eitaa logo
سلام بر ابراهیم
8.4هزار دنبال‌کننده
57.9هزار عکس
18.3هزار ویدیو
33 فایل
"خداحافظ رفیق "واژه ای است که شهدابه ما می‌گویند،نه مابه شهدا خداحافظ رفیق،یعنی خدا،ما راخرید وبرد وخدا، شمارا دربلیات دنیاحفظ کند😔💔 میزبان شما هستیم با خاطرات زندگی #شهدا،پست های ناب #سیاسی ، #توییت های داغ، #شاه_بیت و ... به ما بپیوندید. یا علی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 نخبه پزشکی که شهادت را برگزید ... احمدرضا راهش و مسیرش از این دنیا جدا بود..! وصل‌ شدن به لقاء الله را ترجیح داد به رتبه‌ی اول پزشکی و با نیتِ خالص و خدایی گفت: آری «صفایی ندارد ارسطو شدن، خوشا پَر کشیدن، پرسـتو شدن» و در ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ در کسوت یک بسیجی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت رسید... 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹لحظات پدر، دختری بسیجی شهید سید مصطفی صادقی: بابا مواظب باشیا، که نمیری ...😔 🆔 @salambarebraHem
🌹سلام ای اهالی خون... ای بیدهای مجنون!... فصل بی‌تلاطم، اکنون مدیون شماست... این شهدا در عید سال ۶۴ دیگر به خانه‌هایشان برنگشتند حتی پیکر بعضی از آن‌ها، تا به امروز هم پیدا نشده است! آنها رفتند تا ما بمانیم و بهار را ببینیم... 🌷یاد کنید شهدا را با صلوات 🆔 @salambarebraHem
🌹روایت شهید غواصی که سرش را زیر آب کرد تا عملیات لو نرود 🔸در خاطرات «محمدباقر برزگر» یکی از نیرو‌های غواص باقی مانده از گروهان یک گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا آمده است:یکی از غواصان که جلوتر از من حرکت می‌کرد، شهید «حسن پام» بود. حدوداً ساعت ۱۱ شب، تیر دشمن به سمت چپ او اصابت کرده بود. خون زیادی از زخم‌هایش می‌رفت. من صدای یاحسین (ع) و یا زهرا (س) او را می‌شنیدم. او از طرفی بخاطر دردی که می‌کشید، حضرت زهرا (س) را صدا می‌زد؛ از طرفی هم نگران لو رفتن عملیات بود. البته آن زمان که ما در اروندرود بودیم، نمی‌دانستیم عملیات لو رفته است. آتش ریختن دشمن روی اروندرود هم برایمان دور از انتظار نبود. شدت جراحت و خونریزی شهید پام، طوری بود که نمی‌توانست از اروند زنده بیرون بیاید. او در آن موقعیت برای اینکه عملیات لو نرود، سرش را زیر آب کرد. بعد از چند لحظه دیدم که پیکرش روی آب آمد. در آن شرایط تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بود که پیکر را به جایی منتقل کنم تا بعد از عملیات او را به عقب بازگردانم. به همین خاطر او را به نزدیکی سیم‌خاردار‌های خورشیدی بردم و لباسش را به سیم‌خاردار‌ها بستم. 🌷شادی روحشان صلوات.... 🆔 @salambarebraHem
🔺تصاویری از شهدای حمله تروریستی به کلانتری چابهار 🆔 @salambarebraHem
