eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸کاری کنید که وقتی کسی شما را ملاقات میکند احساس کند که یک را ملاقات کرده است.
هدایت شده از ﷽
4_501928587088103109.mp3
6.77M
یکی یکی رفیقام دارن میرن ولی من موندم و حسرت حرم یه عمریه برای صحن خواهرت همه دارائیمه این چشم تَرم... .. @SALAMbarEbrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرنگار: خوشحالی اخوی، عملیات دیشب چطور بود؟ رزمنده: خیلی خوب شد + حالت چطوره؟ - خیلی خوبه، اول شب دستم قطع شده از مچ ولی با این دستم جنگیدم مرد تویی، بقیه اداتو در میارن... 🌷 @SALAMbarEbrahimm
🌷 💠ویزای اربعین 🔰صبح بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز نداشتم ویزاکه هیچی 😢 🔰جلوی در اداره بودم ،حسین زنگ زد📞،سلام داداش خوبی _نوکرم توخوبی؟ +گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔 🔰داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس +باشه داداش گرفتی بهم بگو ردیف میشه،باشه چشم.قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود👥👥 پرسیدم گفتن کلا صادر نشده ❌باید بشینی شانست بزنه امشب🌙 بدن وگرنه فردا... 🔰بابغض😢 زنگ زدم حسین📞 بهش گفتم نمیشه من بیام شمابرید.حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم بریم توکل داشته باش درست میشه👌 اگه نشد فردا صبح میریم.گفتم نه برنامه هاتون خراب میشه 🔰گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم من وتو با اتوبوس🚎 میریم دلمو گرم کرد❤️ داخل جا نبود بشینم ایستاده بودم 🔰ساعت شد ۶ عصر پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه ⌚️اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم ردیف میکنه گفتم دارم ازاسترس😥 میمیرم 🔰گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم✅ گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت) گفتم باشه داداش بگو گفت تسبیح داری📿 گفتم اره 🔰گفت بگو (س) حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم😊 قطع کردم چشممو بستم😌 شروع کردم الهی به رقیه س الهی به رقیه س... 10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته📜 بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو خوندن😍 🔰بغضم ترکید باگریه😭 گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم؛وقتی رو دیدم گفتم درست شد اشک توچشمش حلقه زد😭 گفت (س) @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
🌾« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌾 ✫⇠ #خاطرات_شهیده_نسرین_افضل ✍به روایت خانو
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✍به روایت خانواده ✫⇠قسمت :6⃣ نسرین گفت: حالا چی؟ الآن که در خدمتت هستم. خواهر نرمتر شد و گفت: عزیز دلم، اسم بچه را انتخاب کن، با آقا عبدالله هم صحبت کن، اسم داشته باشه خیلی بهتره! حواست را جمع زندگی ات بکن. تو همه چیز را فدای مهاباد می‌کنی ها! نسرین گفت: حالا چی شده مگه؟ خواهر گفت: نسرین جان، حالتت فرق کرده، سر و چشمت یک جوری شده، عین زنهای حامله شدی، مواظب خودت هستی؟ نسرین گفت: چی شدم، یعنی... ؟ خواهر دستی به موهایش کشید و گفت: نسرین جان یک هاله مادری، معصومیت، یک چیز خوب توی صورتت پیدا شده؛ اینها نشانه‌های لطف خداست. نشانه مادر شدن و لایق لطف خدا شدن است. نشونه‌های مادر شدن و لایق لطف شدنه. خدا این لیاقت را به همه کس نمی‌ده. اگر هنوز مطمئن نیستی، همین جا برو دکتر، دیگه هم نرو مهاباد. بمون و استراحت کن به خدا مادر خیلی خوشحال می‌شه. دیگه برای ضریح «سید علاءالدین حسین» جای خالی نگذاشته. همه را دخیل بسته. برای همه امام ها، تک تک، روضه و سفره یا شمع نذر کرده، خب حالا بگو چند وقته؟ نسرین با تعجب گفت: چی چند وقته؟ خواهر گفت: که، کی قراره من خاله بشم؟ چند وقته دیگه؟ نسرین گفت: من برای خداحافظی اومدم، این حرفها چیه؟ خواهر گفت: نه آمدنت معلومه نه رفتنت! ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌹 همیشه مےگفت: نباید به گناه نزدیک بشیم❌ باید براے خودمون ترمز بذاریم😇 اگر بگیم فلان کار که به گناه نزدیکه ولےحروم نیست رو انجام بدیم تا گناه فاصله نداریم.🙂💚 🌸
🌷 💠 به روایت همسر شهید 🌷یکی از دوستانش گفت من مرتضی را دیده‌ام و حتی بخشی از مرتضی را در چفیه‌ای جمع کردم و... 🌷هرکس روایتی از شهادت مرتضی داشت، ⚡️اما واقعیت آن است که هنوز هیچ‌یک از آن حرف‌ها من را نکرده. با این‌ حال زیبایی روایت‌ها، هم‌زمانش از او بود. 🌷یکی دیگر از دوستانش می‌گفت که زخمی شد، دستکشی پوشید تا روحیه نیروهایش از دیدن مجروحیت💔 او کم نشود و با همان دست‌ها کارش را ادامه می‌داد. 🌷می‌گفتند بعد از شهادتِ🕊 نیروهایش بهم می‌ریخت و همیشه می‌گفت «پدر و مادرهای‌شان این بچه‌ها را به من . من نمی‌توانم جواب آنها را بدهم!» مخصوصاً بعد از شهادت « » که تک پسر خانواده بود. 🌷برای منی که هیچ‌گاه حتی در تصوراتم💭 هم به نداشتن «مرتضی» فکر نمی‌کردم، بسیار سخت بود. مرتضی تمام دل‌خوشی و داشته زندگی من بود. اما، اکنون آرامم و راضی. 🌷من از شهادت خوشحالم. خوشحالم که حتی اگر نیست، در راه هدف و خاندانی او را داده‌ایم که تمام عالم آرزوی شدن برای آنها را دارند. قطعاً مرتضی در هر دو دنیا دست ما را خواهد گرفت. جای مرتضی خالی است، اما من و به داشتن «مرتضای شهید» افتخار می‌کنیم. 🌷 خیلی به او وابسته بودم. با اینکه اغلب اوقات بودیم و به ناچار کارهایم را خودم انجام می‌دادم، اما این‌ها از وابستگی من به او کم نکرده بود! شاید همیشه امید این را داشتم که روزی همه این سختی‌ها تمام می‌شود و ما هم زندگی آرامی خواهیم داشت... 12 روز بعد از رفتنش به رسید، 21 دی ماه! ♥️ @SALAMbarEbrahimm
گاهی یک میتواند همین باشد ... که شهیدی بگوید : ما از حلالش گذشتیتم شما از حرامش نمیتوانید بگذرید !؟ 😔
کانال کمیل
گاهی یک #تلنگر میتواند همین باشد ... که شهیدی بگوید : ما از حلالش گذشتیتم شما از حرامش نمیتوانید بگذ
ان شاءالله امشب در پرونده همه خادمان شهدا بنویسند: ♦️محب امیرالمومنین(ع) ♦️زیارت کربلا و نجف،اربعین امسال ♦️سربازی امام زمان(عج) ♦️نهایت شــ🌷ــهادت 🌷 شبتون شهدایی ❤️
4_5798469199814721838.mp3
4.29M
آی قصه قصه قصه... تقدیم به مادران 😔 @SALAMbarEbrahimm 💔
🌹 🌸 خواستگارها آمده و نیامده ٬ پرس و جو می کردم که اهل نماز و روزه هستند یا نه!؟ باقی مسائل برایم مهم نبود که خانه دارد یا نه ؛ وضع زندگیش چطور است ؛ این ها معیار اصلیم نبود . شکر خدا حمید از نظر دین و ایمان کم نداشت و این خصوصیتش مرا به ازدواج با او دلگرم می کرد حمید هم به گفته خودش حجاب و عفت من را دیده بود و به اعتقادم درباره امام و ولایت فقیه و انقلاب اطمینان پیدا کرده بود ٬ در تصمیمش برای ازدواج مصمم تر شده بود ❤️ 🌹 📚چریک ص34 @SALAMbarEbrahimm
