ایم، خدامان هم که یکی است. پس بندهایم! چرا ننشینم؟"
|صلی الله علیک یا موسی بن
الجعفر الکاظم علیه السلام ♥️
📚 #آفتاب_در_محاق
🌷 #طنز_جبهه
💠 شمر و شلمچه!!
🔸 از آن #بادمجان درشت های بمی بود که گلوله های #توپ فرانسوی صد بمب هم به او کار نمی کرد. مثل برق بلا
🔹شنیدن و دیدن این که #مجروح شده، مثل این بود که بگویند، آتش، آتش گرفته یا تیر، تیر خورده. مگر کسی #باور می کرد که او از پا درآمده باشد.
🔸هرکس می دید، می گفت: «شما دیگر چرا؟»، «آدم قحطی بود؟»، «حیف تیر، حیف ترکش» کنایه از این که تیر و ترکش نصیب کسانی می شود که حسابشان #پاک پاک باشد.
🔹واقعاً #ایمان داشتند که افراد خلاف، چیزیشان نمی شود. یکی از بچه ها که همراهش آمده بود، گفت: « #شلمچه این حرف ها نیست، #شمر هم که بیاید، تیر می خورد، چه برسد به این!؟» بلند شد که با #عصا دنبالش کند، که بچه ها جلویش را گرفتند.😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی☺️
@SALAMbarEbrahimm
داد میزد گریه میکرد، میگفت: میخواهم صورت برادرم را ببوسم...
اجازه نمیدادند.
یکی گفت: خواهر است ... مگر چه اشکالی دارد؟ بگذارید برادرش را ببوسد.
گفتند: اصرار نکنید نمیشود چون ... این شهید سر در بدن ندارد.
شهید شیرعلی سلطانی بارها میفرمود: من شرم میکنم در پیشگاه اربابم امام حسین
سر در بدن داشته باشم.😔
@SALAMbarEbrahimm
#امام_خامنہای :
این جوان ، جز عناصر کم نظیری بود
ڪہ او را درصدد خودسازی یافتم
حقیقتا اهـل خودسازی بود
هم خودسازی معنوی و اخلاقی
و هـم خودسازی رزمی
#شهید_محمود_ڪاوه
#سالروز_شهـادت
@SALAMbarEbrahimm
💠 در جاده بصره-شلمچہ درحال حرڪت
بودند، حجم آتش شدید بود همانطـورکہ
مے دوید از پشت مورد اصابت گلـولہ قرار گرفت، درهمان حال که تنش داشت مےدوید سرش روی زمین مےغلتیدسرش چند دقیقه ای فریاد یاحسین یاحسین مےداد. تمام ده یاپانزده نفری که آنجـا بودند دیگر یارای جمع آورے پیڪررا نداشتند،همه داشتند گریه میکردند…
به پیشنهاد یڪے از رزمنده ها
ڪوله پشے اش را باز کردند
#فرازےازوصیت👇
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع)
بالای نیزه قرآن خونده،من کہ مثل امام
اسرار قرآن را نمے دونم ڪه بتونم بااون
انس بگیرم و بتونم بعدمرگم قرآن بخونم،
ولے به امام حسین (ع ) خیلے عشق دارم… دوست دارم وقتی شهید میشم سربریده ام
بہ ذکر یاحسین یاحسین باشہ ...
راوی : حجةالسلام صادقے
( ازراویان دفاع مقدس )
#شهید_علی_اکبر_دهقان
#لبیڪ_یاحسیـن
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
روی دیوار قلبم عکس کسی است که هرگاه دلم تنگ بهشت میشود به چشمان او خیره میشوم...
گفته بودی که:
چرا محو #تماشای منی؟
آنچنان مات که
یکدم #مژه بر هم نزنی!
مژه برهم نزنم که
ز #دستم نرود...
ناز #چشم تو
به قدر مژه برهم زدنی❤️
#رفیق_شهیدم_شهیدگمنام_ابراهیم_هادی🌸
🌹سخت به نگاهت محتاجم برادرم😔
#آقاســـیدمرتضےآوینے
کاش دلت بهانه #شهادت نمیگرفت و تاب بیشتر ماندن داشتی!
کاش تا به امروز #شهید نشده بودی
و از ما مستندی میساختی!
از این همه #خستگی_هایمان
از این سردرگمی ها..
از اینکه گاهی در این شهر شلوغ آنچنان گم میشویم که #لبخندهای نظاره گر شهدا هم که در بعضی خیابان ها به ما خیره میشوند، مارا پیدا نمیکنند🚫!
راستی از آنجا چه خبر⁉️
اینجا ما خیلی خسته ایم!
نکند آنقدر غرق #عندربهم_یرزقون شده اید
که ما را به یاد نمی آورید؟!!
✘نه!✘
مگر میشود!
ما همان #اسیران از یاد رفته باشیم؟!!!!.
🍂ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد!
🍂در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد..!
@SALAMbarEbrahimm
#شبتون_شهدایی🌹