⭕️شهادت ٣ نفر از پاسداران سپاه الغدیر در حمله تروریسی شب گذشته راسک 🔹به دنبال حمله تروریستی شب گذشته گروهک تروریستی جیش الظلم به مقرهای سپاه پاسداران و نیروی انتظامی در استان سیستان و بلوچستان، سه نفر از پاسداران سپاه الغدیر استان یزد در مقابله با این تروریست ها به نام های امیر محسن حسن‌نژاد و حسین انتظاریان و حسین سرسنگی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 شهید پاسدار امیر حسین حسن نژاد که شب گذشته در درگیری های مسلحانه با تروریست ها در شهر راسک به یاران شهیدش پیوست 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر شهید صالحی💔 از این ترور‌ها و این شهادت‌ها که گویا برای برخی عادی شده، این صحنه ها هم باید نمایش داده شود! هر کدام از این شهدا پدری و مادری و همسری و فرزندانی دارند که ممکن است اینگونه کمرشان زیر بار داغِ فراق خم شود گرفتن این عزیزان از دشمن صهیونی می‌تواند کمی از این غم جانکاه بکاهد و دلهای داغدار را تسلی دهد 🆔 @salambarebraHem
📌 روایت شهیدی که در آغوش امام حسین به شهادت رسید 🔹️ سـر پست نگهبـانی نشسته بـود رو به قبلــه با خودش زمزمه میکرد و اطـراف رو می پائیـد. ◇ نفـر بعـدی که رفت پست رو تحـویل بگیـره دید مهـدی رفته سجـده؛ هر چی صداش زد صدایی نشنید. اومد بلنـدش کنـه دید تیـر خـورده تـوی پیشونیش و بشهادت رسیده. ◇ فکـر شهـادتش اذیتمـون میکـرد؛ هم تنهـا شهـید شده بود هـم مـا دیـر فهمیدیم. 🔸️ خیـلی خـودمـون رو خـوردیم. تـا اینـکه یـه شـب اومـده بـود بـه خـواب یکـی از بچـه هـا و گفـت: « نگـران نبـاشید! تنهــا نبـودم. همـین کـه تیـر اثـابت کرد بـه پیشـونیم؛ به زمیـن نرسیـده افتـادم تـو آغـوش آقـام امـام حسـین (ع).» 📚 خـط عاشقی / حسین کاجی 🔻تک بیتی سروده عاشـق که شدی تیر به سر باید خورد ● زهـریست کـه مانند شکـر بایـد خـورد http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0 حتماعضوشوید⬆️
زخـم ها را بہ جـان تا زخــمے بر جانمـان ننشیند ... ..🌷 🆔 @salambarebraHem
وقتی شهید شد، تازه متوجه شدیم چقدر بدهکاری از بابت خرید جنس برای جبهه دارد. چند میلیون تومان بود که مجبور شدیم خانه را بفروشیم. حالا شما توجه کنید که ما سه دستگاه خانه شخصی داشتیم و از نظر تمکن مالی وضع مان خوب بود، اما سید همه این ها را خرج جنگ کرد. زندگیش شده بود جنگ، حتی نتوانست شاهد رشد بچه هایش باشد... شهید🕊🌹 🆔 @salambarebraHem
📌 روایت بسیار زیبای و گریان شهید چیت سازیان از معرفی شهدا در آلبوم عکس 🔹️ همسر سردار شهید علی چیت سازیان می گوید : صورتش سرخ شده بود و اشک توی چشمهایش برق میزد. آلبوم را گرفتم و خواستم آنرا کنار بگذارم. ◇ آلبوم را دوباره گرفت ومهربانانه گفت: «گُلم! ولش کن؛ این آلبوم تمام زندگی منه؛ انگیزه ماندن و جنگیدن منه.» ◇ گفتم: «آخه داری خودت رو اذیت میکنی.» ◇ اشکهایش دانه دانه می چکید روی گونه هایش و گفت: «فرشته؛! اینا همه عاشق آقا ابا عبدالله (ع) بودن. بخاطر آقا خیلی عرق ریختن؛ خیلی زخمی شدن؛ خیلی بیخوابی کشیدن؛ خیلی تشنگی و گرسنگی کشیدن؛ خیلی زیر آفتاب سوختن؛ اما یه بار نگفتن خسته شدیم؛ تشنه ایم؛ خوابمان میآد. ◇ به این عکسها نگاه میکنم تا اگه خسته شدم، یادم نره شهید قراگوزلو شبها به جای خواب و استراحت، نماز شب و زیارت عاشورا میخواند و های های گریه میکرد. ◇ به اینا نگاه میکنم تا اگه یه وقت آرزو کردم کاش منم خانه و زندگی داشتم، یادم بیاد مصیّب میگفت: 'زیاد آرزو نکنین؛ چون مرگ به آرزوهای شما میخنده.' ◇ یادم باشه امروز زمان آرزو نیست زمان حرف نیست؛ باید عمل کنیم. هر کسی سَری داره باید هدیه بده؛ دست داره باید بده؛ اگه پیره و نمیتونه بیاد جبهه، باید از جبهه پشتیبانی کنه.» 🔹 میدانستم خسته و غصه دار است. به قول خودش از اول جنگ، یک گردان از دوستانش شهید شده بودند. کنارش نشستم و باهم به عکسهای شهدا نگاه کردیم. او بدون رودربایستی از من، اشک می ریخت و من از گریه او بغض میکردم و میگریستم. 📚 بخشی از کتاب « گلستان یازدهم» 🆔 @salambarebraHem