❤️ خدایانخواهم لحظه ای را که بدون حضور تو سپری کنم، خدای خوب ومهربانم تمام دردها در عمق دلم ریشه بسته،اما در آن دم که به سروقت ملاقات باتو می آیم دردهایم فراموشم میشود ای پناه بی کسی هایم تنهایی هایم را فقط تو پر کرده ای در آن لحظه که سخت به حضورت نیاز داشتم،مرا اجابت کردی و نراندی همیشه در چشمانم شبنمی از اشک ودر گلویم بغضی تَرَک خورده بود و تو مرا با دلِ تنگ وپریشانم رها نکردی وناز مرا خریدی. من چه حقیرم در برابر بزرگی چون تو که شکوه وعظمتت تا بی کران های دنیاامتداد دارد وهیچ انتهایی ندارد من چقدر ضعیف و کوچکم در مقابل تویی که اینهمه بزرگی وبخشنده. ای پناه بی کسی هایم جز تو که را دارم که شانه های بی تکیه گاهم را پناه باشد وستون محکمی باشد برای گامهایم در تاریکی های زندگی آنجایی که پرتگاهیست و تو خودت از من مراقبت میکنی ومواظبم هستی.🌹 ای مهربان خدایم،آدمها هر چقدر هم که خوب و مهربان باشند یک‌روزی ویک جایی تو راتنها میگذارند وخوبی ومهربانیشان همچون قطره ایست در مقابل اقیانوسی از خوبیها ومهربانیهای تو❤️ تویی که جان داده ای تا جان بگیریم آرام داده ای تا آرامش بگیریم آخرت را داده ای تا نمایان شود بر ما که گه گداری غافل میشویم.. راضیم به رضای تو ای نیکو سرشت پاک نهاد ای دادار آفرینش،ای خدای مهربان 🌹الهی وَ رَبی مَن لِی غَیرُکَ 💢تمامی بزرگواران میتونید دلنوشته های خودتون رو برای خادم کانال بفرستید 🌹 ان شاءالله مطالب دلنشین شما عزیزان نشر داده میشه❤️
هدایت شده از ﷽
1_25082589.mp3
8.77M
.... 🌷یه شب خواب بودم که تو خواب دیدم؛ دارن در مى زنن. در رو که باز کردم؛ دیدم شهید همت با یه موتور تریل جلو در خونه واساده و می گه: سوار شو بریم. ازش پرسیدم: کجا؟! گفت: یه نفر به کمک ما احتیاج داره. سوار شدم و رفتیم. سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس خیابون ها رو خوب ببینم. وقتی رسیدیم از خواب پریدم! 🌷....از چند نفر پرسیدم که تعبیر این خواب چیه؟ گفتن: خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به کمکت احتیاج داره! هر جوری بود خودمو به اون آدرس رسوندم. در زدم؛ دررو که باز کردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوی در. نه من اونو مى شناختم؛ نه اون منو. گفت: بفرمایید چیکار دارید؟ ازش پرسیم که: با شهید همت کاری داشته؟ یهو زد زیر گریه! گفت: چند وقته مى خوام خودکشی کنم. دیروز داشتم تو خیابون راه می رفتم و به این فکر می كردم که چه جوری خودم رو خلاص کنم که یه دفعه.... 🌷....كه يه دفعه چشمم اوفتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود اتوبان شهید همت. گفتم: می گن؛ شماها زنده اید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم و الان شما اومدید اینجا و می گيد که از طرف شهید همت اومديد.... 🌹معجزه شهيد همت از زبان یک استاد دانشگاه
🌹 شهید حسن طهرانی مقدم🌹 پدر موشکی ایران روزی كه خدمت ایشان بودم، درباره توفیقاتی كه به دست می آورد به من چنین گفت: "این كارهایی كه من به سرانجام رساندم، به امکانات گسترده نیازی ندارد. من فقط از توانمندی های موجود کشور استفاده کردم. آن چه را که در پایان كار می خواستم از ابتدا هدف گیری كردم..." روحش شاد یادش گرامی و راهش استوار
سیره شهدا🌷 🌷به او گفتم: کار درستی نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشى، بیا شهرضا یک خانه برایت بخرم. گفت: نه، حرف این چیزها را نزن، دنیا هیچ ارزشی ندارد. شما هم غصه مرا نخور، خانه ی من عقب ماشینم است، باور نمی کنی بیا ببین. 🌷....همراهش رفتم در عقب ماشین را باز کرد؛ سه تا کاسه، سه تا بشقاب، یک سفره پلاستیکی، دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر. گفت: این هم خانه!! دنیا را گذاشته ام برای دنیا دارها، خانه هم باشد برای خانه دارها.... راوی: مادر سردار شهید محمدابراهيم همت ❌ شهيد همت، مسئول بود.