⚫️ دیشب در محل نارمک ماموران به مرد شرور مشکوک‌شده و به او‌ ایست دادند که به سمت ماموران و‌عابران تیراندازی کرد.در جریان این تیراندازی۳مامور پلیس شهید شده و‌ قاتل به هلاکت رسید.سروان مسعود کرمی، استوار احسان منشی زادگان و گروهبان یکم فرزاد روزبهانی سه ماموری هستند که به شهادت رسیدند 🚨اخبارشهادت رئیس جمهور 👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
🥀⃟🦋 مادرم مرا یکبار به دنیا آورد اما برادرم را ۳۶ سال است هر صبح به دنیا می‌آورد بزرگ می‌کند ... به جنگ می‌فرستد و او هر بار بر نمی‌گردد ... 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طاقت نداری نبین! ⭕️ شهید مدافع حرم در حال احوالپرسی با خانواده‌اش یکدفعه از ناحیه سر مورد هدف داعش قرار می‌گیره😔 🔰 شهدا جان خود را فدا کردند که ما در امان بمانیم.خواهر خوبم ، این جان های عزیز این چنین پر کشیده اند و خانواده های زیادی بی پسر ، پدر ،برادر و بی همسر شده اند ، برای امنیت ما ... با از خون شهدا پاسداری کنیم. 🆔 @salambarebraHem
یکم مرداد ماه، سالروز ترور شهید داریوش رضایی نژاد 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 روایتی زنده بعد از سی سال از شهدای غواص 🔷️ اینجا جزیره ام الرصاصِ عراق است که روای دفاع مقدس در دی‌ماه ۱۳۹۵، دقیقا سی سال بعد از عملیات کربلای ۴ آنجا رفته است ◇ با خوبی معلوم است که هنوز نیزه و شمشیر شکسته های قتلگاه غواصان در این گزارش با ما سخن میگویند و حدیث عشق می سرایند ◇ با این قطعه فیلم کوتاه می‌توان گوشه هایی از شجاعت مردان آسمانی غواص را در عملیات کربلای چهار درک کرد 🆔 @salambarebraHem
عملیات مرصاد 🔴نوجوان ۱۷ ساله ای که منافقین او را به بدترین شکل ممکن شکنجه کرده به شهادت رساندند . پس از آنکه جنگ تحمیلی 8ساله دفاع مقدس به روزهای پایانی خود نزدیک می شد، درست زمانی که ایران قطعنامه 598 شورای امنیت را پذیرفت، گروهک منافقین در ادعایی مطرح کردند که خود را در عرض 48 ساعت به تهران خواهند رساند؛ اما رزمندگان ما مانند همیشه در این عملیات که «مرصاد» نام داشت، شکست مفتضحانه ای را به این گروهک داد که باعث شد 2 هزار نفر از نیروهای دشمن به هلاکت برسد.  در حقیقت عملیات مرصاد شکستی سنگین برای منافقان به حساب می آمد از همین رو آنان رزمندگان ما را به فجیع ترین شکل ممکن و پس از شکنجه های دهشتناک، به شهادت می رساندند. یکی از همین شهدا، شهید سید مهدی رضوی بود. او در سال 1350 متولد شد در شش مرداد 67 در عملیات مرصاد به فیض عظیم شهادت نائل شد.  در ادامه روایت شهادت شهیدی را می خوانیم که همین منافقانی که حالا خودشان را دوستدار مردم ما نشان می دهند، چشمهایش را درآوردند، گوش‌هایش را بریدند، بدنش را سوزاندند و بعد شهیدش کردند.  مادر شهید سید مهدی رضوی می گوید: دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش. به سید مهدی گفتم «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟» گفت «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.» گفتم «برو و مواظب خودت باش!» با اینکه خودش می دانست بر نمی گردد گفت «این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!» مادر سید مهدی، نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در عملیات مرصاد را این‌چنین بیان می‌کند: «سید مهدی در گردان مسلم لشکر 27  و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به شهادت می رسد. منافقین سفّاک چشم هایش را در آورده بودند, گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند. زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم». 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ویدئوی کمتر دیده شده از حضور شهید سلیمانی در خط مقدم مبارزه با داعش ‌‌‌ 🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از لحظه آزادی سرتیپ خلبان حسین لشگری شهید لشگری، در شهریور ماه سال ۵٩ به اسارت نیروهای بعثی درآمد و سرانجام پس از ١٨سال از اسارت در زندان‌ های حزب بعث عراق آزاد شد. کانال‌سلام بر ابراهیم| عضو شوید 👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اومد تو خواب ِ خانمش میگفت وقتی علی میدوعه و می افته نگران نشو او منو می بینه،می خواد بغلم کنه اما...💔 🆔 @salambarebraHem
گفتند : قد بلندی خوش چهره‌ای خوش تیپی ؛ حال دارم لابه لایِ استخوان‌های خاک خورده‌ات دنبالِ حرف مردم می گردم .... کانال‌سلام بر ابراهیم| عضو شوید 👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
🦋 برشی_از_کتاب_بابارجب در حسرت یک بوسه! در حیاط تمام سعی‌ام را کردم تا الهه و حمید نزدیک پنجره بمانند. هر دو را روی زانوهایم نشاندم تا بهتر توی دید رجب باشند. چند لحظه‌ای گذشت، به‌حدی سرگرم بچه‌ها شدم که رجب را از یاد بردم. موهای الهه بلند شده بود و مدام توی صورتش می‌ریخت. هر چند کلمه‌ای که حرف می‌زد، صورتش را تکان می‌داد تا موهایش کنار بروند. از این کارش خوشم می‌آمد. بی‌اختیار توی بغلم گرفتمش و صورتش را بوسیدم. سرم را که بالا گرفتم، رجب پرده تور را کنار زده بود و با گریه نگاهمان می‌کرد. یاد حرف چند ماه پیشش افتادم که می‌گفت: «دلم می‌خواد یه شب خواب ببینم، لب و دهنم سالمه و دارم بچه‌ها رو می‌بوسم». حواسم نبود با بوسیدن الهه چه حسرتی را در دل رجب زنده کردم. تا به خودم آمدم، بچه‌ها رجب را دیده بودند و صدای جیغ و گریه‌هایشان در حیاط پیچیده بود. شهداستاره‌نبودند‌ستاره‌شدند. 🆔 @salambarebraHem
🔺تصویری از سه شهید مرزبانی سیستان و بلوچستان در ٢۴ ساعت گذشته کانال‌سلام بر ابراهیم| عضو شوید 👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید محمودرضا بیضایی: از کوثر هم گذشتم... 📌از محبت پدر به فرزند مگر حس قوی تری هم هست.  سری آخری که داشت میرفت گفت میرم ولی این سری از کوثر هم گذشتم....  🆔 @salambarebraHem