🚨انتقام سخت سپاه این بار به صورت زنجیره ای از همه تروریست ها تا نابودی وقتی رهبری در فرمایشاتشان از کلمه گوش مالی و انتقام سخت سخن گفتند باید منتظر اقدامات جدیدی علیه تروریست ها از سوی سپاه می بودیم این بار سپاه دست به سلسله اقدامات زنجیره ای علیه مواضع کلیه تروریست ها زده است و پازل مرگ را برایشان تا نابودی تدارک دیده است ما این پازل را در زیر برایتان ترسیم میکنم 🔻زیر ضربه بردن مقر تروریست های جیش العدل و هلاکت نفر دوم این گروهک تروریستی 🔻 حمله پهپادی انصارالله به فرودگاه امارات 🔻 حمله پهپادی انصارالله به جیزان و قایق تفریحی ولیعهد عربستان 🔻 حملات شدید به مواضع داعش در حماء 🔻 تهدید سپاه و درخواست از ایرانی ها های مقیم امارات در خروج اموال خود از این کشور 🔻 حمله پهپادی و خمپاره ای به مقر حدکا در اربیل عراق و این پازل در حال تکمیل شدن است پس منتظر اتفاقات خاص در چند روز آینده باشید این امر برای آمریکا هم مسجل شده است شاید علت خروج نیروهای دریای آمریکا از خلیج فارس و کشورهای حاشیه ای خلیج فارس همین باشد
ای_شهیــد ؛ بانوان زیادے هستند ڪہ هر روز پشت سنگر سیاهِ چـادرشان دفاع مےڪنند از خون سرخ شما! و هر لحظہ شہیــد مےشوند با طعنہ هاے مردم شهــر...! 🌹 @SALAMbarEbrahimm
_بیمارستان از مجروحین پر شده بود… حال یکی خیلی بد بود… رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت… . _وقتی دکتر مجروح را دید به من گفت بیاورمش اتاق عمل!!!دکتر اشاره کرد را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم!! . _مجروح که چند دقیقه ای بود که به هوش امده بود... گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و گفت: من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری…😞 ما برای این چادر میرویم!!😊 چادرم در مشتش بود که شد…😓😔 _از ان زمان به بعد در بدترین و سخت شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم....😭😌 💞 @SALAMbarEbrahimm (راویی خانم موسوی یکی از پرستاران )
دلتنگ ڪہ بشوے دیگر شده اے دیگر نمیشود ڪارے ڪرد هر چہ خودت را بہ آن راه هم بزنے میبینے انگار نمیشود ڪہ نمیشود... دلت تنگ شده است، بد هم تنگ شده است... @salambarebrahimm
4_5836734364829876377.mp3
2.14M
اگه دلت گرفته گوش کن فَقُل حَسبی الله...🌸🍃 صدایت آرامش محض است... آقا جانمان...💚 @SALAMbarEbrahimm ❤️
کانال کمیل
دلتنگ ڪہ بشوے دیگر شده اے دیگر نمیشود ڪارے ڪرد هر چہ خودت را بہ آن راه هم بزنے میبینے انگار نمیشود ڪ
❉دلگير ڪہ شدے اززمانہ😔 تعطیل ڪن زندگی را برس بہ داد دلت... ❉حرم اگرنیافتے شهدا هسٺند گلزارشان میشود مأمنےبراے دلت❤️ به نیابت ازماهم شهدای شهرتون رو زیارت کنید 🌹
....!! 🌷محمد رشید صدیق فرمانده تیپ ٢٤ مکانیزه عراق رو گرفته بودیم. نوسان فشار خون داشت. اما هر چه معاینه اش می کردم دلیلش رو نمی فهمیدم. یه کم آروم شده بود، تا اینکه.... 🌷....تا اينكه صدای حسن باقری از سنگر فرماندهی بلند شد. حسن وقتی با بی سیم حرف مى زد، بلند صحبت می کرد تا صداش برسه اون ور. یه دفعه دیدم حالت سرتیپ عراقی بهم ریخت! رنگش به سرخی و سیاهی متمایل شد. با سختی پرسید: شما هم این صدا را می شنوی دکتر؟» پرسیدم: منظورت را نمی فهمم، مگر تو صدایی می شنوی؟ 🌷سرتیپ در حالی که در سنگر بی تابانه قدم می زد گفت: صدای یکی از ژنرال های شماست. بله اون صدا همه اش تو گوشمه. با تعجب پرسیدم: ژنرال ما؟ حالا این ژنرال کی هست؟ از کجا می دونی ژنراله؟ گفت: چون همیشه فرمان می ده. فرمانهای مهم. اون یک کار کشته و قویه. فرماندهان ما همه شون از او می ترسیدن. پرسیدم: شما چه سابقه ای از اون ژنرال دارین که این طوری باعث ترس شما شده؟ 🌷....سرتیپ پاسخ داد: سابقه حمله، شکست، فرار، مرگ، تو جبهه [ى] ما صدای او، به نام صدای عملیات شناخته شده. هر وقت صدای اونو از پشت بی سیم می شنیدیم، می ترسیدیم. صداش که می یومد قبل شروع حمله بوی شکست از روحیه فرماندهان ما بلند می شد. 🌷تازه فهمیده بودم دلیل نوسانات فشار خون سرتیپ از چیست؟ صدای شهید حسن باقری یا همان ژنرال....
هدایت شده از کانال کمیل
برداری از کلیه مطالب ، صوت و کلیپ ها با ذکر کاملا مورد رضایت خادمین میباشد🌹 موفق باشید و ثابت قدم در راه شهدا❤️